کد خبر: ۳۲۴۵۶۲
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۴
کتاب «کشف اسرار» امام خمینی(قدس‌سره)- ۱۱

کشف اسرار در دوران مبارزه

سهراب مقدمی شهیدانی 

در دوران مبارزه، با آن که کتاب «کشف اسرار» ازجمله کتب ممنوعه محسوب می‌شد اما به‌صورت زیرزمینی توسط انقلابیون و برخی ناشرین چاپ و در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گرفت.این مهم در گزارش‌های ساواک بازتاب یافته است. در ادامه برخی از گزارش‌های ساواک و نیز خاطرات انقلابیون در توزیع و پخش کتاب کشف اسرار بیان می‌شود. 
مدت کوتاهی پس از قیام خونین پانزده خرداد در تاریخ 29/3/1342 گزارش نویسان ساواک مطلبی با عنوان «اطلاعاتی در مورد روح‌الله خمینی» تنظیم می‌کنند و به شرح مختصری از زندگی علمی و خانوادگی ایشان می‌پردازند. در ضمن این گزارش به انتشار کتاب کشف اسرار و ضدیت آن با پهلوی اول اشاره‌ شده است. همچنین در سال 1343، مأمور ساواک ضمن اعتراف به جمع‌آوری کامل کشف اسرار چنین می‌نویسد: 
«عده‌ای از طرفداران خمینی تصمیم دارند کتاب کشف‌الاسرار را که چند سال قبل وسیله خمینی انتشاریافته و در آن از اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر انتقاد شده بود... مجدداً در چاپخانه حکمت شهرستان قم به چاپ برسانند و جملاتی نیز به آن اضافه کنند.» 
سرتیپ مقدم در زمینه دستور جمع‌آوری کشف اسرار در جلسه شورای هماهنگی چنین می‌گوید:«در سال 43 این کتاب در ساواک مورد بررسی [قرار گرفت] و چون طرفداران خمینی تبلیغاتی روی این کتاب می‌نمودند لذا نه از لحاظ مضره بودن کتاب بلکه از لحاظ این‌که روی خمینی تبلیغ می‌گردید با شهربانی کل کشور مکاتبه تا کتاب مزبور را جمع‌آوری نمایند.»
پس ‌از این نیز کتاب کشف اسرار به‌صورت مخفی و دور از دید مأموران ساواک در نقاط مختلف کشور همچون تبریز، تهران، قم، و تفرش توزیع شد. 
همچنین در تاریخ 24/6/1345 گزارشی از توزیع کتاب کشف اسرار، چاپ بغداد گزارش شد. منابع ساواک در تاریخ 18/2/1346 خبر از تجدید چاپ کتاب در قم دادند. در گزارش ساواک مفاد کتاب، انتقاد از «دوران بیست سال سلطنت پرافتخار(!) شاهنشاه آریامهر و اوضاع سیاسی کشور» عنوان‌شده و به توزیع آن در بین مردم آذربایجان اشاره‌شده است. این گزارش بیان می‌دارد که با توجه به تحقیقات بیش‌تر، احتمال تجدید چاپ منتفی است و کتاب‌های توزیع‌شده از موجودی چاپ های قبل است. 
توزیع کتاب کشف اسرار در ایام نهضت امام خمینی(ره) همراه با ترس و دلهره‌ای فزاینده بود چنان‌که دارندگان کتاب اعتقاد داشتند که در صورت اطلاع رژیم شاه از همراه داشتن این کتاب، دارنده به 15سال حبس محکوم خواهد شد:
«تاریخ وقوع: 1/9/1347
موضوع: اظهارات محمدعلی قهوه‌چی دیباور
به: 316 از: 20 ه 3 شماره: 33232 /20 ه 3 
نامبرده بالا در تاریخ 1 /9 در منزلش پس از نشان دادن کتابی به نام کشف‌الاسرار، اظهار داشت دولت این کتاب را که مؤلفش آقای آیت‌الله خمینی است، اگر در دست هر کس ببیند حداقل 15 سال زندانی دارد و در این کتاب مباحث سیاسی زیاد دارد مثلاً در صفحه 12 تیتری بالای صفحه نوشته است چرا رضاخان (مقصود اعلیحضرت رضاشاه کبیر) با ملاها مخالفت کرد و بعد دراین‌باره چند صفحه شرح نوشته‌شده. 
بعد اظهار داشت این کتاب مال آقای آیت‌الله طالقانی است و برای محافظت به من داده زیرا این قبیل کتاب‌ها را نمی‌تواند در منزلش نگهداری کند لذا... می‌دهد که نگهداری کنیم. من هم یک جلد از این کتاب را دارم که به رفقا دادم تا مطالعه کنند. وقتی برایم آوردند به شما هم می‌دهم که مطالعه کنی و بعد از یک هفته به من پس بدهی.»
با این ‌حال توزیع کشف اسرار در نقاط مختلف کشور در سال‌های بعد توسط نیروهای انقلابی باز ادامه یافت و علی‌رغم فشارها و تهدیدات ساواک، چهره‌های مذهبی به دنبال دستیابی به این کتاب بودند. نکته جالب‌توجه آن‌که جنبه‌های سیاسی این کتاب در آن دوران مورد توجه انقلابیون بود. در سندی دیگر از ساواک چنین نوشته شده است: 
«موضوع: نوراللهی واعظ
نامبرده فوق در تاریخ 20/10/49 اظهار داشت در جست‌وجوی کتابی می‌باشد که در زمان رضاشاه کبیر و درباره کشف حجاب توسط خمینی نوشته شده است.» همچنین منبع ساواک در تاریخ 24/9/1348 خبر از مشاهده این کتاب در کتابفروشی اسلامی در بازار بین الحرمین می‌دهد و در تفتیش منزل و محل کسب برخی انقلابیون همدان این کتاب نیز یافت شد. تفتیش ساواک در شهرکرد نیز به یافتن این کتاب در دست انقلابیون منتهی شد. توزیع کتاب کشف اسرار توسط روحانیت انقلابی ادامه یافت به‌گونه‌ای که برخی روحانیون در روستای حسین‌آباد از توابع نجف‌آباد نیز تلاش برای ترویج این کتاب را دنبال کردند. در شهر اصفهان نیز کتاب‌های حکومت اسلامی و کشف اسرار امام در برخی کتابفروشی ها توزیع می شد. همچنین اسناد موجود، در مورد توزیع کتاب کشف اسرار در شهرستان بیرجند چنین می‌گویند:«16/8/1351؛ شیخ مهدی نجفی مشهور به فاضل
یاد شده پیشنماز مسجد رسول در شهرستان بیرجند ضمن نشان دادن دو جلد کتاب یکی به نام کشف اسرار خمینی که در سال 1363 هجری قمری تألیف شده و دیگری به نام ولایت فقیه، اظهار داشته اگر خواستند این کتاب ها را از من بگیرند، می گویم آن ها را به داخل منزل انداخته اند. وی سپس کتاب کشف اسرار خمینی را جهت مطالعه در اختیار گذارد. نجفی گفته است حکومت دولت ایران حکومت جابرانه است و از حکومت بنی امیه بدتر است.»
توزیع کشف اسرار در تهران نیز با جدیت تداوم داشت و انقلابیون با شیوه های مختلف نظیر فروش کتاب در روز جمعه که خرید و فروش کتاب نامرسوم است، آن را توزیع می کردند که البته در برخی موارد، در تفتیش مأموران ساواک این کتاب ممنوع الانتشار یافت می شد. با ممنوعیت انتشار و افزایش اختناق و خفقان، سران جریان انقلابی دست به اقدامات ابتکاری زده، مضمون کشف اسرار را زنده نگه می داشتند.
 به طور مثال شهید آیت الله قاضی طباطبائی در ضمن کتاب «رئیس الموحدین» به اقتباس از این کتاب پرداخت: «تاریخ گزارش: 13/9/1352
از: 20 ه 12 به: 312؛ شماره: 8255 /20 ه 12 
اخیرا کتاب فوق در تبریز تجدید چاپ شده و آقای سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی یکی از روحانیون مقیم تبریز در صفحه 244 سطر 8 
از خمینی تجلیل کرده است و او را مرجع بزرگ شیعه معرفی نموده است البته برای رد گم کردن سند کتاب را نقل کرده لیکن مطالب مورد نظر خود را از کتاب کشف الاسرار خمینی اقتباس نموده است.»
البته انقلابیون تبریز به این مقدار اکتفا نکرده و خبرهایی از توزیع کتاب کشف اسرار چاپ بغداد نیز وجود دارد. در نهایت، گزارش نویسان ساواک اعتراف دارند که ممنوع الانتشار کردن این کتاب، نه تنها باعث از بین رفتن آن نشده، بلکه باعث برجسته تر شدن آن گشته است. یکی از گزارش گران ساواک، در ضمن توهین ها، پیشنهاد رفع ممنوعیت انتشار کتاب کشف اسرار و رساله عملیه امام خمینی(ره) را داده است:  «خمینی در سال های 70-1360 قمری کتابی به نام کشف اسرار نوشته است که مطالبی درباره کشف حجاب، نحوه تشکیل دولت و از این قبیل دارد. این کتاب از نظر تحلیلی بسیار سطحی و پر از نظرات کهنه و فئودالی می باشد و امروز از نظر هر روشنفکری می تواند مردود باشد و همین طور توضیح المسائل وی که با دیگر توضیح المسائل ها هیچ تفاوتی از نظر مباحث و فتاوی ندارد، در حالی که توقیف آن باعث بزرگ شدن وی و اهمیت پیدا کردن این رساله نزد خیلی ها شده است.» 
توزیع مخفیانه کتاب کشف اسرار در خاطرات انقلابی ها نیز نمود داشته است. مرحوم حاج عیسی، خادم امام خمینی(ره)، در این زمینه چنین می گوید:
«در سفری که به قم داشتم می خواستم کتاب کشف  اسرار امام را بخرم. نزد باجناقم رفتم و به او گفتم من این کتاب را می خواهم. گفت برو خیابان دارالشفاء نزد یک نفری به نام آقای معلم، از قول من به او بگو و مطمئن باش به تو می دهد. آنجا رفتم اما آقای معلم مرا به خیابان ارم و یک کتاب فروشی خیلی بزرگی فرستاد که حالا هم وجود دارد و متعلق به یک روحانی است. 
شیخ گفت که برو فردا بیا. رفتم و فردایش آمدم و باز گفت برو فردا بیا. روز سوم که آمدیم دیگر مجبور شد رفت از زیرزمین یک کتاب آورد و جلوی ما گذاشت و گفت از من نخریدی! یعنی اگر گیر افتادی از من نخریدی و من قبول نمی کنم که از من خریدی. من کتاب را به خانه بردم و به هیچ کس نشان ندادم.»
بر اساس اسناد تاریخی کتاب کشف اسرار در شهر خوی بسیار جریان‌ساز بوده و هسته‌های انقلابی آن دیار در توزیع کتاب بسیار فعال بوده‌اند. گفتنی است محتوای ضد وهابی کشف اسرار در دوران چالش میان طرفداران و مخالفان کتاب «شهید جاوید» نیز مورد توجه جدی قرار گرفت. بنا بر گزارش ساواک برخی طرفداران «شهید جاوید» ادعا می کردند که «کشف اسرار» نوشته امام نیست یا ایشان تغییر عقیده داده و مخالفان شهید جاوید نیز انتظار داشتند همان‌طور که امام خمینی(ره) واکنش سختی به انحرافات سلفی-وهابی حکمی زاده نشان داد، فاصله خود را با نویسندگان و طرفداران شهید جاوید روشن نماید:
«موضوع: اظهارات شیخ یحیی انصاری
از: 21 ه به: 312 شماره: 79 /21 روز 22 /4 /36 
به ملاقات انصاری رفتم و پس از تعارفات معموله به ایشان گفتم که به همین زودی عازم عتبات می باشم اگر امری دارید بفرمایید گفت از قول من به آقای خمینی بگویید عده ای زیر پوشش علاقه مندی به شما از مرام وهابی گری ترویج می کنند به آنان می گوییم آقای خمینی از چهل سال قبل با تألیف کتاب کشف الاسرار با وهابی گری مبارزه کرد. آنان در جواب می گویند این کتاب نوشته ایشان نیست و عده ای از آنان هم می گویند آقای خمینی تغییر عقیده داده اند. خلاصه آن که به آقا عرض کنید که این ها با زیارت عتبات با محافل روضه خوانی و سایر مقدسات مبارزه می کنند و برای من هم نامه های تهدیدآمیز می نویسند و به داخل منزلم می اندازند. من در تبعیدگاه به مراتب راحت تر از قم بودم. هم اکنون سخت در اذیت و آزار این عده وهابی مسلک می باشم. مختصر آن که عده ای که ابراز علاقه به ساحت قدس شما می کنند مستقیماً ترویج از مرام وهابی گری، مارکسیستی و ضددینی می کنند. از آقا تقاضا کنید نظر مبارک خویش را به این موضوع معطوف دارند.»