شب، بانگ اللهاکبر از پشتبامها برخاست
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«حضرت آیتالله خمینی، شما در بیانیۀ خودتان به مردم ایران خطاب کردهاید در اول محرم که فردا آغاز میشود، با هر وسیلۀ ممکن، برای سرنگونی رژیم اقدام بکنید، منظور شما از «با هر وسیلۀ ممکن» چیست؟
حضرت امام در پاسخ فرمودند: «اعتصابات است، تظاهرات است، نطقها و بیانات سر منبر است... ماه محرم، ماهی است که مردم آمادهاند برای شنیدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضیهای است که در پیش داریم که آزادی و استقلال است و ماه محرم را معین کردیم که راجع به این مسائل صحبت بکنند و مجالسی داشته باشند و اگر چنانچه منع کردند، آنها بریزند در خیابانها و تظاهر کنند...»
این بخشی از گفتوگوی یک خبرنگار آمریکایی با حضرت امام خمینی در شب اول محرم 1357 برابر 11 آذرماه بود. در روزهایی که خبرنگاران بسیاری از سراسر دنیا در نوفللوشاتو و در جوار محل اقامت حضرت امام حاضر شده و با انجام مصاحبه و ارسال خبر، به طور مداوم تازهترین اخبار نهضت را مخابره میکردند.
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
در قسمتی از آن پیام تعیینکننده حضرت امام خمینی به مناسبت آغاز محرم، چنین آمده بود:
«... با حلول ماه محرّم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد؛ ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد، ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد، ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت، ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند، ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت، راهی که باید مشت گره کرده آزادیخواهان و استقلالطلبان و حقگویان بر تانکها و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه حق، باطل را محو نماید....اکنون که ماه محرّم چون شمشیر الهی در دست سربازان اسلام و روحانیون معظم و خطبای محترم و شیعیان عالی مقام سیدالشهدا (علیه الصلاه و السلام) است، باید حد اعلای استفاده از آن را بنمایند و با اتکا به قدرت الهی، ریشههای باقیمانده این درخت ستمکاری و خیانت را قطع نمایند؛ که ماه محرّم، ماه شکست قدرتهای یزیدی و حیلههای شیطانی است...»
ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران طی گزارشهای مکرر، تأثیر محرم در تشدید انقلاب را برای سران آمریکا تذکر داده و در گزارشهای خود (به تاریخ ۸ و ۹ آذر) نوشت:
«... همۀ ایران برای یک رویارویی اساسی در ضمن ماه محرم مجهز شده است. سرویس فارسیزبان بیبیسی دعوت خمینی را برای یک اعتصاب عمومی در ماه دسامبر گزارش کرده است... به کارمند سفارت از طرف یک شرکت بزرگ آمریکایی که نمایندهاش در یک شهر ایرانی محلی (کرمانشاه) به وسیلۀ رئیسپلیس مطلع شده بود، گفته شد که تظاهرکنندگان جوان در حال فرا گرفتن استفاده از سلاح بودهاند...»
تاکتیک جدید مبارزه
به دنبال پیام تاریخی امام، حرکتی نوین در نهضت انقلابی مردم آغاز گشت. این حرکت نوین از اول محرم برابر با 11 آذرماه 1357 به مقابله با حکومت نظامی برخاست که از ساعت 9 شب برقرار میگردید و علاوهبر تجمعات در کوچه و پسکوچهها، برای اولین بار و بر روی پشتبامها، فریاد «اللهاکبر» سر داده شد. مبارزهای که در تاریکی شب، مبارزانش از دید ماموران حکومت نظامی پنهان بودند و سرکوب آنها به راحتی امکانپذیر نبود.
مرحوم آیتالله سید جواد علم الهدی، که در آن زمان در نوفل لوشاتو و در محضر امام حضور داشت، در گفتوگویی اظهار داشته است:
«... شب اول محرم رسید، به خاطر دارم، مختصری عزاداری شد، از ایران تلفن شد که آقا، امشب شب اول محرم است، الان اینجا غروب است، امشب چه کنیم؟ امام فرمودند ساعت 9 بروید بالای بامها و فقط «اللهاکبر» بگویید تا میتوانید عزای حضرت ابا عبدالله را به سبک سنتی رواج بدهید و حرکت کنید و حرفهای خودتان را هم در آنجا بزنید...»
اسناد ساواک درباره این حرکت جدید چنین گزارش دادهاند:
«... عوامل مخالف و قشریون مذهبی طی دو شب گذشته موفق گردیدند در تهران با تحریک احساسات مذهبی توده مردم، وضعیتی را ایجاد کنند که مقررات ساعات منع عبور و مرور عملاً نقض و حتی موجبات درگیری مستقیم مردم با مامورین فراهم آید. روند این تاکتیک نشان میدهد در شبهای آینده چنانچه اقدام مؤثری از جانب دولت صورت نگیرد، این تشنج وسعت بیشتر و خطرناکتری پیدا خواهد کرد... این حرکت در شب هنگام مورخه 11 / 9 / 57 بعد بیشتری داشته و تقریباً اکثریت شهر تهران را فراگرفته است. بانگ تکبیر مردم در پشتبامها بیانگر واقعیتهائی است که دولت باید برخورد قاطع با آن داشته باشد...»
شب اول محرم 1357 مردم ایران، یک شب تاریخی را پشت سر گذاردند و اهالی تهران به اولین تظاهرات شبانه پرداختند که با سرکوب وحشیانه گارد شاهنشاهی مواجه شد.
شاه باز هم کشتار کرد
بنا به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، در تظاهرات آن شب تهران سه هزار نفر کشته و مجروح شده بودند. درگیریهای مأمورین رژیم با تظاهرکنندگان، منحصر به یک یا دو محلۀ تهران نبود بلکه دامنۀ حوادث خونین به اغلب مناطق تهران کشیده شد. نظامیان مسلح، در خیابان نواب و میدان شاهپور (وحدت اسلامی) دهها نفر را کشته و مجروح کردند. برابر گزارشها، از ساعت ۱۰ شب تا اول صبح، ۱۳۵ مجروح توسط آمبولانسهای مرکز اورژانس به مراکز درمانی و بیمارستانها انتقال یافتند.
صبح اول محرم نیز تظاهرات به سوی چهارراه سرچشمه ادامه یافت ولی ماموران حکومت نظامی از سمت سرچشمه و پامنار، تظاهرکنندگان را محاصره کرده و با حکم تیر مستقیم از سوی رحیمی (فرماندار نظامی تهران) مردم را به گلوله بستند. صدها نفر چون برگ خزان بر زمین ریختند و بسیاری شهید و مجروح شدند.
حضرت امام پس از اطلاع از اخبار حمله مزدوران شاه به مردم و شهادت و مجروح شدن هزاران نفر، صبح روز 11 آذر 57، ضمن ایراد سخنرانى و اظهار تأسف از آنچه به وقوع پیوسته بود، فرمودند:
«... چه جرمى بوده؟ چه کرده است این ملت جز اینکه خوب یک حرف صحیح مىزنند و آن اینکه ما یک حکومت عادل مىخواهیم، یک حکومتى مىخواهیم که منافع مملکتمان خرج خود مملکت بشود؟... این آقایى که مىگوید ما دیگر اشتباهات نمىکنیم و ما دیگر تکرار نمىکنیم اعمال سابق را، این است که الآن مىبینیم که در این بیستوچهار ساعت اینها چه کردند با ملت ما و الآنچه مىکنند...»
شعارهای عاشورائی
آنچه از شب اول محرم نظر همه را به خود جلب نموده بود، تظاهرات نوظهوری بود که این بار بر روی بام خانهها و با فریادهای «اللهاکبر» انجام میگرفت. شعارهای مردم به مناسبت ماه محرم، لحن و آهنگ عاشورایی داشت؛ با مشتهای گره کرده و صداهای خشم آلود فریاد میزدند: «هیهات مِناّ الذلّه»، «خون بر شمشیر پیروز است»، «محرم ماه خون است پهلوی سرنگون است»، «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه» و...
آیتالله طالقانی و آیتالله ربانی شیرازی با انتشار اعلامیههایی، کشتار شب اول محرم را محکوم کرده و مردم را به استقامت و ادامۀ مبارزه دعوت نمودند. رهنمودهای رهبر نهضت و توصیههای روحانیت مبارز از یکسو و فضای معنوی ایام سوگواری سالار شهیدان از سوی دیگر، انقلاب را عمق و وسعت بخشید.
در دومین روز محرم، حرکت اسلامی مردم در شهرهای شیراز، رضائیه (ارومیه)، همدان و مهاباد به خاک و خون کشیده شد و در پایان سومین روز، مردم تهران، بوشهر، آباده و جهرم با دادن تعدادی شهید و مجروح، حرکت محرمی را تداوم بخشیدند.
شبها صدای «اللهاکبر» همراه با صفیر گلولههای مزدوران رژیم تا نزدیکی صبح ادامه داشت. فریادهای اعتراض مردم و شعارهای کوبندۀ آنها لحظهای از بالای بامها، حیاط منازل و کوچه پسکوچهها و خیابانها قطع نمیشد. گارد مسلح شاه به دنبال صداها، کوچههای تاریک و پشتبامها را بدون هدف به رگبار گلوله میبست و نورافکنهای قوی تانکها و نفربرها، تاریکیها را روشن مینمود و در پرتو آن مسلسلها شلیک میکردند.
حکایت ژنرال بیچاره شاه
در حالی که اخبار درگیریهای شبانه و شعارهای محرمی، در خارج و داخل کشور انعکاس مییافت و مبارزه شبانهروزی مردم دهها و صدها کشته و مجروح بهجا میگذاشت، همچنان هر شب فریاد «اللهاکبر» مردم بر روی بامها رساتر و قویتر میشد. کار به جایی رسید که ازهاری رئیسدولت نظامی رژیم، در سخنان مضحکی در مجلس سنا اظهار داشت:
«... مردم خیال میکنند ما نمیدانیم! نوارهایی را پر میکنند و پشتبامها میگذارند تا وانمود کنند که همۀ مردم تهران به بالای بامها رفتهاند و شعار میدهند. من با دوربین، به پشتبام خانهام رفتم، کسی را ندیدم! تصور کردم چشمانم ضعیف است، دوربین را به دست خانمم دادم، او هم نگاه کرد، هیچکس را ندید، اما صدای نوارها به گوش میرسید. مردم و مخالفین خیال میکنند، دولت بیکار است و اینگونه مسائل تحریکآمیز را نمیداند و نمیبیند...»
حرفهای ازهاری، آنچنان سخیف و مسخرهآمیز بود که فردای آن روز، هجو آن در شعارهای تظاهرات روز پنجم محرم هم به گوش رسید. مردم یاوهگوییهای نخستوزیر شاه را به استهزاء گرفته بودند و در شعارها میگفتند:
«... ازهاری بیچاره، ژنرال چهارستاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره، چادر به سر نداره...»!
هرچه از اول ماه محرم میگذشت، تظاهرات و درگیریها، گسترش بیشتری مییافت. ماه محرم 57 و دهه اول آن، نهضت امام و انقلاب مردم ایران را گامها به جلو راند و با پیوند به راهیپماییهای میلیونی و رفراندومگونه تاسوعا و عاشورا، طومار رژیم شاه را در هم پیچید.