اخبار ویژه
آقای سریعالقلم! فقرا بر خلاف اشراف
حس همدردی بیشتری با دیگران دارند
یافتههای علم روانشناسی، دقیقاً خلاف ادعای آقای سریعالقلم است. کسانی که خود تجربه فقر و محرومیت داشتهاند، درد دیگران را عمیقتر حس میکنند، بنابراین در موقعیت واقعی، کمتر خودمحور و بیشتر مسئولیتپذیر عمل میکنند. در حالی که افراد طبقه بالا که کمتر با رنج واقعی مواجه شدهاند، بهتدریج حس «استحقاق» در آنها رشد میکند و همدلیشان کاهش مییابد.
روزنامه وطن امروز در شرح و بسط نقد فوق نوشت: محمود سریعالقلم اخیراً در یک سخنرانی ضمن اشاره به تجربه شخصی خود گفت هنگام پرکردن فرم پذیرش در یکی از دانشگاههای معتبر آمریکا، با پرسشی مواجه شدم که برایم عجیب بود: «آیا در دوران کودکی اتاق شخصی داشتید؟» این پرسش در واقع ابزار استاندارد دانشگاههای آمریکایی برای سنجش طبقه اقتصادی- اجتماعی است.
او سپس نتیجهگیری کرد: کسانی که در کودکی اتاق شخصی نداشتهاند، یعنی از طبقات پایین جامعه برخاستهاند، به دلیل محرومیتهای انباشتهشده و تمایل ناخودآگاه به جبران عقدههای گذشته، صلاحیت لازم برای تصدی مناصب سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی را ندارند: «هرکسی را نباید اجازه داد وزیر اقتصاد، وزیر خارجه یا نماینده مجلس شود. بسیاری از تصمیمگیران کنونی به دنبال جبران محرومیتهای گذشتهاند و این نمیتواند یک کشور را مدیریت کند؛ نمیتواند شوکت ایران را برقرار کند».
سریعالقلم در نهایت اعلام کرد: «دنیا را کسانی میشناسند که از طبقه متوسط به بالا باشند» و «اقتصاد را همین طبقه میفهمد» و تنها طبقه متوسط میتواند آینده ایران را رقم بزند.
شاید قاطعترین شواهد علیه ادعای سریعالقلم دقیقاً از حوزهای است که مستقیماً اخلاق عملی و رفتار واقعی افراد را در طبقات مختلف بررسی کرده است.
پاول پیف، روانشناس دانشگاه برکلی، همراه با گروهی از همکارانش طی بیش از یک دهه و در بیش از 150 آزمایش و مطالعه میدانی، رفتار اخلاقی افراد را در موقعیتهای کاملاً کنترلشده و واقعی سنجیدند و نتایج بارها در مجلات معتبر منتشر شد. در یکی از آزمایشها، افراد با اتومبیلهای لوکس و گرانقیمت در چهارراهها،
4 برابر بیشتر از رانندگان اتومبیلهای معمولی و ارزانقیمت از حق تقدم عابران پیاده عبور میکردند و قانون را زیر پا میگذاشتند. در آزمایش دیگری، شرکتکنندگان باید در بازی تاس امتیاز خود را گزارش میدادند (امکان تقلب بدون شناسایی وجود داشت)؛ افرادی که خود را از طبقه بالا معرفی میکردند بهطور معناداری بیشتر تقلب میکردند.
در آزمایش «ظرف شکلات»، به افراد گفته شد شکلاتها برای کودکان یک آزمایش دیگر کنار گذاشته شده اما میتوانند به دلخواه بردارند؛ افراد طبقه بالا تقریباً 2 برابر افراد طبقه پایین شکلات برداشتند. در مقابل وقتی همین افراد در موقعیتهای واقعی زندگی بررسی شدند (مثلاً میزان کمک داوطلبانه به خیریهها، وقت گذاشتن برای شنیدن درد دل یک غریبه یا بخشش در شرایط واقعی کمبود)، افراد از طبقات پایین بهطور چشمگیری رفتار همدلانهتر، بخشندهتر و ایثارگرانهتری نشان دادند.
پیف، تفاوت را اینگونه توضیح میدهد: کسانی که خود تجربه کمبود و محرومیت داشتهاند، درد دیگران را عمیقتر حس میکنند، بنابراین در موقعیت واقعی، کمتر خودمحور و بیشتر مسئولیتپذیر عمل میکنند. در حالی که افراد طبقه بالا که کمتر با رنج واقعی مواجه شدهاند، بتدریج حس «استحقاق» در آنها رشد میکند و همدلیشان کاهش مییابد. این یافتهها دقیقاً نقطه مقابل فرض سریعالقلم است. او مدعی است محرومیت کودکی باعث نوعی شرارت ذاتی، خصومت و رفتار غیراخلاقی در سیاست میشود، در حالی که شواهد نشان میدهد همین تجربه محرومیت در اکثر موارد حساسیت اخلاقی را افزایش میدهد و افراد را در برابر رنج دیگران هوشیارتر میکند. اگر قرار باشد بر اساس تحقیقات کسی را در رفتار اخلاقی و دیپلماتیک «کمصلاحیتتر» بدانیم، دادهها متأسفانه به سمت طبقه بالا اشاره میکنند. بنابراین، نهتنها تجربه فقر به فساد اخلاقی یا سیاسی منجر نمیشود، بلکه در بسیاری موارد، بهترین واکسن در برابر خودمحوری و بیتفاوتی نسبت به درد مردم است.
علم روانشناسی و علوم رفتاری امروز با صدای رسا و تکیه بر دهها هزار ساعت پژوهش طولی، آزمایشگاهی و عصبشناختی به ما میگوید ادعای سریعالقلم، از پایه با واقعیتهای تجربی ناسازگار است. تاریخ معاصر ایران نیز پر از نمونههایی است که این ادعای طبقاتی را به چالش میکشد: از فرماندهان بزرگی که از روستاهای محروم برخاستند و معادلات منطقه را تغییر دادند تا مدیران و سیاستمدارانی که با وجود محرومیت کودکی، گرههای کور دیپلماتیک و اقتصادی را با صبوری و هوشمندی گشودند. آنچه صلاحیت سیاسی و توانایی حکمرانی را تعیین میکند، نه متراژ اتاق کودکی، بلکه کیفیت روابط اولیه، انسجام هویت اخلاقی، فرصتهای آموزشی برابر، تجربه عملی و تعهد به منافع ملی است. اگر قرار باشد فیلتری برای ورود به مناصب حساس وضع کنیم، این فیلتر باید بر پایه شایستگی واقعی، دانش بهروز، سابقه عملکرد و سلامت مالی باشد، نه بر پایه پرسش فرم پذیرش دانشگاه آمریکایی که خود آن دانشگاهها نیز از آن فاصله گرفته و ناکافی و گاهی تبعیضآمیز میدانند.
اسرائیل با تهدیداتی بزرگتر از 7 اکتبر
و حملات قبلی ایران مواجه است
فرمانده بازنشسته نیروی هوائی و مدیرکل پیشین وزارت دفاع اسرائیل گفت: جنگهایی بزرگتر از عملیات غافلگیرانه هفت اکتبر در انتظار اسرائیل است و جنگهای بعدی، چالشهایی در ابعاد بسیار عظیم خواهد بود.
به گزارش تایمز اسرائیل، امیر اشل در نشست فناوری دفاعی دانشگاه تلآویو هشدار داد که در سالهای آتی اسرائيل با تهدیداتی جدیتر از آنچه در حین تهاجم ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به جنوب اسرائيل و از آن هنگام از سر گذرانده است، روبهرو خواهد شد.
وی گفت: ۷ اکتبر فقط «منوی مزه» آنچه بعدتر میآمد بود، و ارتشهای مدرن هنوز برای «تهدیدهای فرگشتی» چارهای ندارند.
اشل افزود: در سالهای آتی اسرائيل با تهدیداتی جدیتر از آنچه در حین تهاجم ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به جنوب اسرائيل و از آن هنگام از سر گذرانده است، رویارو خواهد شد.
امیر اشل که از ۲۰ مه ۲۰۲۰ تا فوریه ۲۰۲۳ مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل بوده، اکنون از شرکای ارشد کمپانی سرمایه خطرپذیر «آرلیوس کاپیتال» است. اشل در نشست فناوری دفاعی که در اداره پژوهش و توسعه وزارت دفاع برگزار شد، گفت: ۷ اکتبر در اسرائيل به مثابه جنگی مدرن، و جنگی موفق تجربه شد اما من میخواهم بگویم که ما از برخی جهات، با منوی مزه مواجه بودیم. جنگهای آینده – جنگهای آتی ما و همه دیگران – چالشهایی در ابعاد بسیار عظیم خواهد بود. باید از حالا آماده شویم.
اشل، میدان جنگی در آینده را زیر سیلی از «انبوه تهدیدات بیشتر از حمله یک اکتبر ۲۰۲۴ ایران»، از جمله پهپادهای رادارگریز و اتوماتیک مجهز به هوش مصنوعی، همراه با جنگهای الکترونیکی، تسلیحاتی که با انرژی هدایت شونده حرکت میکنند، عملیات سایبری، و حمله به زیرساختهای حساس غیرنظامی و نظامی توصیف کرد.
به گزارش تایمز اسرائیل، در حمله یاد شده، ایران ۱۸۱ موشک بالستیک به اسرائيل شلیک کرد. در حمله قبلی ایران به اسرائیل درآوریل ۲۰۲۴ نیز حدود
۱۷۰ پهپاد و ۳۰ موشک کروز شلیک شد.
اشل گفت: ارتشهای مدرن در حال حاضر در مقابل آن تهدیدات فرگشتی، فاقد راهحلهای دفاعی مؤثر هستند.
اشل گفت: علیرغم تقاضای فزاینده جهانی برای فناوری امنیتی، سرمایهگذاران تجاری همچنان به علت ترس از حبابهای فناوری و تجربیات گذشته در بخش دفاع سایبری، از سرمایهگذاری ابا دارند.
بلومبرگ: صادرات نفت ایران در ماههای اخیر
شتاب گرفته است
پالایشگاههای چین برداشت نفت ایران از مخازن و نفتکشها در دریا را افزایش دادند.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، پس از اختصاص سهمیههای جدید واردات نفت از سوی دولت چین، پالایشگاههای مستقل این کشور برداشت نفت خام ایران از مخازن ساحلی و نفتکشهای مستقر در دریا را افزایش دادهاند.
بلومبرگ به نقل از منابع آگاه گزارش داد چندین پالایشگاه در استان شاندونگ طی این هفته از انبارهای گمرکی در بنادر و پالایشگاهها، نفت برداشت کردهاند.
بلومبرگ با استناد به دادههای مربوط به ردیابی کشتیها افزود دو نفتکش غولپیکر حامل نفت ایران که پیشتر در نزدیکی سواحل چین متوقف بودند، این هفته محمولههای خود را در دو بندر جداگانه این کشور تخلیه کردند. یکی از این نفتکشها به نام «ایل گپ» با پرچم پاناما، حدود دو میلیون بشکه نفت را در بندر ریزائو در استان شاندونگ در شرق چین تخلیه کرد.
دادههای شرکت کپلر نشان میدهد حجم نفت خام ایران که در نفتکشهای شناور در دریا ذخیره شده، در هفته جاری از ۵۴ میلیون بشکه فراتر رفته و به بالاترین میزان خود طی دو سالونیم گذشته رسیده است.
بلومبرگ در ادامه گزارش خود نوشت صادرات نفت ایران در ماههای اخیر شتاب گرفته و به بالاترین سطح خود در چند سال گذشته افزایش یافته است. چین همچنان بزرگترین خریدار نفت ایران بهشمار میرود.
پالایشگاههای خصوصی چین، موسوم به «تیپات» یا «قوری»، بخش اصلی واردات نفت خام این کشور از ایران و روسیه را انجام میدهند. این پالایشگاهها در سهماهه پایانی سال جاری میلادی بهدلیل پایان سهمیههای واردات و محدودیتهای ناشی از تحریمها، ناچار به کاهش میزان خرید خود شده بودند.
دولت چین با اجرای نظام سهمیهبندی، حجم واردات نفت از سوی پالایشگاههای غیردولتی را کنترل میکند.
مقامهای پکن معمولا تنها چارچوب کلی سهمیه سالانه واردات نفت را اعلام میکنند، اما جزئیات مربوط به مراحل مختلف تخصیص این سهمیهها در طول سال منتشر نمیشوند. برآورد تحلیلگران حاکی از آن است که در آخرین مرحله تخصیص، حدود ۲۰ پالایشگاه خصوصی در مجموع بین هفت تا هشت میلیون تن سهمیه دریافت کردهاند.
در سال جاری، بسیاری از پالایشگاههای چینی بهدلیل اعمال مالیاتهای سختگیرانهتر بر خوراکهای جایگزین مانند نفت کوره، سریعتر از معمول سهمیههای واردات خود را مصرف کردهاند. از سال ۲۰۲۴، دولت چین برای تسهیل برنامهریزی، سهمیه سالانه واردات را بهصورت کامل و از ابتدای سال در اختیار این پالایشگاهها قرار میدهد، اما این شیوه اغلب موجب میشود آنها پیش از پایان سال با کمبود سهمیه روبهرو شوند.
جروزالم پست: موشکهای ایران
قلب زیرساختهای اسرائیل را شکافتند
در حالی که یک تحلیلگر آمریکایی میگوید جنگ دوباره با ایران یعنی پایان اسرائیل، یک ژنرال روس تأکید کرد: ترامپ اسرائیل را از شکست تحقیرآمیز در برابر ایران نجات داد.
لری جانسون تحلیلگر سابق سیا در گفتوگو با لارنس ویلکرسون سرهنگ بازنشسته آمریکایی تأکید کرد جنگ دوباره با ایران به معنای پایان موجودیت اسرائیل است.
ویلکرسون هم با اشاره به موضوع مذاکرات گفت: «اگر جای ایران بودم، تحت هیچ شرایطی دوباره با آمریکا مذاکره نمیکردم.» او تأکید کرد که تمامی اقدامات آمریکا در جهان، رنگ خیانت دارد.
در همین حال، فرمانده نیروهای ویژه اخمت و معاون رئیس اداره مرکزی نظامی سیاسی وزارت دفاع روسیه اظهار کرد: ترامپ، اسرائیل را از شکست تحقیرآمیز در برابر ایران نجات داد.
سپهبد آپتی علاءالدینوف گفت: ایران در جنگ 12روزه، با وجود دریافت ضربات اولیه، به سرعت خود را بازیابی کرد و شروع به کوبیدن زیرساختهای حیاتی اسرائیل کرد. گنبد آهنین کاملاً از کار افتاد و خشم عمومی علیه نتانیاهو رو به افزایش بود. وی میگوید: در جنگ ۱۲روزه، پس از ضربات اولیه اسرائیل، ورق جنگ به نفع ایران برگشت. وحدت مردم، کشف و انهدام شبکههای نفوذ، و حملات موشکی موفق ایران، اسرائیل را در موقعیت بحرانی قرار داد و این ترامپ بود که دولت اسرائیل را از فروپاشی نجات داد.
از طرف دیگر، اندیشکده آمریکایی «مطالعات جنگ» (ISW) در گزارشی نوشت: یک منبع امنیتی اسرائیلی گفته ایران تلاش میکند شرکای منطقهای خود، از جمله حوثیها، حزبالله، و گروههای نامشخص در کرانه باختری و سوریه را برای اقدام احتمالی علیه اسرائیل دوباره مسلح کند. این منبع افزوده ایران وارد یک «رقابت تسلیحاتی» شده، زیرا ارزیابی میکند اگر دولت لبنان نتواند حزبالله را خلع سلاح کند، اسرائیل عملیات گستردهای را در لبنان آغاز خواهد کرد.
از طرفی یکی از اعضای شورای سیاسی «جنبش نجباء» عراق اعلام کرده شبهنظامیان عراقی یک «طرح امنیتی پیشرفته» تدوین کردهاند؛ طرحی برای بهبود ساختار سازمانی، ارتقای توان پهپادی و موشکی و تقویت مقرها برای آمادگی در برابر هرگونه عملیات نظامی قریبالوقوع علیه اسرائیل.
در همین حال، روزنامه جروزالم پست، از رسوایی بزرگ در تلآویو خبر داده و نوشت که موشکهای ایران قلب زیرساختهای اسرائیل را شکافتند. ماتانیاهو انگلمن، بازرس کابینه، روز سهشنبه وزارت دفاع، ارتش و شورای امنیت ملی را متهم کرد که در تأمین دفاع فیزیکی برای مکانهای زیرساختی حیاتی ناکام ماندهاند. برخی از سایتهای حیاتی اسرائیل در جریان جنگ ژوئن هدف موشکهای بالستیک ایران قرار گرفتند، از جمله مرکز پزشکی بئرشبع، پالایشگاه نفت حیفا بازان و تعدادی دیگر.
به گفته انگلمن، دفتر او گزارش مفصلی را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد که تمام آسیبپذیریها را برجسته میکرد، اما تقریباً تمام تلاشها تا به امروز در مورد این موضوع نادیده گرفته شده است. وی هشدار داد که هیچ رویه قانونی برای افزودن سایتهای جدید به لیست وجود ندارد و در میان نهادهای مختلف درگیر، هیچکس تلاشی برای حل اختلافات در مورد اینکه کدام نهاد باید بودجه را تأمین کند، نکرده است و هیچ قانونی برای ایجاد چارچوب قانونی جهت فرآیندهای محافظت از این سایتها تصویب نشده است.
انگلمن بهطور مشخص گفت یسرائیل کاتز، وزیر دفاع، و زامیر، به عنوان رئیس فعلی ارتش، مسئولیت اصلی مداوم برای رفع این مشکل را برعهده دارند و نتانیاهو باید نقش فعالتری در این موضوع ایفا کند، نه اینکه منتظر بماند تا دیگر مقامات با پیشنهادات نزد او بیایند. این موضوع بهویژه پس از جنگ ژوئن که در جریان آن موشکهای بالستیک ایران توانستند به چندین مکان مهم اسرائیل حمله کنند اهمیت ویژه پیدا کرده است.
از سوی دیگر، بابک اسحاقی، خبرنگار شبکه صهیونیستی اینترنشنال از تلآویو گزارش داد: احتمال انتقام قریبالوقوع ایران، اسرائیل را به حالت فوقامنیتی برده است. ارزیابیهای امنیتی در اسرائیل نشان میدهد ایران درصدد انتقام ترور دانشمندان هستهای است و احتمال دارد با عملیات هدفمند علیه چهرههای کلیدی امنیتی، دفاعی و علمی اسرائیل واکنش نشان دهد. به همین دلیل، تلآویو دامنه حفاظت از مدیران، مهندسان و دانشمندان صنایع دفاعی را بهطور چشمگیری افزایش داده و حتی در سفرهای خارجی از خودروهای زرهی و محافظان نزدیک استفاده میکند. همچنین ایلان کفیر، روزنامهنگار صهیونیست گفت: اسرائیل هیچ درکی از قدرت موشـکی و پهپادی ایران نداشت، موشـکهای ایرانی، ویرانکننده
بودند.