حکمت بلایا و حوادث (شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: آيا احاديثي كه درباره زلزله هست سنديت دارند؟ اگر زلزله را وابسته به اعمال كنيم در آن صورت چرا سرزمين داعش و اسرائيل زلزله نميآيد؟ يا چرا در مناطقي در ايران زلزله ميآيد كه اتفاقا مناطق روستايي است و داراي فطرت سالم هستند؟
پاسخ: در پاسخ لازم است به چند نکته اشاره شود:
الف) عدالت و حکمت خدای متعال
عدل از زير شاخهها و زير مجموعههاي توحيد است و از اوصاف خداوند بهشمار ميآيد. عدالت و حکمت متقارب و نزديک به يکديگرند. منظور از عادل بودن خدا اين است که استحقاق و شايستگي هيچ موجودي را مهمل نميگذارد و به هرکس هرچه را استحقاق دارد ميدهد، منظور از حکيم بودن او اين است که نظام آفرينش، نظام احسن و اصلح، يعني نيکوترين نظام ممکن است. لازمه حکمت و عنايت حق اين است. که جهان و هستي، غايت و معني داشته باشد. آنچه موجود ميشود يا خود خير است و يا براي وصول به خير است(1) «و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمىكند.»(2)و عدالت الهی به طور مستدل در جای خودش و در کتب مربوطه ثابت گرديده است.
ب) بلاها و مصائب،نتيجه عملکرد انسان
برخى بلاها و مصائب آثار و نتيجه اعمال خود انسانها است چنانکه قرآن ميفرمايد: «فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا نتيجة بعضي از اعمال را كه انجام دادهاند به آنها بچشاند شايد باز گردند.»(3) روشن است كه اين آيه مباركه دربارة جوامع انساني است كه به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانيها ميشوند. آيات ديگر گواهي ميدهد كه در ميان اعمال انسان و نظام تكويني زندگي او، ارتباط و پيوند نزديكي وجود دارد كه اگر بر اصول فطرت و قوانين آفرينش گام بردارند، مشمول بركات الهي ميشوند و هرگاه فاسد شوند، زندگي آنها به فساد ميگرايد. گاهي مشكلات و مصائب محصول گناه فرد است كه تنها آن فرد در زندگي شخصياش دچار مشكلات ميشود كه يا ميميرد، يا مريض ميشود و يا ترس و گرسنگي و محروميت چرخ زندگياش را از كار مياندازد. قرآن نيز ميفرمايد: «هر مصيبتي به شما ميرسد به خاطر اعمالي است كه انجام دادهايد و بسياري را نيز عفو ميكند.»(4)
اين آيه،هم خطاب به اجتماع دارد و هم به افراد. گويا بيانگر نوعي رابطة خاص ميان انسانها و اعمال آنان است. پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) نيز در مورد این آيه ميفرمايد: «اين آيه بهترين آيه در قرآن است، اي علي! هر خراشي كه از چوبي بر تن انسان وارد ميشود و هر لغزش قدمي، بر اثر گناهي است كه از او سر زده...»(5)
ج) امتحان و آزمایش
برخی بلاها و گرفتاریها در اثر امتحان است براي بندگان و خصوصا انسانهاي مؤمن و اولياء الله، چنانکه حقتعالي ميفرمايد: «و شما را با چيزي از ترس و گرسنگي و نقص در اموال و جانها و ثمرات ميآزمائيم و بشارت باد بر صابران.»(6)
آنچه از آيات و روایات استفاده ميشود اين است كه ابتلا و امتحان الهي منحصر در يك مورد خاص نيست، بلكه هر گروه و جمعيتي و هر فردي مورد امتحان الهي قرار ميگيرند و اين آزمايشها در اشکال گوناگون و مراتب متفاوت به سراغ انسانها ميآيد. از پيغمبر اکرم(ص) سؤال شد چه کساني بيشتر به بلا مبتلا هستند؟
حضرت فرمود: پيامبران، سپس به ترتيب آنها که در درجات بعد از انبياء قرار دارند به اندازه ايمانشان؛ پس هرکه ايمانش زيادتر و اعمالش نيکوتر باشد، امتحان او بيشتر است و هرکه ايمانش ضعيفتر و عملش زشتتر باشد امتحانش کمتر است.»(7)
هر که در این بزم، مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
د) برابری همه در مقابل قانون
حوادث طبیعی و عادی مانند زلزله، سیل، طوفان، رعد و برق و امثال آن، لازمه تغییرات و تحولات زمین و جو آن هستند و جزو نیازهای حیات زمین و بقای موجودات آن بشمار میروند. مشکل از کسانی است که در مسیر این رویدادها قرار ميگیرند و یا قدرت کنترل و مهار آنها را ندارند؛ مانند این حوادث، حوادث غیر طبیعی نیز وجود دارد که انسانها در دام آنها دچار ميشوند و احیاناً جان خود را از دست ميدهند مانند آتش سوزیها، تصادفات، بیماریها، جنگها و غیره. اگر درست بررسی کنیم درخواهیم یافت که در هر دو نوع این حوادث معمولاً مقصر انسانها هستند چه بدون واسطه و با عوامل مشخص و چه با واسطه و عوامل نامشخص. بنابراین، قانون طبیعت است که پوسته زمین در حال حرکت و تغییر است که با این حرکت و تغییرات پوسته، کوهها و درهها به وجود ميآید و معادن و منابع زیرزمینی در دسترس بشر و سایر جانداران قرار ميگیرد و بسیاری از آثار مفید دیگر برای نسل حاضر و آیندگان پدید ميآید. اما در حین اتفاق این پدیده خانهها و ساختمانهایی که در محل آن قرار گرفته و از استحکام کافی برخوردار نیست خراب ميشوند و اگر افرادی در زیر مصالح و اشیاء در حال فرو ریختن باشند و یا از بلندی سقوط کنند صدمه ميبینند و حتی جان خود را از دست ميدهند. اینجا یک حادثه طبیعی طبق قوانین طبیعی در حال وقوع است و همه اتفاقات طبق قوانین طبیعت از جمله جاذبه در حال انجام است و این قوانین استثنا نميکنند که آیا در این محل انسان هست یا نیست، کودک است یا بزرگسال، بیگناه است یا گناهکار و امثال آن؛ زیرا قانون طبیعی استثنا بردار نیست و عدالت خداوند اقتضا ميکند که قانون در این جهان برای همه یکسان باشد و همه در مقابل قانون برابر. این انسانها هستند که ميتوانند با تدابیری از ضررهای حوادث پرهیز کنند و از فوائد آن برخوردار شوند. در این صورت این حوادث نه تنها ناخوشایند نخواهند بود، بلکه اگر از فوائد و نیروی آنها استفاده شود خوشایند و کاربردی خواهند شد.
نتیجه:
با توجه به وجود روایات متعددی که در این زمینه وارد شده، اجمالا به این نتیجه ميرسیم که تأثیر عمل مردم در رخدادها و حوادث تلخ مانند زلزله یک امر انکارناپذیر است، اما این هرگز به معنای انحصار علل این حوادث در عملکرد مردم نیست.
به سخن دیگر هر عذابی نتیجه گناه مردم نیست، بلکه عوامل گوناگونی ممکن است در پدید آمدن آن دخالت داشته باشند و هر گناهی منتج به عذاب دنیوی نیست یعنی اینطور نیست هرجا گناهی از کسی سر زده پس باید منتظر عذاب باشیم؛ زیرا قرار نیست همه گناهکاران در دنیا مؤاخذه و عذاب شوند؛ چون حوادث طبیعی مانند زلزله، سیل، طوفان، رعد و برق و امثال آن همانگونه که ممکن است نتیجه اعمال باشند، ممکن است رویدادهایی طبیعی و عادی باشند که لازمه تغییرات و تحولات زمین و جو آن و جزو نیازهای حیات زمین و بقای موجودات آن است.
پانوشتها:
1. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، کتاب عدل الهي، ج1، ص87.، قم، انتشارات صدرا، چاپ يازدهم، 1381ش. 2. حج، 10. 3. روم / 41. 4. شورا/ 30. 5. ر.ک: طبرسي، امين الاسلام، مجمعالبيان في تفسيرالقرآن، ج9، ص 53، ذيل آية 30، سوره شوري. 6. بقره / 155.
7. کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، ج1.ص 10، دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات