کد خبر: ۳۲۲۹۹۸
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۴

حرکت بسیج در امتداد حرکت فاطمی(س)(یادداشت روز)

در تقویم فرهنگی جمهوری اسلامی، برخی همزمانی‌ها تصادفی نیستند؛ بلکه گویی زمان، خود به مثابه رسانه‌ای الهی، مفاهیم را در کنار هم می‌نشاند تا معناهای تازه‌ای از ایمان و مسئولیت رقم بخورد. یکی از این تلاقی‌های معناگرایانه، تقارن «هفته بسیج» با «ایام شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها» است که امسال رقم خورده است.تقارنی که اگر صرفاً از منظر تاریخ به آن نگریسته شود‌، شاید امری طبیعی بنماید، اما در خوانش اجتماعی و ‌معنایی خود، حامل مفهومی ژرف از تداوم خط ولایت، جهاد و مسئولیت ایمانی در دو مقطع زمانی؛ یکی در دوران غربت امیرالمؤمنین علی‌(ع) و دفاع عصمت کبری زهرای مرضیه سلام الله علیها از ولایت تا پای جان بود و دیگری دفاع جانانه فرزندان امیرالمؤمنین و زهرای اطهر در 14 قرن پس از آن حادثه غمبار بود که توسط بسیج این راست‌قامتان تاریخ‌، در دفاع از حقانیت دین و ولایتی بود که میراث ماندگار و ذی‌قیمت صدیقه طاهره است و بسیج بدرستی درک کرد که اگر نمی‌خواهد حوادث پس از رحلت نبی مکرم اسلام تکرار شود باید به ریسمان ولایت چنگ زده و خامنه‌ای عزیز را همچون خمینی کبیر عزیز داشته و لحظه‌ای از حمایت خط او غفلت نورزد و این بزرگ‌ترین درسی بود که بسیج از فلسفه دفاع از ولایت حضرت زهرا سلام الله علیه آموخت.  
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نخستین سرمایه‌گذار بزرگ در مسیر «دفاع از حقیقت» ؛ سرمایه‌ای از ایمان، آگاهی و ایثار که مسیر تاریخ را تا همیشه روشن ساخت. او با تمام وجود ایستاد تا حق در میانه غوغای قدرت‌طلبی 
گم نشود. بسیج نیز در امتداد و با الگو گرفتن از  همان ایستادگی، در دوران معاصر این رسالت را بر دوش گرفت تا دفاع از حق بار دیگر در قامت جمعی از مؤمنان مجاهد تداوم یابد.این همراهی دو حقیقت، از سویی فاطمه سلام الله علیها را از گذشته به اکنون ‌کشاند و از سوی دیگر، بسیج را از اکنون تا آینده بسیار دور معنا می‌بخشد. در روزگاری که نبرد ایمان و تحریف‌ها‌، دیگر فقط در میدان سلاح‌ها تعریف نمی‌شوند‌، بلکه این ذهن‌ها و رسانه‌ها هستند که حقیقت‌ها را تعریف و بعضا وارونه جلوه می‌دهند و جریان‌سازی می‌کنند‌، تقارن ایام فاطمیه با هفته بسیج‌،یادآور آن است که جهاد در هر عصر وجود داشته و چنین جهادی از«عقلانیت و عمل فاطمی» ریشه گرفته و «حرکت بسیجی» را جهت داده و قوت می‌بخشد.
 با این نگاه‌، سخن از دو مناسبت متفاوت نیست؛ بلکه سخن از یک حقیقت در دو تجلّی است: فاطمه(س) به‌عنوان «آگاهی مؤمنانه» در تاریخ و بسیج به‌عنوان «حرکت مؤمنانه» در اجتماع است و هر دو بر محور ولایت می‌چرخند، هر دو در شرایط تهدید زاده شده‌اند و هر دو نشان داده‌اند که چگونه می‌توان از درون مظلومیت، قدرتی فرهنگی، تمدنی و الهام‌بخش را خلق کرد.
ما معتقدیم شناخت وجود مبارک حضرت زهرا(س) بدون شناخت وجود مبارک امیرالمؤمنین علی‌(ع) ممکن نیست و حضرت زهرا هم معرفت یافتن به حضرت باریتعالی را بدون شناخت ولی خدا که در وجود علی‌(ع) تجلی یافته بود، ممکن نمی‌دانست. با همین نگاه است که رهبرحکیم انقلاب در دیدار با بسیجیان همواره بسیج را از نگاه پیر روشن ضمیر جماران تعریف می‌کنند. این از برکات این انقلاب و سابقه و پشتوانه محکم و درخشان آن است که رهبری انقلاب با گذشت 36 سال سکان اداره کشور بعد از امام (ره)‌، برای تبیین و توصیف یک پدیده به خالق آن پدیده رجوع می‌کنند. رهبر انقلاب وقتی می‌خواهند انقلاب و حرکت رو به جلوی آن را بازشناسی کنند هیچ شخصیتی را سزاوارتر از امام برای اینکه ثابت شود انقلاب چه بود و چه کرد، نمی‌شناسند.از همین رو است که در مراسم ‌و نشست‌های مختلف سالانه هفته بسیج، بارها و بارها دیده‌ایم که رهبری بسیج را با پیام 5 آذر 1367 حضرت امام(ره) به جامعه معرفی می‌کنند.
خیلی‌ها به غلط تصور می‌کنند که شاه بیت سخنان امام راحل مربوط به سال‌های اولیه انقلاب بوده و با گذشت زمان و دیدن برخی اشتباهات که طبیعت هر نظام تازه شکل گرفته‌ای است امام در بیان تعریف‌ها و آمال و آرزوهای خود تعدیل مواضع داده‌اند. با توجه به همین برداشت اشتباه است که می‌بینیم امروز بعضی از افراد مشهور که 10 سال در کنار امام بودند و مواضع آن پیر خوش‌ضمیر و یگانه دوران را دیده و شنیده بودند وقتی بحث تسخیر لانه جاسوسی مطرح می‌شود، به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گوئی مواضع امام درخصوص حوادث انقلاب مربوط به سال‌های اولیه انقلاب بوده و در سال‌های بعدی انقلاب امام از مواضع خود عدول کرده‌اند. این در حالی است که یکی دو سال پایانی عمر بابرکت امام و تاکید ایشان روی برخی موارد و اصول لاینقطع و بلا شک انقلاب نشان می‌دهد امام سفر کرده ما نه تنها در این موارد کوچک‌ترین تغییری در مواضع‌شان در مقایسه با سال‌های اولیه انقلاب نداشته‌اند بلکه پافشاری بر حقانیت این موضوعات نشان از اهمیت و درستی مسیری است که در طول حیات مبارکشان و پس از آن‌، طی می‌شده است. از جمله آنها می‌توان به چهار پیام تاریخی امام راحل اشاره کرد. پیام به گورباچف و دادن این هشدار که صدای شکستن استخوان‌های مارکسیست و نظام الحادی به گوش می‌رسد و نسبت به شکستن و فروپاشی نظام‌های سرمایه‌داری و مستکبر جهان غرب نیز هشدار دادند.پیام حج خونین سال 66 که امام راحل حکومت‌های ارتجاعی و وابسته عربی منطقه را دست نشاندگان آمریکا معرفی کردند و فرمودند: «اگر می‌خواستیم پرده از چهرۀ کریه‏‎ ‎‏دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین‏‎ ‎‏محمدرضاخان و صدام آمریکایی و سران حکومت مرتجع‏‎ ‎‏... در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر‏‎ ‎‏آمریکا هستند... باز به این زیبایی‏‎ ‎‏میسر نمی‌گردید». سومین پیام، «منشور روحانیت» بود که امام در سوم اسفند 67 یعنی سه ماه قبل از ارتحالشان صادر کردند.امام در این پیام مهم تاریخی با تاکید بر کارکرد این نهاد مهم دین و خصوصیاتی از قبیل شجاعت‌، صبر‌، زهد‌، عدم وابستگی روحانیت به قدرت‌ها و از همه مهم‌تر احساس مسئولیت در برابر مردم از ویژگی بارز این طبقه جامعه یاد کردند و پس از بیان این خصوصیات، به خطر تحجرگرایان و مقدس نماها در این قشر پرداختند و 36 سال پیش امروز را می‌دیدند که می‌فرمایند: «طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس‌مآبی و دین فروشی عوض شده است. شکست‌خوردگان دیروز‌، سیاست‌بازان امروز شده‌اند.آنها که به خود اجازه ورود در امور سیاست را نمی‌دادند‌، پشتیبان کسانی شده‌اند که تا براندازی نظام و کودتا جلو رفته‌اند.» اشاره آن روز امام به افراد امروزی است که در کسوت لباس روحانیت و به دروغ وفادار به امام‌، نامه به رهبری می‌نویسند و از فتنه‌گران حمایت می‌کنند یا نسخه ذلت مذاکره مستقیم با آمریکا و دست تسلیم بالا بردن در مقابل دشمنی را می‌دهند که وقیحانه به خاک کشور حمله کرده است.
در کنار این سه پیام بی‌نظیر‌، قطعا یکی از مهم‌ترین پیام‌ها در سال پایانی عمر بابرکت امام راحل آخرین پیام آن حضرت به بسیج در سالروز تشکیل این نهاد مردمی بود. در این پیام که در واقع منشور بسیج است‌، رضایت از یک مجموعه موج می‌زند و امام از واژگانی در وصف بسیج استفاده کرده‌اند که به جرات می‌توان گفت برای هیچ مجموعه‌ای از انقلاب چنین نبوده است.ذره‌ای در این پیام ناامیدی و نگرانی و یا دلخوری از عملکرد 10 ساله این نهاد ارزشمند دیده نمی‌شود و سراسر پیام امیدواری به آینده به پشتوانه وجود چنین نهادی است که اگر چنین نبود امام که خود یک عارف الهی بود به خلوص و صفای بسیجیان غبطه نمی‌خوردند و از خدا نمی‌خواستند که ایشان را با بسیجیانش محشور گرداند.دست بسیجیان را بوسیدن که به تعبیر حکیم فرزانه انقلاب این بوسیدن دست بسیجیان که امام بر آن افتخار می‌کنند مربوط به دوره 10 ساله حیات حضرت نبود و شامل همه اعصاری که آمده و رفته است و در آینده نیز خواهد آمد‌، می‌شود. پیام امام به بسیج در سال پایانی عمر سراسر برکتشان‌، تنها پیامی است که کوچک‌ترین انذاری از روی نگرانی از آینده با داشتن چنین نیرویی در آن دیده نمی‌شود. گویا امام عزیز سفر کرده ما می‌خواست با بیان «بسیج شجره طیبه» و آن جملات سراسر تمجید و امیدوارانه به حاضرین و آیندگان بگویند بسیج نه در آن عصر‌، بلکه در همه اعصار طیبه بوده و خواهد بود. در طول این 36 سال پس از امام‌، با اقدامات و رفتارهایی که در بسیج دیده شده‌، ثابت گردید تشخیص امام در این تمجید‌ها بی‌حساب نبوده است. در آن مقطع زمانی اصلی‌ترین عمل بسیج در دوران جنگ و فعالیت سال‌های اولیه این مجموعه بود و هنوز بسیج را در هزاران فعالیت دیگر از ریشه‌کنی فلج اطفال گرفته تا دفع خطر داعش و گروه‌های تکفیری تا برقراری امنیت در کشور و حضور در کف جامعه برای کمک به بیماران کرونا تا ایجاد امنیت و آرامش در مردم در حالی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنگ 12 روزه به خاک کشورمان تجاوز کرده بود تا تلاش دانشمندان بسیجی برای رساندن کشور به فناوری هسته‌ای‌، سلول‌های بنیادی و هزاران اقدام دیگر بسیج اتفاق نیفتاده بود که امام راحل (ره) چنین قضاوتی را در‌باره حال و آینده بسیج داشتند. امام روشن ضمیر ما می‌دانستند آنچه خلق کرده از چه ظرفیت بزرگی برخوردار است که همه امید و آرزوهای خود را در این مجموعه با برکت تعریف می‌کردند. امام آن روز که چنین پیامی را در واپسین ماه‌های حیات خود برای بسیج دادند‌، سد پولادین بسیج را در مقابل دشمن مستکبر و عنود‌، نگاه مهربانانه بسیج در مواجهه با مردم گرفتار سیل، زلزله‌، کرونا و جنگ 12 روزه را ده‌ها سال بعد با چشم معنوی خویش می‌دیدند که فرمودند «اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین‌‏انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان‌خواران از آن دور خواهد گردید و الّا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.»

حسن رشوند