کد خبر: ۳۲۲۷۱۰
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۷

شاخصه‌های حزب‌الله و حزب الشیطان

علی جواهردهی

حزب، گروهی با گرایش‌ها و روش‌های واحدی است که مقاصد و اهداف مشترک و خاصی را دنبال می‌کند؛ بنابراین، حزب‌الله مؤمنانی هستند که در چارچوب فلسفه و سبک زندگی خاص الهی سامان یافته و تحت ولایت الهی قرار دارند، در حالی که حزب شیطان در تقابل ولایت الهی در چارچوب فلسفه و سبک زندگی الحادی – شیطانی قرار دارند. 
همان‌گونه که جمع میان حق و باطل امکان‌پذیر نیست؛ زیرا گرایش به حق جز با‌ گریزش از باطل نیست، همچنین گرایش به حزب‌الله جز با‌ گریزش از حزب شیطان تحقق نمی‌یابد. این‌گونه است که اصل اساسی «تولی و تبری» در نظام ساختاری حزب‌الله تعیین‌کننده مواضع حزب‌الله خواهد بود.
به سخن دیگر، جنگ میان حق و باطل تجلیاتی دارد که در فلسفه و سبک زندگی حزب‌الله علیه فلسفه و سبک زندگی شیطانی بروز و ظهور می‌کند. پس همان گونه که نمی‌توان میان حق و باطل و عدل و ظلم جمع کرد، نمی‌توان میان حزب‌الله و حزب شیطان جمع کرد؛ زیرا اثبات یکی نفی دیگری است.
این جنگ میان حق و باطل، حزب‌الله و حزب شیطان، ولایت الله و ولایت شیطان در نهایت به نابودی باطل و حزب شیطان و ولایت شیطان منجر می‌شود. این وعده راستین قطعی و حتمی قرآن به عنوان سنت الهی حاکم بر هستی است که با حکومت صالحان بساط حکومت ظالمان مستکبر از روی زمین برچیده خواهد شد.
احزاب اعتقادی با گرایش‌های سیاسی– اجتماعی
تحزب و حزب گرایی همواره با نگرش فلسفی و اعتقادی شکل می‌گیرد و در عرصه‌های گوناگون از جمله سیاسی – اجتماعی خود را بروز می‌دهد. 
هر چند که امروز وقتی از حزب سخن به میان می‌آید، به تشکل‌ها و سازمان‌های سیاسی اشاره دارد که در قالب تشکیلات و سازماندهی منظم با برنامه‌های بلندمدت و کوتاه مدت دنبال آرمان‌های خاصی هستند، ولی همین تشکیلات سازمان یافته در درون یک نظام سیاسی بر اساس عقیده و مرامنامه‌ مشترکی کار می‌کنند که فلسفه و سبک زندگی خاصی را تبیین می‌کند که از دیگر احزاب و تشکلات سیاسی باز شناخته می‌شود.
به سخن دیگر، اگر احزاب امروزی تحت قانون اساسی کشوری عمل می‌کنند، ولی دارای عقاید و مرامنامه‌ای خاص هستند که با احزاب دیگر در همان کشور حتی در تضاد هستند. البته این تضاد می‌تواند فراتر از مبارزه به صورتی قانونی برای کسب و به‌کارگیری قدرت سیاسی و اجرای دیدگاه‌ها و اهداف خود باشد.
باید توجه داشت که برخی از احزاب ممکن است خارج از قانون اساسی پذیرفته شده عمل کنند که از این احزاب به عنوان احزاب معارض با نظام سیاسی یاد می‌شود؛ چنین احزابی حتی در عقاید اساسی با نظام سیاسی موجود در تضاد هستند. هر چند که کشورها، چنین احزابی را غیر قانونی می‌شمارند، ولی همواره احزاب غیر قانونی در جوامع حضور دارند و ساختارشکن هستند و خواهان تغییر در فلسفه وجودی نظام سیاسی و دولت‌هایی هستند که در آن فعالیت می‌کنند.
به نظر می‌رسد که حزب الشیطان مصداقی از احزاب غیر قانونی است که فلسفه و سبک زندگی قرآنی و ولایی را بر نمی‌تابد و با عقاید اساسی نظام اسلامی دشمنی می‌کند. بنابراین، حزب‌الله که گروه متشکل از مؤمنان به ولایت الله و فلسفه و سبک زندگی قرآنی – ولایی هستند، در تضاد و تقابل کامل با حزب الشیطان قرار دارند. 
به سخن دیگر، نظام هستی در چارچوب دین الهی سامان یافته است که حکم «قانون اساسی» را برای انسان دارد. بنابراین، همه انسان‌ها در چارچوب دین آسمانی باید زندگی خویش را سامان دهند و بر اساس فلسفه و سبک زندگی دین زیست کنند. البته همه انسان‌ها چنین نمی‌کنند؛ بلکه تنها گروه مؤمنان حقیقی هستند که در چارچوب قانون اساسی دین الهی زندگی خویش را تنظیم می‌کنند و به عنوان اولیای الهی و حزب‌الله فعالیت می‌کنند؛ اما بخشی از انسان‌ها در قالب کافران و مشرکان و منافقان از چارچوب دین و قوانین اساسی آن خارج می‌شوند. از نظر قرآن چنین افرادی از ولایت الله خارج شده و تحت ولایت شیطان در می‌آیند. چنین گروهی دیگر حزب‌الله نیستند که در چارچوب دین سبک زندگی خویش را سامان می‌دهند، بلکه جزو حزب شیطان هستند که فلسفه و سبک زندگی دیگری را انتخاب کرده‌اند. 
بنابراین، از نظر قرآن، حزب الشیطان، حزب غیر قانونی است که بر خلاف دین الهی فعالیت می‌کند. پس اگر حزب‌الله تحت ولایت الهی و قانون اساسی دین و سنت‌ها و قوانین آن فلسفه و سبک زندگی خویش را شکل می‌دهد که همان حق مداری و عدالت محوری است، حزب شیطان تحت ولایت شیطان گرایش به باطل داشته و ظلم و تعدی و تجاوز‌گری و کفر و فسق و عصیان در آنان اصالت می‌یابد. این‌گونه است که تقابل جدی میان حزب‌الله و حزب الشیطان شکل می‌گیرد که جز با نابودی یکی پایان نمی‌یابد. این نابودی بر اساس سنت الهی و وعده خدایی برای حزب الشیطان با غلبه و ظهور حزب‌الله همراه خواهد بود که عدالت و ایمان را در سرتاسر زمین حاکم می‌کند.(مائده، آیه 56؛ نور، آیه 55؛ انبیاء، آیه 105؛ مجادله، آیه 22)
البته از نظر قرآن، حزب الشیطان تنها متشکل از کافران و منافقان و مشرکان نیست، بلکه حتی برخی از اهل کتاب نیز گرفتار تحزب شیطانی هستند که آنان را به ناحق گویی و ناروایی نسبت به پیامبران و فلسفه و سبک زندگی الهی آنان سوق داده است.(غافر، آیات 28 تا 31؛ زخرف، آیات 63 تا 65؛ مریم، آیات 32 تا 37)
به هر حال، بر اساس گزارش‌های قرآنی، همه احزاب دارای عقاید و فلسفه خاصی هستند که تعیین‌کننده فلسفه و سبک زندگی و اساسنامه آنها است. این احزاب می‌توانند به اصطلاح درون دینی یا برون دینی باشند؛ یعنی یا در چارچوب دین سامان یابند و در همان چارچوب عمل کنند، یا بیرون از چارچوب دین‌، جزو احزاب غیر قانونی قلمداد شوند.
از نظر قرآن، احزاب درونی دینی که در چارچوب قانون اساسی الهی و ولایت الله سامان می‌یابند، هر چند که در جزئیات ممکن است مختلف باشند، و به اصطلاح در شرایع و شیوه‌ها متفاوت باشند، اما در کلیت اسلام و ولایت الهی مشترک هستند. 
چنین احزابی همگی به اصطلاح حزب‌الله خواهند بود؛ اما اگر احزاب برون دینی باشند، جزو حزب الشیطان و احزاب غیر قانونی قلمداد می‌شوند.
البته از نظر قرآن، احزاب درون دینی که فراتر از شریعت گرفتار اختلاف شوند، از دایره احزاب قانونی خارج شده و جزو احزاب غیرقانونی و حزب الشیطان خواهند بود. 
به نظر می‌رسد که احزابی که در اهل کتاب شکل گرفته مصداقی از همین احزاب غیر قانونی همانند حزب الشیطان و احزاب اقوام هلاکت شده هستند.(غافر، آیات 28 تا 31؛ زخرف، آیات 63 تا 65؛ مریم، آیات 32 تا 37)
بنابراین، احزاب و گروه‌های درون دینی که چنین گرایشی‌های شیطانی دارند، جزو پدیده‌های منفی و ناصواب در امت‌ها هستند.(مؤمنون، آیات 52 و 53؛ روم، آیات 31 و 32)
احزاب درون دینی منحرف‌، زمانی شکل می‌گیرد که امت از چارچوب دین الهی که همان دین فطری است، خارج شوند.(روم، آیات 30 و 31) 
ریشه این خروج از دین فطری، به سبب بی‌تقوایی و گرایش به فجور(مؤمنون، آیات 52 و 53)، جهل عقلی و علمی(همان؛ روم، آیات 30 و 31)، گرایش‌های شرک آلود(همان) و مخالفت با تعالیم و آموزه‌های وحیانی پیامبران(همان؛ مؤمنون، آیات 52 و 53) است. بنابراین، امت اسلام می‌بایست مراقب چنین اموری باشد تا گرفتار تحزب‌های منفی و باطل نشود و از حزب‌الله به دام حزب الشیطان نیفتد.
شکی نیست که گرایش به احزاب منفی و باطل درون دینی موجب اختلاف و تشتت و شکست مؤمنان و حزب‌الله خواهد شد؛ زیرا هر حزبی به داشته‌های خویش دلخوش و دلشاد بوده و آن را اصالت می‌بخشد و برای آن تلاش و جانفشانی می‌کند. همین امر موجب می‌شود که اتحاد به اختلاف و پیروزی به شکست تبدیل شود.(روم، آیات 30 و 31؛ مؤمنون، آیات 52 و 53)
ویژگی‌های حزب‌الله در قرآن
از نظر قرآن، صفات و ویژگی‌هایی برای حزب‌الله است که شامل مواردی چون: ایمان به خدا (مجادله، آیه 22)، ایمان به آخرت و معاد(همان)، تولی نسبت به ولایت الله (مائده، آیه 56)، تولی نسبت به رسول‌الله(همان)، تولی نسبت به مؤمنان(همان)، تبری نسبت به دشمنان(مجادله، آیه 22)، پذیرش ولایت و زعامت پیامبر(صلی الله علیه و آله) (مائده، آیات 55 و 56)، پذیرش ولایت امیرمؤمنان علی‌(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت‌(ع) (همان؛ روایات تفسیری ذیل آیه)، تبری از ولایت شیطان(مجادله، آیات 19 تا 22)، ذکر الله دائم(همان)، دارای مقام راضیه مرضیه(مجادله، آیه 22)، موید به تاییدات الهی(همان) و مانند آنها است. بنابراین، می‌توان گفت که حزب‌الله در ساختار تولی و تبری تمام زندگی خویش را از حزب شیطان جدا ساخته است و هیچ‌گونه پیوندی میان آنان با حزب شیطان و اولیای شیطانی نیست.(مجادله، آیات 19 تا 22؛ مائده، آیات 55 و 56)
پيامبر خدا (ص ) درباره حقیقت ولایت‌پذیری حزب‌الله می‌فرماید: مَن أحَبَّ أنْ يَركَبَ سَفينَةَ النَّجاةِ‌، و يَسْتَمسِكَ بالعُرْوَةِ الوُثْقى‌، و يَعْتَصِمَ بحَبلِ اللّه ِ المَتينِ‌، فلْيُوالِ علِيّا بَعدي‌، و لْيُعادِ عَدُوَّهُ‌، و لْيَأْتَمَّ بالأئمّةِ الهُداةِ مِن وُلدِهِ؛ فإنَّهُم خُلَفائي و أوْصيائي ··· حِزبُهُم حِزبي، و حِزبي حِزبُ اللّه ِ عزّ و جلّ، و حِزبُ أعْدائهِم حِزبُ الشّيطانِ؛ هركه دوست دارد بر كشتى نجات بنشيند و به دستگيره محكم چنگ زند و به ريسمان ناگسستنى خداوند بياويزد‌، پس از من، با على دوستى ورزد و با دشمنش دشمنى نمايد و از امامان هدايتگر نسل او پيروى كند؛ زيرا كه آنان جانشين و وصى من هستند... حزب آنان، حزب من است و حزب من، حزب خداوند عزّ و جلّ است و حزب دشمنان آنان، حزب شيطان است.(میزان الحکمه، ری شهری، ج 3، ذیل واژه حزب)
همچنین امیرمؤمنان على‌(ع) درباره صفات و ویژگی‌های حزب‌الله می‌فرماید: أ يَسُرُّكَ أنْ تَكونَ مِن حِزبِ اللّه ِ الغالِبينَ؟ اتَّقِ اللّه َ سُبحانَهُ و أحْسِنْ في كُلِّ اُمورِكَ؛ فإنَّ اللّه َ مَع الّذينَ اتَّقَوا و الّذينَ هُم مُحْسِنونَ؛ آيا خوش دارى كه از حزب پيروز خدا باشى؟ از خداوند سبحان بترس و در همه كارهايت خوب عمل كن؛ زيرا كه خداوند با تقوا پيشگان و نيكوكاران است.(همان)
شکی نیست که حزب‌الله بودن چیزی جز بودن در عهد الست نیست که همان عهد نسبت به دین الهی و قوانین آن از جمله ولایت معصومان است؛ از همین رو حضرت على‌(ع) می‌فرماید: علَيكُم بالتَّمَسُّكِ بحبلِ اللّه ِ و عُرْوَتِهِ‌، و كونوا مِن حِزبِ اللّه ِ و رسولِهِ‌، و الْزَموا عَهدَ اللّه ِ و مِيثاقَهُ علَيكُم؛ فإنَّ الإسلامَ بَدأ غَريبا و سيَعودُ غَريبا؛  به ريسمان خدا و دستگيره او چنگ زنيد و از حزب خدا و پيامبر او باشيد و عهد و پيمانى را كه با خدا بسته‌ايد پاس داريد؛ كه اسلام غريبانه آغاز شد و بزودى غريب خواهد شد. (همان)
البته تحقق حزب‌الله بودن به این است که انسان در میدان علم و عمل و جهاد و اجتهاد به گونه‌ای عمل کند که ایشان را از دیگر مردمان باز شناساند. دراین راستا حضرت امیرمؤمنان(ع)  می فرماید:  طُوبى لِنَفْسٍ أدَّتْ إلى رَبِّها فَرْضَها ··· في مَعْشَرٍ أسْهَرَ عُيونَهُم خَوفُ مَعادِهِم‌، و تَجافَتْ عَن مَضاجِعِهِم جُنوبُهُم، و هَمْهَمَتْ بذِكْرِ ربِّهم شِفاهُهُم‌، و تَقَشّعَتْ بطُولِ اسْتِغفارِهِم ذُنوبُهُم‌، اُولئكَ حِزبُ اللّه ِ، ألاَ إنَّ حِزبَ اللّه ِ هُمُ المُفلِحونَ؛ خوشا به حال كسى كه وظيفه خود را در برابر پروردگارش ادا كرد ··· آنان كه از خوف روز رستاخيز، شب هنگام، چشمانشان را بيدار نگه داشته و پهلوهايشان را از بستر نرم دور ساخته و لبهايشان به ذكر خداوند مى جنبد و از زیادی استغفار، گناهانشان زدوده شده است؛ آنان حزب خداوندند و بدانيد كه حزب خدا همان رستگارانند. (همان) پس اگر حزب‌الله همان مؤمنان واقعی و حقیقی هستند که زندگی را بر اساس دین آسمانی تنظیم کرده‌اند در مقابل، حزب شيطان کسانی خواهند بود که از این دایره خارج می‌شوند.