امانتی بزرگ به نام رأی مردم(مقاله وارده)
دکتر ابراهیم کارخانهای
در طول دو دوره نمایندگی مردم همدان در مجلس شورای اسلامی که مسافت تهران-همدان را هفتهای یک یا بعضاً دو بار طی میکردم، رانندگی خودرو را شخصاً عهدهدار بودم. در طول سفر از فرصت چندساعته استفاده میکردم و بیشتر مسیر را با ذکر و قرائت ۷۰ صلوات ۷۰ سورۀ کوثر و ۷۰ سورۀ حمد طی میکردم که جزء برنامۀ یومیهام بود و آن را برای خود توفیقی الهی میدانستم که نزول برکت و رحمت خداوندی را در پی داشت. درعینحال، تنهائی سفر را نیز با یاد خدا سپری میکردم و از طرفی با عنایت الهی تکرار اذکار مانع از هرگونه آسیب در طول مسیر میشد که برکات آن را عملاً در زندگی شخصی و در طول دو دوره نمایندگی بهوضوح دیده بودم. به پاس همین ذکرها بود که در طول صدها بار رفتوآمد، با اینکه یک رانندۀ حرفهای نبودم، بحمدالله هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. یک بار حدود ساعت ۱۱ شب حین عبور از یکی از شهرها درحالیکه بهعلت وجود موانع با سرعت کم و حدود ۳۰ کیلومتر در ساعت در حرکت بودم، تداخل نور شدید خودروی روبهرو مانع از آن شد که فردی را که در وسط جاده ایستاده بود ببینم؛ با آینه بغل به آن فرد برخورد کردم و او به آرامی به زمین افتاد. بلافاصله در همان لحظه خودرو را متوقف کردم. پیرمردی بود. بلافاصله بلند شد و تا مرا دید بدون مقدمه سیلی محکمی بر صورتم زد! و با عصبانیت صدای خود را بلند کرد. چند نفری جمع شدند و به او اعتراض کردند که ایشان ایستاده و با احترام با شما صحبت میکند و شما هم که سالم هستید! پیرمرد وقتی شرایط را اینگونه دید قدری ساکت شد و من با کمال خونسردی به او گفتم که «اگر احساس میکنید جایی از بدنتان آسیب دیده شما را به بیمارستان برسانم.» با اینکه پیرمرد تمایلی نداشت، ولی با توجه به کهولت سن و برای اطمینان از اینکه نکند بعداً مشکلی برایش پیش بیاید، او را سوار خودرو کردم و به بیمارستان رساندم. معاینه و عکسبرداری کامل انجام شد و خوشبختانه هیچ مشکلی پیش نیامده بود. او را سوار خودرو کردم و تا در ِمنزل رساندم و خداحافظی کردم. پیرمرد که به نظر میرسید وضع مالی مناسبی هم داشته باشد، در برابر احترام و محبتی که من برایش قائل شدم بهشدت دچار شرمندگی و پشیمانی شده بود. مسئلهای که در تمام آن مدت فکر مرا به خود مشغول کرده بود اینکه، نکند کسی مرا بشناسد و خبر تصادف و برخورد بد آن پیرمرد با من به بیرون درز پیدا کند که خوشبختانه با عنایت خداوندی اینچنین نشد. چون در صورت بر ملا شدن آن، بلافاصله خبرگزاریها خبر آن را منعکس میکردند و مهمتر از آن، سیلی محکمی که پیرمرد به صورت من زده بود، انعکاس کشوری پیدا میکرد و این در شأن مردم شریف و بزرگواری نبود که من افتخار نمایندگی آنها را داشتم. به همین دلیل برای حفظ حرمت و جایگاه نمایندگی مردم و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده، کوچکترین عکسالعملی در برابر آن سیلی از خود نشان ندادم و طی سالها دم نزدم و آن را به حساب ناراحتی لحظهای پیرمرد گذاشتم. شکی نیست وقتی فردی نمایندۀ مردم است دیگر یک فرد نیست، بلکه سیمای دهها یا صدها هزار مردمی است که به او اعتماد کردهاند و او را بهعنوان نمایندۀ خود برگزیدهاند. لذا رفتار و اعمال او میبایست آینۀ تمامنمای مردمی باشد که به فرمودۀ امام عظیمالشأن انقلاب، به عنوان فضائل ملت او را روانۀ مجلس کردهاند. نمایندۀ مردم میبایست آنگونه عمل کند که وجدان بیدار مردم درمورد او قضاوت میکند و در تمامی موارد مصالح ملی را بر مصالح فردی و شخصی مقدم بدارد. اگرچه رعایت اصول اخلاقی و انسانی بر همه واجب است، ولی وقتی شخصی مسئولیتی را میپذیرد، حد و مرزها دقیقتر و سنگینتر میشود. در چنین شرایطی رعایت عزت نفس فردی جای خود را به عزتنفس اجتماعی و ملی میدهد. بر همین اساس، علیرغم سیلی محکمی که خوردم، به خاطر حفظ حرمت نمایندگی، دم نزدم و طعم تلخ آن را با شیرینی کظم غیظ معامله کردم تا صدای انعکاس آن به گوش مردم نرسد و شأن نمایندگی مردم خدشهدار نشود. مقام معظم رهبری در دیداری با نمایندگان فرمودند: «نمایندگان ملت این دورۀ چهارساله را از زندگی شخصی خود جدا کنند. و سعی کنند که مشکلات مردم را با قانون حل کنند.» مهمتر از حفظ شأن نمایندگی مردم، ترجیح مصالح نظام اسلامی بر منافع و مصالح فردی و جناحی است. نماینده و یا مسئولی که صدای مردم را نشنود و در جهت حل مشکلات مردم در عرصه قانونگذاری و یا اجرائی تلاش نکند در حقیقت پشت پا و یا سیلی محکمی به رأی مردمی زده است که به او اعتماد کردهاند! چرا که در محضر حسابرسی الهی وفادار نبودن به سوگندی که در آعاز کار یاد میشود و عمل نکردن به تکالیفی که با رأی مردم به عنوان امانتی بزرگ بر دوش فرد قرار میگيرد دارای عواقبی سخت و دردناک است!
در شرایط کنونی که گرانی افسار گسیخته گلوی مردم را میفشارد و با اعلام هدفمند و برنامهریزی شده قیمت ارز توسط شبکههای جاسوسی دشمن روزانه تغییر میکند و کسانی که باید پاسخگو باشند خود مدعی میشوند! در چنین شرایطی که چشم مردم به خانه ملت است، نمایندگان مردم میباید با تصویب قانون جلوی هجوم بیرحمانه دشمن را بر سفره مردم بگیرند و اجازه ندهند هر بار به بهانه نخ نما و تکراری تقسیم عادلانه یارانهها، در تبعیت از نرخ اعلام شده توسط دشمن؛ با بالا بردن قیمت ارز، سفره مردم را هر بار کوچکتر کنند و نظام اقتصادی کشور را به ضرر طبقات محروم و به نفع اغنیاء به هم بزنند! اگر چه ایراد نطقهای سازنده و پخش آن از شبکههای مجازی، هشدار به مدیران دستگاههای اجرائی است لیکن آنکه سیلی محکم گرانی را میخورد و دم بر نمیآورد همان مردمی هستند که چشم امید آنها به نمایندگانی است که دولت میبایست در ریل قانونی که آنها وضع کردهاند حرکت کند. همه کسانی که در صحنه خدمت به مردم حضور دارند باید بدانند که مشکلات مردم نه با پاشیدن بذر یأس و ناامیدی و بازگو کردن در همایشها و تریبونها، بلکه با بهرهگیری از مدیران توانمند و جهادی و تدوین و تصویب قانون و هدایت درست سرمایههای ملی به چرخه زندگی مردم حل میشود! راهکار حل یک مشکل، برنامهریزی برای حل آن مشکل است نه برنامهریزی برای توجیه گرانی آن! مدیران اجرائی کشور باید برپایه خلاقیت و نوآوری، هدفمندی و برنامهریزی، اجرا و نظارت که ۶ رکن اساسی خدمتگزاری است، قطار پیشرفت کشور را در مسیر قانون، شتاب بخشیده و مشکلات مردم را با تکیه بر توانمندیهای داخلی حل نمایند و بعد به مردم اعلام کنند. به فرموده رهبر حکیم و بصیر انقلاب حضرت امام خامنهای، وعده و وعید و بایدها و نبایدها در گفتار مدیران و مسئولان کشور باید جای خود را به اقدام و عمل بدهد و الّا با شریک غم مردم بودن مشکلی از مردم حل نخواهد شد بلکه بر نا امیدی آنها خواهد افزود. نماینده مردمی و مدیر مردمی باید بدور از فرافکنی و صحنهآرایی بر اساس توانمندیهای موجود کشور و ارتقاء قدرت تولید ملی که همگان بر آن اذعان دارند برای حل مشکلات مردم چاره اندیشی کند و مردم امیدوار باشند که دغدغه اصلی مسئولان، تلاش مجدانه برای رفع مشکلات آنهاست و الّا با شعار همدلی و وحدت که لازمه امنیت ملی است، بدون برنامهریزی و اقدام و عمل، مشکلی از مردم حل نخواهد شد.