پیچیـدگیهای یک سریـال معمایـی با پروندههای امنیتی
سعید رضایی
سریال «الگوریتم» با پشتوانه عوامل کلیدی و انتخاب هوشمندانه ژانر گامی بلند در مسیر تولیدات نمایشی با محتوای امنیتی و پیچیده برداشته است. در فضائی که مخاطبان بخش قابل توجهی از اشتیاق خود را به درامهای معمایی و پلیسی معطوف کردهاند، این اثر 52 قسمتی با تمرکز بر پروندههای امنیتی یک سرگرمی و بستری برای روایت ظرافتهای کار اطلاعاتی و قضائی فراهم آورده است. این سریال در قامت یک پروژه نمایشی 52 قسمتی ادعای ورود به ژانر پرمخاطب پلیسی- معمایی را دارد و با محوریت قرار دادن پروندههای امنیتی، سطح جدیدی از پیچیدگی ساختاری و روایی را هدف گرفته است.
ساخت سریالی در ژانر معمایی و پلیسی، بهویژه هنگامی که پای پروندههای امنیتی به میان میآید، همیشه با دو تیغه شمشیر همراه است. سختی تولید از یک سو و پتانسیل بالای جذب مخاطب از سوی دیگر. این ژانر به دلیل ماهیت پرتعلیق، نیاز به دقت در جزئیات داستانی و دوری از کلیشههای رایج، نیازمند تیم نگارش و کارگردانی مسلط است. «الگوریتم» با ورود به این حوزه تلاش کرده است تا ساختاری منسجم را به نمایش بگذارد که به فضائی ورای یک درگیری ساده پلیسی رفته و وارد پیچیدگیهای انگیزشی و ساختاری مجرمان یا قربانیان شود. این انتخاب ژانری که همواره مورد علاقه بخش بزرگی از سریالبینها بوده است، شانس موفقیت و ماندگاری اثر را در حافظه مخاطب افزایش میدهد. ورود به ژانر امنیتی- پلیسی در تلویزیون ایران همیشه یک آزمون دشوار بوده است چراکه باید پاسخگوی کنجکاویهای ذاتی مخاطب برای کشف حقایق باشد و استانداردهای امنیتی و اجتماعی را نیز رعایت کند. نکته حیاتی در این زمینه، نحوه پرداختن به پروندهها است؛ آیا سریال صرفا به درگیریهای سطحی اکتفا میکند یا به تحلیل فرآیندهای کارآگاهی، حقوقی و امنیتی میپردازد؟ در پروژهای 52 قسمتی، حفظ ریتم و جلوگیری از افت داستانی پس از افشای زودهنگام یک سرنخ کلیدی، نیازمند یک «الگوریتم» روایتکننده بسیار پیچیده است. این ساختار بلند فرصت داده تا سریال بتواند به حواشی و انگیزههای فرعی کاراکترها بپردازد اما در عین حال با در نظر گرفتن وجود ریسک کشدار شدن کار، «الگوریتم» با ریتمی مناسب از این موضوع فاصله گرفته است. این سریال با تکیه بر چند لایهای کردن کاراکترها و حفظ رازهای متعدد، تعلیق را در تمام طول مسیر حفظ کرده و جذابیت خود را از دست نداده است.
نقش ابوالفضل صفری بهعنوان تهیهکننده در این مسیر بسیار حیاتی است. سابقه تهیهکنندگی وی در آثاری که عموما به سمت سوژههای خاص و چالشبرانگیز گرایش داشتهاند، اطمینانبخشی برای سرمایهگذاری روی یک پروژه پرجزئیات مانند «الگوریتم» است. تهیهکننده در این ژانر باید بتواند توازن میان الزامات بصری، فنی(مانند طراحی صحنه و جلوههای ویژه در صورت نیاز) و تامین منابع لازم برای روایتهای طولانی (52 قسمت) را برقرار کند؛ چیزی که سابقه تهیهکننده در مدیریت پروژههای سنگین، آن را ممکن کرده است. نقش ابوالفضل صفری به عنوان تهیهکننده در این ساختار52 قسمتی غیرقابل اغماض است. سابقه او در تولید آثاری که معمولا از مرزهای تولیدات معمول تلویزیونی عبور کردهاند، نشان میدهد که صفری درک درستی از الزامات مالی و لجستیکی ژانرهای سنگین دارد. ژانر پلیسی- امنیتی برخلاف درامهای خانوادگی نیازمند طراحی صحنههای پیچیده، استفاده از لوکیشنهای متنوع و احتمالا بهرهگیری از جلوههای ویژه یا صحنهسازیهای خاص برای بازسازی وقایع است. موفقیت در این پروژه با توانایی تهیهکننده در تأمین زیرساختهای لازم برای تحقق دیدگاه کارگردان و سناریوی پرتعداد ارتباطی مستقیم دارد که این مهم در خروجی اثر قابل مشاهده است. «الگوریتم» در ژانر مورد علاقه بخش وسیعی از مخاطبان انتخاب شده و این یک امتیاز است اما اجرای بینقص آن نیازمند مدیریتی قوی در پشت صحنه است که صفری این پتانسیل را داراست.
یکی از نقاط قوت «الگوریتم»، ترکیب بازیگران آن است که تنوع در اجرای نقشها و پرهیز از تکرار تیپهاست. حضور بازیگرانی چون محسن قصابیان، امیر کاوه آهنینجان، امیرعلی دانایی، مهدی زمینپرداز، سولماز غنی و ندا جعفری، علیرضا رئیسی و... این پتانسیل را ایجاد کرده تا کاراکترها صرفا ابزار پیشبرد طرح نباشند بلکه هر کدام دارای لایههای روانی و انگیزشی متفاوتی باشند که در کشف معمای اصلی سریال سهیم میشوند. این تنوع بازیگران بهویژه در ژانر پلیسی که نیازمند شخصیتپردازی دقیق است از لکنت داستانی جلوگیری و ریتم اثر را در طول 52 قسمت حفظ کرده است. در ژانرهای معمایی، هر بازیگر نقش یک قطعه پازل را بازی میکند نه صرفا مظنون یا قربانی. وجود بازیگران با سابقه در کار با کارگردانان متفاوت (مانند حضور قصابیان) نشان از آن است که کاراکترها از کلیشههای معمول فاصله گرفته و به سمت شخصیتپردازیهای عمیقتر پیش رفتهاند. این تنوع توانسته در شکستن ریتم یکنواخت روایی کمک کند و اجازه دهد در مقاطعی که کشف اصلی متوقف میشود، درگیریهای عاطفی یا اخلاقی فرعی، جذابیت سریال را حفظ کنند.