مدیریت ناترازی انـرژی با مهـار پرمصـرفها
بخش پایانی-تارا وحیدی
مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء در هفته گذشته با کاهش دما هوا به حدود ۲ میلیارد و ۷۲۶ میلیون مترمکعب رسید و بیشترین مقدار مصرف در روز چهارشنبه با حدود ۴۰۱ میلیون مترمکعب ثبت شد. بررسی مصرف گاز طبیعی در بازه زمانی ۱۷ تا ۲۳ آبان نشان میدهد بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء با مصرف حدود ۲ میلیارد و ۷۲۶ میلیون مترمکعب در رتبه نخست قرار دارد و نیروگاهها با حدود یک میلیارد و ۳۱۹ میلیون مترمکعب و صنایع عمده با بیش از یک میلیارد و ۱۸۹ میلیون مترمکعب در ردههای بعدی هستند. مصرف گاز در این سه بخش در این بازه زمانی در مجموع بیش از ۵ میلیارد و ۲۳۳ میلیون مترمکعب بوده است.
با آغاز فصل سرد، مصرف گاز در بخشهای خانگی، صنعتی و نیروگاهی ایران به اوج میرسد. طی سالهای اخیر، رشد سریع تقاضا در کنار محدودیتهای توسعه زیرساختهای تولید و انتقال، کشور را با پدیدهای به نام ناترازی گاز مواجه کرده است؛ وضعیتی که در آن مصرف فصلی از ظرفیت تولید و عرضه پیشی میگیرد. این ناترازی نهتنها تأمین انرژی پایدار را تهدید میکند؛ بلکه به اقتصاد ملی آسیبهای مستقیم و غیرمستقیم وارد میسازد؛ از جمله کاهش تولید صنعتی، خاموشیهای برق ناشی از کمبود سوخت نیروگاهها و فشار بر بودجه دولت برای تأمین جایگزینهای وارداتی. یکی از دلایل ایجاد ناترازی گاز، رشد سالانه مصرف خانگی است که نشان از نبود سیاست جدی در اصلاح الگوی مصرف دارد. از سوی دیگر صنایع عمده مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی در زمستان با کاهش یا قطع گاز، افت تولید و صادرات را تجربه میکنند. برای عبور از بحران ناترازی زمستانه بهینهسازی مصرف خانگی تعرفهگذاری پلکانی واقعی یکی از راهکارهاست که میتوان نقش بسزایی در تأمین پایدار انرژی داشته باشد.
ناترازی گاز چقدر است؟
آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی میگوید: «ما یک درصد جمعیت و یک درصد مساحت جهان را داریم، اما شش درصد انرژی جهان را مصرف میکنیم. این نشان میدهد که ما مصرفکنندگانِ پرمصرفی هستیم و تنها راهکار این است که باید هدررفت انرژی را در کشور مدیریت کنیم.»
وی درباره ناترازی گاز و تشدید چالش در فصل زمستان اظهار میدارد: «طبق آمار و برآوردها ما با ناترازی حدود سیصد و بیست میلیون متر مکعب گاز در روز مواجهیم. سال گذشته، نیروگاهها با کمبود گاز مواجه بودند.
هر ساله به دلیل این که گاز به منازل تخصیص داده میشود، نیروگاهها با کمبود گاز مواجه میشوند و مجبور به استفاده از سوخت مایع هستند. سال گذشته، دلیل کمبود سوخت این بود که دولت سیزدهم در حال انتقال بود و مسئولین آن زمان مخازن سوخت نیروگاهها را پُر نکردند. این موضوع باعث شد که نیروگاهها با کمبود سوخت مایع مواجه شوند و برای مدتی خاموشیهایی اعمال شد.»
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی در ادامه میگوید: «امسال به دلیل اینکه تمام مخازن سوخت مایع نیروگاهها پر شده است، بیش از ۷۵ درصد مخازن نیروگاهی کشور پُر هستند؛ بنابراین امسال با کمبود برق مواجه نخواهیم شد و نیاز نیروگاهها از طریق سوخت مایع تأمین میشود.»
نجفی در ادامه به چالش تعهدات صادراتی پرداخته و میگوید: «در مورد تعهدات صادراتی به کشورهای مجاور، ما قراردادهایی داریم که برخی از آنها به دلیل نیاز داخلی اجرائی نشدهاند. برای اینکه بتوانیم این تعهدات را انجام دهیم، ابتدا باید مصرف داخلی را اصلاح کنیم. پانزده سال پیش، مقام معظم رهبری بر اصلاح الگوی مصرف تأکید کردند. متأسفانه، دولتهای مختلف از دولت نهم تاکنون بهطور جدی به این موضوع نپرداختند و نتیجه آن امروز این است که ما بهطور فاجعهآمیزی انرژی را هدر میدهیم.»
وی تصریح میکند: «ما یک درصد جمعیت و یک درصد مساحت جهان را داریم، اما شش درصد انرژی جهان را مصرف میکنیم. این نشان میدهد که ما مصرفکنندگانِ پرمصرفی هستیم و تنها راهکار این است که باید هدررفت انرژی را در کشور مدیریت کنیم.»
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی خاطرنشان میکند: «در میانمدت و بلندمدت، میتوانیم برق را جایگزین گاز گرانقیمت و لوکس کنیم. سوزاندن گاز طبیعی در بخاریها فرآیندی بسیار لوکس و خارج از عرف است. امروزه در جهان، کمتر کسی از گاز طبیعی با این کیفیت برای گرم کردن منازل استفاده میکند و عمدتاً از آن در صنایع پتروشیمی و بخشهای دیگر بهرهبرداری میشود.»
وی تأکید دارد: «جایگزینی برق به جای گاز در بلندمدت میتواند راهکار مناسبی باشد. در سراسر جهان این کار انجام میشود و ما نیز میتوانیم از این مدل الکتریکال استفاده کنیم، زیرا گاز طبیعی ارزش اقتصادی بالایی دارد و سوزاندن آن منطقی نیست. به جای سوزاندن گاز، باید از روشهای جایگزین مانند عایقکاری ساختمانها استفاده کنیم.
با این کار، میتوانیم مشکل گرمایش منازل را با انرژی برق بهراحتی حل و درواقع گاز را ذخیره کرده و آن را خرج صادرات و درآمدزایی برای کشور کنیم.»
نجفی افزایش آگاهی عمومی، بهینهسازی زیرساختها، نوسازی شبکههای توزیع گاز و استفاده از فناوریهای مدرن برای کاهش هدررفت انرژی، اصلاح قیمتگذاری، استفاده از انرژیهای جایگزین و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی به عنوان جایگزین گاز و ارائه مشوقهای مالی به صنایعی که در مصرف گاز صرفهجویی میکنند را از جمله راهکارها برای عبور از چالش ناترازی گاز برشمرد.
مصرف 65 درصد گاز توسط بخش خانگی و تجاری
فرشاد جامع، کارشناس حوزه انرژی در رابطه با اهمیت اخذ قیمت صادراتی از مشترکان پرمصرف و افزایش عدالت در توزیع یارانههای انرژی میگوید: «بخش خانگی و تجاری بیشترین نقش را در شکلگیری ناترازی زمستانی ایفا میکنند، چراکه الگوی مصرف در این بخشها به دلیل قیمت یارانهای برای هر نوع مصرف و همچنین اعطای یارانه برای مصارف مختلف در این بخش بههیچوجه رعایت نمیشود و مشترکان پرمصرف، حجم بالایی از مصرف را دارند. وی افزود: مشترکان پرمصرف سهمی بسیار فراتر از حد معمول را به خود اختصاص دادهاند تا جایی که بیش از ۱۰ برابر یک مشترک عادی، پرمصرفهای بخش خانگی در تهران مصرف دارند.»
این کارشناس تأکید دارد: «نکته اصلی این است که پرمصرفهای بخش گاز مرفهین هر شهر نیز هستند و عمده پرمصرفها در مناطق مرفهنشین شهرهای مختلف مستقر هستند درحالیکه باید بخش صنعتی با کمترین ناترازی همراه باشد؛ ولی به دلیل مصرف غیربهینه بخش خانگی، مصرف گاز در بخش صنعتی کاهش شدیدی خواهد یافت و عمده ناترازی گاز نیز منجر به کاهش تولیدات صنعتی و قطعی گاز صنایع شده است.»
جامع تأکید میکند: «در ایران نیز در اوج ناترازی بیش از ۶۵ درصد مصرف گاز کشور در بخش خانگی و تجاری صرف مصارف گرمایشی میشود. این حجم بالا نه به معنای رفاه بیشتر مردم؛ بلکه به دلیل قیمت پایین انرژی منجر به اتلاف گسترده، استفاده از تجهیزات ناکارآمد، گرمایش غیرضروری فضاهای بزرگ و رفتار مصرفی غیرمسئولانه شده است.»
وی ادامه میدهد: «بسیاری از خانوادههای ایرانی تلاش میکنند در چارچوب الگوی بهینه مصرف حرکت کنند و گرمایش منزل خود را با وسایل متعارف و کممصرف مدیریت کنند. گروهی معدود اما اثرگذار، با بهرهمندی از یارانههای سنگین انرژی، مصارفی غیرضروری همچون گرم کردن استخرهای خصوصی، روشن نگه داشتن شومینههای باز یا استفاده از تجهیزات قدیمی و پرمصرف را دنبال میکنند. نتیجه چنین وضعیتی، فشار بیسابقه بر شبکه گاز، افزایش ناترازی در زمستان و در نهایت محروم شدن صنایع و نیروگاهها از خوراک پایدار است؛ صنایعی که تعطیلی یا کاهش تولیدشان میلیاردها دلار عدمالنفع اقتصادی به کشور تحمیل میکند.»
این کارشناس با اشاره به اهمیت اخذ قیمت صادراتی از مشترکان پرمصرف گاز خانگی و تجاری خاطرنشان میکند: «راهکار اصلی برای مقابله با این وضعیت، اصلاح سازوکار قیمتگذاری و پایان دادن به توزیع ناعادلانه یارانههاست. منطقیترین مدل در این زمینه، اخذ قیمت صادراتی از مصارف خارج از الگوی بهینه گاز است.»
او تصریح میکند: «به بیان سادهتر باید مصرف گاز خانوادهها و مشترکان تجاری تا سقف الگوی بهینه همچنان با نرخ یارانهای و حمایتی محاسبه شود؛ اما بهمحض عبور از این سقف، هر مترمکعب مازاد با قیمت معادل صادراتی محاسبه گردد. چنین مدلی نهتنها فشار مالی بر خانوادههای کممصرف وارد نمیکند؛ بلکه صرفاً پرمصرفها را هدف قرار میدهد؛ کسانی که بیشترین بهره را از یارانههای پنهان انرژی میبرند و عملاً هزینه رفتار غیربهینه خود را بر دوش کل جامعه میاندازند.»
تصمیمگیری امروز و سرنوشت انرژی
فرشاد جامع، کارشناس حوزه انرژی در ادامه میگوید: «اجرای این سیاست پیامدهای متعددی دارد. نخست آنکه مصرف غیرضروری و لاکچری نظیر استفاده از شومینه یا گرم کردن استخرهای شخصی و خصوصی را بهطور جدی کاهش میدهد؛ بنابراین روشن نگه داشتن شومینه باز یا هیترهای گازی جلوی مغازههای با فضای باز یا گرم کردن یک استخر سرپوشیده با اخذ قیمت صادراتی از مصارف خارج از الگوی بهینه دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت و از طرف دیگر خانوادههای پرمصرف ناگزیر به اصلاح رفتار یا سرمایهگذاری در تجهیزات کممصرف خواهند شد.»
جامع اضافه میکند: «دومین پیامد مهم این سیاست اجرای این است که عدالت در توزیع یارانهها برقرار میشود. در وضعیت فعلی یارانهای که باید به اقشار متوسط و کمدرآمد برسد، بیشتر نصیب پرمصرفها میشود. با اجرای مدل جدید و اخذ قیمت صادراتی گاز از مشترکان پرمصرف، خانوادههای کممصرف همچنان از یارانه کامل بهرهمند میشوند، درحالیکه پرمصرفها مجبور خواهند شد هزینه واقعی مصرف مازاد خود را بپردازند.»
وی سومین پیامد این سیاست را تحقق امنیت انرژی و کاهش جدی مصرف گاز در کشور عنوان کرده و میافزاید: «کاهش مصرف غیرضروری در بخش خانگی و تجاری باعث میشود بخش بیشتری از گاز تولیدی کشور در اختیار صنایع و نیروگاهها قرار گیرد. بدینترتیب نهتنها خاموشیها و توقف تولید کاهش مییابد بلکه رشد اقتصادی و اشتغال کشور نیز از این سیاست منتفع خواهد شد.
افزون بر این، منابع مالی جدیدی که از محل فروش گاز مازاد به قیمت صادراتی به دست میآیند طبق قانون باید صرف نوسازی شبکه انتقال و توزیع، توسعه زیرساختهای انرژی و حمایت مستقیم از اقشار آسیبپذیر در قالب تبصره هدفمندی یارانههای انرژی شوند.»
این کارشناس میگوید: «اخذ قیمت صادراتی از پرمصرفهای بخش خانگی و تجاری، نه یک سیاست موقت بلکه یک ضرورت اساسی برای مقابله با ناترازی گاز در زمستان ۱۴۰۴ است. این سیاست همزمان سه هدف کلیدی یعنی کاهش مصرف غیربهینه، برقراری عدالت در توزیع یارانهها و تقویت امنیت انرژی و جریان گازرسانی به صنایع را دنبال میکند. جامع تأکید کرد: اجرای این سیاست نیازمند تدبیر، شفافیت، حمایتهای جانبی و مقاومت در برابر فشار گروههای ذینفع است؛ اما منافع ملی حاصل از آن بهقدری بالاست که نمیتوان اجرایش را به تأخیر انداخت. آینده انرژی ایران وابسته به تصمیمهای امروز است و بدون اصلاح تعرفه مصرف مشترکان پرمصرف، هیچ راهکاری برای عبور از زمستانهای پرچالش و تضمین کاهش ناترازی گاز در کشور وجود نخواهد داشت.»