ایـران پنـج برابر سریعتر از جهان پیــر میشود
حسن رضایی
امروز اگر بخواهیم فهرستی از مسائل اصلی کشور را نام ببریم، موضوع اقتصاد، بدون شک در ردیفهای نخست این فهرست قرار خواهد گرفت. نامگذاریهای مکرر سالهای اخیر از سوی رهبر معظم انقلاب و توجه ویژه به موضوع اقتصاد در این فرآیند، مبین اهمیت این مسئله در منظومه مسائل کشور است. وانگهی؛ وضعیت جاری در مسائل اقتصادی کشور، تردیدی در اولویت داشتن این موضوع باقی نمیگذارد. بااینحال، یک موضوع خاص و ویژه هست که اگر برای آن چارهاندیشی نکنیم، میتواند تبعاتی سهمگینتر از مسائل و مشکلات اقتصادی را برای کشور دربر داشته باشد.
رهبر فرزانه انقلاب آذرماه سال 1392 در جریان دیدار با اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی در همین زمینه میفرمایند: «یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله جمعیت است... مسئله جمعیت را جدی بگیرید؛ جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.»
ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در اردیبهشتماه سال 93 بر اساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، اقدام رسمی و قانونی رهبر انقلاب در همین زمینه بود؛ اقدامی که طبیعتاً باید دستگاههای مختلف نظام در بخشهای اجرائی، قانونگذاری و قضائی را به تکاپو برای عملیاتی کردن آن سیاستها وامیداشت. سراسر دهه نود اما با بیعملی در این حوزه گذشت تا جایی که امروز با گذشت 12 سال از آن هشدار تکاندهنده رهبر انقلاب، میتوانیم مدعی باشیم که متأسفانه ما در نزدیکی رسیدن به همان وضعیتی هستیم که ایشان سالها قبل هشدار داده بودند! حاکمیت دولت حسن روحانی بر دستگاه اجرائی کشور در دهه نود، همزمان با به گل نشاندن اقتصاد ملی، امیدها برای برداشتن هر قدم مثبتی در راستای سیاستهای جمعیتی نظام را ناامید کرد. پیامد این وضعیت، حاکم شدن بدترین وضعیت در حوزه شاخصهای جمعیتی کشور در طی تاریخ ایران بود. به صورتی که رهبر فرزانه انقلاب، تیرماه سال 1399 و در جریان دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم، در همین زمینه به بیعملی دستگاههای مسئول و حتی شنیده شدن حرف دشمن از زبان برخی در داخل گلایه میکنند!
حرف دشمن را در زمینه جمعیت زدند و عمل کردند!
معظمله در همین زمینه میفرمایند: «در مقوله مسائل اجتماعی و غیره... مسئله فرزندآوری و مسئله نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها در این چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، [ولی] متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبالگیری جدی دستگاههای اجرائی و بایستی بِجِدْ مسئله فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیّت ترسید. حالا خارجیها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ امّا بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند - یک جایی خواندم - که میگویند: «آقا! پیری جمعیّت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پُرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیّت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بودهایم و اگر بنا باشد بعداً برخوردار نباشیم، یقیناً عقب خواهیم ماند.»
محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر اسبق بهداشت مهرماه سال 1399 در همین زمینه گفته است: «جهان در طول ۷۰ سال گذشته حدود ۵ سال پیرتر شده اما جمعیت ایران متأسفانه در ۶۰ سال گذشته ۱۰ سال پیرتر شده است. البته این اتفاق ثابت نمیماند و همچنان پیرتر میشویم. در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند و ما کشوری جوان تلقی میشویم اما وضعیت چنین نمیماند و ما هر سال در حال پیر شدن هستیم به طوری که در ۲۰ سال آینده، از پیرترین کشورهای دنیا خواهیم بود و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم. تصور اینکه در این مدت کوتاه چه اتفاقی برای مردم میافتد بسیار تلخ است و حتماً تلختر از پاندمی کرونا است. کدام سرمایه است که از انسان و نیروی انسانی بالاتر باشد، چه اتفاقی افتاده است که با کوچکترین رشد اقتصادی خوشحال میشویم، اما با تولد یک فرزند ایرانی نه، چگونه است که با یک واقعه نابسامان زلزله و سیل به هیجان دچار میشویم اما با کاهش
۱۷۰ هزار تولد در طول یک سال اتفاقی نمیافتد؟»
تبعات فرهنگی و اجتماعی
کاهش جمعیت کشور چیست؟
عدم توجه به مسئله جوانی جمعیت در دهه نود اما واجد چه خطراتی برای جامعه ایرانی در سالهای آینده خواهد بود؟ یک کارشناس مسائل اجتماعی در همین زمینه میگوید: «فرزندان در کنار همسالان، خواهر و برادر رشد مهارتی پیدا میکنند که این مهارت به هیچ عنوان در تنهائی و دنیای مجازی قابلدسترس نیست.» وی میافزاید: «متأسفانه با دیر اجرا شدن سیاستهای جمعیتی شاهد رواج تکفرزندی در بین خانوادهها هستیم که اگر تدابیری لازم و فرهنگسازیها انجام نشود و سیاستهای ابلاغی اجرا نشود در آینده با نسلی تنها، منزوی و شکننده مواجه خواهیم بود که خطراتی را برای کشور در سطوح اقتصادی، اجتماعی و تأمین نیروی انسانی به همراه خواهد داشت. احساس تنهائی، لجبازی، مصرفگرایی، اعتمادبهنفس کاذب داشتن، بروز مشکلات روحی و روانی برای کودک از آسیبهای تکفرزندی برای کودک و رواج فرهنگ فرزندسالاری، کاهش انسجام خانواده، کم شدن روابط اجتماعی و بلوغ زودرس، ازبینرفتن نقشهای خواهر و برادری، عمه، خاله، عمو و دایی از پیامدهای اجتماعی تکفرزندی است.»
این در حالی است که عواقب کاهش جمعیت کشور، معکوس شدن هرم سنی و حرکت جمعیت ایران به سمت پیری تنها در حوزه مسائل فرهنگی- اجتماعی خلاصه نمیشود و میتواند واجد پیامدهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نهایتاً وجودی برای کشور باشد. ایجاد بحران در صندوقهای بازنشستگی کشور و برهمخوردن تعادلِ بین جمعیت فعال (بیمهپرداز) و مستمریبگیر (بازنشسته) که در نهایت به ورشکستگی صندوقها و تولید بحرانهای اقتصادی و سیاسی - امنیتی میانجامد، یکی از همین موارد است.
هفتم آبانماه سال گذشته، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «ناپایداری صندوقهای بازنشستگی» در همین زمینه مینویسد: «نگاهی به اطلاعات موجود صندوقهای بازنشستگی کشور نشان میدهد که نظام بازنشستگی با چالشهای عمدهای روبهروست و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور روندی تصاعدی به آن بخشیده است. نسبت جمعیت سالمند و امید به زندگی رو به افزایش و نرخ باروری روبهکاهش است که نشان از کاهش نسبت پشتیبانی در صندوقهای بازنشستگی دارند. سطح پوشش بیمه بازنشستگی عملاً قادر به پوشش فعالان اقتصادی غیر مزد و حقوقبگیر نبوده و نارسایی نظام بیمهای در این زمینه مشهود است.»
ورشکستگی در کمین سازمان سلامت
و تأمین اجتماعی کشور
در ادامه همین گزارش میخوانیم: «بررسی روند تغییرات جمعیتی ایران نشان میدهد که در نیمقرن اخیر یعنی از سال 1345 تا 1395 جمعیت افراد بالای 65 سال که عمده تعهدات صندوقها با عنوان حقوق بازنشستگی، وظیفه و مستمری در قبال آنان است، پنج برابر شده است؛ درحالیکه طی همین دوره زمانی جمعیت کل کشور حدود 3.23 برابر شده است. بر اساس دادههای پژوهشکده آمار برآورد میشود که جمعیت سالمند کشور در سالهای 1395 تا 1430 در سناریوهای مختلف حدود چهار برابر خواهد شد و از چهار میلیون و 870 هزار نفر در سال 1395 به حدود نوزده میلیون نفر در سال 1430 خواهد رسید. این یعنی آنکه نظام سلامت کشور نیز طی سالهای آینده باید فشار مضاعفی را تحمل کند. چرا که به گفته کارشناسان، هزینه درمان سالمندان نسبت به افراد جوان، 3 تا 6 برابر برآورد میشود. خردادماه سال 1402، یوسف رضایی، معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان تهران در همین زمینه به رسانهها گفته است: «بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، کشور ما از حیث سرعت رشد سالمندی اولین کشور در دنیا است.» وی میافزاید: «بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی در دنیا هر ۱۰۰ سال جمعیت سالمندان دوبرابر میشود؛ ولی در ایران هر ۲۰ سال جمعیت سالمندی کشور دوبرابر میشود که این مهم نیازمند برنامهریزی است، چرا که تا ۲۰ سال آینده کل هزینه درمان کشور بایستی برای سالمندان هزینه شود!»
وی در ادامه میگوید: «در حال حاضر 10درصد جمعیت کشور سالمند هستند که 50 درصد هزینههای درمانی کشور برای سالمندان هزینه میشود.»
بر این اساس، اگر فکر عاجل و مؤثر برای مسئله جوانی جمعیت کشور نشود، ما در آینده با مجموعهای از مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... در تمامی ابعاد مواجه خواهیم بود که ساختار اداری کشور توان تحمل و رتقوفتق آن را نخواهد داشت. تشریح این مسئله برای افکار عمومی و روشن کردن ابعاد مختلف خطرات ناشی از پیری جمعیت کشور برای آینده ایران، مسئلهای بسیار مهم و کلیدی است. در این لحظه خاص، مهمتر از مردم اما شاید فهم درست عمق و ابعاد مختلف مسئله جمعیت توسط مدیران بخشهای مختلف کشور است که وظیفه اجرای قانون جوانی جمعیت را بر عهدهدارند.
لزوم توجه دولت به مسئله حیاتی جمعیت
قانونی که با کارشکنی دولت حسن روحانی و عدم تأمین منابع از سوی دولت، قریب ده سال در راهروهای مجلس معطل تصویب بود و نهایتاً در سال 1400 به تصویب رسید. نکته مهم در مورد این قانون اما تأکید مجلس بر اجرای آزمایشی آن به مدت 7 سال است. هفت سالی که اکنون ما قریب چهار سال آن را از تاریخ دهم آبانماه 1400 تاکنون سپری کرده و سه سال دیگر آن را هم در دولت چهاردهم سپری خواهیم کرد.
بر این اساس، میتوان گفت نوع تعامل دولت آقای پزشکیان با این قانون راهبردی و مهم، نقشی اساسی در ترسیم آینده جمعیتی ایران خواهد داشت. شاید به همین دلیل بود که رهبر فرزانه انقلاب در جریان نخستین دیدار خود با دولت چهاردهم، با نام بردن از شخص وزیر بهداشت، خواستار پیگیری جدی موضوع جمعیت توسط ایشان شده و فرمودند: «من از آقای دکتر ظفرقندی، وزیر محترم بهداشت، جدّاً میخواهم ایشان روی این مسئله شخصاً تکیه کنند، دنبال کنند این موضوع را؛ یعنی واقعاً بروید دنبال این قضیّه و نگذارید این موانع تولیدمثل و ولادت ـ که متأسّفانه زیاد هم هست ـ ادامه پیدا کند و بر اینها کاملاً تسلّط پیدا کنید. شماها خیلیهایتان در دوران جوانی کارهایی کردید که ممکن است امروز آن کارهای پیشرونده را نتوانید بکنید. خب ما احتیاج به جوان داریم در کشور. اگر خداینکرده کشور دچار این عاقبت تلخ و سخت شد، یعنی پیری جمعیّت، دیگر هیچ علاجی وجود ندارد؛ امروز خیلی از کشورها مبتلا هستند.» عملکرد دولت آقای پزشکیان طی یک و نیمسال گذشته در حوزه اجرای این قانون مهم و حیاتی برای آینده ایران اما نشانههای خوبی برای فعالان این حوزه و مردم ارسال نکرده است. در بخش بعدی گزارش بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.