اخبار ویژه
بیاعتبار شدن مکانیسم ماشه
و عقدهگشایی نیابتی غربگرایان
انتقاد رئیس مجلس شورای اسلامی از برخی دولتمردان سابق که به تخریب روابط خارجی با کشورهایی مانند روسیه میپردازند، با عصبانیت و وارونهنویسی محافل غربگرا مواجه شد.
در این زمینه سایت اجارهای و حقالعمل کار انتخاب تیتر زد: برآشفتگی قالیباف از انتقادات نسبت به روسیه.
کانال امتداد وابسته به حزب اتحاد ملت نوشت: وقتی رئیس مجلس، وکیل مدافع کرملین میشود. محمدباقر قالیباف در صحن علنی مجلس جلوه تازهای از زانو زدن در مقابل کرملین را در سیاست ایران ترسیم کرد که کمتر سابقه داشته است.
در این ماموریت گلّهای تحریف، روزنامه هممیهن وابسته به کرباسچی ذیل تیتر زد: «دفاع از روسیه؟ حملات دیروز قالیباف و تندروهای مجلس به روحانی و ظریف».
روزنامه شرق نیز نوشته است: نزاع جناحی در صحن علنی/ برخی نمایندگان بار دیگر وقت بیتالمال وقت و شأن قانونگذاری را قربانی جدالهای سیاسی کردند.
روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران در اینباره تیتر زد: جدال بر سر روسیه/ رئیس مجلس علیه حسن روحانی سخن گفت و سخنان او در نقد روسیه را لطمهزننده به روابط ایران و روسیه خواند.
بهرام پارسایی، نماینده سابق مجلس هم ضمن مصادره به مطلوب لیاخوف (که اتفاقاً ضد مجلس بود و مجلس را به توپ بست) ادعا کرد: رئیس مجلس در کدام تیم بازی میکند؟ بدعت دفاع عجیب و خارج از عرف از اجانب در برابر مقامات رسمی از پشت تریبون مجلس! حمایت رئیس مجلس از روسیه یادآور به توپ بستن مجلس و تداوم استبداد در برابر مشروطه توسط لیاخوف روسی است!
در این میان یاسر هاشمی رفسنجانی مینویسد: وقتی رئیس مجلس ایران با لحنی هشدارآمیز از «لطمه همکاری با روسیه» سخن میگوید، انگار انعکاس صدای ناهنجار تاریخ قاجاری است، که از لابهلای کلمات برمیخیزد تا به دلسوزان ملی هشدار دهد که مبادا باز املای سفارت، انشای سیاست شود.
این فضاسازی عناصر غربگرا در حالی است خود آنها متهم اجنبیگرایی و دیکتهنویسی در ماجرای برجام و دعوت به مذاکرات آمیخته با تسلیم در مقابل آمریکا و اروپا هستند و بنابراین سعی کردهاند ضمن فرافکنی، برای خیانت خود معادلسازی کنند.
آنچه جماعت هوچی و عصبانی در ماجرای حمله به رئیس مجلس پنهان کردند، ماجرای مکانیسم ماشهای بود که تیم روحانی و ظریف براساس دیکته غرب در برجام تعبیه کردند و ابتدا منکر وجود آن در متن توافق شدند! اما بعدها که معلوم شد سازوکار ننگین ماشه هم در برجام و هم قطعنامه شورای امنیت آمده، ظریف یک نوبت مدعی شد این اقدام تبلیغاتی آمریکاست و نوبت بعدی ادعا کرد مکانیسم ماشه با اصرار روسیه در توافق قید شد! ظریف به همین بهانه، به روسیه حمله کرد و حال آن که منطقاً باید به خاطر فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت، به طرف اروپایی حمله میکرد، نه روسیه که با آن مخالفت صریح میکرد.
شیطنت اخیر ظریف در حالی رخ میداد که روسیه و چین، برخلاف نقشه تروئیکای اروپایی و آمریکا، استفاده از مکانیسم ماشه را غیرقانونی، و ادعای بازگشت تحریمها را نامعتبر میخواندند.
باند ظریف و روحانی، به جای ابراز شرمندگی یا اعتراض به خباثت غرب در برجام، بنا را بر زدن روسیه (و قبلاً چین) گذاشتند، انگار که ماموریت نیابتی دارند روابط ایران با کشورهای همسو را تخریب کنندو همین رویکرد ضد منافع ملی، موجب شد رئیس مجلس ضمن روشنگری بگوید: «غیرقانونی خواندن اسنپبک از سوی چین و روسیه، نمادی از همبستگی راهبردی است. براساس بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱، تمام محدودیتها خاتمه یافته و با پذیرش حق غنیسازی، پرونده هستهای ایران از دستورکار شورای امنیت خارج شده است... رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبقمان در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی با کشور روسیه در حال پیشرفت است، با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند. باید امر ملی را بر امر جناحی، مقدم بداریم».
حتی اگر تصور کنیم قبول دیکته غرب درباره مکانیسم ماشه، از سر غفلت بوده، اما هجوم هماهنگ شبکهای از سیاسیون و رسانههای زنجیرهای به کشورهای مخالف مکانیسم ماشه، به جای اعتراض به عهدشکنان برجام و فعالکنندگان ماشه، تردیدی باقی نمیگذارد که آنها خدمتگزار مطامع استعماری غرب هستند و نه دلسوز منافع ملی. آنها مصداق این بیان حکیمانه امام خمینی(ره) هستند که فرمود تفالههای غرب، مرگ بر شوروی میگویند تا مرگ بر آمریکا منسی (فراموش) شود. در واقع حالا که آمریکا و اروپا از بیاعتبار اعلامشدن مکانیسم ماشه (بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت) توسط روسیه و چین عصبانی هستند، پادوهای آنها نیز مامور عقدهگشایی نیابتی شدهاند.
فرار به جلوی شبکه آلوده به نفوذ در حالی است که تمام وعدههای این طیف برای بزککردن برجام و FATF وارونه درآمده و اکنون زمان محاکمه آنها به خاطر ایراد خسارتهای سنگین به کشور است. آنها آخرینبار در مشورت به مجمع تشخیص مصلحت نظام ادعا کرده بودند در صورت تصویب دو لایحه الحاق به کنوانسیونهای پالرمو و سیافتی، ایران از لیست سیاه FATF خارج میشود. اما FATF اعلام کرد که با وجود تصویب دو لایحه مذکور همچنان ایران را در فهرست سیاه خود نگه میدارد.
موشکهای ایران
آسیبپذیری پدافند اسرائیل و آمریکا را به رخ کشید
جنگ ژوئن ۲۰۲۵ دشواری پدافند هوائی و موشکی اسرائیل را در درگیریهای مدرن با شدت بالا و چالشهای پیش روی مدافعان و استراتژیهای تهاجمی را نشان داد.
سَم لِیر عضو برنامه امنیت ملی در مؤسسه تحقیقات سیاست خارجی آمریکا ضمن یادداشتی در فارن پالیسی ریسرچ اینستیتیوت نوشت: این جنگ نشان داد که سیستم پدافند هوائی و موشکی اسرائیل علیرغم عملکرد چشمگیرش چقدر تحت فشار است. جنگ ژوئن ۲۰۲۵ دشواری پدافند هوائی و موشکی را در درگیریهای مدرن با شدت بالا و چالشهای پیش روی مدافعان و استراتژیهای تهاجمی را نشان داد.
عملکرد پدافند موشکی اسرائیل در طول جنگ ژوئن ۲۰۲۵ در چارچوب تلاشهای دفاعی آنها در طول عملیات وعده صادق ۲، موفقترین حمله موشکی ایران به اسرائیل تاکنون، بهتر درک میشود. نمایش ایران در طول عملیات وعده صادق ۱ - حملهای با تقریباً ۱۲۰ موشک بالستیک، ۳۰ موشک کروز و ۱۷۰ پهپاد به اسرائیل که تنها حدود ۹ برخورد موشک بالستیک به همراه داشت - ایرانیان را تشویق کرد تا استراتژی قهری خود را مجدداً تنظیم کنند. این تغییر در ترکیب حملات برای عملیات وعده صادق ۲ نیز مشهود بود. ایرانیان به جای استفاده از موشکهای کروز و پهپادها، تصمیم گرفتند با استفاده از تعداد بیشتری از موشکهای بالستیک قابل اعتمادتر، پدافندهای اسرائیل را بیش از حد اشباع کنند. زمان پرواز کوتاه موشکهای بالستیک میانبرد در مقایسه با پهپادها و موشکهای کروز ایران، زمان هشدار تاکتیکی اسرائیل در مورد حمله را کاهش داد. در حالی که اطلاعات آمریکا و اسرائیل بدون شک هشدار استراتژیک مبنی بر قریبالوقوع بودن حمله را ارائه میدادند، ترکیب حملات، آمادگیهای ارتش اسرائیل را کاهش داد. هماهنگی پرتابها در پایگاههای موشکی ایران مانع از آن شد که اسرائیلیها بتوانند لانچرهای رهگیر خود را دوباره بارگذاری کنند و تعداد موشکهای ضد بالستیک موجود برای آنها را محدود کرد. تأثیر قابلیت اطمینان بالاتر و هماهنگی بهتر را میتوان در تعداد بیشتر برخوردها در اسرائیل پس از عملیات وعده صادق ۲ (۴۴ یا ۴۵) نسبت به 9 مورد در عملیات وعده صادق ۱ مشاهده کرد.
نیروی نظامی ایران موشکهای خود را روی چند هدف متمرکز کرد تا دفاع اسرائیل را بیشتر تحت فشار قرار دهد. در حالی که ایرانیها موشکهای خود را در پنج منطقه پخش کردند، اکثر آنها پایگاه هوائی نواتیم را هدف قرار دادند که در آن ۳۲ موشک از پدافندها عبور کردند. تنها چهار موشک در طول عملیات وعده صادق ۱، پدافندهای نواتیم را شکست دادند. این تمرکز آتش، اثربخشی پدافندهای موشکی اسرائیل در اطراف نواتیم را در مقایسه با سایر نقاط اسرائیل کاهش داد و پدافندها را با موشکهای بیشتری اشباع کرد تا بتوانند با آنها درگیر شوند. نتایج عملیات وعده صادق ۲ نشان میدهد که ایرانیها با ایجاد رگبارهای بزرگتر و متمرکز که به اسرائیلیها زمان هشدار کمی میدادند، استراتژیای را برای شکست پدافندهای موشکی اسرائیل و ایالات متحده طراحی کرده بودند. در پی عملیات وعده صادق ۲، ایالات متحده سامانههای پدافند هوائی ارتفاع بالا (THAAD) را در اسرائیل مستقر کرد. اولین سامانه قبل از پایان اکتبر ۲۰۲۴ و دومین سامانه درآوریل ۲۰۲۵ مستقر شدند.. دومین سامانه THAAD کمتر از یک ماه قبل از شروع جنگ مستقر شد. با این وجود به نظر میرسد ۵۰ تا ۶۰ موشک ایران اصابت کردند.
متأسفانه، ارتش اسرائیل هیچ اطلاعاتی در مورد هزینههای رهگیر به اشتراک نگذاشته و فقط شواهد ویدیویی منبع باز را باقی گذاشته است اسرائیلیها دادههای مربوط به خرید یا ذخایر موشکهای Arrow را به اشتراک نمیگذارند، اما مقامات آمریکایی اظهار داشتند که تا پایان جنگ، اسرائیل با کمبود موشکهای ضد بالستیک مواجه شده بود و رهگیرهای خود را به کار میگرفت. با وجود عدم شفافیت اسرائیلیها، روند کلی روشن است. دفاع در برابر تقریباً ۵۰۰ موشک ایرانی، ذخایر رهگیرهای اسرائیل را تقریباً به پایان رساند و حدود یک چهارم ذخایر و معادل چندین سال تولید دو مورد از پیچیدهترین سیستمهای دفاع موشکی ایالات متحده را مصرف کرد. تجربیات متضاد ایران و اسرائیل از جنگ ۱۲ روزه، روایتی از دشواری پایدار دفاع در منازعات موشکی معاصر ارائه میدهد. دفاع ایالات متحده و اسرائیل در این جنگ ضعیف شد و تعداد زیادی از رهگیرها برای دفاع در برابر تلافی نامنظم ایران مورد نیاز بود.
نشنالاینترست: آمریکا در مسیر انقلاب
یا جنگ داخلی است
«روندهای اقتصادی و جمعیتی در ایالات متحده آمریکا شرایطی را نشان میدهند که بیش از همه شبیه به وضعیت کشورها در دوره قبل از وقوع انقلابها است.»
این تحلیل را نشریه آمریکایی نشنالاینترست به قلم «متئو باروز» پژوهشگر مرکز سیمسون منتشر کرد و نوشت: ترور چارلی کرک، نگرانیهای جدی را بهویژه در میان افکار عمومی آمریکا در مورد حرکت به سمت جنگ داخلی دومِ و یا وقوع یک انقلاب بزرگ ایجاد کرده است. براساس نظرسنجی مؤسسه YouGov، شمار قابلتوجهی از آمریکاییها قویاً باور دارند که کشورشان در دهه آتی درگیرِ یک جنگ داخلی بزرگ خواهد شد. این در حالی است که شمار قابلتوجهی از تاریخدانان و دانشمندان حوزه علوم سیاسی در جریان یک نظرسنجی که در ماه آوریل سال 2025 برگزار شده این گزاره را مورد اشاره قرار دادهاند که کشورشان با توجه به حضور دولت دوم ترامپ در قدرت، به سمت اقتدارگرایی و دیکتاتوری به پیش میرود.
اقدام ترامپ در روانه کردن نیروهای گارد ملی آمریکا به خیابانهای شهرها و ایالتهای مختلف در کنارِ اقدامات وی علیه رقبای سیاسی و همچنین موضعگیری استفان میلر مشاور ارشد وی که حزب دموکرات آمریکا را یک سازمان افراطی داخلی توصیف کرده، همگی مسائلی هستند که میتوانند بسترهای مساعدی را برای حرکت آمریکا به سمت یک حکومت اقتدارگرا و دیکتاتوری فراهم کنند. انقلابها از ناکجاآباد نمیآیند. انقلابها در اغلب موارد موضوعی است که با غافلگیری همراه است.
خشونت سیاسی در آمریکا به اوج رسیده است. حتی قبل از ترور چارلی کرک، تعداد ترورها در آمریکا در حال افزایش بود. موضوعی که به تایید برخی نهادهای پژوهشی و رسمی در آمریکا نیز رسیده است. در فاصله زمانی سالهای 2020 تا 2024، آمریکا شاهد هفت ترور بود که در نوع خود بیشتر از دوره اوج ترورها در دهه 1960 میلادی است. تهدیدات خشونتآمیز علیه قانونگذاران آمریکایی در سال گذشته رکورد قابلتوجهی را ثبت کرد. از زمان انتخابات 2020، مقامهای دولتی و محلی در آمریکا هدفِ آزار و اذیتها و تهدیدات خشونتآمیز قرار اشتهاند. موضوعی که در مورد قضات فدرال و دادستانها و دیگر مقامهای قضائی نیز صدق میکند. بیش از 170 مورد حادثه با محوریت تهدید و آزار و اذیت علیه مقامهای محلی در اقصینقاط 40 ایالت آمریکا در سال جاری به ثبت رسیده است.
در سال 2024، پلیس چیزی در حدود 9 هزار تهدید علیه اعضای کنگره این کشور را بررسی کرده که در نوع خود از افزایشی چشمگیر در قیاس با آمارهای سال گذشته حکایت دارد. وزارت امنیت گزارش داده که افزایش تهدیدات و آزار و اذیتها علیه کارگزاران بخش انتخابات آمریکا در پی انتخابات سال 2024 نیز به نحو ملموسی افزایش یافته است. پژوهشها نشان میدهند که اغلب خشونتهای افراطگرایانه در آمریکا از سال 1994 مرتبط با افراطگرایان جریان راست بوده است. برخی ارزیابیها حاکی از این هستند که کل خشونتهای سیاسی در سال 2024 متعلق به راستگرایان افراطی در آمریکا بوده است. اما براساس ارزیابیهای مرکز مطالعات راهبردی در آمریکا، نیمه نخست سال 2025 شاهد افزایش حملات تروریستی جریانهای چپگرا در آمریکا بوده است.
یکی از الگوهای نگرانکننده در مورد افزایش خشونت سیاسی این است که خشونتها به نحو فزایندهای از پذیرش اجتماعی هم برخوردار شدهاند. حتی ترامپ خود یکی از عوامل جدی تحریک خشونت سیاسی بوده است. در این میان، تعجبی نیست که بر طبق نظرسنجی انجمن روانشناسی آمریکا، انتخابات سال 2024 یکی از منابع مهم و جدی افزایش استرس در جامعه بوده است. بیش از 7 نفر از هر 10 آمریکاییِ نگران نتایج انتخابات بودهاند و گفتهاند که میتواند منجر به افزایش میزان خشونت سیاسی شود.
آیا انقلاب دومِ آمریکا در راه است؟ براساس دادههای پژوهش مرکز PEW، اعتماد به نهادهای حکمرانی در آمریکا هیچگاه از سوی افکار عمومی تا این حد پایین نبوده است. تنها 22درصد از بزرگسالان گفتهاند که به دولت فدرال اعتماد دارند. شش دهه قبل، این میزان اعتماد چیزی در حدود 77درصد بود. انقلاب زمانی آغاز میشود که نظم قدیمی به بخشی از مشکلات کنونی تبدیل میشود.
اقدام بیسابقه ترامپ در گسیل کردن نیروهای نظامی به خیابانهای شهرهای مختلف جهت مقابله با جرایم گوناگون این ریسک را به همراه دارد که ارتش را به نهادی سیاستزده و مغرض تبدیل کند. ترامپ اخیرا به برخی فرماندهان نظامی گفته که باید آماده مقابله با دشمنان داخلی باشند. اضافه بر اینها، اقدام ترامپ در عفو افرادی که به کنگره حمله کردند نیز سیگنال خطرناکی را ارسال میکند؛ زیرا عملا بر یک تلاش عینی برای کودتا
سرپوش میگذارد.