هزینه منطقی مدیریت هوشـمند و بهبود زیرساختی فوتبال
محمد محمدی افران
لیگ بیست و پنجم فوتبال نیز بالاخره با کشوقوسهای فراوان آغاز شد و اما مشکلی که چندین سال است که تبدیل به یک حاشیه جدی در فوتبال کشور شده است؛ مسئله ورزشگاهها است. بنا داریم در این گزارش به تمامی ورزشگاههای حاضر در لیگ بپردازیم و سپس درباره ورزشگاه تیمهای ملی صحبت کنیم و در انتها پیشنهادهایی برای بهبود وضع ورزشگاههای کشور ارائه کنیم.
با جمعبندی وضعیت ورزشگاههای لیگ بیستوپنجم، روشن است که استانها نسبت به گذشته پیشرفت قابل توجهی داشتهاند و بسیاری از تیمها اکنون از زیرساختهای قابل قبول برخوردارند؛ اما تهران و برخی تیمهای شهرستانی هنوز با مشکلات جدی روبهرو هستند. کیفیت چمن، آمادهسازی ورزشگاهها و کمبود خانه اختصاصی تیمها، مسائلی هستند که میبایست در اولویت قرار گیرند. راهکارهای پیشنهادی شامل ساخت ورزشگاههای مدرن و بزرگ یا ایجاد استادیوم اختصاصی برای هر تیم و یا بهرهبرداری بهینه از ورزشگاه آزادی است. با توجه به این برنامهها، میتوان با صرف هزینه منطقی و مدیریت هوشمند، شرایط لیگ برتر را از نظر زیرساختی بهبود بخشید و همزمان، فوتبال ایران را حرفهایتر و استانداردتر کرد.
کیفیت ورزشگاهها در شهرستانها
تیم تراکتور تبریز که سال گذشته توانست به عنوان قهرمانی لیگ دست پیدا کند و امسال نماینده ایران در لیگ نخبگان آسیا خواهد بود، شرایط نسبتا مناسبی دارد. آنها با خریداری چمن هیبریدی در تلاشاند تا باکیفیتترین چمن فوتبال ایران را در ورزشگاه یادگار امام تبریز داشته باشند. البته به دلیل تعویض چمن، حوالی دو ماه از ورزشگاه اصلی خود دور خواهند بود و محتملا تا 3 بازی خانگی ابتدائی خود را در ورزشگاه شهید سلیمانی (بنیان دیزل سابق) برگزار خواهند کرد و با آماده شدن ورزشگاه اصلی خود میتوانند پرقدرتتر در بازیهای داخلی و لیگ نخبگان شرکت کنند. نگرانی اصلی درباره میزبانی اول تراکتور در لیگ نخبگان است که
7 مهرماه مقابل الوحده امارات خواهد بود، اگر ورزشگاه یادگار نرسد بایستی اولین میزبانی در لیگ نخبگان را در ورزشگاه شهید سلیمانی داشته باشند و 12 آبان که دومین میزبانی تراکتور خواهد بود بتوانند مقابل الشرطه عراق در ورزشگاه بزرگ خود بازی کنند.
تیمهای سپاهان و ذوبآهن اصفهان که ورزشگاههای نقش جهان و فولادشهر را در اختیار دارند، میتوانند در لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا (برای سپاهان)، میزبانی خوبی داشته باشند. البته در سال گذشته دو اتفاق و حاشیه تلخ در اصفهان رخ داد. ابتدا چمن نامساعد نقش جهان در بازی پلیآف سپاهان مقابل شبابالاهلی امارات حاشیهساز شده بود و سبب شد چمن نقش جهان مورد تعویض قرار بگیرد و از چرخه خارج شود. سپس تیم ملی فوتبال که امکان میزبانی در ورزشگاه آزادی را نداشت با کش و قوسهایی در 15 شهریورماه و هفته نخست از مرحله نهائی مقدماتی جام جهانی، در فولادشهر مسابقه داد و علیرغم تلاشها و هزینههای صورت گرفته، چمن چندرنگ فولادشهر مجددا حاشیهساز شد تا دو هزینه ملی را در اصفهان پرداخت کنیم. اما اکنون شرایط مساعد است و نقش جهان که میزبان سوپرجام نیز بود، قرار است در لیگ داخل و لیگ قهرمانان آسیا میزبانی کند. فولادشهر نیز برای بازیهای داخلی مناسب است.
کلانشهر شیراز با وجود جمعیت بالا، امکانات و گذشته درخشان در عرصه فوتبال با تیمهای فجر سپاسی و برق شیراز و تربیت بازیکنان بزرگ ملی در سالیان دور اما چند سالی دچار افت شده بود. ورزشگاه بزرگ و 50 هزار نفری پارس که سالها در دست ساخت بوده و چندسالی هم از افتتاح نمادین و شعاری آن در سال 1396 در جهت استفاده انتخاباتی میگذشت، اما به دلیل عدم حضور فجر سپاسی در لیگ برتر، عملا بلااستفاده بود و فرآیند آن بهخوبی جلو نمیرفت. تا اینکه فجر سپاسی شیراز توانست با قهرمانی در دسته اول فوتبال کشور مجوز حضور در لیگ برتر را بگیرد و سبب تسریع فرآیند ورزشگاه پارس بشود. با اقدامات خوبی که طی روزهای اخیر شده است، ورزشگاه بزرگ شیراز که حتی امکان میزبانی آبرومند از تیم ملی را هم دارد، وارد چرخه لیگ برتر شد.
استقلال خوزستان دارای یک ورزشگاه بزرگ
اما خانه به دوش!
آخرین تیم شهرستانی که لازم است به آن به طور مجزا پرداخته شود، تیم استقلال خوزستان است. ورزشگاه بزرگ و 40 هزار نفره اهواز مخصوص این تیم است اما به دلیل ضعف شدید چمن و برخی از زیرساختهای لازم، امکان میزبانی برای این تیم وجود ندارد. این هم یک مقوله زشت است که این همه هزینه برای کاسه ورزشگاه و زیرساختهای کلی صورت میگیرد اما به چمن رسیدگی نمیشود و یا به مسائلی همچون نور ورزشگاه، اسکوربورد، نصب گیت ورودی و... پرداخته نمیشود. آیا حیف نیست که یک ورزشگاه بزرگ اینچنینی داشته باشی اما نتوانی یک بازی هم در آن انجام دهی؟
البته ایرادات این ورزشگاه با سرعت نسبتا پایینی به سوی برطرف شدن میرود، به طور مثال چمن ورزشگاه در حال ترمیم است (البته این چمن نیاز به تعویض جدی دارد اما فعلا با ترمیم قرار است یکی دوسالی دوام بیاورد) تا به بازیهای نیم فصل دوم برسد. البته یکی از پیشنهادهای ساده برای این تیم این است که در فولاد آرنا یا تختی آبادان بازی کند که تیم فولاد و مدیریت شهری آبادان قبول نمیکنند. در نیم فصل اول استقلال خوزستان قرار است 8 بازی میزبان باشد. فعلا که در تهران هستند و قرار است در ورزشگاه دستجردی بازی کنند اما خوب میشد لااقل 3 تا بازی در فولاد آرنا میزبان باشند و 3 بازی هم در تختی آبادان بلکه این تیم در خوزستان بماند تا استادیوم بزرگش نهائی شود اما حیف که دیگر خوزستانیها چندان متمایل نیستند. هرچند که ممکن است یکی دو بازی مهم استقلال خوزستان در فولاد آرنا نهائی شود.
استانها وضعشان خوب است، به تهران برسید
اما از تیمهای استانی که بگذریم، شاهد یک معضل جدی در پایتخت هستیم. به جز چادرملو و استقلال خوزستان عموم تیمهای استانی حال و روز خوبی دارند اما پایتخت در حوزه زیرساختها بسیار فقیر است. سالهاست پروژههای مختلف زیرساختی در استانهای مختلف هرچند با سرعت کم اما بالاخره بهرهبرداری میشوند اما در تهران بعد از افتتاح ورزشگاه آزادی در سالهای دور دیگر هیچ پروژه جدیای کار نشده است. شاید تنها به ورزشگاه شهدای شهر قدس بتوان اشاره کرد، ورزشگاهی که اساسا در حد نیازهای منطقه خود و تیمهایی همچون پیکان دیده شده بود اما به میزبانی لیگ نخبگان آسیا هم رسید.
پس از انتشار تصاویری از وخامت حال سکوهای آزادی، این ورزشگاه پیر در دست نوسازی قرار گرفت. عملیاتی که با گذشت 2 سال اما همچنان 6 ماه دیگر حداقل کار دارد. مسئولان میگویند آزادی خیلی کار دارد و بازسازی از ساخت ورزشگاه جدید سختتر و زمانبرتر است و صبور باشید. نکته مهم اینکه با بررسی تمامی مسائل اما همچنان بر سرعت کار میتوان انتقاد کرد. به هرحال امیدواریم هرچه سریعتر این بازسازی تمام شود.
مسئولان ورزشگاه تختی واقع در شرق تهران را آماده مسابقات کردهاند، اتفاقی که خیلی زودتر باید رخ میداد. همان زمانی که آزادی به سمت بازسازی رفت، تختی نیز باید سریع آماده میشد درحالیکه نشد و تمام فوتبال پایتخت با وجود حضور دو تیم تهرانی در لیگ نخبگان، به سمت ورزشگاه کوچک قدس رفت.
به هرحال این دیگر ورزشگاه پیر تهران آماده شده اما سرخابیها به دلیل مسافت زیاد حاضر به بازی در این ورزشگاه نیستند. آنها میگویند هتل و تمرینات ما در غرب تهران است و بهتر است در همین غرب بازی کنیم. درحالیکه ظرفیت ورزشگاه تختی بیشتر از ورزشگاه شهدای شهر قدس است. همچنین طبق اخبار قرار است ایستگاه متروی ورزشگاه تختی تا انتهای مهرماه به بهرهبرداری برسد که باعث میشود رفت و آمد هواداران سادهتر شود.
سالهاست که ورزشگاه شهر قدس مخصوص تیم پیکان شناخته میشود و این تیم در همین ورزشگاه بازی میکرده است. بنابراین بیراه نیست اگر این ورزشگاه را اختصاصا برای پیکان بنامیم. اما مشکلات ورزشگاه آزادی و قرارگیری شهر قدس در غرب تهران و هزینههایی که سال گذشته صورت گرفته سبب شده تا انتخاب پرسپولیس و استقلال برای میزبانی باشد. مشکل اینجاست که در هفتههایی که پیکان میزبان است، اولویت با این تیم باید باشد اما اصرار سرخابیها سبب شده تا پیکان را وادار به کوچ به تختی کنند.
بازسازی بهتر است تا نوسازی
با وجود هزینههایی که برای کاسه ورزشگاههای فوتبال و سکوهای تماشاگران شده اما باید دقت کرد که اولویت چمن است. متاسفانه در سالیان اخیر کیفیت چمن مسابقات مناسب نبوده است بهطوری که این مشکل در آزادی نیز دیده شد. هرچند سازمان لیگ با ایجاد شرایط و حداقلهایی سبب افزایش کیفیت چمنها شده است اما همچنان کار بر روی این مسئله لازم است.
یک نکته مهم درباره بحث ورزشگاه، خانه تیمهای ملی است. خوب میشد اگر پرسپولیس و استقلال خانه اختصاصی خودشان را داشتند و آزادی را به مقوله ملی اختصاص میدادیم. همچنین بحث فوتبال بانوان هم بسیار مطرح است که سالها قبل در مجموعه ورزشی آزادی و حوالی ورزشگاه فوتبال آزادی، کلنگ ورزشگاه 40 هزار نفری مخصوص بانوان زده شد اما با اندکی هزینه و ایجاد یک زیرساخت بسیار اولیه رها شد. ساخت این ورزشگاه میتواند یک راهحل مناسب باشد.
وقتی ورزشگاهی داریم که قدیمی یا کوچک است، نیاز نیست حتما یک ورزشگاه دیگر را از ابتدا ساخت بلکه با بازسازی و ارتقاء همان ورزشگاه میشود با صرف هزینه کمتر به هدف خود رسید. با توجه به اینکه ورزشگاههای قدیمی در زمینهای بهتر و داخل شهر هستند و اگر بنا به ساخت یک ورزشگاه جدید باشد عموما زمینهای اطراف و دور از مرکز شهر انتخاب میشود.
راههای پیشنهادی برای بهبود وضع ورزشگاه در تهران
سالهاست که تیمهای مطرح تهرانی در فصل نقل و انتقالات با هزینههای گزاف، چهرههایی با دستمزدهای بالا استخدام میکنند. از طرفی در این ایام در پروندههای بازیکنان کمکیفیت خارجی خریداری شده عموما شکست میخورند و جرائم سنگینی را پرداخت میکنند. اما ایکاش این پولها به جای حیف و میل شدن صرف ساخت استادیوم اختصاصی میشد تا از منظر زیرساخت به یک جایگاه درستی برسند. نه اینکه امروز در زمین شماره 2 آزادی تمرین کنند و روز دیگر در یک گوشه دیگر شهر و روزی همچون امروز، زمین برای مسابقاتشان هم نداشته باشند. بههرحال با وجود تمامی این مشکلات اما راههایی را میتوان پیشنهاد کرد. اگر بخواهیم به طور کلان مسئله را مورد بررسی قرار دهیم میتوانیم سه راهحل بیان کنیم:
1) یک ورزشگاه جدید، بزرگ و مدرن بسازیم:
در دولت شهید رئیسی ساخت یک ورزشگاه بزرگ در جنوب تهران با ظرفیت بیش از 100 هزار نفر مطرح شد که با شهادت شهید رئیسی و تغییر دولت این بحث کامل خاتمه یافت، اما همچنان میتوان به عنوان یک گزینه مطرح کرد که یک ورزشگاه بزرگ و مدرن داشته باشیم و هر زمان که بخواهیم بار را از روی دوش این ورزشگاه برداریم یا نیاز به بهسازی و ترمیم داشته باشد، بتوان به ورزشگاه آزادی رفت و در آنجا بازیها را برگزار کرد. درواقع با یک ورزشگاه بزرگ و جدید به همراه ورزشگاه آزادی، معضلات را تمام کرد.
2) هر تیم ورزشگاه اختصاصی بسازد، اینگونه حرفهایتر است:
حرفهایترین پیشنهاد طبق فوتبال سطح یک اروپا، داشتن ورزشگاه اختصاصی برای هر تیم است، بنابراین اگر مالکان متمول حال حاضر دو تیم مطرح تهران به سمت ساخت دو ورزشگاه خوب و مدرن برای تیمهایشان باشند، حرفهایتر است. البته با توجه به میزان بالای محبوبیت و ظرفیت هواداری این دو تیم، نیاز است که ورزشگاههایی با ظرفیت بالا ساخته شود.
3) سرمایهگذاری بر آزادی اما دوتا ورزشگاه آلترناتیو داشته باشید:
یکی دیگر از پیشنهادات و ارزانترین آنها این است که همچنان ورزشگاه آزادی به عنوان خانه سرخابیها و تیم ملی باشد. همچنین میتوان به افزایش ظرفیت این ورزشگاه با مثلا ایجاد طبقه سوم و همچنین مسقف کردن آن فکر کرد تا ارتقاء نیز داده شود. اما دو تیم استقلال و پرسپولیس، جدای از این ورزشگاه میبایست یک کمپ خوب اختصاصی حتی برای برگزاری مسابقات داشته باشند چرا که نمیشود تمامی بازیها را در آزادی برگزار کرد.
اخیرا خبری مطرح شد که استقلال به دنبال به اختیار گرفتن ورزشگاه تختی تهران است، این خبر را میتوان به فال نیک گرفت، چرا که هم مشکل ورزشگاه اختصاصی استقلال را میتواند تا حدی حل کند و هم این ورزشگاه پیر در اختیار یک مجموعه جدیتر قرار بگیرد و با هزینه کردن استقلال به مرور ارتقاء پیدا کند و یک سرمایه بلااستفاده نباشد.
همچنین پرسپولیس نیز میتواند بر روی ورزشگاه شهید کاظمی سرمایهگذاری کند، چند سال پیش شهرداری تهران دو ورزشگاه شهید کاظمی و امام رضا (تهران) را با قرعه در اختیار دو تیم سرخابی قرار داد که ورزشگاه شهید کاظمی به دلیل دارا بودن چمن طبیعی کیفیت بالاتری دارد. یک ورزشگاه 15 هزار نفره که تاکنون در آن از ظرفیت تماشاگران به طور جدی استفاده نشده است. بنابراین پرسپولیس با کمی هزینه میتواند این ورزشگاه را آماده چرخه لیگ کند و از طرفی با ایجاد سکوی جدید در روبهروی جایگاه ظرفیت این ورزشگاه را هم بالای 30 هزار نفر برساند تا از تعداد هوادار بیشتری نیز بهره ببرد. البته در گذشته بحث عدم اجازه بازی در این زمین از سوی شورای تامین مطرح بود که با رایزنی و حل و فصل برخی مشکلات میتوان این مسئله را برطرف کرد.
اینگونه با کمترین هزینه از سوی دو تیم مطرح پایتخت، آنها میتوانند دو ورزشگاه اختصاصی در تهران داشته باشند و از طرفی بازیهای اصلی را هم در همان ورزشگاه آزادی برگزار کنند. البته با ساخت ورزشگاه دوم مجموعه ورزشی آزادی که به نام بانوان بنا بر ساخت بود، میتوان از آن هم به عنوان یک گزینه جدی و مطلوب نام برد.