آقای مسئول! عقب نمانی... (یادداشت روز)
هنوز چند روزی از قهرمانی مقتدرانه تیم پنج نفره دانشآموزان ایرانی در المپیاد جهانی نجوم و اختر فیزیک (برای دومین سال متوالی و با کسب پنج مدال طلا توسط هر پنج نفر اعضای تیم) نگذشته بود که خبر آمد تیم ملی والیبال جوانان ایران، با اقتدار هرچه تمامتر و با شکست تمام رقبای قدرتمند خود، به عنوان ارزشمند قهرمانی جهان دست یافته است؛ عنوان افتخارآمیزی که یک بار دیگر همان لبخند و شادی برآمده از حس غرور و افتخار را بر لب و قلب مردم کشورمان نشاند.
در روزهای پیش از آن هم خبرهای خوشی از افتخارآفرینی دانشآموزان المپیادی در رشتههای مختلف المپیادهای جهانی به گوش مردم رسیده بود و البته این خبرهای خوش از موفقیتهای ارزشمند جوانان و دانشآموزان کشورمان که در رشتههای مختلف بارها نام و پرچم ایران عزیز را پرافتخارتر از قبل میکنند، رخدادی پر تکرار و نه از روی استثنا و حادثه است. حتی اشاره به بخشی از موفقیتهای این عزیزان در یکی دو ماه گذشته در بالاترین سطح رقابتهای جهانی فهرستی بلند بالا پیش روی ما میگذارد که از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
کسب چهار مدال برنز توسط تیم ملی ایران در المپیاد جهانی علوم زمین، افتخارآفرینی تیم ملی ایران در دومین المپیاد جهانی هوش مصنوعی با کسب دو مدال نقره و دو مدال برنز، موفقیت تیم ایران در المپیاد جهانی کامپیوتر با کسب یک نشان طلا، دو نشان نقره و یک نشان برنز و کسب جایگاه ممتاز در رقابت با 84 کشور، کسب دو مدال نقره و دو مدال برنز توسط دانشآموزان ایرانی در هشتمین دوره المپیاد جهانی اقتصاد، کسب سه مدال طلا و یک نقره و قرار گرفتن در جایگاه سوم در سیوششمین دوره المپیاد جهانی زیستشناسی،کسب پنج نشان نقره توسط تیم دانشآموزی ایران در المپیاد جهانی فیزیک با رتبه یازدهم در بین 90 کشور شرکتکننده، کسب دو مدال طلا، سه نقره و یک برنز در شصتوششمین المپیاد جهانی ریاضی توسط دانشآموزان کشورمان و قرار گرفتن در جایگاه دوازدهم بین ۱۱۰ کشور با ارتقای هفت پلهای نسبت به دوره قبل، و کسب ۱۳ مدال توسط دانشآموزان ایرانی در نمایشگاه اختراعات آمریکا در همین تابستان اخیر.
سال گذشته نیز ایران توانست با کسب ۱۲ مدال طلای المپیاد جهانی، رتبه سوم مدالی دنیا را کسب کند.
اما در همه این موارد وقتی به صحنه رقابت نگاه میکنیم، با موضوعی غرورآفرین روبهرو میشویم که البته نیاز به تأمل و درس آموزی دارد.
کسب سکوهای برتر جهانی و خوشرنگترین مدالها در المپیادهای علمی جهان توسط تیمهای مختلف ایران، در حالی است که در موارد بسیاری، تیمهای علمی کشورهای پیشرو و پیشرفته از نظر علمی و صنعتی در رقابتهای این چنینی، عرصه را به دانشآموزان مستعد کشورمان واگذار میکنند و بارها پرچم ایران، بالاتر از پرچم کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی و آسیای شرقی قرار گرفته است.
همین ماجرا بارها در میادین ورزشی نیز رخ داده است و ورزشکاران و تیمهای ایرانی در عرصه رقابت گوی سبقت را از بسیاری کشورهای مطرح و صاحب نام در این عرصهها ربودهاند.
حال سؤال این است که آیا دانشآموزان و ورزشکاران ایرانی که در این میادین به بالاترین سطح از افتخارات دست پیدا میکنند، از نظر امکانات، تدارکات، هزینه و دیگر ملزومات آماده شدن برای رقابتی سخت و سنگین با رقبای شرکتکننده از پیشرفتهترین و با امکاناتترین کشورها در یک سطح قرار دارند؟
واقعیت آن است که این چنین نیست و با همه تلاشها، تقریباً در همه و یا قریب به اکثریت موارد، امکانات و تدارکات ما همسنگ با رقبا نبوده است و باید گفت آن چیزی که کمبود امکانات و تدارکات استاندارد و همسطح با رقبا را جبران و حتی موفقیتهایی بالاتر از آنها را محقق کرده است، هوش، استعداد و توان علمی در کنار کوه انگیزه و غیرت و باور به اینکه ما با همه کمبودها میتوانیم بالاترین موفقیتها را کسب کنیم، بوده است.
به عبارتی؛ کمبودها، تحریمهای علمی و سطح بالای امکانات رقبای تراز اول نتوانستهاند مانع شکوفایی و افتخارآفرینی جوانان ایرانی شوند.
این درست همان نکته درس آموز و کلید اصلی برای حل مشکلات امروز کشور است که گاه در عرصه رقابت المپیادی دانشآموزان و گاه در میادین جهانی ورزشی عیان شده است و علاوهبر آن، نمونههای متعدد دیگری در عرصههای مختلف اداره کشور نیز پیش روی ماست.
حقیقت آن است که در عرصه اداره و پیشرفت کشور، هرگاه مسئولان، دانشمندان، صنعتگران و اقشار اثرگذار جامعه، - همچون آن دانشآموز المپیادی آمده از شهری دوردست و کم برخوردار، که با کمترین امکانات و تدارکات، اما مجهز به سلاح علم و ایمان و خودباوری و تکیه به خدای قادر، یا مانند آن جوان ورزشکاری که محل تمرین او زمینی خاکی است اما با تمرین و تکیه به توان جسمی و استعداد و توکل بر خدا در مسابقات جهانی پشت قویترین رقبا را به خاک میمالد- پا به میدان تلاش علمی و صنعتی و مدیریتی گذاشتند کشور بالاترین سطح از پیشرفت و موفقیت را به دست آورده است. شاهد آن هم پیشرفتهای عظیم در صنایع نظامی، جهشهای خیرهکننده علمی در رشتههای مختلف پزشکی و صنایع پزشکی، نانوفناوری، هستهای، صنعتی و... است که دشمن را متحیر کرده است. با همین تفکر بوده که ایران با وجود بیش از چهار دهه تحریمهای مختلف، از کشوری وابسته به واردات سیم خاردار در دفاع مقدس، به آنچنان رشدی در صنایع موشکی و هوا و فضا و توانایی ساخت و ارسال ماهوارههای پیشرفته به فضا دست پیدا کرده است که سختترین تحریمها نیز نمیتواند مانع آن شود، و کار به جایی رسید که رزمندگان کشورمان با همان روحیه جهادی دفاع مقدس و البته این بار مجهز به انواع سلاحهای پیشرفته تولید داخل، در جنگ با رژیم صهیونیستی و همه اعوان و انصارش، درس عبرتی تاریخی به دشمن دادند.
یا در همین شرایط تحریم و در بحرانیترین روزهای کرونایی، در کوتاهترین زمان، همپای دانشمندان چند کشور معدود پیشرفته جهان موفق به ساخت چندین نوع واکسن کارآمد، مفید و بیخطر میشود. در این چنین فضا و با چنین روحیه و خودباوری بوده است که کشور از نیاز به ورود پزشکان هندی و بنگلادشی در اول انقلاب به قطب درمان و پزشکی منطقه و صادرکننده ربات جراح و واکسن تبدیل شده است.
پر واضح است که این سطح از خودباوری نیز مدیون تحقق یک باور عینی در بین جوانان ما در عرصههای علمی، ورزشی، صنعتی، نظامی، مدیریتی و... است که ریشه در دمیدن روح «ما میتوانیم» به کالبد جامعه در دوران پس از انقلاب است.
به عنوان مثال در زمینه علمی و المپیادها، باید گفت که مدالهای کسبشده در المپیادهای علمی جهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به قریب 700 عدد رسیده است و اکنون ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیا در المپیادهای مختلف علمی محسوب میشود. این در حالی است که دانشآموزان کشورمان عموماً قبل از انقلاب، جایگاهی در سطح بینالمللی نداشتند و یکی از اصلیترین دلایل آن هم تزریق تفکر وابستگی به غرب و باور نداشتن به تواناییها و استعدادها در میان دانشآموزان بود.
روی متفاوت ماجرا در زمینه پیشرفتها و کسب موفقیتهای کشور در عرصههای مختلف با خودباوری و تکیه به استعدادها و تواناییهای داخل و متوقف نشدن تلاشها به بهانه کمبودها، غلبه نگاه به بیرون و امید بستن به بیگانه، غفلت از تواناییها و نادیده گرفتن استعدادها و توانمندیهای داخلی، و بازگشت به همان تفکر مخرب «ما نمیتوانیم» است.
به واقع هرگاه باور به «ما میتوانیم» و باور به تواناییهای داخل برای عبور از موانع، سرلوحه امور کشور و مدیران عرصههای مختلف قرار گرفت، شاهد انواع توفیقات و پیشرفتهای جهشی بودهایم و هرگاه تفکر «ما نمیتوانیم» و نگاه به خارج و امید به گرهگشایی بیگانه برتری پیدا کرد، سرعت پیشرفت و توفیقات کُند و یا حتی در مواقعی متوقف شد و کشور به انواع آسیبها گرفتار آمد.
نکته مهم اینکه دشمنان این سرزمین هم (گاه حتی بهتر از برخی مدیران و مسئولان داخلی) پی به وجود استعدادها و توانمندیهای ذاتی در این کشور بردهاند و میبینیم برای اینکه مانع اثربخشی این تواناییها و رفع مشکلات و تسریع پیشرفتهای ایران بشوند، به بهانههای مختلف، انواع و اقسام تحریمهای علمی، صنعتی، بازرگانی، نظامی و... را علیه کشورمان اعمال کردهاند و آنجا که تحریمها را نیز مانع و متوقفکننده قطار پیشرفت ایران با تکیه به داخل نمیبینند، از ترور دانشمندان این سرزمین نیز ابا نمیکنند. همزمان نیز با مدیریت ذهن برخی مسئولان و قلم به دستان، تنها راهحل مشکلات کشور را افتادن به پای دشمن یا مذاکرهای که دست کمی از تسلیم ندارد، وانمود میکنند.
رهبر حکیم انقلاب، هفتم مرداد امسال در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر فرمودند: «آنچه مهم است، این است که توجه داشته باشیم که ایران اسلامی بر اساس «دین» و «دانش» بنا شده و به وجود آمده... دین مردم و دانش جوانان ما، توانستهاند در بسیاری از میدانهای مختلف، دشمن را وادار به عقبنشینی کنند... آنچه استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار با آن مخالف است، همین دین شما و دانش شما است؛ با دین شما مخالفند، با این ایمان گسترده مردم مخالفند، با این اتحاد در زیر سایه اسلام و قرآن مخالفند؛ و با دانش شما مخالفند... اینکه جمهوری اسلامی در عرصههای گوناگون علم و دانش - چه دانشهای انسانی، چه دانشهای فنی، چه دانشهای دینی - بتواند سخن نو به میان بیاورد، اینها را ناراحت میکند؛ اینها با این مخالفند. آنچه به عنوان [قضیه] هستهای و غنیسازی و حقوق بشر و امثال این چیزها میگویند، بهانه است؛ اصل قضیّه آن است. و ملّت ایران به توفیق الهی دین خود را و دانش خود را رها نخواهد کرد.»
حال با این توصیفات، انتظار از مسئولان، مدیران و تصمیمگیران کشور این است که با رصد دقیق عرصه و تأمل در سوءنیت دشمن، به دور از همان روحیه و تفکر کمتوجه به توان و استعدادهای گرهگشای داخلی، به اداره امور و حل مشکلات کشور بپردازند. این جریان داخلی، کلید حل مشکلات اقتصادی، معیشتی، ناترازیها و حتی آب خوردن مردم را به انتظار لبخند دشمن پیوند میزند (که یک نمونه از آثار زیانبار آن را این روزها و پس از یک دهه توهم غربگرایان و معطل کردن کشور به پای وعدههای غرب شاهد هستیم). مسئولان کشور باید با اصل قرار دادن روحیه جهادی و اعتقاد به خودباوری، قطع امید از دشمن و تکیه به داخل و البته تعامل سازنده و عزتمندانه با تمام دنیا (نه چند کشور محدود خائن و بد سابقهای که بارها زخم بدعهدی آنها بر پیکر کشور وارد آمده است) به حل مشکلات کشور بپردازند. مسئولان محترم باید توجه کنند که مبادا در عرصه عمل به وظیفه، با بهانه کردن کمبودها و سختیها، از آن دانشآموز افتخارآفرین المپیادی و جوان ورزشکار قهرمان که با کمترین امکانات و ایمان به خودباوری و به دور از بهانهها، بالاترین موفقیتها را برای کشور به ارمغان میآورند، جا بمانند.
عباس شمسعلی