آژیر خطر در جزایر سهگانه از زنگزور به گوش میرسد
حسین صمدپور
کارشناس
مسائل بینالملل
از زمانی که بحث کریدور زنگزور در مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان داغ شد، کارشناسان امنیتی هشدار دادند که این مسئله صرفاً یک پروژه ترانزیتی و اقتصادی نیست، بلکه حلقهای از زنجیره تغییرات ژئوپلیتیکی است که میتواند موازنه قدرت در قفقاز را بر هم بزند.
با افتتاح این مسیر، جمهوری آذربایجان و ترکیه دیگر وابستگی به عبور از خاک ما نخواهند داشت و این یعنی حذف ایران از شبکه ژئوپلیتیک منطقه قفقاز و ارسال یک پیام واضح به رقبای ما: «ایران قابل دور زدن است، آن هم بدون هزینه!» اما در کمال تعجب برخی تصمیمگیران و رجال سیاسی با سادهانگاری آن را به یک مسئله محلی و مرزی تقلیل دادند و آن را بزرگنمایی رسانهای خواندند.
نتیجه؟ اکنون، اندیشکده آمریکایی Middle East Forum با لحنی بیپرده از «بهترین فرصت» برای تصرف جزایر سهگانه ایران توسط امارات سخن میگویند و رسانههای غربی از امکان چراغ سبز آمریکا به امارات برای تصرف جزایر سهگانه خبر میدهند. این دیگر بزرگنمایی رسانهای نیست؛ یک پیام علنی است.
در سیاست بینالملل، ضعف یک نقطه، به سرعت به سایر نقاط سرایت میکند. آنها اهمالکاری تهران در پرونده زنگزور را به عنوان نشانه ضعف، انفعال و قابل پیشبینی بودن رفتار سیاست خارجی ما تفسیر کردهاند و در زبان امنیت ملی این ادراک دشمن برای ما بسیار خطرناک است؛ زیرا وقتی تصویر «ایران واکنش نشان نداده» در ذهن دشمن تثبیت شود، دیگر برای آزمودن خطوط قرمز ما نیازی به محاسبات طولانی ندارد. این، همان جایی است که غفلت در یک نقطه جغرافیایی، به طمعورزی رقبا در نقطهای کاملاً متفاوت ختم میشود.
اگر رقیبان ایران ببینند ما در قفقاز در برابر تغییرات ژئوپلیتیک ساکت ماندهایم، این سکوت را به عنوان الگوی رفتاری ایران میخواند و میپرسد: چرا این الگو را در خلیجفارس تکرار نکنیم؟
در تاریخ روابط بینالملل، سقوط سرزمینها بیش از آن که با حمله نظامی باشد، با تضعیف بازدارندگی، فرسایش اعتبار و بیعملی در لحظههای کلیدی شروع شده است. بنابراین از دستدادن زنگزور فقط یک شکست ژئوپلیتیکی برای ما نخواهد بود؛ بلکه در حقیقت آغاز شکست ستونفقرات امنیت ملی ما خواهد بود؛ از قفقاز تا خلیجفارس.
غفلت و اهمالکاری در مسئله زنگزور یک اشتباه تاکتیکی است که اگر با سرعت عمل جبران نشود، بهانهای برای چالشهای سنگینتر خواهد شد. امروز نام زنگزور را میشنویم، فردا شاید اسم ابوموسی، تنببزرگ یا تنبکوچک تیتر رسانهها باشد.
دولت اگر میخواهد فردا مجبور به پاسخهای پرهزینه نباشد، امروز باید در عرصه بینالملل فعال و پیشدستانه عمل کند. در غیر این صورت، تاریخ با هیچ دولتی شوخی ندارد و فرصت جبران نمیدهد، فقط آنها را به یاد میسپارد؛ یا به عنوان کسانی که برای کشور قدرتآفرین بودند، یا کسانی که فرصتها را سوزانده و کشور را به انفعال و انزوا بردند.