کد خبر: ۳۱۷۰۲۱
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲
سالگرد اشغال ایران توسط ارتش‌های بیگانه

خاک ایران را به توبره کشیدند

دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان 
«... ایران به علل بسیاری برای ملل متفق حائز اهمیت است، صرف‌نظر از آنکه این کشور راه زمینی برای عبور مهمات باشد، از لحاظ دارا بودن بزرگ‌ترین مخازن نفت جهان اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد. زمانی ناپلئون می‌گفت: ارتش روی شکمش راه می‌رود. امروز باید گفت: ارتش روی نفت راه می‌رود. اگر بالفرض ناگهان منابع نفت جهان خشک شود، دُوَل صنعتی بلافاصله سقوط می‌کنند. محصول سالیانه نفت ایران به هشتاد میلیون چیلیک بالغ می‌گردد و این نفت برای مصارف هواپیماها و ‌تانک‌های ما در خاورمیانه و کشتی‌های بریتانیای کبیر در اقیانوس هند و مدیترانه به کار می‌رود. هیچ صحنه‌ای دیگر در جهان برای متفقین‌، اهمیت ایران را از لحاظ سوق‌الجیشی و جنگی ندارد...»1
این بخشی از تحلیل یک نشریه ستاد ارتش آمریکا راجع به ایران است که در اوایل تابستان 1941 (1320) چاپ و بین 28 هزار سرباز این کشور توزیع گردید.
دولت‌های انگلیس و شوروی قبلا در این زمینه گفت‌و‌گو کرده بودند. هریمن، نماینده دولت آمریکا که برای مذاکره به مسکو مسافرت کرده بود، همین راه را پیشنهاد کرد و از همین‌جاست که اندیشه حمله نظامی به ایران به‌صورت یک تصمیم قطعی بین کشورهای انگلستان و شوروی درآمد. از همین‌رو دولت انگلستان و دولت آمریکا پیش از ملاقات و مذاکره روزولت و چرچیل در اقیانوس اطلس و امضای منشور آتلانتیک و انعقاد یک پیمان، مصمم شدند که برای کمک‌های تسلیحاتی به شوروی‌، ایران را اشغال نمایند.
هجوم متفقين به مرزهاي ايران در ساعت 4 بامداد روز سوم شهريور 1320 آغاز شد. قوای انگلیس از جنوب و قوای روس از شمال و غرب، ایران را مورد تجاوز قرار داد، به طوری که در چند ساعت نیروی دریایی ایران منهدم شد و شمال ایران توسط روس‌ها به تصرف درآمد. در جنوب کشور نیز همین اتفاق توسط کشتی‌های انگلیسی افتاد. ناوگان انگلیسی تحت فرماندهی دریاسالار «سر جفری اربونوب» در ساعت 4 بامداد سوم شهریور، کشتی‌های ایرانی را در بندر شاهپور غافلگیر و به سختی بمباران کرد. در همان ساعت نیروی موتوریزه امپراتوری بریتانیا مرکب از نیروی هندی و انگلیسی در بندر شاهپور پیاده شده و به سمت اهواز و آبادان شروع به پیشرفت نمودند. قسمت دیگری از نیروی هندی انگلیسی در همان تاریخ از راه خانقین و قصرشیرین شروع به تعرض در داخل ایران نمودند.
نیروهای شوروی هم در همان ساعت 4 بامداد سوم شهریور از راه جلفا و ماکو و سایر نقاط سرحدی و سواحل دریای خزر به داخل خاک ایران هجوم آورده و ارتش را به طرز بی‌سابقه غافلگیر نمودند.
نابودی ارتش رضاخان در 3 روز
ارتش ایران بنا به دستور رضاخان تسلیم شد اما قوای متفقین بازهم از زمین و هوا و دریا شهرهای ایران را مورد حمله قرار دادند و علاوه ‌بر خرابی‌های بسیار، دهها تن از هموطنان را به خاک و خون کشیده، کشته و زخمی کردند.
به این ترتیب ارتش صد و بيست هزار نفري ايران که با ميلياردها ريال هزينه از ماليات بيوه زن، دهقان زحمتکش، کارگران و کارمندان تأمين شده بود، ظرف 3 روز چون گلوله برفي ذوب شد و از بين رفت و به دنبال آن فرمانده کل قوايش یعنی رضاخان به اسارت و تبعيد به جزيره موريس فرستاده شد. ارتشي که فقط براي سرکوبي مردم و عشاير و زحمتکشان به وجود آمده بود، سه روز نتوانست حالت دفاعي به خود بگيرد، يا عقب نشيني کرد يا فرار.
سپهبد امیراحمدی از فرماندهان ارتش رضاخان در خاطراتش، فروپاشی ارتش شاهنشاهی و فرار افسران و امیران آن را پس از آغاز حمله متفقين اين گونه شرح مي‌دهد:
«در همه جا ارتش ايران، بدون استثناء، اين عمل را كرد كه فرماندهان قشون تا آنجا كه توانستند نقدينه و ‌اشياء سبك وزن قشون را با خود برداشته و فرار كردند و ساير افسران و درجه‌داران و افراد هم اسلحه و مهمات و آذوقه موجود را برداشته و به اين و آن فروختند.»2
سپهبد امیراحمدی در بخش دیگری از خاطرات خود، روحيه رضاشاه و افسران را پس از متلاشی شدن ارتش اين گونه روایت می‌کند:
«.... متوجه شدم كه سربازخانه متلاشي شده و فرماندهان نالايق و ناصالح سربازها را لخت كرده و از سربازخانه‌ها بيرون كرده‌اند... رضاشاه درنظر گرفته بود كه شبانه به جانب اصفهان حركت كند، ولي افسران ارشد و امراء ارتش همين كه بوي جنگ شنيدند، هر يك از گوشه‌اي فرار كردند و رضاشاه در قصر سعدآباد درصدد حركت به اصفهان بود كه افسران با عجله تمام به فرار مي‌پرداختند. وقتي من اول شب به باشگاه افسران رفتم، عده‌اي از افسران عالي رتبه را ديدم كه آخرين چاره را فرار مي‌دانستند. گفتم اين مردم سالها از ما نگهداري كردند و به ما احترام گذاشتند براي چنين روزي و اكنون اگر شما هم فرار كنيد، لكه ننگي بر دامان تاريخ اين مملكت خواهيد گذاشت...»3
مملکت بی‌دفاع در مقابل هجوم بیگانه
با کنار کشیدن و تسلیم ارتش رضاخان، سربازان بیگانه از چند جبهه خاک میهن ما را لگدکوب چکمه‌های خود کردند و هیچ ارتش و نیروی نظامی نبود تا در مقابل آنها بایستد. حتی آن نیروهای ایلیاتی و عشایری مانند تنگستانی‌ها و دشتستانی‌ها که در طی جنگ جهانی اول علی‌رغم مجهز نبودن به سلاح کافی و پیشرفته اما مردانه در مقابل تجاوز بیگانه ایستادند و به شهادت رسیدند، دیگر وجود نداشتند. چرا که طی سال‌های حاکمیت رضاخانی به دستور انگلیس و توسط رضا قلدر، قلع و قمع شده بودند تا دیگر نیرویی نباشد در برابر هجوم خارجی و بیگانه ایستادگی و مقاومت نماید. با ورود ارتش‌های بیگانه در شهریور 1320، سرزمین ایران عملا به ‌اشغال خارجی درآمد.
مجموعه‌ای از اسناد موجود در آرشیو مجلس شورای اسلامی درباره جنگ جهانی دوم، به خساراتی اختصاص دارد که ارتش و نیروهای متفقین به مردم عادی، کسبه، بازرگانان و اهالی کوچه و بازار وارد آوردند. این نیروها غالبا با اتومبیل‌های خود، مردم را زیر گرفته یا به طرفشان شلیک کرده و یا به انحاء مختلف این افراد را به قتل رساندند. بسیاری از این اسناد که به صورت عریضه و شکایت تنظیم شده، هیچ گاه مورد رسیدگی قرار نگرفت و سال‌های طولانی در آرشیو مجلس شورای ملی آن زمان، وزارت کشور و یا نهادها و ارگان‌های دیگر باقی ماند.4
در گزارش وزیر کشور وقت به وزارت امور خارجه در سال 1322 یعنی دو سال پس از ‌اشغال ایران توسط متفقین، مجموعه‌ای از جنایات و تعرضات و آزار و اذیت‌های مردم توسط ارتش‌های متفقین به ویژه نیروهای آمریکایی فقط در ماه اردیبهشت همان سال 1322 ذکر شده است. مجموعه‌ای از ضرب و شتم مردم توسط سربازان آمریکایی، تعرض به ناموس مردم از طریق ربودن زن‌ها و دست درازی کردن به آنها، چاقوکشی در ملاءعام توسط سربازان مست آمریکایی، مجروح نمودن رهگذران، تصادف و زیر گرفتن مردم که منجر به ضرب و جرح شده و... یعنی کلکسیون شنیعی از رفتار غیر انسانی‌اشغالگران و ارتش‌های بیگانه به خصوص آمریکاییان در شرایط ‌اشغال و تصرف سرزمین دیگران در این گزارش ارائه شده است. در بخش انتهائی گزارش یاد شده خطاب به وزیر امور خارجه آمده است:
«... به طوری که ملاحظه می‌فرمایند، سوء رفتار و مزاحمت سربازان آمریکایی و ارتکاب آنها به قتل‌های عدیده و مخصوصا تجاوز به خانه‌های مردم بیش از همه جالب توجه و مایه بسی تاسف است...»5
فجایع قوای بیگانه
وقتی قوای روس و انگلیس و آمریکا وارد خاک ایران شدند، در تهران و سایر شهرهای ایران برای خود، محل استقرار به وجود آوردند. بسیاری از ادارات و سربازخانه‌ها و بیمارستان‌ها در اختیار آنها قرار گرفت و غذا و خوراک خود را از شهرهای مختلف ایران تامین کردند. در واقع قوت و غذای مردم ایران برای تغذیه آنها اختصاص یافت.
از همین روی دو ماه بیشتر طول نکشید که ایران دچار کمبود مواد غذایی شد. گرانی سرسام‌آور، سراسر مملکت را در بر گرفت به طوری که در سال‌های 1321 و 1322 عده زیادی از مردم بر اثر فقر مردند و همه روزه در خیابان‌های شهرها، شاهدان و رهگذران، عده‌ای را می‌دیدند که از بیماری جان می‌دهند. این وضع تا پایان جنگ در ایران ادامه داشت.
متفقین تمامی وسائل حمل‌ونقل خصوصی، دولتی و نظامی ایران را به تصرف خود درآورده بودند. آنها تمامی کامیون‌های موجود، ‌تانکرهای نفتکش، اتوبوس‌های مسافری و حتی اتوبوس‌های شهری را نیز متصرف شدند. تعداد کامیون‌های غیر ارتشی متصرفی متفقین به 3000 دستگاه می‌رسید. متفقین شبکه راه‌آهن ایران را هم در اختیار خود گرفتند.6
اشاعه بیماری‌های واگیردار و خطرناک از دیگر ره‌آوردهای ارتش‌های متفقین برای ایران در طول ‌اشغال این سرزمین بود. آنها انواع و اقسام بیماری‌های مسری همچون وبا و تیفوس و آنفلوانزا و... را برای ایرانیان به ارمغان آورده و با قبضه کردن بیمارستان‌ها و سیستم بهداشت و درمان کشور برای سربازان خود، راه‌های علاج را از هموطنان ما دریغ کرده و به این ترتیب میلیون‌ها نفر را به کام مرگ فرستادند.
در آرشیوهای مختلف، آمار گوناگونی از این قتل‌ها و کشتارها و همچنین مرگ و میری که از طریق جنگ جهانی دوم برای ملت ما به ارمغان آمد ارائه شده است که رقم‌هایی بیش از 5 تا 6 میلیون نفر تلفات را نشان می‌دهد.
به استناد پیمان تحمیلی اتحاد سه جانبه، انگلیسی‌ها، اداره سانسور تشکیل داده و برای تمام درخواست‌های خودشان در این زمینه به دولت ایران، دستورالعمل‌های لازم را اعلام کرده و سانسور شدیدی را در عرصه‌های مربوطه برقرار کردند. البته پیش درآمد آن، در اختیار گرفتن خطوط تلگراف و تلفن بود.
در نهایت، متفقین، ایران را «پل پیروزی» اعلام کردند ولی امروز حتی در مکتوبات و نوشته‌ها و آرشیوهایشان، آثار آن پل پیروزی را هم حذف کرده‌اند!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ارزش مساعی ایران در جنگ – محمد خان ملک یزدی- کتابخانه مؤسسه اطلاعات- دی ماه 1324- صفحه 63
2- مجموعه مستند «اشغال» – قسمت 17 – شبکه خبر – مردادماه 1390
3- همان
4- آرشیو کتابخانه مجلس شورای اسلامی – اسناد جنگ جهانی دوم – عریضه‌ها و نامه‌های مردم
5- اسنادی از ‌اشغال ایران در جنگ جهانی دوم (4 جلد) – مرکز پژوهش و اسناد ریاست‌جمهوری– نشر خانه کتاب- چاپ اول- اردیبهشت 1390
6- همان- صفحه 16 و 17