کد خبر: ۳۱۶۰۴۹
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۶

ملاقات با امام زمان(عج) در عصر غیبت(شبهه ها و پاسخ ها)

 شبهه: آیا می‌توان امام زمان‌(عج) را در دوران غیبت کبری ملاقات کرد؟ اگر پاسخ مثبت است پس چرا عده‌ای آن را نفی می‌کنند؟
پاسخ: ملاقات با امام زمان‌(عج) از آرزوهای بجا و دیرین شیعیان بوده است. این ملاقات در دوران امام عسکری‌(ع) و دوران غیبت صغری بارها رخ داده و در منابع روایی و تاریخ به آنها اشاره شده است؛(1) اما امکان ملاقات در دوران غیبت کبری (از 329 ق تاکنون) به دلایل مختلفی سبب اختلاف میان بزرگان دینی شده است. هرچند بسیاری از عالمان دینی آن را ممکن و واقع‌شده می‌دانند اما گروهی نیز آن را ناممکن دانسته‌اند. در این نوشتار ادله هر دو گروه مورد بررسی قرار می‌گیرد.
گروه اول: مخالفان امکان ملاقات با امام زمان 
کسانی که مخالف امکان ملاقات هستند، به ادله مختلفی استناد می‌کنند که مهم‌ترین آنها این دو دلیل است:
1. آخرین توقیع حضرت به علی‌بن محمد سمری
امام زمان در این نامه چنین نگاشتند: «یا‌ علی بن محمد السمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانّک مَیتٌ ما بینک و بین ستّه أیام، فاجمع أمرک ولاتُوصِ الی أحدٍ فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التّامّه فلا ظهور الاّ بعد اذن الله تعالی ذکرُهُ و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاءِ الأرضِ جوراً و سیأتی شیعتی مَن یدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السّفیانی والصّیحه فهو کذّابٌ مُفترٍ؛ ‌ای علی‌بن محمد سَمَری! خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت مرگ تو بزرگ دارد. تا شش روز دیگر خواهی مرد، پس امر حساب و کتاب خود را مرتب کن و درباره جانشینی این مقام نیابت، به هیچ‌کس وصیت مکن تا به‌جای تو بنشیند؛ زیرا غیبت دومی (غیبت کامل یا غیبت کبری) فرا رسیده است. تا آن روزی که خداوند- عزّوجلّ- بخواهد، ظهوری نخواهد بود و ظهور پس از مدت درازی خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ستم و بی‌داد پر شود. 
به‌زودی کسانی از شیعیان من ادّعای مشاهده خواهند کرد. بدان هرکسی که پیش از خروج سفیانی و برآمدن صیحه (بانگی) از آسمان، ادّعای دیدن من کند، دروغگو است.»(2)  استدلال‌کنندگان معتقدند که این روایت، بصراحت، مدعیان دیدار را «دروغگو» خوانده است.  اما اگر به ابتدا و انتهای این حدیث توجه کنیم، معنای دقیق‌تری به دست می‌آید. در آغاز، حضرت به این نکته اشاره می‌فرماید که دیگر نایب خاصی از سوی ایشان تعیین نخواهد شد و دوران غیبت کبری آغاز شده است. سپس در ادامه، با آوردن «ال» بر سر واژه‌ «مشاهده» در عبارت «مَن ادّعى المشاهدة»، به نوع خاصی از مشاهده اشاره می‌کند؛ یعنی مشاهده‌ای که همراه با ادعای نیابت خاص از جانب حضرت باشد. بنابراین، حضرت اصل دیدار را نفی نمی‌کند، بلکه دیداری را نادرست می‌داند که همراه با ادعای نمایندگی رسمی و آوردن پیام از سوی ایشان باشد.(3)  
برخی از بزرگان افزون بر تفسیر پیش‌گفته، احتمال دیگری را نیز در فهم این توقیع مطرح کرده‌اند. به نظر آنان، شاید مقصود از نفی مشاهده در این عبارت، آن باشد که کسی نتواند به صورت «اختیاری و مستمر» با امام زمان‌(عج) ملاقات داشته باشد؛ یعنی چنین نباشد که شخصی هر زمان که اراده کرد و تصمیم گرفت، بتواند حضرت را ببیند و با ایشان ارتباط بگیرد. 
در این نگاه، نفی مشاهده به معنای انکار اصل ملاقات نیست، بلکه به معنای نفی امکان «دسترسی آزاد و دائمی» به حضرت است؛ چراکه چنین دسترسی‌ای با فلسفه‌ غیبت در تعارض قرار دارد.  به عبارت دیگر، حتی اگر برخی انسان‌های خاص، در شرایطی ویژه و به اراده الهی، به توفیق دیدار با امام برسند، این ملاقات‌ها از سنخ ارتباط ثابت و قابل برنامه‌ریزی نخواهد بود، بلکه ناپایدار، غیرقابل پیش‌بینی و خارج از اراده شخصی آنان خواهد بود.(4) 
2. منافات با فلسفه غیبت
یکی از دلایلی که برخی دیدار با حضرت را در زمان غیبت غیرممکن می‌دانند، این است که آن را ناسازگار با فلسفه و حکمت‌های غیبت می‌شمارند. بر پایه‌ برخی روایات، از جمله اهداف و حکمت‌های غیبت، «آزمایش مردم» و نیز «حفظ جان امام» بیان شده است. 
مخالفان امکان ملاقات بر این باورند که اگر دیدار با حضرت برای برخی افراد ممکن باشد، این اهداف نقض می‌شود؛ چراکه شناخت مستقیم حضرت، هم آزمایش را بی‌اثر می‌کند و هم ممکن است جان ایشان را به خطر اندازد.
اما این استدلال، قابل نقد است. زیرا می‌توان تصور کرد که ملاقات‌هایی صورت بگیرد که با هیچ‌یک از این حکمت‌ها در تعارض نباشد. برای نمونه، اگر ملاقات به ‌صورت خصوصی و محدود انجام شود، یا فرد تنها پس از پایان ملاقات متوجه شود که شخصی را که دیده، امام زمان بوده است، در این صورت نه راز غیبت فاش می‌شود، نه آزمون مردم بی‌اثر می‌گردد و نه امنیت حضرت به خطر می‌افتد. 
بنابراین، صرف امکان دیدار با حضرت، لزوماً با فلسفه‌ غیبت در تضاد نیست.
گروه دوم: موافقان امکان ملاقات با حضرت(عج)
این گروه از عالمان دینی نیز به پاره‌ای از روایات و حوادث تاریخی استناد می‌کنند که در ادامه به تحلیل آنها خواهیم پرداخت:
ارتباط نزدیکان خاص با امام زمان 
برخی روایات به وجود افرادی در اطراف امام زمان اشاره دارند که با حضرت ارتباط مستقیم دارند و در امور مختلف، یاریگر ایشان هستند. برای نمونه، امام صادق‌(ع)در حدیثی می‌فرماید: «لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَیْبَهٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ فِی غَیْبَتِهِ مِنْ عُزْلَهٍ وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَیْبَهُ وَ مَا بِثَلَاثِینَ‏ مِنْ‏ وَحْشَهٍ؛ صاحب این امر (امام زمان) ناگزیر باید غیبتی داشته باشد و در دوران غیبتش نیز کناره‌گیری (و خلوت‌نشینی) برای او لازم است و چه نیکوست مدینه (طیبه) برای اقامت و با سی نفر همراه، هیچ وحشتی برای او نخواهد بود.»(5)
این روایت نشان می‌دهد که در دوران غیبت نیز ارتباط با حضرت کاملاً قطع نشده است، بلکه همواره افرادی خاص در کنار ایشان حضور دارند و با ایشان در ارتباطند. بنابراین، اصل امکان ملاقات و ارتباط با حضرت، بر‌اساس این روایت پذیرفته شده است.
حال اگر چنین ارتباط دائمی و منظمی با برخی افراد، منافاتی با فلسفه‌ غیبت ندارد، چگونه می‌توان گفت که ملاقات‌های ناپایدار، محدود یا ناگهانیِ دیگران با حضرت جایز نیست؟! بر این اساس، دیدار برخی افراد با حضرت- حتی اگر کوتاه و گذرا باشد- در صورتی که موجب افشای هویت ایشان یا نقض حکمت‌های غیبت نشود، نه‌تنها ممکن، بلکه قابل پذیرش است.
2. گزارش‌های تاریخی از ملاقات با امام زمان 
یکی از مهم‌ترین دلایلی که طرفداران امکان ملاقات با امام زمان به آن استناد می‌کنند، گزارش‌های متعددی است که در طول تاریخ درباره این دیدارها نقل شده است.(6)
البته باید پذیرفت که همه‌ این نقل‌ها از اعتبار یکسانی برخوردار نیستند؛ ممکن است برخی از آنها بدون سند معتبر باشند، یا فردی که ماجرا را روایت کرده، تصور کرده باشد که حضرت را دیده، در حالی که در واقع یکی دیگر از اولیای الهی را ملاقات کرده است. با این حال، نمی‌توان همه‌ این دیدارها را نادیده گرفت؛ چرا که برخی از آنها هم از نظر سند تاریخی معتبرند و هم در محتوای خود به‌روشنی تصریح شده که فرد، شخص امام زمان‌(ع) را ملاقات کرده است. وجود این گزارش‌های معتبر، نشان‌دهنده‌ آن است که دیدار با حضرت در دوران غیبت- هرچند نادر و استثنائی- امری ممکن و واقع‌شده است، نه صرفاً یک احتمال نظری.
نتیجه:
با بررسی توقیعات و روایات معتبر، روشن می‌شود که دیدار با امام زمان‌(عج)، در اصل امکان‌پذیر است؛ هرچند این دیدارها نادر، محدود و خارج از خواست و کنترل ما صورت می‌گیرند. نفی مشاهده در توقیع مشهور، ناظر به ادعای نیابت خاص و پیام‌رسانی رسمی و مستمر از جانب حضرت است، نه اصل دیدار. همچنین وجود یاران خاص در کنار امام در دوران غیبت و گزارش‌هایی معتبر از دیدار با ایشان، همگی مؤید این حقیقتند که ارتباط محدود با حضرت، در شرایطی خاص، منافاتی با حکمت‌های غیبت ندارد. 
با این حال، نکته‌ای اساسی نباید از نظر دور بماند: اصلِ غیبت، آزمونی برای ایمان، اخلاص و آمادگی ماست. مهم‌تر از تلاش برای دیدار امام، آن است که زندگی ما مورد رضایت خداوند و ولیّ او باشد. آنچه بیش از ملاقات جسمانی ارزش دارد، همسویی قلبی با حضرت، عمل به وظایف در عصر غیبت و آمادگی واقعی برای یاری ایشان در هنگام ظهور است. چنین ارتباطی، اگرچه نادیدنی است، اما از هر دیداری عمیق‌تر، ماندگارتر و مفیدتر است.
پی‌نوشت‌ها:
1. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، الاسلامیه، دوم، 1395ق، ج2، ص442-443.   2. شیخ صدوق، همان، ص516.   3. خرازی، محسن، بدایه‌المعارف، قم، نشر اسلامی، پانزدهم، 1427ق، ج2، ص159.   4. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، سلسله مباحث امامت و مهدویت، قم، دفتر نشر آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی، پنجم، 1391ش، ج3، صص64-65.   5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، الاسلامیه، چهارم، 1407ق، ج1، ص340.   6. صافی گلپایگانی، سلسله مباحث امامت و مهدویت، صص65-66.
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی