کد خبر: ۳۱۵۱۱۴
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۷

اخبار ویژه

شاهکار‌های ظریف که این بار گردن فرانچسکو افتاد!
سخنان تازه محمدجواد ظریف درباره نقش یک فرد اروپایی و یک عضو تیم ظریف در گنجاندن کلمه تعلیق به جای لغو تحریم‌ها در برجام، شگفتی ناظران را برانگیخت.
ظریف اخیراً گفت: روز آخر مذاکرات برجام به سفارش شخصی به‌نام فرانچسکو که کارمند مالی اتحادیۀ اروپا بود، تغییراتی در ضمیمۀ برجام اعمال شد ولی فرصت نکردند به من بگویند! او گفته بود که اگر ما در متن بنویسیم «لغو» برای قطعنامه‌های اتحادیه اروپا، روز اجرائی‌شدن برجام مجبور می‌شویم تحریم‌های غیرهسته‌ای را دوباره تصویب کنیم و این قیافه خوبی ندارد. لذا در روز آخر که همه ما درگیر هزار تا کار بودیم، متن‌های مختلف باید نوشته می‌شد، در سه چهار جا این کلمه تعلیق به پیشنهاد کارشناس مالی اتحادیه اروپا (آقایی به نام فرانچسکو اگر اشتباه نکنم، اسمش کوچیکش، فامیلی‌اش هم ایتالیایی بود، یادم نیست، از این فامیلی‌های عجیب) به یک همکار خوب من گفته بود، بسیار مدیر برجسته‌ای است و ایشان هم اجتهاد کرده بود و گفته بود اشکال ندارد(!) نه به من خبر داده بود و نه به آقای دکتر عراقچی و آقای دکتر روانچی. این بعد از این هست که ما متن‌ها را خواندیم و تأیید کردیم. من متن برجام را خواندم ولی بعداً هرچه اضافه شد دیگر نخواندم!
عجیب اینکه ظریف اصرار دارد نام فردی از تیم مذاکره‌کننده خود را که با طرف اروپایی دست به یکی کرده و کلمه تعلیق را جایگزین لغو کرده‌اند، منتشر نکند و مکتوم بگذارد!
 گفتنی است ظریف قبلاً در بحبوحه تصویب و اجرای برجام ادعا کرده بود در هیچ جای برجام کلمه تعلیق نیامده و کلمه لغو درج شده، اما بعد از آن‌که کار از کار گذشته بود، اذعان کرد: «من در مجلس گفتم، کلمه «تعلیق» در برجام نیست، اشتباه از من بود؛ البته این دلیل بر این نیست که برجام را نخواندم؛ واقعیت این است که به کسانی که ضمائم را مذاکره می‌کردند، دستورالعمل داده بودیم که از بعضی عبارات استفاده نشود؛ در لحظات آخر اما که یکی از ضمیمه‌های برجام داشت مذاکره می‌شد، نماینده اروپا گفته بود که ما تحریم‌های ایران را لیفت و لغو می‌کنیم، اما تصمیمات اتحادیه اروپا که شامل چیزهای دیگه‌ای هستند را نمی‌توانیم «لیفت» بکنیم.چهاربار یا سه بار کلمه ساسپند در ضمیمه استفاده شده بود. این را مذاکره‌کننده ما که داشت ریز اینها رو بحث می‌کرد و در لحظات آخر اضافه شده بود، به ما اطلاع نداده بود».
ظریف همچنین چند هفته قبل هم در نشست مطالعات اروپا و آمریکا اذعان کرد: اشتباه می‌کردیم که از اروپا توقع داشتيم اینستکس راه بیندازد. بسته مالی اینستکس عملیات فریبی بود که تروئیکای اروپایی پس از خروج رسمی آمریکا و بازگشت تحریم‌ها ترتیب دادند تا ایران را به شکل یکطرفه متعهد به تعهدات برجامی‌اش نگاه دارند و این در حالی است که همان طرف اروپایی هم حاضر به انجام تعهداتش نبود! اروپایی‌ها به جای اینکه پس از خروج آمریکا به لغو تحریم‌ها متعهد باشند، وعده‌هایی مانند راه‌اندازی کانال مالی اس‌پی‌وی و سپس اینستکس را پیش کشیدند و به مدت بیش از دو سال و نیم سر کار گذاشتند. طبق وعده اس‌پی‌وی، اروپا متعهد می‌شد از ایران نفت بخرد و در ازای آن غذا و دارو به ایران بفروشد اما این وعده عملی نشد. اروپا سپس وعده داد با راه‌اندازی کانال اینستکس، بتواند پول نفت فروخته‌شده ایران به طرف ثالث را دریافت کند و در مقابل آن غذا و دارو به ایران بفروشد که همین وعده مبتذل و موهن هم عملی نشد و دولت روحانی تا میانه‌های سال 1399 از سوی تروئیکای اروپایی سر کار گذاشته شده بود تا این که مجلس، قانون اقدام متقابل را تصویب کرد.
یکی دیگر از شاهکارهای برجامی آقای ظریف، این بود که در مجلس ادعا کرده بود تحریم‌ها با برجام لغو می‌شود و حال آن که کارشناسانی مانند دکتر جلیلی معتقد بودند با توجه به ماهیت تحریم‌ها در نظام تقنینی آمریکا، تحریم‌ها لغو نخواهد شد.
او همچنین گفته بود: اطمینان می‌دهم آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود. همه تحریم‌ها روز اجرای برجام لغو خواهد شد. همه قطعنامه‌های شورای امنیت و آژانس با برجام لغو می‌شود. مکانیسم ماشه در برجام وجود ندارد. اما پس از آنکه تحریم‌ها لغو نشد، ظریف مدعی شد: هدف برجام، اقتصادی نبود!
ظریف همچنین گفته بود: «چیزی به نام اسنپ بک (مکانیسم ماشه/ بازگشت خودکار تحریم‌ها در صورت شکایت یکی از طرف‌های غربی برجام و قانع نشدن آن عضو!) در برجام وجود ندارد»، اما چند سال بعد اظهار کرد: «فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا [که از برجام خارج شده] غیر قانونی است». (یعنی مکانیسم ماشه در برجام وجود دارد!). بعدها آقای عراقچی هم گفت: درخصوص مکانیسم ماشه امیدواریم کشورهای اروپایی این اشتباه را مرتکب نشوند. این سیاست غلط خواهد بود و به بحران‌های موجود اضافه خواهد کرد. اگر مکانیسم ماشه فعال شود، واکنش ما سخت خواهد بود.
یادآور می‌شود اظهارات عجیب ظریف درباره نقش فرانچسکو در تغییر محتوای برجام، دستمایه نقدهای بسیار در فضای مجازی شده است؛ از جمله:
- هم‌ کشور رو درگیر اسنپ بک کرده‌، هم هسته‌ای رو نابود کرده، هم جنگ آورده‌، حالا پاشو انداخته رو پاش، میگه یه فرانچسکو نامی برجام رو تغییر داده به من نگفته! دوربین مخفیه یا نمایش کمدی؟ هر جایی بود صد بار محاکمه و مجازاتش می‌کردن!
- ظریف اعتراف می‌کند فردی به نام فرانچسکو در واپسین لحظات، برجام را تغییر داده، بی‌آن‌که او را در جریان بگذارند و هرچه بعداً اضافه شده را نخوانده است! شکمبه گوسفند را هم این‌گونه معامله نمی‌کنند که «امیرکبیر ادعایی اصلاح‌طلبان»(!؟) سرنوشت و سرمایه‌ یک ملت را معامله کرد!
- این سخنان ظریف، اهانتی آشکار، اول به رئیس‌جمهور وقت است!
-‌ای فرانچسکوی نامرد! چرا سر قهرمان دیپلماسی ما رو شیره مالیدی؟
- چگونه ممکن است وزیر خارجه، در یکی از حساس‌ترین توافقات تاریخ معاصر، سند نهائی را نخوانده باشد اما آنرا امضا کند؟!! اتفاقاً اولین کسی که باید به این سخنان شرم‌آور ظریف، واکنش نشان دهد و موضع‌گیری صریح داشته باشد، آقای روحانی است. چون اعتماد به وزیری که قراردادی به آن مهمی را نخوانده اما امضا کرده است.
- آنچه ظریف با بی‌خیالی تعریف می‌کند، خاطره نیست، سند یک جنایت دیپلماتیک است! اولا این کارشناس بسیار بسیار توانمندی که ظریف از آن سخن می‌گوید کیست؟! ثانیا، چرا در مورد این تغییر بسیار مهم چیزی به ظریف و تیم مذاکره‌کننده نگفته است؟!
- امروز روشن‌تر از همیشه مشخص است که پشت لبخندهای این مدعی دیپلماسی چه حجمی از بی‌تدبیری و خرابکاری پنهان شده است!


چرا باجگیری مثل ترامپ را  تاجر و شریک جا می‌زدند؟!
در حالی که بزک‌کنندگان مذاکره با آمریکا مدعی شراکت با ترامپ و جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایه از این طریق بودند، برسی‌ها نشان می‌دهد ترامپ دنبال باجگیری از کشورها و بردن سرمایه‌ها به آمریکاست و نه انتقال سرمایه به کشورهای دیگر.
آمریکا با چند ده هزار میلیارد دلار کسری بودجه و بدهی هنگفت دست به‌گریبان است. بنابراین ترامپ به جای سرمایه‌گذاری در کشوری دیگر، نزدیک‌ترین متحدان، شرکا و کشورهای زیردست را با ابزار تعرفه و دیگر تهدید‌ها تحت فشار می‌گذارد تا در آمریکا سرمایه‌گذاری کنند.
او دیروز اعلام کرد: ژاپن طبق توافق، ۵۵۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد. ترامپ، چند ماه قبل هم در سفر به سه کشور حاشیه خلیج‌فارس، آنها را مجبور کرد چند هزار میلیارد دلار را به اسم سرمایه‌گذاری، به آمریکا منتقل کنند و حال آن که عربستان، خود با کسری بودجه شدید مواجه است.
با وجود این واقعیت‌ها، بسیار ضروری است که پیگیری و معلوم شود امثال الیاس حضرتی و فیاض زاهد (رئیس و عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت) به علاوه حسین مرعشی (دبیرکل حزب کارگزاران)، دو ماه قبل چرا به دروغ، مدعی توافق قریب‌الوقوع با آمریکا، شراکت اقتصادی و جذب هزار تا دو هزار و پانصد میلیارد دلار سرمایه در ایران شدند؟!
حضرتی ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ گفته بود: «به مذاکره می‌رویم که شر آتش جنگ را از کشور و منطقه دور کنیم... چند ماه پیش که آقای پزشکیان رئیس‌جمهور شد، کشور در آستانه ورود به جنگ بود؛ اما امروز بحث از گفت‌و‌گو و مذاکره است. این اقدامی است که با حضور آقای پزشکیان انجام شد... ما دو هزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف کردیم و می‌خواهیم مذاکره کنیم تا امکان ورود سرمایه‌گذاران به داخل کشور را تسهیل کنیم».
اما هم او اخیراً درباره روند مذاکرات مدعی شد: «ما آمدیم و با تمام نا‌اطمینانی وبی‌اعتمادی که به آمریکایی‌ها داشتیم، مجدداً مذاکرات را با آمریکا شروع کردیم. می‌دانستیم در این مذاکرات وعده‌ها و حرف‌هایی زده میشه که پشتش معلوم نیست چیه، چقدر عملیاتی میشه، چقدر امکان عملیاتی هست؛ شک داشتیم به اینها. بی‌اعتماد بودیم نسبت به اینها. مرتباً بی‌اعتمادی را در جلسات می‌گفتیم... ما تا دور پنجم مذاکرات هم رفتیم. در وسط مذاکرات که قرار بود فاز ششم آغاز بشه، شروع کردن به حمله. موقعی که شما دارید وارد مذاکره میشید دیگه حمله معنا نداره. آقای ویتکاف چند بار به آقای عراقچی گفته بود ما به اسرائیل گوشزد کردیم و بدون اجازه ما قدم از قدم نمی‌توانند بردارند، شما نگران نباشید. در حالی که حمله کردند. معلوم شد اسرائیل و آمریکا دست‌شان توی یک کاسه است. ما این را می‌دانستیم که دست‌شان توی یک کاسه است».
اکنون باید بررسی شود که ادبیات غیر واقعی جذب هزار تا 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی از مسیر توافق قریب‌الوقوع با آمریکا، آن هم درست در شرایطی که ترامپ و نتانیاهو، نقشه عملیات نظامی را نهائی می‌کردند و مذاکرات را پوششی برای غافلگیر کردن ایران قرار داده بودند، در کدام تاریکخانه و با کدام هدف تولید و تکثیر شد؟!
صفحه اول روزنامه اعتماد در آن هفته‌ها، انباشته از تیترهای گول زننده‌ای مانند این عناوین بود: «تابوی مذاکره شکست، راند اول دیپلماسی؛ سرمايه‌گذاري 2 هزار ميليارد دلاري به توافق با آمريكا كمك مي‌كند»، «دیدار با میانجی مذاکرات»، «مانیفست پزشکیان در مذاکره»، «میز تازه برای مذاکره»، «به وقت گره‌گشایی از مذاکرات»، و...!
یادآور می‌شود جریان رویافروش هنگام بزک کردن برجام مدعی بود که با توافق، ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی به ایران سرازیر می‌شود (که در عالم واقع 5 میلیارد دلار هم جذب نشد و یکی از پایین‌ترین رکوردهای جذب سرمایه خارجی در دولت روحانی ثبت شد). اما همین جریان تحریف‌گر و خالی‌بند در جریان مذاکرات اخیر، با ده برابر کردن خالی‌بندی ادعایی در گذشته، مدعی شد که دو هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در راه ایران است!
گفتنی است ترامپ در ریاض گفته بود: «هرگز سخاوت شما را فراموش نمی‌کنم. بن‌سلمان مرد فوق‌العاده‌ای است... عربستان بیش از یک تریلیون دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد...».
او همچنین گفته بود: در ایالات متحده، احتمالاً صحبت از ایجاد حدود دو میلیون شغل در پی این سفره. پس اولاً، من از دیدار با شما لذت می‌برم. و ثانیاً، برای ایالات متحده، سرمایه‌گذاری عظیمی به ارمغان آوردیم.
در همان زمان روزنامه نیویورک تایمز نوشت: عربستان در حال حاضر به‌خاطر پروژه‌های بلند پروازانه بن‌سلمان با کسری شدید بودجه رو‌به‌رو است و با توجه به پایین آمدن قیمت نفت پیش‌بینی می‌شود که این کسری به ۷۰ میلیارد دلار برسد.


اشتباه نظامی اسرائیل و آمریکا حس وطن‌پرستی را در ایران تقویت کرد
حملات اسرائیل موجب تقویت اتحاد در میان مردم ایران شد. آنها از دل جنگ ایران و عراق بیرون آمدند و تصمیم گرفتند دفاع از خود را در حوزه‌های مختلف نظامی و منطقه‌ای شکل بدهند.
این تحلیل را رابرت مالی  نماینده پیشین دولت آمریکا در امور ایران در گفت‌و‌گو با شبکه‌ تلویزیونی MSNBC عنوان کرد. مالی گفته است: اگر بخواهیم ذهنیت ایرانی‌ها را درک کنیم، باید بدانیم که آنها از دل جنگ ایران و عراق بیرون آمدند،  یکی از وحشیانه‌ترین جنگ‌های قرن. زیر بمباران شیمیایی قرار گرفتند، بدون حمایت جهانی. همه کشورها حتی آن‌هایی که با هم دشمن بودند  از عراق حمایت می‌کردند. آن‌ها خود را تنها و آسیب‌پذیر دیدند و تصمیم گرفتند که باید دفاع خود را مستقلانه شکل دهند؛ هم با حمایت از گروه‌های نیابتی در منطقه و هم با ساخت برنامه هسته‌ای.
وی می‌افزاید: اشتباه ما گاهی این است که فکر می‌کنیم با تحریم، کشورها تسلیم می‌شوند. ولی کشورهایی که احساس تهدید می‌کنند، حاضر نیستند تنها اهرم خود را بدون دریافت چیزی بدهند. بله ایران به دنبال رفع تحریم‌ها بود اما نه از روی ضعف.
مالی گفت: ما در دولت بایدن در موضوع برجام و مذاکرات پس از آن، خیلی کند شروع کردیم. حرف از «توافق قوی‌تر و بلندمدت‌تر» زدیم، که در واقع شعار جمهوری‌خواهان بود. ایرانی‌ها تضمین می‌خواستند که این بار توافق پاره نمی‌شود. ما نمی‌توانستیم چنین تضمینی بدهیم. شاید باید همان ابتدا توافقی می‌شد تا لااقل تحریم‌ها کاهش یابد، حتی اگر در آینده دوباره پاره می‌شد.
وی همچنین گفت: من واقعاً فکر می‌کنم گزینه‌ نظامی، به دلایل متعدد، انتخاب اشتباهی بود. این گزینه مشکل را به‌طور کامل حل نمی‌کند و منجر به انواعی از عدم ‌قطعیت‌ها و پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیر می‌شود که نه فقط در روزها و هفته‌های آینده، بلکه ماه‌ها و سال‌های آینده هم با آن‌ها روبه‌رو خواهیم بود. ما بذرِ ذهنیتی را کاشته‌ایم که در آن ایران ممکن است با خود بگوید: «شاید روزی مجبور شویم به‌سمت بمب برویم، چون هیچ‌ چیز دیگری جواب نداد.»
مالی افزود: آنهائی که فکر می‌کردن حملات اسرائیل به ایران باعث شورش مردم می‌شود، قطعاً اشتباه می‌کردند. بله، مردم ایران شاید ناراحتی‌هایی داشته باشند اما وقتی کشور شما توسط کشور دیگری بمباران می‌شود اوضاع فرق می‌کند. کشور خارجی در این حمله نه فقط تأسیسات هسته‌ای، بلکه بیمارستان‌ها را هدف قرار داده و غیرنظامی‌‌ها را هم به کشتن داده است. طبیعی است که در چنین شرایطی حس ملی‌گرایی تقویت شود. این باعث افزایش حس وطن‌پرستی و  حمایت از ایران
می‌شود.