آغاز فصل جابهجایی مستأجران و دلهره یافتن مسکن مناسب
بخش دوم
جابهجایی خانه استرسزا تلقی میشود؛ اما چقدر استرسزا است؟ شاید برای تکتک ما ترک محلهای که دوستانمان در آن زندگی میکردند، ناراحتکننده باشد. تغییر محل زندگی قطعاً باعث ایجاد استرس برای فرد در هر سن و سالی خواهد شد، اما این استرس در شرایط مختلف میزان متفاوتی خواهد داشت.
دلیل دوم اضطراب ناشی از جابهجایی مسکن به وضعیت اقتصادی خانوار برمیگردد. ۵۵ درصد از درآمد خانوارها صرف هزینههای مسکن میشود؛ برای کمدرآمدها این رقم حتی تا بیش از ۹۰ درصد هم میرسد. در چنین وضعیتی توصیه به همدلی بین مالکان و مستأجران است، چهبسا که این همدلی به نفع دو طرف است.
اگر از مستأجر فعلی خود راضی هستید و او همیشه کرایه خانه را بموقع پرداخت کرده و به خانه شما آسیب نرسانده است، تمدید قرارداد یک تصمیم هوشمندانه بهحساب میآید. پیدا کردن مستأجری که هم از نظر مالی و هم از نظر اخلاقی قابلاعتماد باشد، در شرایط فعلی کار آسانی نیست.
مستأجر قدیمی شاید به شرایط ملک عادت کرده و خودش را با مشکلات وفق داده، ولی مستأجر جدید میتواند بهمحض بازدید، آن را از گزینههایش حذف کند. این وضعیت وقتی پیش میآید که به عنوان مثال ملک در طبقه چهارم بدون آسانسور واقع شده است یا به دلیل نور کم، نمای قدیمی و امکانات فرسوده گزینهای جذاب بهحساب نمیآید.
نبود پارکینگ، انباری یا بالکن هم امتیاز ملک شما را در بازار اجاره پایین میآورد و اگر مستأجر فعلی بخواهد برود، احتمالاً خانه برای مدتی خالی میماند.
کاهش قیمت مسکن از حرف تا عمل
آیا قیمت مسکن در تهران روند نزولی یافته است؟ بررسیهای میدانی ما نشان میدهد که کاهش قیمت مسکن بیشتر در فایلهای فروش مناطق شمالی پایتخت تا 30 درصد محسوس بوده است.
بازار اجاره مسکن تنها در مناطق کمبرخوردار شهری که در سالهای گذشته عمدتاً میزبان بخش قابلتوجهی از اتباع افغانستانی بودند، این روزها در حال تجربه نوعی بازتنظیم و تعادل مجدد هستند.
کارشناسان معتقدند خروج بخشی از تقاضای متراکم و موقت، به افزایش فایلهای اجارهای و در نتیجه ثبات یا کاهش نسبی قیمتها منجر شده است. در برخی مناطق، کاهش نرخ اجاره بهویژه برای خانههای کلنگی و واحدهای کوچک که سابقاً بهصورت گروهی اجاره میشدند، تا ۳۰ درصد نیز گزارش شده است.
دادههای میدانی نشان میدهند، در مناطق میانی تهران (بین مناطق شمالی و جنوبی) برای نرخ اجارهبها کماکان مالکان به مستأجران قبلی خودبین 30 تا 50 درصد افزایش نرخ اجاره را پیشنهاد میدهند. ضمن اینکه تمرکز مالکان بر افزایش نرخ کرایه و نه پول پیش است.
داوود بیگینژاد، عضو هیئتمدیره اتحادیه املاک تهران خاطرنشان میکند: «میانگین اجارهبها در مناطق ۲۲ گانه تهران در حدود ۱۲ تا ۱۳ میلیون تومان است. البته به دلیل عدم وجود آماری دقیق از تمام مناطق، نمیتوان آمار دقیقتری ارائه داد.»
وی در ادامه به مستأجران توصیه دارد: «مستأجران ابتدا باید سعی کنند که اصول مینیمالیسم را رعایت کنند. در دنیای امروز، با توجه به گسترش فضای مجازی، شاهد دنیای متفاوتی نسبت به فضای زندگی خود هستیم. در این فضاها، شاهد کاهش سطح امکانات داخل واحدها به سمت مینیمالیسم هستیم. مستأجران باید بیشتر به این اصول توجه کنند و ملزومات غیرضروری خود را کاهش دهند. این امر کمک میکند تا در واحدهایی که نیازهای اولیه آنها برآورده میشود، از انباشت و نگهداری اشیای غیرضروری که جلوی چشمشان باشد، اجتناب کنند.»
چرا تمدید قرارداد برای صاحبخانهها منطقی است؟
صاحبخانهها نیز در فصل جابهجایی با نگرانیهایی روبهرو هستند. در ادامه به دلایل کلیدی اشاره میکنیم که نشان میدهد چرا تمدید قرارداد با مستأجر فعلی میتواند به نفع صاحبخانهها باشد.
صاحبخانهها ممکن است مبلغ ودیعه مستأجر قبلی را در بانک یا سایر بازارهای مالی سرمایهگذاری کرده باشند. نقدکردن این پول با توجه به شرایط و موقعیت در پارهای مواقع با مشکل روبهرو خواهد شد.
اینکه مالک ودیعه مستأجر قبلی را چگونه سرمایهگذاری کرده باشد در این موقعیت تفاوت ایجاد خواهد کرد. مثلاً اگر آن را در قالب سپردهگذاری در بانک با سود سالانه ۱۸ تا ۲۳ درصد گذاشته باشد، با اینکه رسماً از ودیعه مستأجر سود مستمر یا بازده سرمایهای قابلتوجهی میبرد؛ اما این رقم از تورم عمومی کمتر است؛ ولی ریسک نرخ شکست سپرده بانکی را بیخ گوش خود احساس میکند.
فرض کنیم مالک طلا یا دلار خریده است؛ اگر مستأجر بخواهد خانه را تخلیه کند و ودیعه را پس بگیرد مالک باید طلا یا ارز خود را بفروشد. چنانچه این کار دقیقاً در زمانی انجام شود که قیمت طلا یا دلار در افت موقتی یا اصلاح بازار باشد مالک ضرر میکند. تنها وقتی تمدید قرارداد به نفع مالک نیست که رقم ودیعه مستأجر قبلی بهروز نباشد. اصطلاحاً در این موقعیت میگوید رقم ودیعه پایینتر از عرف فعلی بازار است.
قیمت مسکن در برخی نقاط رشد کرده، اما در محلههای خاصی ممکن است بازار اشباع شده باشد و مستأجران جدید کمتر سراغشان بیایند.
حمید والاسرشت، مشاور املاک به گزارشگر کیهان توضیح میدهد: «چنانچه ملک در محلهای واقع شده که تعداد خانههای خالی زیاد است یا به دلایلی عرضه مسکن اجارهای در آن بیشتر از حد استاندارد گزارش شده، تخلیه خانه به معنای ورود به یک بازار اشباعشده، رقابتی و پرریسک خواهد بود. اگر بدون تحلیل دقیق نرخهای محله، روی افزایش زیاد اجاره حساب کرده باشید، احتمال دارد در نهایت مجبور شوید خانه را با نرخ پایینتر از انتظار اجاره بدهید.
مستأجران در بازار فعلی مسکن، قدرت چانهزنی بیشتری پیدا کردهاند و از طرف دیگر پیدا کردن مستأجر جدید، همیشه بهسادگی امکانپذیر نیست. ممکن است خانه شما برای یک ماه یا حتی بیشتر خالی بماند و در این مدت، شما درآمدتان از محل اجاره را از دست خواهید داد.
هر ماه خالی ماندن خانه یعنی ازدسترفتن یک منبع درآمد قطعی، پس اگر صاحبخانه مستمریبگیر است، هیچ درآمد شغلی یا سرمایهگذاری دیگر ندارد یا روی اجارهخانه برای هزینه زندگی، دارو، قسط یا مخارج ضروری حساب کرده تمدید قرارداد با مستأجر فعلی، ریسک مالی را به حداقل میرساند.»
این مشاور املاک در تکمیل صحبتهایش میافزاید: «موقع امضای قرارداد با مستأجر جدید، صاحبخانه هم موظف به پرداخت کمیسیون به مشاور املاک خواهد بود. این هزینه که معمولاً درصدی از مبلغ اجاره یا رهن است، میتواند بار مالی قابلتوجهی را به شما تحمیل کند. با تمدید قرارداد فعلی، از پرداخت این هزینه معاف خواهید شد.
پس از تخلیه مستأجر قدیمی، اغلب نیاز به بازسازی و تعمیرات اساسی در خانه احساس میشود. تعویض قفل، در، پنجره یا کابینت فقط بخشی از این مخارج هستند.
هزینه رنگ کردن دیوارها، تعمیر سرویسهای بهداشتی و سایر موارد میتواند سنگین باشد. برآوردها نشان میدهد این هزینهها بسته به متراژ میتواند بین ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان یا بیشتر خرج روی دست صاحبخانه بگذارند. تمدید قرارداد با مستأجر فعلی میتواند شما را از شر این هزینهها خلاص کند.»
تأثیر اجارهنشینی بر امنیت روانی
روانشناسان و کارشناسان اجتماعی معتقدند جابهجاییهای مداوم محل سکونت که این روزها به دلیل افزایش قیمت مسکن و اجارهبها زیاد شده، ضمن تشدید اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، ناامیدی و عدم سازگاری با محیط، میتواند تبعات درازمدتی بر زندگی و روابط اجتماعی افراد داشته باشد.
مهدیه رحمانیان، دکتری روانشناسی بالینی در این باره میگوید: «از منظر روانشناختی هر تغییر در زندگی آدمی اصل سازگاری را تحتتأثیر قرار میدهد. به عبارت دیگر تغییر در هر وضعیت که بیشک با انس و الفت آدمی همراه است، سبب اختلالات اضطرابی و عدم سازگاری میشود.»
رحمانیان با اشاره به تغییر مراکز آموزشی و مدارس فرزندان بهعنوان یکی از مهمترین تبعات این جابهجایی ادامه میدهد: «اصل سازگاری در کودکان نسبت به بزرگسالان دیرتر اتفاق میافتد و بر این اساس تأثیر این اختلالات اضطرابی بر کودکان نیز بیش از بزرگسالان است. عدم سازگاری بهویژه در کودکان با محل سکونت جدید، ارتباطات اجتماعی آنان را تحتتأثیر قرار میدهد، سبب تعارض میشود و به هنگام سازگاری با محیط اجتماعی جدید، خشونت و پرخاشگری، ناامیدی و اضطراب را تقویت میکند. یکی از مؤثرترین اقدامات بهمنظور جلوگیری از این آسیبها و عدم سازگاری، فقدان جابهجاییهای مداوم، تمدید قراردادهای مسکن است.»
وی میافزاید: «در برخی مواقع این انتقال و جابهجایی ناگزیر انجام میشود و بر این اساس فرزندان و والدین نیازمند فراگیری برخی از آموزشها تحت عنوان مکانیسمهای (سازوکار) سازگاری هستند. فراگیری این آموزشها در یک مقطع زمانی، در مراکز آموزشی و مدارس نیز مورد توجه وزارت آموزشوپرورش قرار گرفت.»
رحمانیان خاطرنشان میکند: «بر اساس مهارتهای این مکانیسم، بشر به هنگام جابهجایی و تغییر، عوارض و تبعات کمتری را بر رفتار و عملکرد تجربه میکند و سریعتر با محیط اجتماعی جدید سازگار و مأنوس میشود.»
به اعتقاد برخی از تحلیلگران اجتماعی انتقال و جابهجاییهای مداوم محل سکونت و محیطهای اجتماعی شماری از فرصتهای نوین را نیز در اختیار آدمی قرار میدهد. اما آسیبهای روحی و روانی آن بیش از بهرهبرداری از فرصتها است.
توسعه و گسترش تعاملات اجتماعی به جهت برقراری ارتباطات جدید یکی از مهمترین فرصتها به شمار میرود که به اعتقاد کارشناسان آدمی را به سمت سازگاری و انعطافپذیری سوق میدهد. اگرچه برخی از کارشناسان در این باره بر حفظ ارتباطات اجتماعی پیشین به دلیل کاهش اضطراب و تنش و همچنین برقراری آرامش تأکید میکنند.
افشین طباطبایی روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی نیز در این باره اظهار میدارد: «انتقال و جابهجایی مداوم محل سکونت همواره با برخی از آثار و تبعات مثبت و منفی همراه میشود.
یکی از مهمترین تبعات مخرب این انتقال و جابهجایی که به طور متعارف به دلیل شرایط اقتصادی انجام میشود؛ تغییر مراکز آموزشی و مدارس فرزندان خانواده است.»
طباطبایی ادامه میدهد: «این انتقال و جابهجایی در دوران کودکی (قبل از حضور در مدارس) برای فرزندان آسیبزا نیست، اما در دوران تحصیل، تغییر مداوم دوستان، مدرسان و محل تحصیل و مدرسه، امنیت روانی وی را با مخاطره روبهرو میکند.»
وی با بیان این مهم که امنیت روانی والدین نیز بر روان فرزندان تأثیرگذار است، تصریح میکند: «جابهجایی در محیط اجتماعی، کار و سکونت برای والدین نیز از منظر روحی با دشواری همراه است و بر این اساس امنیت روانی کودکان را تحتتأثیر قرار میدهد.»
گفتوگوی اعضای خانواده برای مهار فشارهای روحی
تغییر محل سکونت به دلیل شرایط نابسامان اقتصادی با هجرت به مناطق جنوب شهر، کاهش متراژ مسکن، افزایش سال ساخت و.... همراه است و بنابراین تنش، یأس، ناامیدی و افسردگی بروز مییابد.
مهدی عسکریپور، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره نیز در این باره عنوان میکند: «انتقال و جابهجاییهای مداوم محل سکونت بیتردید با نوسانات خلقی و اضطراب همراه میشود. آدمی از منظر فطری با محیط اجتماعی وفق مییابد، از نظر روحی و روانی با ارتباطات اجتماعی مأنوس میشود و بنابراین تغییر در هر یک برای وی با دشواری همراه است. این انتقال و جابهجایی برای کودکان نیز که در مراکز آموزشی و مدارس به محیط اجتماعی، دوستان، مدرسان و مدیران دلبستگی مییابند، موجب بروز تنش و اضطراب میشود.»
به عقیده این مشاور، ترک هر یک از تعلقات و دلبستگیها در بزرگسالان نیز به دلیل ایجاد وابستگیهای عاطفی سبب بروز این تنشهای روانی میشود.
این روانشناس تصریح میکند: «این انتقال و جابهجایی که به جهت وضعیت اقتصادی انجام میشود، با تنزل موقعیت اجتماعی باعث سرخوردگی و ضربات روحی است. این سرخوردگی و همچنین احساس بیثمر بودن زحمات به دلیل این تنزل موقعیت اجتماعی، در درازمدت خشونت، پرخاشگری و افسردگی را رقم میزند.»
عسکریپور در خصوص کاهش و رفع این تبعات مخرب اظهار میدارد: «در حال حاضر سرانه گفتوگو در خانواده در جامعه ایران به طور قابلتوجهی کاهشیافته است؛ در برخی از مواقع این گفتوگو در طول روز به یک ساعت نیز نمیرسد و این امر نیز بر افزایش تنشها و نوسانات خلقی میافزاید. عدم این گفتوگو همچنین سبب عدم بیان بسیاری از چالشهای اقتصادی و اجتماعی خانواده میشود و این کتمان بر بروز سردرگمیها و آسیبهای روحی اثرگذار است.»
عسکریپور با بیان این مهم که دلایل این انتقال و جابهجایی باید برای اعضای خانواده توضیح داده شود، میگوید: «مشارکت اعضای خانواده در هر یک از مسائل به طور حتم سازگاری را افزایش و پذیرش تغییر را تقویت میکند.»
وی همچنین با تأکید بر اهمیت فرزندپروری در پایان میگوید: «روش تربیت کودکان نیز بر سازگاری و انعطافپذیری مؤثر است و بیشک تربیت صحیح خانوادگی به هنگام بروز چالشها و پذیرش تغییرات، آثار و تبعات مخرب را کاهش میدهد.»