کد خبر: ۳۱۴۹۱۷
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۲

آمریکا با ۶۰۰ تحریم حریف صادرات نفت ایران نشد

آمریکا با بیش از ۶۰۰ تحریم نفتی به‌دنبال فروپاشی اقتصاد ایران بود اما صادرات نفت کشور نه‌تنها متوقف نشد بلکه رکورد هم زد تا ایران شکستی تاریخی به پرهزینه‌ترین ابزار سیاست خارجی واشنگتن تحمیل کند.
آمریکایی‌ها از سال‌ها قبل می‌گویند باید صادرات نفت ایران به صفر برسد و برخی موانع هم در این مسیر ایجاد کرده‌اند. دولت‌های مختلف آمریکا این هدف را به اشکال مختلف دنبال کردند و در دولت دوم ترامپ نیز اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا، 5 ماه قبل (14 فوریه) اعلام کرد: «ما متعهد هستیم که صادرات نفت ایران را به ۱۰۰ هزار بشکه در روز برسانیم.»
اما شواهد آماری که منابع غربی منتشر کرده‌اند، خلاف این وعده‌ها را نشان می‌دهد. به گزارش خبرگزاری فارس؛ صادرات نفت ایران در تناقضی آشکار با سیاست «فشار حداکثری» آمریکا، در دوره بایدن ۳۷ درصد افزایش یافت و به دو میلیون بشکه در روز رسید؛ این رقم نه تنها بالاترین میزان از زمان خروج ترامپ از برجام است بلکه نشان‌دهنده بی‌اثری تحریم‌های طراحی‌شده توسط چهار رئیس‌جمهور متوالی آمریکاست.
در مجموع با وجود ۶۰۰ تحریم جدید، صادرات ایران در دوره بایدن به دو میلیون بشکه رسید و دوره دوم ترامپ با وجود ادعای مدام مقامات دولت وی مبنی بر صفر کردن صادرات نفت، فروش نفت کشور، دو بار رکورد روزانه یک میلیون و 700 هزار بشکه را ثبت کرده است. وزیر خارجه آمریکا دوره بایدن، آنتونی بلینکن، در نشست سنا اعتراف کرد: «تهران هر کاری برای خنثی‌سازی تحریم‌ها انجام داد و موفق شد.»
ایران با شبکه‌ای پیچیده از سازوکار‌های مالی غیرسنتی، تحریم‌ها را به چالشی برای معماران سیاست خارجی آمریکا تبدیل کرده است.
شکست تحریم‌ها علیه ایران را می‌توان نتیجه تخصص این کشور در ایجاد و گسترش شبکه‌های تجاری پیچیده، به‌ویژه در منطقه خلیج‌فارس، دانست.
ایران با بهره‌گیری از مسیرهای غیررسمی، شرکت‌های واسطه و سازوکارهای مالی جایگزین، توانسته بخش قابل توجهی از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها را دور بزند. 
معمار تحریم‌های آمریکا علیه ایران، ریچارد نفیو با اشاره به این واقعیت می‌گوید: ما به بانک‌ها گفتیم یا با ایران تجارت کنید یا با آمریکا. آن‌ها آمریکا را انتخاب کردند. اما حالا ایران خریداران جدیدی یافته که حاضرند قواعد ما را نادیده بگیرند.
تحریم‌های نفتی آمریکا علیه ایران که روزی «سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ تمدن بشر» خوانده می‌شد، اکنون به نمادی از کاهش هژمونی مالی آمریکا تبدیل شده است. همان‌گونه که آنتونی بلینکن اعتراف کرد، ایران نه تنها تحریم‌ها را خنثی کرده، بلکه با درآمد ۸۰ میلیارد دلاری از فروش نفت، بودجه لازم برای تقویت نفوذ منطقه‌ای خود را تامین کرده است.
 اقدامات فعالانه برای مقابله با فشار حداکثری
«اندیشکده اقتصاد مقاومتی» هم در گزارش کارشناسی جدید خود، ضمن تبیین اقدامات طرف آمریکایی و آثار آن‌، به تشریح اقدامات فعالانه قابل پیگیری از سوی ایران در مواجهه با کارزار فشار حداکثری آمریکا پرداخته است.
در خلاصه این گزارش آمده است: آمریکا بنا دارد با استفاده از اهرم کارزار فشار حداکثری، در زمان مذاکرات امتیازات متعددی از ایران دریافت کند تا هدف بلندمدت خود را محقق نماید و در صورت عدم کسب نتیجه مدنظر از مذاکرات، اقدامات پیش‌بینی شده را در جهت ضربه زدن به اقتصاد ایران عملیاتی کند.
در چنین شرایطی، ضروری است ایران نیز به صورت فعالانه، اقداماتی را با هدف «رفع نقاط آسیب‌پذیر و ایجاد مزیت‌های قابل اتکا» و «بی‌اثر کردن تهدیدات طرف مقابل و تبدیل آن به فرصت» طراحی و هرچه سریع‌تر در دستور کار قرار دهد تا در صورت استمرار مذاکرات، امکان کسب نتایج بهتر از آن فراهم باشد و در صورت توقف مذاکرات، اقتصاد ایران تحت تاثیر قرار نگیرد و رشد و پیشرفت آن متوقف نشود.
 شراکت ضربتی ایران و چین 
علیه آمریکا و اسرائیل
در این بین همکاری‌های ایران و چین در دوران تحولات ژئوپلیتیکی اخیر به سمت تعمیق بیشتری سوق یافته و این دو کشور با استفاده از کشورهای واسطه‌ای مانند پاکستان و افغانستان، در پی تقویت روابط اقتصادی و تجاری خود هستند که می‌تواند به عنوان سلاحی مؤثر در برابر یکجانبه‌گرایی غربی عمل کند.
همکاری‌های اقتصادی میان ایران و چین به طور قابل‌توجهی در حال گسترش است. این تلاش‌ها می‌تواند به ایجاد یک اتحاد اقتصادی قوی‌تر منجر شود که به نفع هر دو کشور و به عنوان سلاحی در برابر فشارهای غربی عمل کند.
ایران و چین در سال‌های اخیر روابط اقتصادی خود را در حوزه‌های مختلفی از جمله انرژی، زیرساخت‌ها، تجارت و فناوری تقویت کرده‌اند. تغییرات در سیاست‌های بین‌المللی به ویژه پس از تحولات اخیر و تنش‌های تجاری، زمینه را برای تقویت این روابط فراهم کرده است که در قالب پروژه‌های مشترک با منافع دوجانبه در حال پیگیری هستند.
یکی از کلیدی‌ترین پروژه‌ها، اتصال چین به غرب آسیا از طریق ایران با استفاده از کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) و جاده واخان در افغانستان است. این دو مسیر می‌توانند به عنوان محورهای همکاری بین ایران و چین عمل کنند و به تسهیل تبادلات تجاری کمک کنند.
به اعتقاد کارشناسان، بندر چابهار هم می‌تواند به عنوان مکملی مؤثر برای بندر گوادر عمل کند و گزینه‌ای مطلوب برای چین باشد. 
از سوی دیگر، جاده واخان در افغانستان (مرز باریک و مشترک میان چین و افغانستان) نیز به عنوان یک مسیر استراتژیک مطرح شده است. این جاده، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، امکان دسترسی چین به بازارهای آسیای میانه و غرب آسیا را فراهم می‌کند و به تازگی توجه بیشتری را جلب کرده است.