زنگ مجازی- جنگ ترکیبی
القای بحران مصنوعی برای تسلیم شدن در جنگ
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
گرچه سالهاست که صحبت از جنگ نرم و مدت کوتاهی از انواع جنگهای ترکیبی و شناختی در میان است و در این خصوص به طور فزایندهای مطالب مختلف منتشر و از زوایای گوناگون به آنها پرداخته شده است؛ اما! ما هم به تشخیص ضرورت، بیش از یک سال است که با توجه به تحولات اجتماعی و فعالیتهای رسانهای- ماهوارهای و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، به طور مفصل علاوهبر جریانشناسیهای فضای مجازی به ماهیت انواع جنگ ترکیبی و شناختی در این ستون پرداختیم. حالا که جنگ سخت با وحشیگری رژیم صهیونیستی و آمریکا به وقوع پیوسته است، این مدت شاهد به وقوع پیوستن انواع عملیاتهای ترکیبی و در فضای مجازی ناظر بر عملیاتهای روانی بودهایم که جملگی سعی دارند تا با ایجاد «بحرانهای مصنوعی» و با تحت تأثیر قرار دادن «ادراک جمعی» اراده ملت ایران را به حفظ داشتههای خود سست کنند تا تسلیم شوند.
ملتها و دولتها در طی قرون متمادی به دنبال راه و روشی برای اجتناب، خنثی کردن، جلوگیری و مقابله با قدرتهای مهاجم و قوی با تکیه بر نقاط قوت خود و آگاهی از نقاط آسیبپذیر دشمن بودهاند. در فلسفه نظامی دولتها، از دیرباز، ارتشها براساس تهدیدها، موجودیت و سازماندهی مییابند و حتی تحول و دگرگونی پیدا میکنند.
نکته حایز اهمیت این است که چنین تحول و تغییری اگر با پیشبینی و تمهیدات لازم و مناسب صورت پذیرد، میتواند تهدید پیش آمده را به فرصت تبدیل کند و این فرصت همان شکلگیری نوع خاصی از نیروهای نظامی است که برای بقا و پایداری نیازمند سازماندهی معقولانه، انعطافپذیر و هوشمندانه در برابر هر تهدیدی از جمله تهدیدهای عملیات روانی در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی خواهد بود.
ماهیتشناسی جنگ و بررسی وقوع پدیدهها در جنگ براساس اصل «علت و معلول» (برای هر معلول، علت یا علتهایی آشکار، قابل تفسیر و درک وجود دارد) امری است که باید از سه جنبه نظری، تاریخی (زمانی) و تجربی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
تقویت این نوع از فرآیند تحلیل و قدرت، پیشبینی را نزد هر فرد- بهویژه کسانی که در بستر رسانه چه به عنوان مخاطب و کاربر و چه به عنوان تولیدکننده محتوا و بیشتر در نزد فرماندهان نظامی- با آشکارسازی وقوع پدیدههای پیچیده در جنگهای با فضای عدم تقارن افزایش میدهد.
در لحظهای که این سطور به نگارش در میآید؛ رژیم صهیونیستی ساختمان شیشهای سازمان صداوسیما و استودیوی پخش خبر را مورد اثابت قرار داد و مجری برنامه «خانم سحر امامی» در حالی که به طور زنده با مردم صحبت میکرد در معرض خطر جدی قرار گرفت ولی بلافاصله در صحنه حضور مجدد پیدا کرد و با رشادت و شجاعت و صلابت به ادامه برنامه پرداخت که این بازگشت او و اقدام جسورانهای که داشت نشان از عمق آگاهی او به همان «علت» و «معلول» ماهیت جنگ بود؛ در آن لحظه دشمن میخواست او را در مقابل چشم تمام مخاطبین شهید کند و روحیه جمعی را تحت تأثیر قرار بدهد؛ اما از آنجایی که ایشان به مدد الهی به صحنه بازگشت تمام معادلات پیشبینی شده رژیم صهیونیستی را- به واقعه همان چیزی که بیان داشت و درخصوص حق و حقیقت صحبت میکرد معکوس ساخت و تبدیل به قهرمانی شد که دقیقاً در این روزها- با وجود سایر قهرمانها- به آن نیاز داشتیم؛ چراکه این قهرمان به طور زنده و آشکار مقابل دوربین و به صورت واقعی جلوهگر شد و تمام علتها و معلولها به طور تجمیعی به نمایش در آمدند.
اگر مقایسهای خیلی ساده و حتی بدون تحلیل از این واقعه که در استودیوی شبکه خبر به وقوع پیوست را با نوع عملکرد خبرنگار وطنفروش شبکهای خودفروختهای چون «اینترنشنال» بسنجیم؛ خواهیم دید که درک دقیق از موقعیت توسط سحر امامی چه آثار روحی و روانی در جامعه به وجود آورد و او چگونه توانست به اندازه حتی بیش از چندین عملیات نظامی بزرگ موفق نقش ایفا کند.
مدل رفتار جنگ نظامی و جنگ روانی رژیم صهیونیستی چندین سال است که یک مدل ثابت و معین است و بهنگام ایجاد جنگ نظامی در فضای جنگ از تمام قیود اخلاقی و انسانی عبور و حتی به نیروهای امدادی و بیمارستانها و غیرنظامیان نیز حمله میکند و در شبکههای اجتماعی سعی میکند خود را با چهرهای مظلوم تطهیر بکند.
الگوی ساختن «سرزمین سوخته» که آن را رژیم صهیونیستی از غزه شروع کرد و در لبنان نیز انجام داد؛ الگویی است که او حالا تلاش دارد- بدون آنکه توجه به این داشته باشد که ایران تفاوتهای بسیار فاحش و گسترده و زیادی با سایرین دارد با تمام وجوه آن را برای ایران نیز بهکار بگیرد. رژیم صهیونیستی همراه با عملیاتهای روانی متعدد در انواع رسانه، تلاش میکند؛ تا هیچگونه امکان و قدرت و اختیاری- با ایجاد ویرانیهای بیقیدوشرط که بار میآورد- برای ایران باقی نماند.
در چنین شرایطی وجود قهرمان یک امر الزامی است که مورد پذیرش همگانی قرار بگیرد و این بار دست خدا از سازمان صداوسیما برآمد که «سحر امامی» در طی چند ثانیه لقب «شیرزن» ایرانی به خود گرفت و در آنی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به تسخیر بازگویی رشادت او در آمد تا نقشه عملیات روانی صهیونیستها نهتنها خنثی، بلکه علیه خودشان بهکار گرفته شود.
حقیقت این است که وقوع جنگهای بزرگ قبل از هر عامل اثرگذار دیگری، در فضای تصادم قدرتها و جابهجایی تمدنها شکل میگیرد. تحلیل عمیق روند شکلگیری جنگهای بزرگ نشان میدهد که هر قدرت نوظهوری همانند، ایران با جنگهای بزرگ پا به عرصه میگذارد که این تصادم در دوره کنونی باز هم به طرق مختلف در حال شکلگیری است و جنگ امروز نهتنها جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی است؛ بلکه جنگی در حوزه تثبیت جایگاه قدرت در قلمرو نظامهای آینده است؛ نقش و موقعیت جغرافیایی ایران بسیار تأثیرگذار بر قلمروها و نظامهای آینده است.
قدرت و جنگ در یک شاهراه در حرکتند. حقیقت این است که قدرت در ذات خود به دنبال تحمیل شرایطی بر رقیب برای تغییر سیاستها و هماهنگ کردن آنها با اهداف مورد نظر است. این موضوع به سادگی سبب بروز جنگ در جوامع مقاوم با هدف اعمال قدرت برای تغییر موازنه قوا است که ایران در این زمینه سوابق بسیار طولانی دارد و این بخشی از ماهیت و هویت وجودی ایران است که همواره به عنوان یک کشور مقاوم شناخته میشود و امروز اگر ایران رهبر جبهه مقاومت است به دلیل ویژگیهای ذاتی است که در ایران موجود بوده؛ اما رژیم صهیونیستی بر آمده از یک تفکر برساخته است که حتی خودشان نیز بر دوام و قوام آن اعتقاد ندارند و از روی همین باور بر زوال خود، در همه جنگها هیچگونه ملاحظه اخلاقی ندارند و هرگونه اقدامی را مرتکب میشوند.
جان جوزف مرشایمر صاحب کتاب «قدرتها چگونه فکر میکنند» میگوید: «قدرتهای بزرگ بندرت از نحوه توزیع قدرت راضی هستند و همواره در پی یافتن فرصتهایی برای تغییر نحوه توزیع قدرت جهانی به نفع خود میباشند» که بر همین اساس با توجه به شکلگیری چندجانبهنگری در دنیا و خروج از دوره تکقطبی آمریکا، میتوان گفت؛ آمریکا از هر ابزار ممکن برای بقای قدرت خود در جهان استفاده میکند و رژیم صهیونیستی بزرگترین بازو و وسیله قدرت او در منطقه غرب آسیا است تا به وسیله او از ایجاد قدرتی چون ایران جلوگیری کند؛ اما شاخصهای شکلگیری قدرت در جهان پیشرو برای ایران نوک پیکان نشانگر را رو به بالا نشان میدهد که تنها کافی است در نوع جنگ ترکیبی سیاستهای درست و دقیق و آینده پژوهانه اتخاذ گردد.
ایجاد بحرانهای مصنوعی (ازجمله القای قحطی، آب، انرژی، برق، خلأ مدیریت و فرماندهی، رعب و وحشت و...) در این چند روز از جنگ ایران با رژیم صهیونیستی که حمایت تام جهان غرب را پشتسر خود دارد؛ بسیار موثرتر از جنگ نظامی است که با ادوات و تجهیزات صورت میگیرد و بحرانهای ایجاد شده در دل جنگ، چه به صورت فیزیکی و چه به صورت مجازی، جملگی به منظور تأثیر بر اراده مقاومت مردم ایران است که با این موضوع باید به صورت راهبردی و با مصادیق مجزا و تفکیکشده نسبت بههم روبهرو شد.