سینمـا و روایت فتح ۱۲روزه
آرش فهیم
آتشبس و پایان رد و بدل شدن آتش در میدان جنگ، آغاز نبردی دیگر در حوزه ثبت و بازنمایی کشمکشهاست که از آن به عنوان جنگ روایتها یاد میشود.
فتح و قدرت در جنگ، تا به آثار هنری و محصولات فرهنگی و تولیدات رسانهای راه پیدا نکند، به خاطره جمعی و دغدغه مشترک یک ملت و آگاهی جهانیان از برحق بودن ملت مظلوم و فاتح تبدیل نمیشود. به همین دلیل هم سینما و تلویزیون در کشورهایی که مدتی درگیر یک جنگ بودند، حتی با گذشت دهها سال از آن، هنوز هم درباره آن جنگ، فیلم و سریال میسازند. هم از اینرو در چنین برههای، سینمای ملی ما، به عنوان آیینه روح جمعی جامعه، درقبال مقاومت مقدس ملت ایران مقابل تهاجم رژیم صهیونیستی رسالتی تاریخی برعهده دارد تا روایتگر صادق و عمیق این فتح مبین باشد. این ۱۲ روز، ابعاد و لایههای متنوع و گوناگونی دارد و درباره موضوعات رنگارنگی میتوان آثار سینمایی و سریالهای مختلفی خلق کرد.
نکته مهم، حضور هنرمندان تراز اول و فیلمسازان قوی در این پیکار نرم در دوران پساجنگ سخت است.
هالیوود، صنعت سینمای آمریکا، درسهای فراوانی برای ما دارد. در آنجا، وقتی صحبت از ساخت فیلمهای ملی و راهبردی میشود، قدرتمندترین و خلاقترین کارگردانان پای کار میآیند. آنها با بهرهگیری از استعدادهای بیبدیل خود، داستانهایی میآفرینند که نهتنها مخاطب را مسحور میکند، بلکه پیامهای استراتژیک و ملی را نیز به ظریفترین و مؤثرترین شکل ممکن منتقل میسازد. این رویکرد، الگویی کارآمد برای سینمای ماست تا در بازنمایی درخشش مردم ایران در جنگ ۱۲روزه، از حرفهایترین و برجستهترین فیلمسازان خود بهره گیرد. به یاد آورید آمریکا برای ساخت فیلم در ستایش و تطهیر اوپنهایمر، سازنده بمب اتم در آن دیار، از پُرآوازهترین کارگردان این زمانه هالیوود یعنی کریستوفر نولان استفاده کرد. دریغ است ما برای روایت از جانگذشتگی دانشمندان شهید و کار پاک آنها، همه قوت و قدرت سینمایمان را پای کار نیاوریم.
زمان آن فرا رسیده که فیلمسازان حرفهای و توانمند ما، فارغ از هرگونه نگاه فرمایشی و محدودیتهای بیمورد، با آزادی عمل کامل به میدان بیایند. هر فیلمساز باید از نگاه و مطابق سلیقه و سبک هنری خود، ابعاد مختلف این جنگ تحمیلی و مقاومت مقدس را به تصویر بکشد. این تنوع در روایت و زاویه دید، موجب غنای آثار و عمق بخشیدن به درک از این رویداد تاریخی خواهد شد.
برای مثال، ابراهیم حاتمیکیا که سالهاست تبحر خود را در زمینه اکشن جنگی و به تصویر کشیدن نبردهای میدانی به اثبات رسانده است، میتواند با تسلط بینظیر خود، روایتی نفسگیر از شکار هواپیماهای متجاوز F-35 اسرائیلی ارائه دهد. این دستاورد بزرگ نظامی، پتانسیل بالایی برای خلق صحنههای حماسی و نفسگیر دارد که تنها از عهده کارگردانی چون حاتمیکیا برمیآید.
حتی اصغر فرهادی، با سبک خاص خودش در پرداختن به لایههای پنهان درونی آدمها و تحولات درونی شخصیتها، میتواند به تحول آدمها در کوران این جنگ بپردازد. هنگامهای در گرفت که حتی خیلی از بانوان مخالف حجاب اسلامی هم از موشکباران اسرائیل غاصب و حماسهآفرینی سربازان اسلام شور و شوق مییافتند وبرخی برای اولینبار در تجمعات انقلابی و نماز جمعه رفتند. مگر میتوان مادر داغداری را نادیده گرفت که در خاکسپاری فرزندش برای رژیم صهیونی رجز میخواند و میگفت فرزندش را برای چنین روزی بار آورده بود!
مجید مجیدی، احمدرضا درویش، سید رضا میرکریمی و... میتوانند تأثیرات روانی و اجتماعی جنگ را بر افراد و خانوادهها به تصویر بکشند و نشان دهند که چگونه بحران، بستری برای بروز فضائل انسانی و همبستگی ملی میشود. روایتهایی از این دست، عمق انسانی ماجرا را به مخاطب میشناساند و از تکبعدی شدن روایت جنگ جلوگیری میکند. معمای جاسوسها و مقابله نیروهای ضدتروریستی و سربازان گمنام با نفوذیهای موذی هم سوژه خوبی برای قسمت «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان است.
سینمای ملی ما نباید صرفاً به نمایش حماسه و پیروزی بسنده کند؛ بلکه باید با شجاعت و صداقت، به ابعاد انسانی، روانی و اجتماعی جنگ نیز بپردازد. کشتار بیرحمانه غیرنظامیان و مظلومیت کودکان، حقیقتی تلخ است که نباید از آثار هنری حذف شود. ثبت این بخش از واقعیت، نهتنها از منظر اخلاقی حائز اهمیت است، بلکه مانع از تحریف و فراموشی تاریخی میشود.
در کنار این، نمایش توانمندی ایران در دفاع از خود و به شکست کشاندن ارتش متجاوز اسرائیل، نمادی از اراده، همبستگی و مقاومت ملی است که باید به برجستهترین شکل ممکن در آثار هنری ما جلوهگر شود. این پیروزی، تنها یک دستاورد نظامی نیست؛ بلکه بازتابی از خودباوری و ایمان راسخ ملتی است که در برابر قابربران ایستادگی کرد.
در نهایت، هنرمندان ایران در این بزنگاه حساس تاریخی، نقشی بیبدیل در روایتگری و ثبت حافظه تاریخی ایفا میکنند. آنها با قلم و دوربین خود، باید جریان اصیل و پایداری از روایت فتح، مقاومت و واقعیتهای جنگ ایجاد کنند. این آثار نهتنها تاریخ را حفظ خواهند کرد، بلکه پیامآور صلح، مقاومت و عدالت برای نسلهای آینده خواهند بود.