کد خبر: ۳۱۳۵۱۲
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۵
نگاهی به فیلم «کارآموز» و سریال مستند «ترامپ: رؤیای آمریکایی»

قماربـاز فاســدی که رئیس‌جمهــور شـد!

 
 
 
فاطمه قاسم‌آبادی
در کشوری مانند آمریکا، رسانه‌ها و تأثیرشان بر افکار عمومی، از گذشته تا به حال، به‌ طور مستقیم سیاست و قدرت را تحت تأثیر قرار داده است. بنا‌براین مسئله در صدر اخبار بودن و سرگرم کردن مردم، به‌شدت روی موفقیت یک شخص در عرصه‌های مختلف تأثیر دارد. این لزوم خبرساز بودن گاه متضاد با اخلاقیات رایج عوام است ولی باز‌هم به قول معروف، خبر بد بهتر از گمنامی و بی‌خبری است.
برای ما مخاطبین شرقی که هنوز هم با وجود فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی و کمرنگ شدن برخی حریم‌ها نسبت به گذشته همچنان به حریم شخصی اعتقاد داریم، شاید دیوانه بازی‌های سیاستمداران و سلبریتی‌های آمریکایی مانند ترامپ، عجیب به نظر برسد ولی واقعیت این است که این سبک صحبت‌های بی‌سر و ته و تهدیدها و عقب‌نشینی از آن، سبک رایج و معمول در آمریکا است و حالا ما هم به خاطر درگیری مستقیم در حال تجربه‌اش هستیم.
واقعیت این است که شخصی چون ترامپ که حالا توانسته برای بار دوم رئیس‌جمهور آمریکا بشود، از مدت‌ها قبل خبرساز بودن را در زندگی تجاری خود وارد کرده بود و در زمان مناسب از آن برای ورود به سیاست، استفاده کرد. 
مستند سریالی «ترامپ: رؤیای آمریکایی» و فیلم «کار آموز» زندگی‌نامه‌هایی از این تاجر هستند که از زمان شروع کارش در دهه 70 میلادی، زندگی او را بررسی می‌کنند و سعی دارند شناخت بهتری از ترامپ، به مخاطبین‌شان بدهند. 
مستند سریالی را «کالین تیمی» در سال 2017، درست بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ساخته است و فیلم کارآموز را «علی عباسی» در سال 2024 کارگردانی کرده است که به نوعی تبلیغی بود برای ترامپ، در انتخابات دوره جدید آمریکا.
قماربازی که رئیس‌جمهور شد
در مستند چهار قسمتی انگلیسی در مورد ترامپ، مخاطبین از همان ابتدا می‌بینند که سؤالاتی در مورد ترامپ مطرح می‌شود، مانند «او واقعاً چه کسی است؟» یا «‌ترامپ چطور رئیس‌جمهور شد؟» بعد مستند شروع می‌کند از ابتدای فعالیت‌های ترامپ در دهه 70 میلادی و کاوش در زندگی تجاری، شخصی و صد‌البته رسانه‌ای او.
در فیلم «کارآموز» اما مخاطبین هیچ‌ وجه جدیدی از زندگی ترامپ را نمی‌بینند که قبلاً گفته نشده باشد. تنها وجه قابل توجه فیلم روی روابط ترامپ با وکیلش است که مشکلات او را با استفاده از راه‌های غیر اخلاقی برطرف می‌کند.
در هر دو ساخته مخاطبین می‌بینند که تأثیر رسانه‌ها در مسیر رئیس‌جمهور شدن ترامپ به عنوان یک قمارباز سرمایه‌دار، تا چه حد مهم بوده‌اند و به او در این راه کمک کرده‌اند.
وکیل فاسد و قوانین آشنایش
در مستند ترامپ، زمانی که مجری معروف آن دوران «رونا بارت» از دونالد ترامپ جوان در مورد چگونه ثروتمند شدن سؤال می‌پرسد، ترامپ به دادن جواب‌های بی‌سر و ته روانشناسی زرد مانند «خواستم و با اراده‌ام به دست آوردم» قناعت می‌کند اما در این بین هیچ اشاره‌ای نمی‌کند که وجود وکیل یهودی فاسدی به نام «روی کوهن» تا چه حد به او در این «خواستم و با اراده‌ام به دست آوردم» کمک کرد!
«روی کوهن» یکی از بدنام‌ترین وکلای آمریکایی بود که از سال 73 با کمک به ترامپ و مشاوره‌هایش، او را ابتدا از ورشکستگی نجات می‌دهد و بعد در رشد او نقش قابل توجهی ایفا می‌کند.
مهم‌ترین شگرد این وکیل فاسد به رسم قدیمی یهودیان، گرفتن نقطه‌ضعف از دوست و دشمن برای استفاده از آن به وقت نیاز بود. 
این نقطه‌ضعف‌ها می‌توانست اطلاع از رشوه‌خواری فرد مورد نظر باشد یا فسادهای جنسی و... در هر صورت ترامپ همیشه عنوان می‌کرد که هر زمان کسی تهدیدش می‌کرد یا احساس می‌کرد جلوی پیشرفتش ایستاده است، به «روی کوهن» مراجعه می‌کرد تا به اصطلاح دخل شخص مورد نظر را بیاورد و همین ماجرا باعث شد تا ترامپ از مهلکه‌های بی‌شماری به کمک روی، نجات پیدا کند.
در فیلم «کارآموز» بر‌خلاف مستند ترامپ، به روابط بین کوهن و ترامپ بیشتر پرداخته می‌شود. مخاطبین در این فیلم می‌بینند که سه قانون کوهن با عنوان «مدام به طرف مقابلت حمله کن»، «‌اگر گیر افتادی همه چیز را انکار کن» و «حتی در بدترین شرایط ادعای پیروزی کن» چنان تأثیری روی ترامپ می‌گذارد که بقیه عمرش را با همین قوانین زندگی می‌کند.
در «کارآموز» می‌بینیم که سرنوشت کوهن به رسوایی و ابطال پروانه وکالت رسید و چند ماه بعد از این اتفاق، او از بیماری ایدز که به دلیل همجنس‌گرایی به آن مبتلا شده بود مرد، ولی جالب است که تا امروز ترامپ به میراث این وکیل فاسد و منحرف وفادار مانده است و همین حالا و در موضوع مذاکرات با ایران هم دقیقاً از سه قانون او استفاده می‌کند.
زندگی پرحاشیه و رسانه‌ای 
در مستند ترامپ، مخاطبین می‌بینند که زندگی رئیس‌جمهور آمریکا، دقیقاً از همان دوران جوانی و با شروع موفقیت‌هایش در رسانه‌ها منعکس شد و او خودش هم از همان زمان به‌شدت سعی می‌کرد رابطه‌اش را با رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران گسترش بدهد و به قولی جایی برای خبرهای خودش در روزنامه‌ها و مجلات پیدا کند. 
به خاطر همین هم از همان دهه 70 میلادی، این پسر فعال در اجاره املاک خانوادگی، تبدیل شد به یک تاجر پر‌سر و صدا که مدام به سیاستمداران حمله می‌کند و آن‌ها را زیر سؤال می‌برد. حالا این به قول معروف گیردادن‌ها می‌توانست به شهردار نیویورک باشد به خاطر کم‌کاری‌هایش، یا به باراک اوباما برای نشان دادن گواهی تولدش در آمریکا! در نهایت همه این حمله‌ها یک هدف داشتند و آن هم بیشتر دیده شدن بود، که ترامپ به آن رسید.
طبق روایت مستند، این دیده شدن از زمانی شدت گرفت که اخبار گرفتن 40 سال معافیت مالیاتی، در کشوری که مالیات دادن در آن از نان شب واجب‌تر است، در رسانه‌ها پخش شد و از ترامپ شخصیتی افسانه‌ای ساخت که روابط بسیار زیادی دارد و می‌تواند به کمک آن‌ها، از مهم‌ترین اصل که مالیات دادن است هم معاف شود.
در مستند ترامپ، مخاطبین می‌بینند که اطرافیان ترامپ برای او تا زمانی که در جهت رسیدن به منافعش هستند، اهمیت دارند و اگر این وسط کمی احساس صمیمیت کنند، کارشان تمام می‌شود. 
«نیکی‌هاسکل» که از نزدیکان و دوستان خانوادگی ترامپ بود، در مستند ترامپ عنوان می‌کند، همسر اول ترامپ یا «ایوانا زلینکوا» در تمام مدت زندگی مشترکشان برای رشد و تبدیل هتل معروف ترامپ «کامودور» زحمت کشید یا به قول نیکی‌ هاسکل مثل سگ شبانه‌روز کار کرد و وفادارانه به او خدمت کرد ولی زمانی که ایوانا احساس کرد هم‌شأن و رتبه ترامپ است، توسط او کنار گذاشته شد.
جالب است که همین همسر اول، سال‌ها بعد از طلاقش وقتی از دنیا رفت، توسط ترامپ در زمین گلف باشگاه ملی گلف ترامپ در بدمینستر نیوجرسی، دفن شد تا با استفاده از قوانین در مورد محل دفن مردگان، فشارهای مالیاتی از روی این مکان برداشته شود و از این نظر می‌توان گفت، ترامپ حتی از جنازه همسر اولش هم به نفع اهدافش استفاده کرد.
افشاگری از گذشته تاکنون 
در مستند ترامپ و همچنین در فیلم کارآموز، می‌بینیم که اشارات واضحی در مورد فساد اخلاقی ترامپ عنوان می‌شود و در جایی یکی از روزنامه‌نگاران به نام «لیز اسمیت» می‌گوید: 
«در آمریکا روزنامه باید تیترهای جذاب داشته باشد تا بفروشد و این یک اصل واجب است، به خاطر همین هم وقتی پرونده ترامپ را به من پیشنهاد دادند، قبول کردم و بعدش تمام دنیا از این اخبار منفجر شد و مدت‌ها اخبار این خیانت‌ها و جدایی آن‌ها، در رسانه‌ها انعکاس داشت.»
جالب است که در آمریکا خبرساز بودن و مهم‌تر از آن سرگرم‌کننده بودن به قدری مهم است که همه ابعاد زندگی مردم را پوشش می‌دهد. به خاطر همین هم اهمیتی ندارد آن خبر سرگرم‌کننده، در مورد یک قاتل زنجیره‌ای بی‌رحم باشد یا یک تاجر فاسد، همین‌که بتواند مردم را سرگرم کند و برای‌شان جذاب باشد کافی است تا مطبوعات به آن پوشش خبری بدهند.
تقریباً از سال 2017 و با شروع جنبش «من هم» تمام دنیا درگیر افشاگری‌های آزارگران جنسی شد ولی این مسئله در آمریکا از مدت‌ها قبل وجود داشت، تنها نامش من هم نبود!
مطبوعات آمریکا در مورد خوش‌گذرانی‌ها و فساد جنسی افراد مشهور در رسانه‌ها هر چند وقت یک‌بار مطالبی کار می‌کرد، منتها رویکرد این مطالب طوری نبود که کشاندن به دادگاه یا پاسخگویی در بین باشد ولی بعد از سال 2017‌، تعداد محدودی دادگاه در مورد عده‌ای از دانه‌درشت‌ها برگزار شد و تعدادی محکوم شدند ولی این اتفاق در مورد همه آزارگران نیفتاد.
چندی قبل به خاطر بالا گرفتن اختلاف بین ایلان ماسک و ترامپ، ماسک ادعا کرد ترامپ در دهه 90میلادی، روابط تنگاتنگی با جفری اپستین داشته است. 
جفری اپستین، سرمایه‌دار آمریکایی بود که به دلیل اتهامات سنگین سوءاستفاده جنسی و اداره شبکه‌ای برای بهره‌کشی جنسی از افراد زیر سن قانونی بدنام بود، او روابطی با چهره‌های سرشناس، از جمله ترامپ داشت. 
اپستین در سال 2019 در زندان خودکشی کرد ولی فهرست مهمان‌های جزیره‌اش، هنوز هم جزو اخبار داغ رسانه‌ها است. 
صرف‌نظر از درست یا غلط بودن این اخبار در حال حاضر، مخصوصاً در آمریکا با توجه به پرداخت زیاد رسانه‌ها به رسوایی‌های جنسی افراد مشهور، دیگر در یک فهرست جدید فحشا بودن، بدنامی خاصی به حساب نمی‌آید، به خاطر همین هم افرادی مانند ترامپ در چنین مواردی، نگرانی خاصی از اخبار این‌چنینی ندارند، مخصوصاً که تا زمانی که سیستم پشت آن‌ها باشد، هیچ اخباری چه واقعی و چه دروغ، نمی‌تواند کسی را زمینگیر کند و فعلاً سیستم تمام قد پشت ترامپ ایستاده است و حتی ایلان ماسک، ثروتمند‌ترین مرد آمریکا را مجبور به عذرخواهی از او کرده است. 
جوگیری کارگردان کارآموز!
فیلم کارآموز نسبت به مستند چهار قسمتی انگلیسی در مورد ترامپ، هیچ حرف جدیدی برای انتقال به مخاطبینش ندارد و تنها روی وجوه شخصیتی مانند فساد اخلاقی و تلاش برای به هر قیمتی پیروز شدن ترامپ، دست گذاشته است.به خاطر همین هم نمرات این فیلم، چه از نظر منتقدین و چه مخاطبین، بسیار پایین است. البته چند وقت بعد از اکران جهانی فیلم کارآموز، این فیلم به خاطر حواشی و رسوایی جنسی کارگردانش که قبلا فیلم موهن «عنکبوت مقدس» را ساخته بود، خبرساز شد.
علی عباسی که کارگردانی ایرانی با تابعیت سوئدی است، بعد از ساخت فیلم عنکبوت مقدس و خبرسازی‌هایش به خاطر پوشیدن لباس و‌گریم عجیبش در جشنواره کن و دلقک‌بازی‌هایی از این قبیل، موفق شد نظر مدیر برنامه‌های آمریکایی را به خود جلب کند و سرانجام پروژه ساخت فیلم کارآموز به او رسید.
طبق اخباری که در رسانه‌ها منعکس شد، این کارگردان دو تابعیتی، در مهمانی که گلدن‌گلوب برای فیلم‌های حاضر در این مراسم برگزار کرده بود، با حرکتی زشت و بی‌شرمانه در مقابل یکی از بازیگران مرد، به آزار جنسی متهم شد. 
بعد از پخش این خبر، عباسی هم به رسم دیگر متهمان آزار جنسی در آمریکا، ابتدا سکوت کرد و وقتی دید هیچ راه فراری ندارد، چند هفته بعد واکنش نشان داد و گفت: «... حرکت بیش از حد صمیمانه‌ای انجام دادم ولی قصدم شوخی بود!... بعدش خیلی سریع متوجه شدم که نباید آن کار را انجام می‌دادم و بلافاصله از او عذرخواهی کردم.»
البته این توضیحات نتوانست تأثیر مثبتی بر این رسوایی بگذارد و باعث شد تا شرکت‌های آمریکایی که مدیریت برنامه‌های عباسی را بر عهده داشتند، با او قطع همکاری کنند و فیلم کارآموز، به نوعی آخرین همکاری این کارگردان جَوگیر، با مدیران برنامه‌های آمریکایی‌اش شد.