شوراهای پروانه ساخت و نمایش مشورتی بودند/حکایت سینماتوگراف 2
سعید مستغاثی
مورد دیگری که بایستی قبل از پرداختن به اصل ماجرا متذکر گردید، اشاره به ماهیت مشورتی این شوراها مانند بسیاری از دیگر شوراهای مشابه در نهادها و مؤسسات فرهنگی و هنری دیگر بود.
بنابر تصریح آییننامههای نظارت بر نمایش و نظارت بر ساخت، شوراهای مربوطه در واقع تنها یک شورای مشورتی بوده و تصمیمگیرنده اصلی، مدیران سازمان سینمایی اعم از مدیر اداره نظارت بر تولید و فیلمسازی و مدیرکل اداره نظارت بر نمایش و همچنین معاون اداره نظارت و ارزشیابی و رئیس سازمان سینمایی و بالاخره شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و هستند.
اگرچه این مدیران، اغلب نتیجه کارهای خود را به گردن اعضای این شوراها انداختهاند تا خود را خلاص نمایند ولی حتی بنا به تجارب واقعشده و آنچه اینک به طور مستند در کارنامه شورا و سازمان سینمایی حداقل در این 3 سال ثبت گردیده، این نکته مشورتی بودن شوراهای یادشده را اثبات مینماید.
البته بنده این تجربه را در 2 سال حضور در شورای صدور مجوز فیلم و سریال داستانی شبکه دو سیما و 2 سال شورای تولید متن حوزه هنری و همچنین یک سال شورای صدور پروانه نمایش خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم داشتم و اصلاً این شوخی بین اعضای شورا باب شده بود که مدیران منتظرند تا ببینند چه اثری در این شوراها رد میشود که با ساخت و پخش آن موافقت کنند و چه اثری مورد قبول واقع شده که با تولید و نمایش آن مخالفت نمایند!
زیرا موارد متعددی اتفاق میافتاد که فیلم یا فیلمنامهای به طور کامل توسط اغلب اعضای شورا رد شده اما در شبکه 2 در حال ساخت بود یا در نمایش خانگی توزیع شده و یا در دستور کار تولید حوزه هنری قرار گرفته بود!!
مصادیق مشورتی بودن این شوراها
اما برای اثبات مدعای خود در شوراهای صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش سازمان سینمایی دولت سیزدهم، ناگزیر به موارد ذیل اشاره میکنم:
فیلمنامه «مسیح، پسر مریم» به تهیهکنندگی سازمان اوج، دو بار توسط شورای پروانه ساخت رد شد اما با تصمیم مدیران سازمان سینمایی، پروانه ساخت دریافت کرد و وارد مرحله تولید گردید.
فیلم همین فیلمنامه به شورای صدور پروانه نمایش آمد و بازهم توسط اعضای شورا رد شد اما به شبکه خانگی رفت و به صورت سریالی به نام «دختران کوچه غم» با مدت زمان بیشتری پخش شد.
فیلمنامه «هتل» به اتفاق آراء به دلیل ابتذال توسط شورای پروانه ساخت رد شد اما با تصمیم رئیس سازمان سینمایی توسط مسعود اطیابی ساخته شد و به شورای پروانه نمایش آمد و مجوز نمایش عمومی هم گرفت.
طرفه آنکه این فیلم به دلیل همان ابتذال، مورد اعتراض برخی دلسوزان قرار گرفت و بنا به دستور شخص وزیر از پرده پایین آمد و بازهم اصلاحاتی بر آن اعمال گردید و مجدداً به روی پرده رفت.
فیلمنامه «عزیز» ساخته مجید توکلی به طور کامل توسط شورای پروانه ساخت رد شد ولی با تصمیم رئیس سازمان سینمایی ساخته و در شورای پروانه نمایش هم مجوز اکران دریافت نمود.
فیلمنامه «آبی روشن» از سازمان اوج، مورد اصلاحات بسیاری قرار گرفت، رئیس گروه فیلم و سریال سازمان اوج به شورا آمد و توضیحاتی داد، اکثریت شورا نپذیرفتند اما فیلمنامه پروانه ساخت گرفت و تولید شد.
فیلمنامه «خدای جنگ» به دلیل تحریف شخصیت شهید تهرانیمقدم، منوط به اصلاحات مورد نظر شورا از جمله اصلاح موارد تاریخی درباره شهید و یا جدا کردن روایت از هرآنچه به آن شهید وابسته است، گردید. هیچگاه فیلمنامه اصلاح شده به شورا نیامد و فیلم با مجوز مدیران سازمان سینمایی وارد مرحله تولید شد و با همان نسخه فیلمنامه که هرگز از سوی شورای پروانه ساخت مورد موافقت قرار نگرفت، ساخته و در جشنواره فیلم فجر هم نمایش داده شد.
فیلم «احمد» به دلیل تحریف شخصیت شهید احمد کاظمی در همان مراحل فیلمنامه مورد مخالفت اعضای شورا قرار گرفته بود اما همراه اصلاحاتی با تولید آن موافقت گردید. در فیلم تولید شده هیچیک از آن موارد اصلاحی انجام نپذیرفت و اغلب اعضای شورای پروانه نمایش صورتجلسه آن را امضاء نکردند و با فیلم مخالفت نمودند اما با تصمیم مدیران، فیلم مجوز اکران گرفت.
برای فیلمهایی مانند «چشم بادومی» هم همین اتفاق افتاد و علیرغم مخالفت شورا، فیلم مجوز تولید گرفت و در جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمد.
البته فیلمهای متعددی بدون موافقت شورای پروانه ساخت، تولید شدند و بدون نظر اکثریت اعضای شورای نمایش، در جشنواره فیلم فجر شرکت کردند. مثلا بیشتر فیلمهای جشنواره چهلودوم به دلیل نمایش پشت سرهم آنها از صبح تا نیمههای شب، توسط اکثریت اعضا دیده نشد و مانند «آسمان غرب»، تنها توسط بنده و یکی دیگر از اعضای شورا، آقا رضا شاکری (آن همه نصفه و نیمه) به نمایش درآمد و شخص بنده و آقا رضا به دلیل ضعف شدید ساختاری فیلم و توهین به شخصیت شهید شیرودی با آن مخالف بودیم ولی با تصمیم مدیران سازمان سینمایی، فیلم به جشنواره فیلم فجر رفت و بعد هم به اکران عمومی درآمد.
مورد دیگر درباره برخی فیلمهای اکران شده مانند «ابلق» بود که براساس صورتجلسه امضاء شده اعضای شورای پروانه نمایش، اکران فیلم منوط به اصلاحاتی بود که سازندگان فیلم بدون اعمال آن اصلاحات، فیلم را اکران کردند، یعنی دست به یک کار غیراصولی زدند، اما با تصمیم مدیران سازمان سینمایی، فیلم همچنان به نمایش خود ادامه داد.
پروانه ساخت و نمایش با امضای مدیران صادر میشود
نکته دیگر اینکه امضای اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش، پای پروانه ساخت و نمایش هیچ فیلمی نبوده و نیست و همواره این امضاهای مدیران ادارههای مربوطه و رئیس سازمان سینمایی در پای برگه پروانه ساخت و نمایش بوده و هست. در واقع از نظر قانونی و حقوقی آنها مسئولیت این امر را برعهده دارند.
اعضای شوراهای پروانه نمایش و ساخت، در واقع صورتجلسههایی را امضا میکنند که درباره هر فیلمنامه و فیلمی، یک سری اصلاحات پیشنهاد دادهاند. اما اعتنا به آن اصلاحات و الزام به عملی شدن یا نشدن آنها، برعهده مدیران سازمان است.
گاهی این مدیران چندان اصلاحات مورد نظر شوراها را در نظر نگرفته و گاهی خود، چندین برابر آنچه پیشنهاد دادهاند، به اصلاحات یاد شده اضافه میکنند.
مثلاً برای فیلم «بیسر و صدا» مجیدرضا مصطفوی، اصلاحاتی که شورای پروانه ساخت و نمایش ارائه داده بود در حد چند پلان و جمله در پایان فیلم بود که سرنوشت قهرمان نوجوان فیلم مشخص گردد اما مدیران اداره نظارت بر نمایش؛ آن چند پلان را به حدود 20 دقیقه افزایش دادند.
در واقع موافقت و امضای صورتجلسه پروانه نمایش فیلم «بیسر و صدا» از سوی شورای پروانه نمایش، توسط مدیر اداره کل نمایش فیلم، معلق ماند تا اصلاحات مورد نظر او و معاونانش انجام
گیرد.
همین موضوع در مورد اعطای پروانه نمایش هم صورت گرفت، مثلاً صورتجلسه پروانه نمایش فیلم «مدت مرگ نامعلوم» در تاریخ 17 تیرماه 1402 از سوی اعضای شورای پروانه نمایش امضا شد ولی صدور پروانه آن بیش از 16 ماه از سوی مدیر اداره نظارت بر نمایش، به تعویق افتاد.
همچنین پروانه نمایش فیلم «رکسانا» علیرغم تغییرات عمدهای که در فیلمنامه داده بود و اساساً با فیلمنامه تطبیق نداشت (بر اساس آییننامه نظارت بر نمایش، عدم تطبیق با فیلمنامه میتواند مانع صدور پروانه نمایش گردد) اما صدور پروانه نمایش آن مورد موافقت اعضای شورا قرار گرفت ولی با تصمیم مدیران سینمایی، این پروانه نمایش صادر نشد.