فارن افرز: بریکس به سلطه آمریکا پایان خواهد داد
نشریه آمریکایی پیشبینی کرده است که گروه بریکس با اجرای پروژههای عملی و افزایش همکاریهای اقتصادی و سیاسی، در حال پایان دادن به سلطه آمریکا و شکل دادن به نظم نوینی در عرصه بینالملل است.
«افول آمریکا» و «پایان نظم لیبرال» طی سالهای گذشته به ادبیات رایج در محافل سیاسی و اکادمیک در غرب تبدیل شده است. با روی کارآمدن ترامپ و فاصله گرفتن آمریکا از متحدین سنتی خود در اروپا و آسیا، بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که روند فروپاشی نظم تحت رهبری آمریکا سرعت گرفته است. با افول آمریکا نهادها و سازمانهای تحت سلطه آمریکا نیز مثل بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، گروه هفت و رژیمهای تحریمی نیز در حال افول هستند. به گفته کارشناسان سازمانهایی مثل بریکس و شانگهای و اشتیاق کشورها به عضویت در این نهادها به خوبی نشان میدهد که نظم جدیدی در حال تولد است.
«حسین کالوت»، استاد دانشگاه برازیلیا نیز در یادداشتی که در نشریه آمریکایی فارنافرز منتشر شده تاکید میکند بریکس در حال پایان دادن به سلطه آمریکا است. به نوشته وی در ماه آوریل گذشته(فروردینماه)، زمانی که دونالد ترامپ به بهانه «روز آزادی» تصمیم به اعمال تعرفههای سنگین بر دهها کشور گرفت، برزیل توانست تا حد زیادی از این فشارها جان سالم به در ببرد و تنها با تعرفه پایه ۱۰درصدی بر کالاهای خود به آمریکا مواجه شد. اما در پایان ماه جولای(تیرماه)، ترامپ بدون هشدار قبلی تعرفهای ۵۰درصدی برای صادرات برزیل به آمریکا اعلام کرد که یکی از بالاترین نرخهای تعرفهای آمریکا علیه کشورهای جهان است. این اقدام، علاوهبر احتمال آغاز یک جنگ تجاری، حامل پیام صریحی بود مبنی بر اینکه واشنگتن قصد دارد از ابزار تعرفهها و تحریمها نه فقط برای رسیدن به توافقات تجاری بهتر، بلکه برای دخالت در سیاست داخلی برزیل نیز بهره ببرد.
به گزارش فارس به نقل از فارنافرز، ادعای آمریکا مبنی بر اینکه این اقدامات واکنشی به «نقض حقوق بشر» در برزیل و بهخصوص پروندههای مربوط به رئیسجمهور سابق، جائر بولسونارو است، بیشتر بهانهای برای تحت فشار گذاشتن دولت فعلی برزیل یعنی
لولا داسیلوا به نظر میرسد. این سیاست فشار و تحریمها در واقع تلاشی آشکار برای تضعیف جایگاه لولا پیش از انتخابات سال ۲۰۲۶ است، چرا که او در برابر بولسونارو که متحدی کاملاً گوش به فرمان کاخسفید بود، رویکرد مستقلی دارد و روابط خود را به سمت تقویت همکاری با کشورهای جنوب جهانی و به ویژه چین سوق داده است. به عقیده نویسنده یادداشت، شاید بزرگترین بازنده این سیاستهای خصمانه آمریکا، خود واشنگتن باشد. مردم برزیل و حتی بخشهای وسیعی از نخبههای اقتصادی و سیاسی این کشور، بهشدت با فشارهای آمریکا مخالفاند و این رویکرد سبب شده است تا حمایت از لولا و استراتژی تنوعبخشی اقتصادی او بیشتر شود. در واقع هرچه آمریکا بیشتر در امور داخلی برزیل دخالت کند، زمینه برای افزایش نفوذ چین و دیگر شرکای اقتصادی خارج از مدار غربی فراهمتر میشود.
عضویت در بریکس برگ برنده برزیل
این یادداشت میافزاید: برزیل با وجود تاریخچه طولانی همکاری با آمریکا، به ویژه در حوزههای امنیتی و نظامی، این روزها در حال بازتعریف نقش خود در نظم جهانی است. رویکرد چندقطبی که لولا داسیلوا پیش گرفته، بازتابی از تغییرات بنیادی در نظام بینالملل است که دیگر آمریکا به تنهائی رهبری آن را برعهده ندارد. برزیل میخواهد در قالب گروههایی مانند بریکس و همکاری با کشورهای جنوب جهانی، نقش فعالتری در شکلدهی به سیاستهای جهانی داشته باشد و به همین دلیل، دیگر نمیپذیرد که تنها تحت نفوذ و فشار آمریکا باشد.
این گزارش میافزاید: اما در طرف مقابل، سیاستهای ترامپ که بر مبنای فشار، تحریم و تحمیل یکجانبهگرایی است، بیش از هر چیز باعث شده است تا روابط دو کشور به بحرانی جدی تبدیل شود. ترامپ به جای استفاده از دیپلماسی و احترام متقابل، راه فشار و تحمیل را انتخاب کرده که نهتنها پاسخ مثبتی در برزیل نیافته، بلکه باعث شده است تا لولا بیشتر حول محور حمایت از استقلال و حاکمیت ملی جمع شود. موقعیت اقتصادی برزیل نیز بهگونهای است که نمیتواند وابستگی خود به بازار آمریکا را به سرعت قطع کند، اما همزمان به دلیل ارتباطات گسترده و عمیق با چین، در موقعیتی قرار دارد که میتواند به نوعی تعادل میان دو قدرت بزرگ ایجاد کند. این واقعیت را حتی بخشهایی از اقتصاد محافظهکار برزیل پذیرفتهاند و اکنون بیش از پیش به توسعه همکاری با چین و دیگر شرکای اقتصادی خارج از مدار غربی توجه دارند.
فارنافرز میافزاید: از منظر ژئوپلیتیک، سیاستهای ترامپ به جای تقویت جایگاه آمریکا، عملاً به تضعیف آن کمک کرده و راه را برای افزایش نفوذ چین و روسیه در آمریکای لاتین هموار کرده است. این روند نهتنها جایگاه آمریکا را به عنوان شریک قابل اعتماد در منطقه زیر سؤال میبرد، بلکه آینده نظم جهانی چندقطبی را که برزیل و بسیاری کشورهای جنوب جهانی به دنبال آن هستند، سرعت میبخشد. با نزدیک شدن به انتخابات ۲۰۲۶، روشن است که لولا داسیلوا
به دلیل حفظ استقلال سیاسی و تلاش برای تنوعبخشی به روابط بینالمللی خود، بیش از هر زمان دیگری در میان مردم محبوبیت دارد. فشارهای آمریکا و ترامپ اگرچه قصد تضعیف او را داشتند، اما در نهایت باعث تقویت موقعیت او شدهاند. در مقابل، احتمالاً هیچ دولت راستگرای دیگری نیز توان تغییر کامل سیاست خارجی برزیل به نفع آمریکا را نخواهد داشت، چرا که وابستگی ساختاری برزیل به چین و دیگر شرکای اقتصادی جدید، اجازه چنین چرخشی را نمیدهد.
در پایان این گزارش آمده است: آمریکا و بهویژه سیاستهای ترامپ، به جای حفظ نفوذ سنتی خود در آمریکای لاتین، موجب تقویت جایگاه کشورهای جنوب جهانی و متحدان آنها مانند چین و روسیه شده است. این تحول میتواند فرصتی بزرگ برای برزیل باشد تا با حفظ استقلال و تنوع روابط خود، نقش رهبری خود را در جهان در حال تغییر ایفا کند.