کد خبر: ۳۱۱۳۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۲

ورق‌بــازی(شبهه ها و پاسخ ها)

 

شبهه: بازی کردن با پاسور فقط برای تفریح و گذراندن زمان فراغت مشکلی دارد؟ و چرا نباید پاسور بازی کنیم؟
پاسخ: یکی از نیازهای اساسی انسان که عمری به درازی عمر بشر دارد، نیاز به تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوه‌های متنوع و خلاق بوده است. تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به‌تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکل‌های مختلف جاری و ساری بوده است؛ ولی در عصر حاضر تحت تأثیر برخی تحولات بنیادین، اهمیت بیشتری یافته و به یکی از مطالبات جدی تبدیل‌شده است. در مورد تفریحات خداپسندانه و نظر اسلام در این مورد‌، نکاتی بیان می‌شود تا با توجه به آنها نظر اسلام در مورد بازی و تفریح با پاسور تبیین شود:
تفریحات، نیاز ضروری برای تجدید قوا
1. انسان همچنان‌که به غذا و نوشیدنى و خواب و استراحت و نظافت نیاز دارد، همین‌طور به تفریح و سرگرمى سالم نیز نیازمند است؛ و هیچ عاقلى نمی‌تواند این نیاز فطرى و طبیعى انسان را انکار کند. تجربه و گذشت زمان نیز نشان داده است که اگر انسان به کارهاى یکنواخت بدون وقفه ادامه دهد و از سرگرمى و تفریح محروم باشد، بازده کاربر اثر کمبود نشاط تدریجاً افت می‌کند؛ و امّا برعکس پس از ساعاتى تفریح و سرگرمى آنچنان نشاط کار و تلاش در او ایجاد می‌شود که کمیت و کیفیت کار هر دو فزونى پیدا می‌کند، به این جهت باید گفت ساعاتى که صرف تفریح و سرگرمى سالم می‌شود نه‌تنها هدر نمی‌رود، بلکه با رفع خستگى از روح و روان عامل تقویت و پیشرفت ساعات کارى و مطالعاتى انسان می‌شود.
تفریح در قرآن
2. در قرآن نیز به مسئله تفریح اشاره‌شده است و درخواست برادران یوسف از پدر در مورد حضرت یوسف را این‌چنین بیان می‌کند: «او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذاى کافى بخورد و بازى و تفریح کند و ما حافظ او هستیم.» (1) وقتى برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا و خوردن از گیاهان را مطرح کردند، حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحّد و وابسته به خانواده نبوّت نیست (بلکه از جنبه امنیتى اظهار نگرانى کرد) از این بیان به‌خوبی استفاده می‌شود که به تفریح نظر مثبت داشته، بلکه در جامعه آن روز امر مسلّمى بوده است و امروزه شهرنشینى و فضاى بسته خانه‌های شهرها، این نیاز را دوچندان کرده است. 
درآیات متعددى از قرآن خداوند دستور داده در زمین سیر کنید. (2) از جمله فرمود: «و میان آنها و شهرهایى که برکت داده بودیم، آبادی‌های آشکارى قراردادیم و سفر در میان آنها را به‌ طور متناسب (بافاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم): شب‌ها و روزها در این آبادی‌ها با ایمنى کامل، سفر و گردش کنید.» (3)
3. انسان باید در تفریح‏ها یا بازی‌ها به دو نکته توجّه کند:
 الف) تفریح، فقط گردش بدون اندیشه و تفکر و بدون عبرت‌گیری و پندپذیرى نباشد. انسان‌هایی که در صحراها و کنار دریاها... گردش می‌کنند و یا مسافرت‌هایی در شهرها و آثار باستانى دارند، با تفکّر و اندیشه به آن محل‌های گردشى بنگرند و از این راه به عظمت خالق و صانع آنها پى برند؛ و همین ‌طور از سرانجام شاهان و ظالمان و کاخ‌های به جاى مانده از آنها درس عبرت بگیرند. 
ب) تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود، شیطان و هوای نفس و دشمنان تلاش دارند میادین ورزشى و تفریحى محلی براى آلوده کردن مردم، مخصوصاً جوان‏ها باشد. قرآن هشدار می‌دهد که به بهانه ورزش و تفریح و گردش، شما را نبرند، چنان‌که برادران یوسف به بهانه تفریح او را بردند و به داخل چاه افکندند. 
یکى از مفسّران در این زمینه می‌گوید: «همان‌گونه که برادران یوسف از علاقه انسان مخصوصاً نوجوان به گردش و تفریح براى رسیدن به هدفشان سوءاستفاده کردند، در دنیاى امروز نیز دست‌های مرموز دشمنان حق و عدالت از مسئله ورزش و تفریح براى مسموم کردن افکار نسل جوان سوءاستفاده فراوان می‌کنند، باید بهوش بود که ابرقدرت‌های گرگ‌صفت در پوشش ورزش و تفریح، نقشه‌های شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقه‌ای یا جهانى پیاده نکنند.» (4)
 همچنین در روایات نیز به امر تفریح سالم پرداخته‌شده و سفارش شده که ساعتى از زندگى را به لذّت‌های حلال و تفریح‌های سالم اختصاص دهید. على‌(ع) فرمود: «براى مؤمن (در شبانه‌روز) سه وقت است، زمانى براى (نیایش) و مناجات با پروردگارش و زمانى براى تأمین معاش زندگى‏اش و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هایى که حلال و مایه زیبایى است. خردمند را نشاید جز آنکه در پى سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت‏هاى (حلال و) غیر حرام.» (5)
 جالب این است که در برخى روایات، این جمله اضافه‌شده است: «و با این ساعت (تفریح) نیرو می‌گیرید بر انجام وظائف اوقات دیگر.»(6) 
در اسلام به مسائل تفریح تا آنجا اهمیت داده ‌شده که یک سلسله مسابقات را حتى با شرط‌‌بندی اجازه داده، تاریخ نشان داده که قسمتى از این مسابقات در حضور شخص پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه و آله) و با داورى و نظارت ایشان انجام می‌گرفت، حتى گاه شتر مخصوص خود را براى مسابقه‌‌  سوارى در اختیار یاران می‌گذاشت. (7) 
تیراندازی، شنا، مسافرت، گردش در صحرا، باغات، مزارع کشاورزى و کلّاً در فضاى سبز، مزاح و شوخى با برادران دینى که از نزاکت خارج نباشد از دیگر تفریحات سفارش شده است.
 آنچه مورد اشاره قرار گرفت نمونه‌هایی از تفریحات سالم بود که در برخی منابع دینى آمده اما تفریحات سالم منحصر به این موارد نیست و هر قوم و ملّتى متناسب با فرهنگ خویش از ورزش‌ها و تفریحاتى برخوردارند که اگر خلاف دستورات شرعى نباشند و گناهى در آن انجام نگیرد مورد تأیید اسلام نیز است.
4. بازی با پاسور یک حکم شرعی دارد که در جای خود در علم فقه و احکام به آن پرداخته ‌شده است و بسیاری از فقها این بازی را به خاطر مسئله قمار و آلت قمار بودن جایز نمی‌دانند، ولی با این توضیحات ذکرشده پاسخ به سؤال شما نیز روشن شد که تفریحاتی که دارای ویژگی‌های زیر باشد مجاز است:
الف) در راستای تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی
ب) نشاط‌‌آور
ج) در چارچوب قوانین شرع (واجب، حرام، مباح، مکروه و مستحب)
د) متعادل (نه افراط، نه تفریط)
ه) دارای فواید عقلی، جسمی و روحی
و)  جلوگیری از سبکی عقل (توجه به عقل و تفکر در نظام اسلام) مثل پرهیز از شرب خمر، پرهیز از گوش دادن به موسیقی مبتذل، عدم مصرف مواد مخدر و...
ی) دوری از آزار و اذیت دیگران (تحقیر، مسخره کردن، همسایه و مردم‌آزاری و...)
بنابراین با توجه به لزوم تفریح سالم و وجود تفریحات سالم بسیار زیاد، توصیه می‌کنیم که از این بازی بگذرید و به بازی یا تفریحات سالم و فکری دیگر بپردازید و هم نیاز به نشاط و شادی و تفریحتان را برطرف کنید و هم از بازی پاسور که حداقل یک بازی شبهه‌ناک است دوری‌کنید.
منابع برای مطالعه بیشتر
- جایگاه شادی و نشاط و تفریح سالم جوانان از دیدگاه اسلام، مریم عسکری و همکاران.
- موسیقی و تفریح در اسلام، سیدمحمد حسینی بهشتی.
- تفریحات سالم از دیدگاه اسلام، حسن جهانی‌فرد لنگرودی.
- زندگی اجتماعی از دیدگاه اسلام، احمد شلبی ترجمه: سید محمود اسداللهی.
- نیازهای جوانان، احمد صادقی اردستانی.
 پی‌نوشت‌ها:
1.یوسف، آیه 12.
2. آل‌عمران، آیه 137، انعام، آیه 11، نمل، آیه 36.
3. سبأ، آیات 17- 18.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 9، ص 336.
5. سید رضى، محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص 545، حکمت 390.
6. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 75، ص 346.
7. همان، ج 100، ص 190.