اخبار ویژه
ترامپ غلط کرد با آنها که پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی را مسخره میکردند
وبسایت حقالعملکار و غربگرای عصر ایران میگوید اگر روند توسعه در کشور ادامه پیدا میکرد، ترامپ نمیتوانست در سفر به عربستان به ایران طعنه بزند!
این وبسایت در یادداشتی با عنوان«مرثیهای برای انحراف از مسیر توسعه به بهانۀ زخم زبانهای ترامپ» نوشت: چهارمین سالگرد درگذشت اکبر ترکان از مدیران ارشد توسعهگرا که در قالب همایش «توسعه و تدبیر» در محل کتابخانۀ ملی ایران برگزار شد، در عمل به نشستی برای درددل مدیران ارشد سابق بدل شد که در واکنش به طعنهها و زخم زبانهای دونالد ترامپ در همایش ریاض کارنامه تلاش برای توسعه ایران از پایان جنگ در سال 68 تا نیمه دهه80 را بازخوانی کردند و با تأسف از این که بعدتر با ادعای عدالتگستری و مبارزه با فساد، توسعه به محاق رفت و مسیر دیگری گشوده شد و به این نقطه رسیدیم.
ترامپ در همایش ریاض ادعاهایی را درباره ایران مطرح کرد که جدای دروغها و جعلیات، موجب حسرت توسعهگرایان به خاطر فرصتهای از دست رفته در 20 سال گذشته شد.
بیش از همه سخنان بیژن نامدار زنگنه وزیر پیشین نفت در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم اکبر ترکان انعکاس یافت که گفت ما اولین نسل مدیرانی بودیم که از خانوادههای معمولی و بی آنکه از اشراف و ملاکان باشیم به اعتبار تحصیلات در دانشگاهها و بعد هم وقوع انقلاب به مدیریت رسیدیم و با عشق و علاقه برای توسعه ایران کوشیدیم. او گفت و گفت تا به اینجا رسید که شخص امیر قطر در سال82 (دولت دوم خاتمی) به او گفته بود: من هرگاه از روی عسلویه (منطقه آزاد پارس جنوبی) عبور میکنم غبطه میخورم یا حسادت میکنم.
زنگنه میخواست بگوید اگر آن مسیر ادامه یافته بود اکنون شاید ترامپ جرأت نمیکرد طعنه بزند. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در سالهای 92 تا 1400 هم گفت: من از سخنان ترامپ در عربستان هم زجر کشیدم هم خجالت. میتوانستیم امروز مطابق سند چشمانداز 20 ساله قدرت اول منطقه باشیم نه آن که دشمن اینگونه ما را قضاوت کند».
درباره این تحلیل غلطانداز چند نکته شایان ذکر است. اولاً وبسایت عصر ایران یکی از دهها روزنامه و سایت و خبرگزاری کاسبکاری است که هفته گذشته آگهی تبلیغاتی یک شرکت پتروشیمی را به عنوان گزارش اقتصادی خود (و نه آگهی) منتشر کردند تا این شرکت را جذاب برای سرمایهگذاری وانمود کنند و حال آن که رپرتاژ آگهی را گزارش اقتصادی تحقیقی مستقل جا زدن، خیانت به مخاطبان است.
ثانیاً بخش مهمی از ناترازیها و کسریها که موجب زباندرازی دشمنان بیسروپایی مثل ترامپ میشود، محصول عملکرد ولینعمتان همین رسانههای شبه اصلاحطلب در دولت روحانی است. این رسانهها که حالا طعنه و زخم زبان ترامپ را به رخ میکشند و روی آن مانور میدهند، همانهایی هستند که تا پیش از این تصویری واژگونه از ترامپ ترسیم میکردند و او را تاجری مشتاق احترام و تعامل با ایران وانمود میکردند و قبل از آن به بزک اوباما و جان کری کلاهبردار در جریان مذاکرات برجام پرداخته و وعدههای نسیه طرف مقابل در مقابل ستاندن امتیازات نقد را فتحالفتوح دولت روحانی جا زدند.
ثالثاً حتماً صلاح نیست که واقعیت را بگویند وگرنه کسی مثل زنگنه را بازخواست میکردند که قراردادهای خسارتباری مانند کرسنت و توتال و استات اویل را برای ایران تدارک کرد و موجب عقبماندگی ایران در حوزههایی مثل پارس جنوبی شد.
آقای زنگنه همان کسی است که گفته بود: «من به ظریف به شوخی گفتم اگر برجام را امضا بکنی به ازای هر کلمه، نه، بلکه هر حرف، بهت ۱۰۰۰ دلار پول میدم، هرچی دوست داری بنویس، اضافه بنویس، اصلاً مهم نیست! من باورم نمیشد برجام امضا شد». اما با همین برجام نه تنها تحریمها نرفت بلکه در همان دوره اوباما تشدید شد تا جایی که ظریف گفت بعد از بیست ماه نمیتوانیم یک حساب بانکی در لندن باز کنیم و به هواپیمای او در مونیخ سوخت ندادند و حتی آمریکا حاضر نشد به معاون دفتر روحانی برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل ویزا بدهد.
زنگنه همان کسی است که با وقاحت گفته بود پالایشگاه کثافتکاری است و بنابراین موجب عقبماندگی در این حوزه شد.
آقای جهانگیری هم که با عنوان ارز جهانگیری (ارز 4200 تومانی) در دولت روحانی شناخته میشود، در جلسه آخر دولت روحانی با شهید رئیسی به نوعی کارنامه و میراث دولت متبوع خود را اینگونه گزارش داد: اسحاق جهانگیری در این جلسه میگوید:«واقعاً شرایط کشور دشوار است. ما تقریباً کم سابقهترین دوران ۴۰ ساله را داشتیم. با اینکه جنگ تحمیلی را هم داشتیم. توی شرایطی که به هرحال با فشار خارجی، آمریکاییها و مسائل ما در منطقه، مسائل داخلی بسیار سخت شده بود. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی، منابع کشور هم که ته کشیده، این هم شرایط دشوار بودجه، شرایط اقتصاد دشوار شده، بالاخره آقای رئیسی در چنین شرایطی مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفتهاند.»
آنها دولت را در حالی تحویل شهید رئیسی دادند که در اثر تمسخر پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی و خودکفایی گندم، رشد اقتصادی بشدت سقوط کرده بود، خاموشی و قطع برق در تابستان و زمستان تبدیل به رویه شده بود، چرخ هشت هزار کارخانه از حرکت بازمانده بود، کشور مجدداً به واردکننده بیش از هفت تن گندم تبدیل شده بود. در این دوره ادعا شد «پالایشگاهسازی، کثافتکاری است» و احداث نیروگاه، رفتن زیر بار مافیای نیروگاهسازی است!
اما با همت دولت شهید رئیسی در کمتر از دو سال و نه ماه، بخش مهمی از این کاستیها و کمبودها جبران، و زبان دشمنان کوتاه شد. مدیریت تولید و مصرف برق و کاهش چشمگیر قطعی برق، رشد اقتصادی پنج درصد، چند برابر کردن صادرات نفت، بازگرداندن کارخانههای تعطیل شده به چرخه تولید، بهرهبرداری از چند هزار پروژه عمرانی و صنعتی، کاهش دوازده درصدی تورم و رونق بخشیدن به دیپلماسی عزتمندانه در منطقه و جهان بار دیگر ثابت کرد که هرگاه غربگرایان مدعی و ناکارآمد کنار رفتهاند، امید و نشاط و تکاپوی سازنده و رونق فعالیت و تولید به فضای عمومی بازگشته است.
رؤیافروشی دوباره نشریات زنجیرهای این بار درباره FATF
روزنامههای زنجیرهای با تیترهایی مانند «قفل پرونده FATF شکست» و «یک گام برای خروج از لیست سیاه FATF»، به استقبال تصویب لایحه پیوستن به کنوانسیون پالرمو رفتند و به سیاق دهه گذشته که با طرح عناوین مختلف مدعی خروج از تحریم شدهاند باز هم ادعا کردند که از این طریق تعاملات اقتصادی ایران با دیگر کشورها عادی میشود.
این ادعا در حالی است که ده سال قبل ادعا میشد با توافق هستهای تحریمها یکجا لغو میشود. اما به تدریج معلوم شد پشت قباله تعهدات برجام، تعهدات دیگر به توافق آب و هوائی پاریس (کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاهها) و کارگروه FATF و... مطرح است. در جریان این بازی مار و پله، دولت روحانی تعهدات پنهان درباره توافق پاریس و FATF داد که خلاف قانون اساسی بود. اجرای 37 بند از 41 بند برنامه اقدام از نگاه مافیای آمریکایی و اروپایی FATF کافی نبود و آنها خواستار تصویب الحاق ایران به برخی کنوانسیون از سوی مجلس شدند و بدین ترتیب معلوم شد که پای تعهداتی فراتر از هستهای در میان است.
با وجود همکاری یکسویه ایران در تصویب 39 بند برنامه اقدام FATF نه تنها از شدت و کثرت تحریمها کاسته نشد، بلکه دائماً به فشار آمریکا افزوده هم شده است. با این وجود تصویب پالرمو در مجمع بیآنکه کمترین دورنمایی در زمینه کاهش و حتی تعلیق تحریمها معلوم باشد، نوعی ارائه امتیاز نادرست به طرف مقابل است که تهدید را چاشنی مذاکره کرده است.
با وجود واقعیتهای گفته شده، روزنامه زنجیرهای دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان قفل پرونده FATF شکست، نوشت: تصویب «پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو»، موضوع میتواند مسیر بازگشت ایران به نظام مالی بینالمللی و حضور مؤثر در بازارهای جهانی را هموار سازد. این تحول مهم، در حالی رخ داده که نشانههایی از پیشرفت در مذاکرات ایران و آمریکا نیز به چشم میخورد[؟!] و خوشبینیها نسبت به آینده اقتصاد افزایش یافته است. کنوانسیون پالرمو یکی از چهار کنوانسیون بینالمللی مورد تأکید FATF است که ایران تا پیش از این تنها به دو مورد آن پیوسته بود. تصویب مشروط این کنوانسیون که مبارزه با جرایم سازمانیافته، پولشویی و فساد را هدف قرار داده، گامی مهم برای کاهش ریسکهای اقتصادی و اعتباری ایران در عرصه بینالمللی به شمار میرود. کارشناسان تأکید کردند که تصویب کنوانسیون پالرمو میتواند یک گام مثبت در جهت خروج ایران از لیست سیاه FATF و آمادگی ایران برای حضور در بازارهای جهانی باشد. این روند علاوه بر اخبار مثبت مذاکرات میان ایران و آمریکا میتواند شرایط با ثبات اقتصاد را نیز در ماههای آتی تضمین کند. سیافتی و پالرمو
۲ مورد از ۴ کنوانسیونی هستند که FATF پیوستن به آنها را الزامی کرده اما ایران تاکنون به این دو نپیوسته بود که با پذیرش پالرمو به نظر میرسد این مشکل تا حدودی رفع شده است.
روزنامه اعتماد هم ضمن گفتوگو با محمد صدر تیتر زد: یک گام برای خروج از لیست سیاه FATF
در حالی که هیچ مقام دولتی حاضر نشده تضمین بدهد که در صورت قبول منویات FATF تحریمها لغو شود، صدر گفت: استدلالهای معقول عراقچی و فرزین باعث شد صدای مخالفان لوایح در مجمع طنینانداز نشود.در بحبوحه انتشار اخبار سفر ترامپ در منطقه و در شرایطی که بسیاری از ایرانیان در زیر و بم اظهارات ترامپ به دنبال پالسهای مثبت یا منفی درخصوص توافق احتمالی ایران و آمریکا بودند، خبر تصویب لایحه پارلمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام توجه بسیاری از ایرانیان و فعالان اقتصادی و سیاسی را به خود جلب کرد. تصمیمی که پس از تلاشهای فراوان دولت چهاردهم برای بازگشایی دوباره پرونده لوایح پالرمو و سیافتی اتخاذ شد تا ایران یک قدم به روانسازی مناسبات تجاری، اقتصادی و بانکیاش نزدیکتر شود. البته با تصویب یکی از 2 لایحه مهم مقابله با پولشویی، باید منتظر ماند تا تصمیم مجمع تشخیص درباره لایحه دوم یعنی سیافتی نیز نهائی تا موانع از مسیر عضویت ایران در گروه ویژه اقدام مالی برداشته شود.
اعتماد مدعی شده تصویب الحاق به کنوانسیون پالرمو، پایانی بر سالهای دور از لیست سفید FATF خواهد بود و حال آن که همین روزنامه ده سال قبل مدعی لغو همه تحریمها و صبح بدون تحریم شده بود!
در این میان روزنامه شرق نوشت: پس از سالها کشوقوس و بحثهای گسترده، مجمع تشخیص مصلحت نظام بالاخره با لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) موافقت کرد، آنهم بهصورت مشروط. در حالی که لایحه مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) همچنان در بلاتکلیفی قرار دارد، آینده تعامل با سیستم مالی جهانی هنوز به وضوح مشخص نیست. تصویب این لایحه در راستای خروج ایران از لیست سیاه FATF و کاهش محدودیتهای بانکی و تجاری، اهمیت ویژهای دارد و پذیرش آن از سوی ایران میتواند زمینهساز خروج کشور از لیست سیاه FATF و در نهایت بهبود وضعیت اقتصادی و تجاری آن در سطح بینالمللی شود. با وجود تصویب مشروط پالرمو در مجمع، تا زمانی که CFT تصویب نشود، ایران همچنان در لیست سیاه FATF باقی خواهد ماند. این امر باعث اعمال محدودیتهای شدیدتر در روابط بانکی و تجاری ایران با سایر کشورها و تشدید فشارهای اقتصادی میشود.
جفنگیات ترامپ بعد از اجازه گرفتن برای سفر به منطقه
ترامپ در یک گندهگویی و خلافگویی آشکار مدعی شد ایران باید از امیر قطر تشکر کند که با حمله به ایران مخالفت میکند.
دونالد ترامپ در نشست مشترک با فعالان اقتصادی آمریکایی و قطری در دوحه قطر گفت: ایران باید خیلی از امیر قطر تشکر کند زیرا او با حمله به ایران مخالفت میکند، در حالی که دیگران میخواهند حمله شدیدی به ایران انجام دهیم.
وی گفت: ایران به دلیل وجود امیر قطر، خیلی خوش شانس است. امیر قطر در حال مبارزه برای دستیابی به توافق هستهای با ایران و عدم حمله به این کشور است. ایران خوش شانس است که امیری در قطر دارد که برای جلوگیری از حمله به آنها مبارزه میکند.
ترامپ همچنین به شبکه فاکس نیوز گفت: ما یک وضعیت ایران داریم که هر طوری که شده اونو حل خواهیم کرد، به هر طریقی که باشه، این موضوع 100 درصد حل خواهد شد. یا به خوبی انجام خواهد شد یا نه چندان خوب. و «نه چندان خوب» برای آنها چیز خوبی نخواهد بود.
لاف ترامپ درباره اینکه ایران باید از امیر قطر به خاطر مخالفت با اقدام نظامی تشکر کند، در حالی است خود وی، در سفر به سه کشور خلیجفارس مجبور شد به شکلی التماسگونه با مقاومت یمن برای آتشبس توافق کند و تا تضمین نگرفت که هواپیمای حامل وی هدف حمله و اصابت قرار نگیرد، جرئت نکرد سفر را به انجام برساند! یعنی اگر یمن رضایت نمیداد و کوتاه نمیآمد و روی درگیری با رژیم صهیونیستی متمرکز نمیشد، هواپیمای ترامپ حتی جرئت نداشت وارد آسمان منطقه شود. او البته حق داشت از مقاومت یمن که سه فروند اف 18 از جمله دو فروند سوپر هورنت و دهها پهپاد مدرن آمریکا را سرنگون کرد، به ناوهای ترومن و وینسون حمله کرد، فرودگاه امنیتی بن گوریون در تلآویو را با موشک هایپرسونیک هدف گرفته بود، بترسد.
ترامپ خالیبند حتماً به یاد دارد که دیماه ۱۳۹۷ از ترس جان خود، مجبور شد دزدانه و شبانه و با هواپیمای چراغ خاموش به عراق (پایگاه عینالاسد) سفر کند. او پس از این سفر گفت: «هنگام فرود آمدن، تمام چراغهای هواپیما را به دلایل امنیتی خاموش کردند. فکرش را بکنید! ما ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردیم و نمیتوانیم با چراغ روشن واردش شویم! این خیلی غمانگیز است که ناچار باشی سفرت را فوقالعاده مخفیانه نگه داری و هر کاری بکنی تا سالم برسی».
ترامپ بعدها گفت: «خیلی غمانگیز است که هفت تریلیون دلار هزینه کنی، اما برای رفتن به آنجا ناچار باشی سفرت را تا این حد فوقالعاده سرّی نگه داری و هواپیماها و بزرگترین تجهیزات (اسکورت) دور و برت باشند و هر کاری بکنی تا سالم به مقصد برسی. در این سفر نگران ریاست جمهوری و ملانیا بودم».
از سوی دیگر او هرگز از خاطر نمیبرد که موشکهای نقطه زن ایران چگونه پایگاه عینالاسد را در سال 1398 شخم زدند و اشک ژنرالها و افسران آمریکایی را درآوردند. اگر ایران آن زمان با تحفظ عمل کرد، قطعاً در صورت وقوع درگیری نظامی، دیگر هیچ تحفظ و ملاحظهای نخواهد داشت. ترامپ هم با حمله بلاهت و زیادهگوییهایش، از توانمندی و اراده بالای ایران در اینباره خبر دارد؛ بنابراین تهدید به اینکه در صورت عدم توافق با ایران مرتکب اقدام دیگری میشود، غلط زیادی است.
از طرف دیگر، مخالفت کشورهای خلیجفارس با اقدام نظامی علیه ایران نیز از عقلانیت برخوردار است. چه اینکه آنها میدانند ایران در صورت وقوع هر نوع درگیری، اول از همه پایگاهها و منافع آمریکا در همین کشورها را هدف حمله قرار میدهد.