نگاهی به فیلم «کوکتل مولوتف»
از «فسیل» و «زودپز» تا «بعضیها داغش را دوست دارن»!
آرش فهیم
فیلم کوکتل مولوتف به کارگردانی حسین امیری دوماری با تکیه بر فضای کمدی، سعی دارد لحظاتی مفرح برای مخاطب رقم بزند، اما در عمل چیزی فراتر از تکرار کلیشههای آشنا و بیاثر ارائه نمیدهد.
این فیلم، مانند بسیاری از آثار مشابه در سالهای اخیر، در تلاش برای ترکیب طنز با فضای اجتماعی دوران انقلاب است، اما فقدان نوآوری و خلاقیت، آن را به اثری سطحی و حتی تلفشده بدل
کرده است.
شباهت کوکتل مولوتف با فیلمهایی چون فسیل و زودپز کاملاً مشهود است. از شوخیهای تکراری گرفته تا شخصیتهایی که بیشتر شبیه تیپهای کارتونی هستند تا انسانهایی با عمق روانی، همه و همه یادآور همان مسیرهای بارها طیشده در کمدیهای عامهپسند وطنی است. شوخیها، اغلب بر پایه کلیشههای جنسیتی، طبقاتی یا لهجهای بنا شدهاند و نهتنها تازگی ندارند بلکه گاه توهینآمیز و خستهکنندهاند.
جالب است که فیلم در برخی صحنهها به طرز آشکاری از آثار کلاسیک جهانی الهام گرفته، بهخصوص فیلم «بعضیها داغشو دوست دارند»(Some Like It Hot) ساخته بیلی وایلدر. گرچه ارجاع به چنین فیلمی لزوما منفی نیست، اما در اینجا بیشتر به تقلیدی سطحی شباهت دارد تا اقتباسی خلاقانه.
یکی از نقاط ضعف اصلی «کوکتل مولوتف»، فیلمنامه است. داستان نه انسجام لازم را دارد و نه پیشرفت منطقی. شخصیتها در بیشتر مواقع فقط برای پیش بردن داستان به صحنه میآیند و بدون دلیل قانعکنندهای تصمیم میگیرند یا تغییر رفتار میدهند. کارگردانی نیز نتوانسته این ضعفها را پوشش دهد و نتیجه نهائی، مجموعهای از صحنههای پراکنده و ناهماهنگ است که با مونتاژی شتابزده به هم چسبیدهاند.
حتی بازی بازیگران که گاه در فیلمهای ضعیفتر میتواند تا حدی اثر را نجات دهد، در اینجا بیرمق و ناهماهنگ است. به نظر میرسد خود بازیگران نیز از کیفیت متن آگاهاند و صرفاً در تلاشاند با انرژی کاذب، ضعف فیلم را بپوشانند.
در مجموع، کوکتل مولوتف نهتنها چیزی به جریان سینمای کمدی ایران نمیافزاید، بلکه به مثابه نمونهای از عقبگرد در روایت و زبان سینمایی است. فیلمی که میتوانست با نگاهی نو و جسورانه به وضعیت اجتماعی ایام انقلاب بپردازد، در نهایت به کپیای بیروح از آثار گذشته بدل شده است.