کد خبر: ۳۱۷۱۴۵
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۹
تحریف اولویت‌ها به جای کمک به دولت

مشکل مردم، معیشتی و ناترازی «زاویه‌دارها» مشغول حاشیه‌سازی

 سرویس سیاسی-
تحریف اولویت‌ها و حاشیه‌سازی‌های سیاسی، این بار به سبک بیانیه اخیر جبهه اصلاحات خود را نشان داد؛ در حالی که مردم هر روز با گرانی، ناترازی و دغدغه معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند، برخی جریان‌های سیاسی همچنان درگیر منافع جناحی و شخصی خود هستند و مطالبات واقعی جامعه را به گوشه‌ای از بیانیه‌ها منتقل می‌کنند. 
انتشار بیانیه اخیر جبهه اصلاحات بار دیگر نشان داد که برخی جریان‌های سیاسی به جای تمرکز بر مطالبات واقعی مردم و کمک به دولت در مسیر رفع مشکلات معیشتی و ناترازی‌های اقتصادی، همچنان درگیر منافع جناحی و قبیله‌ای خود هستند.
دفاع از منافع حزبی و شخصی 
به جای مردم
در بخشی از این بیانیه، درخواست‌هایی نظیر رفع حصر و پایان محدودیت‌های سیاسی سران فتنه و... مطرح شده است. این در حالی است که مردم هر روز با دغدغه گرانی، مسکن، اشتغال و مشکلات معیشتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. 
سؤال اینجاست که در شرایطی که دولت برای عبور از بحران‌های اقتصادی، جبران کسری‌ها و ناترازی‌ها و ایجاد ثبات در معیشت مردم، مسئول است، اولویت دادن به چنین خواسته‌های حزبی و قبیله‌ای از سوی مدعیان اصلاحات و جریان غربگرا که خود را حامی دولت می‌دانند، چه نسبتی با نیازهای واقعی جامعه دارد؟ آیا در این بزنگاه تاریخی که کشور نیازمند انسجام و همدلی است، مطالبه برای رفع حصر سران فتنه یا بازگرداندن میدان به کسانی که در گذشته امتحان خود را پس داده‌اند، جز وقت‌کشی و به حاشیه بردن مسائل اصلی، نتیجه دیگری دارد؟
واقعیت آن است که این نوع بیانیه‌ها نه در امتداد مطالبات عمومی، بلکه در راستای منافع محدود یک جریان سیاسی است که به جای دغدغه سفره مردم، بیشتر نگران جایگاه و سهم خود در قدرت است.
نگاه ساده‌لوحانه
 در برابر آمریکا
در بخشی دیگر از بیانیه طوری به مذاکره با غرب و آمریکا اشاره می‌کنند که گویی ایران هیچ‌گاه پای میز مذاکره نرفته است و فقط به دنبال جنگ است! حال آنکه در دولت روحانی مذاکرات به اسم برجام آغاز شد؛ حاصلش چه شد؟ جز ضرر و زیان برای ملت، چیزی در سفره مردم نشست؟ حتی دولت وقت با افتخار اعلام می‌کرد که با وجود خروج آمریکا، ما همچنان به مفاد برجام پایبندیم؛ یعنی یک‌طرفه تعهد دادیم و یک‌طرفه خسارت خوردیم.
مرحله بعدی مذاکره هم که آغاز شد و بعضی از مدعیان اصلاحات از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند با بمباران آمریکا به پایان رسید. یعنی دوباره آمریکا بود که مذاکره را کنار گذاشت و به رژیم کودک‌کش صهیونیستی اجازه حمله به کشورمان را داد! پزشکیان نیز این مسئله را مطرح کرد که آمریکا میز مذاکره را بمباران کرد. با این تجربه‌های روشن، هنوز هم عده‌ای بی‌خرد یا شاید مغرض، نسخه مذاکره را مثل ورد تکراری بر زبان می‌چرخانند، گویی آمریکایی که اجازه شهید شدن نوزاد ایرانی که حتی ماسک اکسیژن هم برای صورت کوچکش بزرگ بود قرار است روزی «منجی رفاه ایرانیان» شود!
به همین خاطر، مسئله بسته بودن نگاه ایران نیست؛ مشکل برخی جریان‌ها هستند که هنوز واقعیت چهره آمریکا را درک نکرده‌اند یا علاقه‌ای وافر به همراهی با رژیم کودک‌کش دارند.
حامیان آزادی بیان 
یا بایکوت‌گران منتقدان!
نکته قابل تأمل آنجاست که بعضی از همین جریان‌های مدعی «وفاق ملی» و «آزادی بیان» در عمل، تاب شنیدن صدای منتقدان دلسوز را ندارند. کسانی که با نگاه خیرخواهانه و در چارچوب مصالح ملی از رئیس‌جمهور انتقاد کردند، مدعیان آزادی از هیچ اقدامی برای تخریب و به حاشیه راندن آنها دریغ نکردند. گویا آزادی بیان از نظر این جماعت فقط برای همفکران خودشان معنا دارد و هر صدای متفاوتی باید یا خاموش شود.
این تناقض آشکار، پرده از ماهیت همان جریانی برمی‌دارد که همیشه خود را پرچمدار آزادی بیان جا می‌زند، اما در بزنگاه‌های حساس، به جای احترام به تنوع دیدگاه‌ها، به حذف و حاشیه‌سازی علیه منتقدان روی می‌آورد.
برخی روزنامه‌های مدعی اصلاحات نیز به جای پرداختن به مشکلات واقعی مردم، خود را در نقش کاشف «جریان تحریف» جا زده‌اند. نمونه روشن آن، روزنامه سازندگی است که با تیتر «جریان تحریف» تلاش کرده جریان‌های منتقد را بهانه کند و به مسائل حاشیه‌ای بپردازد. این روزنامه با تمرکز بر حاشیه‌ها و برجسته‌کردن مسائل فرعی، دقیقاً همان مسیر تحریف را پیش گرفته و به جای کمک به مردم، سرگرم برجسته‌ کردن منافع سیاسی و جناحی شده است. این نوع رفتار، تصویری از آن تناقض آشکار را نشان می‌دهد که مدعیان اصلاحات در بزنگاه‌های حساس را به جریان‌های تحریف تبدیل می‌‌کند.
آنچه مردم نیاز دارند، نه حاشیه‌سازی‌های سیاسی و نه مطالبه‌گری مسائل جناحی و شخصی، بلکه رسیدگی به مسائل معیشتی و تأمین رفاه‌شان است. بهتر است جریان‌هایی که مطالبات مردم را به عنوان دستمایه‌ای برای بیان خواسته‌ها و مطالبات خود در گوشه‌ای بیانیه می‌آورند، با درک واقع‌بینانه از اوضاع و سر‌برآوردن از برف برای بهتر دیدن اقدامات خصمانه آمریکا، سخنگوی رژیم کودکش صهیونی نباشند.
آنچه مردم امروز نیاز دارند، نه حاشیه‌سازی‌های سیاسی و نه پیگیری مطالبات جناحی و شخصی، بلکه رسیدگی واقعی به مشکلات معیشتی و تأمین رفاه‌شان است.
 جریان‌هایی که مطالبات مردم را تنها دستمایه‌ای برای برجسته کردن خواسته‌های خود در گوشه‌ای از بیانیه‌ها قرار می‌دهند، بهتر است با نگاهی واقع‌بینانه به اوضاع، از زیر برف سر بیرون بیاورند و اقدامات خصمانه آمریکا علیه مردم کشورمان را بهتر درک کنند و مترجم صحبت‌ها و خواسته‌های رژیم کودک‌کش در ایران نباشند.