نگاهی به مستند «هیچ سرزمین دیگری»
اهدای اسکار جلوی دوربین کتک زدن پشت دوربین!
فاطمه قاسمآبادی
یکی از شگردهای چند سال اخیر در بخش فرهنگی آمریکا، دادن جوایز مختلف به فیلمها و تولیدات فرهنگی است که موافق با دیدگاههای استراتژیک این کشور باشند.گاهی این ساختهها، تمرکزشان روی سیاهنماییها و تزریق ناامیدی در مورد کشور مورد نظر است اما در مواردی، دیدگاههای غربی را در قالب قابل هضم همان کشور، از زبان مردمش بازگو میکند.
مستند «هیچ سرزمین دیگری» به کارگردانی مشترک ۴ فیلمساز اسرائیلی و فلسطینی، محصول سال 2024 است، این مستند برنده اسکار «بهترین مستند» در نود و هفتمین دوره جوایز آکادمی اسکار شد.
«هیچ سرزمین دیگری» درحالی این جایزه را از آن خود کرد که «میکی زوهار»، وزیر فرهنگ و ورزش اسرائیل برندهشدن این فیلم را «یک لحظه غمانگیز برای دنیای فیلم» توصیف کرد و پیام این مستند را که به دنبال زندگی صلحآمیز مردم اسرائیل، در کنار فلسطینیها بود، به سخره گرفت.
داستان روستای در حال تخریب
مستند «هیچ سرزمین دیگری»، زندگی جوانی فلسطینی به نام «باسل آدرا» را به تصویر میکشد که سعی دارد از جامعه خود در برابر تخریبهای ارتش اسرائیل محافظت کند.
باسل طی سالها سعی کرده با فیلمگرفتن و رسانهایکردن جنایتهای اسرائیلیها در فضای مجازی، جلوی تخریب زادگاهش، روستای «مسافر يطا» را بگیرد.
در نهایت سربازان اسرائیلی، این روستای مستقر در کرانه باختری را تخریب کردند تا از آن به عنوان یک منطقه آموزشی نظامی استفاده کنند و درخواستهای باسل از دولت اسرائیل برای حفظ روستایشان هم بینتیجه میماند تا اینکه او با یک خبرنگار یهودی اسرائیلی به نام «یووال آبراهام» دوست میشود که به او کمک میکند داستانش را ثبت کند و در قالب فیلم به جهان
نشان دهد...
در این مستند، باسل از نوجوانی تا سال 2022 در تلاش است تا بتواند خانهشان را نگه دارد ولی در نهایت به هیچ نتیجهای نمیرسد.
پیشبینی 35 سال پیش شهید آوینی
در مستند «هیچ سرزمین دیگری»، مخاطبین روستایی در کرانه باختری را میبینند که از 22 سال پیش، قرار بوده با پیشرویهای اسرائیلیها خراب شود.
در این مستند مردم کرانه باختری اکثرا ترجیح میدهند بدون جنگیدن، با سربازان اسرائیلی مقابله کنند و حتی وقتی سربازان به آنها هجوم میآورند و از خانههایشان بیرونشان میکنند، معمولا فقط با ناله و نفرین با آنها رودررو میشوند. در صحنهای از این مستند، پدر باسل به یووال میگوید که گاهی اینقدر عصبانی میشود که نزدیک است سنگی به سمت سربازان پرت کند ولی جلوی خودش را میگیرد!
ترس از دستگیری و دادن هزینه برای جلوگیری از تخریب خانهها و دادن زمینها، کاملا در مستند هیچ سرزمین دیگری، نمود دارد و به همین دلیل، در این مستند، هیچ اثری از تفکر مقاومت و ایستادگی گروههایی مانند حماس در برابر ظلم اسرائیلیها وجود ندارد!
در ابتدای این مستند زمانی که باسل، دوست اسرائیلیاش یووال را به خانهشان میبرد، همه از او استقبال میکنند و تنها گاهی شکایتی نرم به خاطر رفتار دوستان اسرائیلی یووال از او دارند!
باسل در صحنههای ابتدائی در جایی میگوید:
ما میتوانیم جلوی این کار(تخریب روستایمان) را بگیریم منتها اگر فعال باشیم و مدرک ثبت کنیم. در این صورت آمریکا جلوی اسرائیل را میگیرد!!!
جالب اینجاست که در ادامه هیچ تلاش خاصی برای ثبت مدارک وجود ندارد و مخاطبین اصلا متوجه نمیشوند منظور باسل از مدارکی که ثبتشان میتواند آمریکا را در مقابل متحد قدیمیاش قرار بدهد چیست؟!
در مقابل حرفهای باسل، یووال دوست اسرائیلیاش تنها شنونده است.
در ادامه مستند هم صحنههای هجوم اسرائیلیها و بیرونکردن فلسطینیها از خانههایشان ادامه دارد و حرکت خاصی جز فیلمگرفتن از باسل سر نمیزند و فقط او و یووال تنها بعضی شبها که دورهم جمع میشوند، از آرزوهایشان میگویند و قلیان دود میکنند و سیگار میکشند و حرکت کنشگرانه دیگری هم وجود ندارد!
واقعیت این است که بیش از 7 دهه از تشکیل دولت غاصب صهیونیستی میگذرد و در این مدت، صهیونیستها اوج خشونت خود را از ابتدا تا به حال، نسبت به فلسطینیها نشان دادهاند و عدم تمایلشان به زندهماندن اعراب مسلمان را به وضوح جار زدهاند.
با این وجود، اینکه جوانی مانند باسل به دنبال راههای مسالمتآمیز و کمهزینه برای به وجود آمدن مثلا صلح و دوستی بین خودشان و اسرائیلیهاست، جالب توجه است.
در این مستند، مخاطبین علاوهبر دیدن ظلمهای صهیونیستها، تا حدودی متوجه میشود که دلیل طولکشیدن و راکد ماندن وضعیت برزخی و تحت ستم فلسطینیان، علاوهبر خیانت کشورهای عربی و حمایت غربیها از صهیونیستها، ترویج ذهنیت منفعلی است که به خصوص در بین مردم کرانه باختری باعث شده تا مقابله با ستمگران را رها کنند و به امید صلح به انتظار بنشینند.
در برشی از مستند «نسیم حیات» که محصول سال 68 است. شهید آوینی دوربین را به میان فلسطینیها میبرد و با دیدگاهی باز اینطور میگوید:
«اما بشر، با همه شرایط خو میگیرد و شور زندگی، او را از مرگ و ابتلایات آسمانی غافل میدارد و صهیونیزم و استکبار جهانی نیز، بنیان تجاوز خویش را بر همین ضعفها و عادتها بنا نهادهاند.
آنها دست به تجاوز و قتل و غارت میزنند و منتظر میشوند ترس از مرگ و شور زندگی و خوی تسلیم و تطبیق در برابر شرایط، به کمک آنها بیاید و خونهای ریخته شده را بشوید و مظالم آنان را بپوشاند و برای مقاومتهای احتمالی نیز، نقابهایی از دلسوزی و همدردی جوامع بینالمللی و قواعد ظالمانه حقوق بشر فراهم داشتهاند... مقاومت مسلحانه، روح جوانمردی و غیرت مبارزه، تنها چیزی است که تجاوزگران صهیونیست و مستکبران دیگر را میترساند و آنان را بر سر جای خویشش مینشاند.»
دیدگاه شهید آوینی هنوز هم بعد از گذشت 35 سال کاملا زنده و قابل لمس است و در مستند «هیچ سرزمین دیگری»، میتوان جمله جمله این گفتهها را دید و با تمام وجود حسش کرد.
لزوم به مبارزه و عدم سکوت در برابر ظلم، از زمان حمله 7 اکتبر تا به حال، مانند صاعقهای شب سیاه ظالمان را خراب کرده است و باعث شده تا نیروهای جدید زیادی به حماس بپیوندند و دلیل این مسئله هم افتادن نقاب از چهره کریه زندگی مثلا مسالمتآمیز با صهیونیستها است.
اسکار و امید برای صلح
با توجه به بالا گرفتن جنگ بین حماس و صهیونیستها، دادن جایزه اسکار به مستند «هیچ سرزمین دیگری»، اگر نگوییم مثل روز روشن بود، حداقل بعید و دور از ذهن نبود، مخصوصا که ترس از شعلهور شدن کرانه باختری، همیشه از نگرانیهای بزرگ صهیونیستها بوده است و مستندی مانند «هیچ سرزمین دیگری»، به نوعی تشویق مردم کرانه باختری به سکوت و ادامه سازش با ظلم است.
باسل آدرا یکی از سازندگان اصلی این مستند، بعد از دریافت جایزه اسکار، از جهان خواست تا مانع «پاکسازی قومی مردم فلسطین» شوند و یووال آبراهام هم از گروگانهایی یاد کرد که از زمان حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی در دستان حماس گرفتارند.
مستند هیچ سرزمین دیگری، دقیقا در اکتبر سال 2023 تمام میشود و در انتها، تنها در حد چند جمله عنوان میکند که در نتیجه حمله حماس به اسرائیل هزاران فلسطینی کشته و صدها اسرائیلی اسیر شدند.
با وجود ادامهدار بودن درگیریها و بیشترشدن لحظهبهلحظه آتش این جنگ، تقاضای دو سازنده این مستند در سخنرانی اسکارشان، مبنی بر دوستی بین دو ملت، قابل تأمل است!
صلح بر باد و حمایت بر آب!
بعد از گذشته کمتر از دو ماه از دادن جایزه اسکار به تیم سازنده مستند «هیچ سرزمین دیگری» و آرزوی آنها برای صلح بین دو ملت، اسرائیلیهای عصبانی که اعتقادی به چنین سخنرانیهای بیسر و تهی نداشتند، به کارگردان فلسطینی این مستند «حمدان بلال»(یکی از چهار برنده) حمله کردند و با کتک و زور او را دستگیر کردند و به مکانی نامعلوم بردند. در این بین سکوت آکادمی اسکار، نسبت به این اتفاق، در رسانهها بسیار به چشم آمد.
دو روز بعد از دستگیری یکمرتبهای حمدان بلال، معلوم شد که این قضیه کاملا خودجوش توسط شهرکنشینان اتفاق افتاده است و در این مدت اسرائیلیها به خاطر عصبانیت از او، حمدان را تحت شکنجه قرار دادند و بعد از آزادی هم بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند و آکادمی اسکار هم به خاطر فشار رسانهها عذرخواهی نمادینی به خاطر سکوتش کرد و پرونده این ظلم هم مانند قبلیها براحتی بسته شد.
حال باید از این سازنده و دیگر سازندگان مستند «هیچ سرزمین دیگری» پرسید که آیا هنوز هم منتظرند صلح بدون هزینه اتفاق بیفتد و روی دوستی اسرائیلیها حساب باز کردهاند؟
درست است که این ماجرا باعث شد تا امیدهای واهی برخی منتظران، بر باد برود ولی از طرف دیگر باید قبول کرد که اسرائیل در حال حاضر که ماهیت خود را در خطر میبیند، دیگر به سیم آخر زده و راهحلهای طولانیمدت مانند سکوت کرانه باختری برای تصاحب ذرهذرهاش را اصلا قبول ندارد، به خاطر همین هم حرفهای میکی زوهار در مورد مستند «هیچ سرزمین دیگری»، قابل تأمل است. او چندی پیش در پیامی توئیتری نوشت:
«سازندگان این فیلم به جای نشان دادن پیچیدگیهای واقعیت اسرائیل، ترجیح دادند روایتهایی را تقویت کنند که تصویر اسرائیل را در برابر مخاطبان بینالمللی مخدوش میکند. آزادی بیان یک ارزش مهم است اما افترا زدن به اسرائیل و استفاده از این ابزار برای انجام تبلیغات بینالمللی هنر نیست. این یک خرابکاری علیه دولت اسرائیل است؛ بهویژه پس از کشتار ۷ اکتبر و جنگ جاری.»
او در ادامه نوشت: «دقیقاً به همین دلیل است که ما اصلاحاتی را در موضوع حمایت دولتی از سینما تصویب کردیم، تا مطمئن شویم که پول مالیاتدهندگان صرف آثار هنری شود که با مخاطبان اسرائیلی صحبت میکنند؛ نه صنعتی که حرفه خود را بر اساس تهمتزدن به اسرائیل در صحنه جهانی بنا میکند.»
از این اظهارات معلوم است که بعد از واقعه 7 اکتبر، دیگر هیچ چیز مانند قبل نمیشود و این جنگ یا باید با تمام قوا در کرانه باختری هم ادامه پیدا کند، یا زندگی از این به بعد برای مردم این قسمت از فلسطین اشغالی، هزاربار سختتر از قبل خواهد شد و چیزی با عنوان صلح بین دو ملت وجود خارجی ندارد.