اخبار ویژه
مسابقه خالیبندی میان عضو و رئیس شورای اطلاعرسانی!
برخی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت، در رؤیافروشی و مهملگویی برای جذاب کردن مذاکرات با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند و ارقام پرتی را بدون هیچ محاسبه و دقتی مطرح میکنند.
در این زمینه، فیاض زاهد مدعی شد پیشنهاد سرمایهگذاری هزار میلیارد دلاری برای مذاکرات با آمریکا مطرح است. اما الیاس حضرتی مدعی شد ما ۲هزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف کردیم و میخواهیم مذاکره کنیم تا امکان ورود سرمایهگذاران به داخل کشور را تسهیل کنیم.
فیاض زاهد مدعی شده بود: آنچه باعث تقویت دیپلماسی سیاسی شد تأکید بر راهبرد دیپلماسی اقتصادی بود. پیشنهاد جامعی (هزار میلیارد دلار) پیشنهاد شد. پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح و مجوز گرفت. به آمریکا ارائه و توپ به چرخش درآمد. در آینده جزئیات بیشتری ارائه میشود. ایران بهشت سرمایهگذاری است.
اما الیاس حضرتی در جلسه شورای هماهنگی روابط عمومی دستگاههای اجرائی در استان هرمزگان گفت: امروز ما در یک جنگ رسانهای قرار داریم و دشمنان و متأسفانه عدهای در داخل در تلاشند تا مردم را ناامید کنند، هرکاری میکنند تا مردم از اصلاح امور ناامید شوند و در مقابل همه ما و از جمله شما روابط عمومیها مسئولیت داریم که برای ایجاد امید در جامعه اقدام کنیم. امروز، اما افکار عمومی برای ما بسیار مهم است. مردم برای این دولت مهم است و ما باید به مطالبات و نیازهای آنان توجه کنیم
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت افزود: آقای پزشکیان فردی صادق است که به عنوان رئیسجمهور انتخاب شده است. حضور و تدبیر او، جنگ و تهدیدات دیگر را از کشور دور کرد.
حضرتی در ادامه با اشاره به آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان گفت: ما ۲هزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف کردیم و میخواهیم مذاکره کنیم تا امکان ورود سرمایهگذاران به داخل کشور را تسهیل کنیم.
رؤیافروشی پوچ و فاقد مابهازای واقعی از سوی برخی اعضای شورای اطلاعرسانی دولت در حالی است که بزککنندگان برجام، یک دهه قبل ادعا میکردند اگر توافق با آمریکا صورت بگیرد، 200میلیارد دلار سرمایه خارجی به ایران میآید.
اما حالا فیاض زاهد (همکار حضرتی در روزنامه زنجیرهای اعتماد و بازداشتی فتنه 1388) ادعا میکند توافق، موجب جذب هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی میشود و چون خیالپردازی و دروغ کنتور نمیاندازد، الیاس حضرتی (رفیق فابریک شهرام جزایری)، هزار میلیارد دلار دیگر روی آن میگذارد و رقم دو هزار میلیارد دلار(!!!) را مطرح میکند. این دروغپردازی و فریب افکار عمومی در حالی است که در دولت روحانی با همه وعدهها، مجموعا 4-5 میلیارد دلار سرمایه خارجی بیشتر جذب نشد.
یادآور میشود پیش از فیاض زاهد، یکی از مدیران دولتهای مدعی اعتدال و اصلاحات در توئیت مشابهی نوشته بود: اگر خبردار شوید دولت ایران نزدیک به هزار میلیارد دلار پروژه تعریف کرده و سرمایهگذاری آمریکاییها در این پروژه بلامانع اعلام شده است، چه واکنشی خواهید داشت؟
این انگارهسازیهای فریبنده و غیرواقعی در حالی است که ادبیات دولت آمریکا از جمله طی چند هفته اخیر، ادبیات تهدید و تحریم است و نه دعوت به همکاری و شراکت و تعامل.
یادآور میشود بزککنندگان مذاکره با آمریکا در دهه گذشته هم با تیترهایی مانند «فروپاشی تحریم»، «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»، «مذاکره با ۲۷ شرکت خارجی برای جذب ۲۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی»، «۲۲میلیارد دلار پول خارجی جدید در ایران»، «آزادی ۱۰۰میلیارد دلار دارایی ایران»، «۲۵۰۰میلیارد دلار ضرر به خاطر ۲۲ روز تأخیر در اجرای برجام» و...، به اغواگری مردم پرداختند اما آنچه دولت برجام به ارث گذاشت، خزانه خالی ارزی و ریالی، 500هزار میلیارد تومان سود و اصل اوراق فروخته شده، 1500هزار میلیارد تومان بدهی انباشته، تعطیلی هشتهزار کارخانه، تورم 45درصد، رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تعداد توافق کاغذی فاقد اعتبار، به علاوه مکانیسم ماشه تعبیهشده در برجام برای بازگشت خودکار تحریمها به اراده غرب بود.
حتماً اگر متهمان و بزککنندگان آن فاجعه بزرگ مورد بازخواست و تعقیب اطلاعاتی و قضائی قرار میگرفتند، امروز به خود جرأت نمیدادند که با آمار و ارقام صددرصد جعلی به شعور مردم و کارشناسان اقتصادی توهین کنند.
هیل: تهدیدات ترامپ علیه ایران بیاعتبار شده است
تهدیدات ترامپ علیه ایران مبتنی بر تئوری «مرد دیوانه» اعتبار خود را از دست داده است. نشریه آمریکایی هیل وابسته به کنگره ضمن انتشار تحلیل فوق و بیسرانجام خواندن تهدیدات ترامپ، نوشت: او تهدید میکند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، ایران با خطرات جدی و بزرگی روبهرو
خواهد شد.
اما تهدیدات قبلی ترامپ مبنی بر بمباران کردن ایران، مانع از حصول یک توافق منطقی با تهران شدهاند. ترامپ با یک هدف ساده دست به طرح تهدید علیه ایران میزند: اگر کشوری کاری که مطلوب شماست را انجام نمیدهد، باید گزینه جایگزینی برای آن ارائه شود که بهشدت دردناک باشد. متأسفانه برای دولت ترامپ، این منطق و بهکارگیری مکرر آن به چیزی شبیه به انجام یک بازی تبدیل شده است.
ادراک بازیگری که هدف تهدید قرار میگیرد، در کارآمدی بازدارندگی بسیار مؤثر است. مؤلفههای مختلفی اعتبار تهدیدات ترامپ جهت تهدید نظامی ایران را کاهش میدهند و تهران احتمالاً از آنها آگاه است. باید گفت که دولت ترامپ تقریبا مطمئن است که نمیتواند در روند پیشرفتهای اتمی ایران موانع جدی را ایجاد کند.
ترامپ روی «تئوری مرد دیوانه» جهت اجبار ایران برای محدودسازی توان اتمی حساب باز کرده است. این تئوری روی این مسئله تاکید دارد که تهدیدکننده باید چهرهای غیرعقلانی و غیرقابل پیشبینی را از خود نشان دهد تا از این رهگذر، ترس را به ذهن طرف مقابل القا کند و راه را برای تحقق اهداف مطلوبش به ضرر تهدیدشونده هموار سازد. تئوری مرد دیوانه از منطق اجبار و زور پیروی میکند و در آن، تهدید برای اثرگذاری بر رفتار طرف مقابل استفاده میشود. با این حال، با بررسی و دقت بیشتر باید اذعان کرد که استفاده از تئوری مرد دیوانه، یک رویکرد ضعیف در حوزه چانهزنی با محوریت سیاست بینالملل است. تهدیدات ظالمانه مرد دیوانه اعتبار خود را با گذشت زمان از دست میدهند. این همان چیزی است که در مورد رویکرد ترامپ و تهدیدات او علیه ایران قابل مشاهده
است.
علاوه بر این، کشوری که هدفِ سیاستهای راهبرد مرد دیوانه قرار میگیرد، درخواستهای طرف مقابل خود را سیریناپذیر و نامحدود میپندارد و در این صورت، چرا باید تن به درخواستهای مرد دیوانه بدهد، وقتی میداند پایانی برای آنها نیست؟ در واقع، تاریخ مدرن نمونههای مختلفی را از استفاده از تئوری مرد دیوانه نشان میدهد که در واداشتن یک طرف به انجام اقداماتی خاص شکست خوردهاند. به عنوان مثال، تهدیدات اتمی «ریچارد نیکسون»، رئیسجمهور سابق آمریکا نتوانست ویتنام را به عقبنشینی وادار کند.
محدودیتهای نظامی آمریکا هم تا حد زیادی اعتبار تهدیدات ترامپ علیه ایران با محوریت پرونده اتمی را زیر سؤال میبرد. تقریبا غیرممکن است که آمریکا بتواند تمامی توانمندیهای هستهای تهران را نابود سازد. ایران اقدامات مختلفی را در زمینه پنهانسازی و البته پراکندهساختن تأسیسات و توانمندیهای اتمیاش انجام داده است.
اگر آمریکا تمامی سایتهای اتمی ایران را هم نابود کند (که بعید است)، باید توجه داشته باشیم که با بمباران نمیشود دانش یک کشور در زمینه هستهای را نابود کرد. خارجسازی یا نابود کردن مواد اتمی ایران شاید بتواند برنامه هستهای این کشور را به عقب براند، اما مشکل اساساً با محوریت تبدیلشدن ایران به یک قدرت اتمی، هنوز سر جای خود باقی است. در سطح کلانِ راهبردی، اعتبار تهدیدات ترامپ علیه ایران چندان زیاد نیست. بمباران ایران میتواند تا حد زیادی منابع آمریکا برای ایجاد توازن علیه چین و همچنین مواجهه با مسائل داخلی این کشور را کاهش دهد. هزینههای لجستیکی و مالی بمباران ایران به هیچ عنوان کم و ارزان نخواهد بود.
دولت ترامپ چه خواهد کرد اگر ایران علیه آمریکا یا اسرائیل دست به اقدامات تلافیجویانه بزند؟ درک هدف نهائی درگیریهای مسلحانه چیزی است که رهبران و تصمیمگیران سیاسی بارها و بارها در فهم آن دچار مشکل شدهاند و برای همین نیز هست که نتیجه معمولاً جنگ بوده است. تهدیدات ترامپ مبنی بر انجام حملات پیشدستانه علیه ایران، میتواند تهران را در مسیر دستیابی به تسلیحات اتمی جسورتر کند. اگر قرار باشد سطح تهدیدات چه به صورت مستقل و چه منطقهای علیه ایران اوج بگیرد، دستیابی به تسلیحات اتمی میتواند کارت چانهزنی ایران را در مواجهه با رقبا و دشمنانش بهشدت تقویت کند. سلاح هستهای یک کارت بسیار بزرگ و مهم در قالب سیاست بینالملل است. بازگشت به سیاست خارجی واقعبینانه که مصالحه را اولویت میبخشد، بهترین راه برای دولت ترامپ جهت حصول یک توافق اتمی با تهران است. این بدان معناست که بپذیریم ایران از توانمندیهای اتمی برخوردار است و باید تحریمها و نیز طرح تهدیدات علیه ایران خاتمه یابند.
ترامپ باید به شیوهای طولانیمدت و جدی در مورد اقدامات احتمالی ماجراجویانه علیه ایران فکر کند. دولت او و پنتاگون باید صحبتهای «فرِد ایکله»، کارشناس مطرح دفاعی و نظامی را در ذهن داشته باشند: «آنهایی که خود را در موقعیت برخورداری از قدرت کافی برای آغاز یک جنگ میبینند، اغلب به این نتیجه میرسند که از قدرت کافی برای خاتمه دادن به آن
برخوردار نیستند.»