kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۸۵۳
تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۵
حکایت سینماتوگراف 2

سرگذشت غم‌انگیز و تلخ اصناف سینمایی

 
 
 
سعید مستغاثی
 بخش صد و چهارده
 نخستین اصناف سینمای ایران در سال‌های پس از انقلاب در بخش‌هایی مانند تهیه کنندگی و کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی و... پا گرفتند و حدود 5 سال بعد، تشکل این اصناف در مجموعه‌ای به نام «خانه سینما» متمرکز شد. تشكلي كه شايد وجود آن در طول تاريخ سنيماي ايران، در اين حد و وسعت و فراگيري سابقه نداشت. اگر چه در سال‌هاي پيش از انقلاب‌،‌ در دوراني تشكل‌هاي صنفي هنرمندان سينما و تئاتر تحت عناوين مختلف پديد آمد، ولي هيچ‌گاه اين چنين در برگيرنده همه شاخه‌ها، ‌رشته‌ها و انجمن‌هايي ريز و درشت، ‌اصلي و حاشيه‌اي و توليدي و غيرتوليدي سينماي ايران نبود.
در طول این سال‌ها، شاید برای اولین‌بار بود، برخی حرفه‌های سینمایی که در سال‌های پیش از انقلاب حتی در حد اسم و عنوان هم مطرح نبودند، صاحب صنف گردیدند. اين اتفاق كم‌اهميتي نبود كه براي نخستين‌بار صنوفي از جمله انجمن صدابرداران(كه اساسا در سال‌هاي پيش از انقلاب به صورت يك حرفه سينمايي هويتي مشخصي نداشت)، طراحان صحنه ولباس، چهره‌پردازان، مديران توليد، منتقدان ونويسندگان‌، مدرسان، مستندسازان، انيميشن‌سازان و بسياري از انجمن‌هاي ديگر سينمايي تشکل یافته و سپس گرد هم آمدند تا سينماي ايران يك جامعه اصناف ويژه براي خود داشته باشد.
جشن سینما به جای دفاع از اعضاء 
اما يك سؤال دربرابر همه علاقه‌مندان سينماي ايران درطول اين سال ها و خصوصا سال‌هاي اخير وجود داشته كه چرا عليرغم تمامي اين نقاط قوت، امكانات و ابزار انساني و مادي بالقوه و بالفعل، اصناف سینمایی عملا در جهت وظیفه اصلی خود یعنی دفاع از حقوق صنفی اعضایشان‌، اغلب منفعل، غير فعال وتقريبا خنثي عمل نموده‌اند؟!
به راستی چندبار مثلا انجمن فیلمبرداران از حقوق پایمال شده یک فیلمبردار در جریان تولید یک فیلم سینمایی، در مقابل تهیه‌کننده و یا سرمایه‌گذار دفاع کرد و توانست حقوق حقه وی را بازستاند؟ مثلا تاکنون از فیلمبرداری که در میانه تولید یک پروژه سینمایی به دلائل مختلف و برخلاف قرار داد تعویض شده و هیچ ملجایی برای شکایت خود نداشته، دفاعی به عمل آمده است؟ در حالی که دستمزد یک فیلمنامه‌نویس به نسبت تاثیر بنیادین وی در ساخت یک فیلم سینمایی، سهم ناچیزی از هزینه تهیه و ساخت آن را تشکیل می‌دهد، واقعا تا امروز کانون فیلمنامه‌نویسان چه اقدامی در جهت افزایش این میزان انجام داده است؟ کانون کارگردانان از حقوق صنفی چه تعداد از اعضای خود در مقابل تولیدکنندگان دفاع نموده؟ آیا برای دریافت دستمزد آن کارگردانی که ماه‌ها به دنبال دریافت مبلغ قراردادش دویده و هربار تولیدکننده گرامی آن را به زمان فروش فیلم موکول نموده و بالاخره هم مبلغ تمام و کمال آن پرداخت نشد، اقدامی به عمل آمد؟ کانون موسیقیدانان در قبال اجحافات متعددی که در طی ساخت فیلم‌های سینمایی در حق اعضایش روا داشته شده، تاکنون عملی انجام داده است؟ اجحافاتی اعم از دخل و تصرف در مفاد قرار داد یا استفاده غیرقانونی از اثر یک آهنگساز در پروژه دیگر و یا عدم پرداخت دستمزد به‌موقع و طبق قرارداد یک آهنگساز که بعضا منجر به بدهکاری وی به استودیو و ارکستر و صدابرداران موسیقی و حتی شکایت و شکایت‌کشی به مراجع قانونی شده ولی دست آهنگساز از هر‌گونه داد‌خواهی کوتاه بوده است. عملکرد انجمن بازیگران و صدابرداران و چهره‌پردازان و... در طول این سال‌ها و در این‌گونه اقدامات صنفی چه بوده؟ 
آيا مهم‌ترين و شاید از معدود نمودهای این صنوف، به‌هنگام داوری‌های سالانه خانه سینما يعني در همان جشن سينمايي كه هر ساله با هزينه‌هاي هنگفتي برپا مي‌شود، نیست؟ آیا اعلام یک هیئت داوری برای این جشن و تلاطمی حداکثر یکماهه می‌تواند همه وظایف این تشکل‌های صنفی را پوشش دهد؟ 
به دور از معنای صنف و مفهوم اصناف سینمایی 
به نظر می‌آید که همه این کمبودها، نقایص و کاستی‌ها، از برداشت غیرواقعی و نادرست مفهوم صنف و وظایف آن ناشی شده است. آيا اساسا تا كنون مفهوم صنف و وظايف آن براي مسئولين و اعضاي اين صنوف،‌ تبيين و تعريف شده است؟ اينكه وظيفه صنف،‌ تامين حقوق اجتماعي اعضاي خود است و يا موضع‌گيري نسبت به مثلا انتخابات مجلس و شوراي شهر و غيره و ذلك؟
مایکل آپتد، رئیس وقت کانون کارگردانان سینمای آمریکا، در اولین روزهایی که به این سمت برگزیده شده بود، اصلی‌ترین وظیفه خود را «دفاع از حقوق صنفی اعضایش در قبال استودیوهای فیلمسازی و تهیه کنندگان» اعلام کرد. شاید بتوان گفت اغلب اصناف، اتحادیه‌ها و سندیکاهای سینمایی استاندارد در کشورهای صاحب سینما، بیشتر طول سال را به انجام وظایفی از قبیل آنچه مایکل آپتد ذکر کرد، مشغولند و بخش ناچیزی از فعالیت خود را احتمالا به برگزاری مراسم انتخاب بهترین‌ها و داوری برای آن اختصاص می‌دهند. 
اما گویا اصناف سینمای ایران، بیشتر به مسائل حاشیه‌ای مشغول شده‌اند تا وظایف اصلی خود. واقعا معلوم نیست اساسا فعالیت صنفی با قضیه مدیریت و سیاست‌گذاری سینمایی تا چه حد سازگار بوده و در کدام‌یک از اتحادیه‌ها و سندیکاهای سینمایی دنیا در طول این صد و ‌اندی سالی که از عمر سینما می‌گذرد، دیده شده. اما حداقل نتیجه آن برای سینمای ما و خود این اصناف، به جز اختلاف‌افکنی، گروه‌گرایی و باند‌بازی نبوده است. 
چه خاصيتي دارد، اصنافی که در خانه سينما گرد آمده‌اند، هيات‌هاي اداره‌كننده وتصميم‌گيرنده و شوراي سياست‌گذاري و اجرايي و با هزار و يك عنوان ديگر، كمیسيون و شورا و جلسه داشته باشند، براي هر واقعه سياسي بيانيه صادر نمایند، صدها كنفرانس مطبوعاتي برگزار کنند ولي از احقاق کوچک‌ترین حق پایمال شده اعضای خود نیز برنيايند؟ يعني قادر نباشند به كمترين مسؤليت صنفي خود عمل کنند. به نظر می‌آید، بایستی برای یک‌بار هم که شده، معلوم گردد، یک صنف سینمایی چه وظایفی برعهده‌دارد. 
اینکه جایزه دادن و جایزه گرفتن و جشن و مراسم و داوری و... در زمره آخرین مشغله‌های یک صنف سینمایی می‌تواند قرار گیرد. اینکه سیاست‌گذاری و مدیریت سینمایی اساسا از حیطه مسئولیت‌های یک صنف بیرون است و بر هویت و اصالت آن خدشه وارد می‌سازد. اینکه کار صنف به قول معروف چانه‌زنی از بالا نیست، بلکه فشار از پایین است! اینکه برای اکران یک فیلم در سینماها، بیش از هر فرد و صنف و تولید‌کننده ای، خود سینماداران محق هستند.