فارن افرز: دیوانهنمایی ترامپ احتمالا شکست چشمگیری میخورد (خبر ویژه)
خیلی دشوار است که راهبرد «مرد دیوانه» ترامپ جواب بدهد. بهندرت پیش میآید که شهرت دیوانگی نتیجه دهد. سران کشورهایی که سعی کردهاند دیوانه به نظر برسند، اغلب در متقاعد کردن دشمنان خود شکست میخورند. برخی دیگر موفق میشوند، اما درمییابند که شهرت آنها به دیوانگی، مخالفان را متقاعد میکند که نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
این تحلیل را نشریه آمریکایی «فارن افرز» منتشر کرد که در زمینه روابط خارجی فعالیت میکند. فارن افرز نوشت: ترامپ از اولین بار که در سال ۲۰۱۶ نامزد انتخابات شد، خود را بهعنوان یک رهبر غیرقابل پیشبینی معرفی کرد. ترامپ در سال ۲۰۱۸، هنگام بحث در مورد مذاکرات با کرهشمالی، خود را دیوانه نامید و امسال هم در پاسخ به این پرسش که چگونه به محاصره تایوان توسط چین پاسخ خواهد داد، گفت: «من مجبور نخواهم بود؛ زیرا شی جین پینگ به من احترام میگذارد و میداند که من دیوانه هستم.»
ترامپ اولین رهبری نیست که سیاست خارجی نامنظم را پذیرفته است. برای چند دهه، سران کشورها در سراسر جهان آنچه را که بهعنوان نظریه «مرد دیوانه» شناخته میشود، به کار میگیرند: یعنی این ایده که با عمل کردن به شیوهای بسیار ناپایدار، میتوانند مخالفان را بهگونهای بترسانند تا خواستهشان را قبول کنند. اما ترامپ در مورد نظریه «مرد دیوانه» باید مراقب و محتاط باشد؛ زیرا تحقیقات نشان میدهد استفاده موفقیتآمیز از آن بسیار دشوار است.
در واقع بهندرت پیش میآید که شهرت دیوانگی در سطح بینالمللی نتیجه دهد. سران کشورهایی که سعی کردهاند دیوانه به نظر برسند، اغلب در متقاعد کردن دشمنان خود شکست میخورند. برخی دیگر موفق میشوند، اما درمییابند که شهرت آنها به دیوانگی مخالفان را متقاعد میکند که نمیتوان برای حفظ صلح به آنها اعتماد کرد.
ریچارد نیکسون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده گفته بود: «میخواهم ویتنامیهای شمالی باور کنند به نقطهای رسیدهام که ممکن است برای توقف جنگ دست به هر کاری بزنم.» او از مشاورانش خواست به ویتنامیهای شمالی بگویند «وقتی نیکسون عصبانی است نمیتوانیم مهارش کنیم و دستش را روی دکمه هستهای گذاشته است.». همچنین به دنبال دستورات کیسینجر هنگام بازدید از مسکو، لئونارد گارمنت، مشاور کاخ سفید، به مقامات شوروی گفت که نیکسون شخصیتی کاملا ازهمگسیخته است که قادر به خشونتبارترین کارها و غیرقابل پیشبینی است.
نظریه «مرد دیوانه» ممکن است نظریهای محبوب باشد، اما از نظر تاریخی برای طرفدارانش کار چندانی انجام نداده است. نیکسون نتوانست ویتنام شمالی و متحدان شوروی آنها را به دیوانگی خود متقاعد کند و در نهایت مجبور شد از ویتنام عقبنشینی کند. در جریان تلاشهای اتحاد جماهیر شوروی برای به دست گرفتن کنترل تمام برلین، خروشچف تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای کرد و اغلب به نظر میرسید که کنترل احساسات خود را هنگام ملاقات با مقامات غربی از دست میداد. بااینحال او نتوانست ایالات متحده را وادار به عقبنشینی کند. خروشچف بعدها در جریان درگیری بر سر قرار دادن موشکهای هستهای در کوبا، عقبنشینی کرد.
متقاعد کردن سران دولتهای دیگر برای تسلیمشدن در برابر یک خواسته، مستلزم متقاعد کردن آنها به این است که تسلیم، مانع مجازات میشود. برای سرانی که خود را دیوانه میدانند، حل این تناقض دشوار است و به خاطر شهرت غیرقابل پیشبینی بودن، نمیتوانند تضمینهای معتبری ایجاد کنند.
رویکرد ترامپ نیز ممکن است به طرز چشمگیری شکست بخورد. ترامپ باید نشان دهد که دیوانگی او محدودیتهایی دارد. او باید روشن کند که سیاست خارجیاش کاملا تهی از منطق نیست و میتوان به او برای حفظ یک توافق اعتماد کرد. چنین رویکردی نهتنها شانس تبعیت از تهدیدهای واشنگتن را افزایش میدهد، بلکه خطر تشدید غیرعمدی تنش را کاهش داده و در نتیجه به متحدانِ نگران از سیاستهای ترامپ اطمینان میدهد. شوربختانه، انتقال سطح درست و دقیق این دیوانگی بسیار دشوار است. اگر ترامپ بتواند خود را غیرقابلپیشبینی و بیبندوبار نشان دهد، بدون اینکه در ظاهر بیبندوبار به نظر برسد، ممکن است موفق شود. اما اگر ترامپ به طرز ناامیدکنندهای غیرمنطقی جلوه کند، بعید به نظر میرسد به آنچه میخواهد دست یابد.