kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۵۷۸۸
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۷
مرور و معرفی کتاب «انقلاب ما به ما چه داد؟»

تلاقی رؤیا و واقعیت در صدای یک نسل

 
 
 
شیما ناصری
تاریخ و انقلاب هر کشور به مثابه شناسنامه و هویت آن کشور تلقی می‌شود. در هر انقلابی، گروهی از مردم، سرشار از امید و آرمان، برای آینده‌ای روشن می‌جنگند. اما پس از گذشت سال‌ها، پرسش‌هایی کلیدی درباره اهداف، نتایج و دستاوردهای انقلاب‌ها مطرح می‌شود.
نادر ابراهیمی یکی از نویسنده‌های به‌نام ایران در یکی از آثار خود به نام «انقلاب ما به ما چه داد؟» این پرسش را از زبان فاطمه، دختری از جنوب شهر، مطرح می‌کند. و در ادامه جواب نامه و پرسش فاطمه را می‌دهد. این کتاب، روایتی از آرزوهایی است که در برخورد با واقعیت تغییر شکل داده‌اند. 
اما آنچه این کتاب را همچنان خواندنی می‌کند، شباهت روایت‌هایش با دغدغه‌های نسل امروز است. فاطمه کتاب نادر ابراهیمی، دختر نوجوانی از دهه ۵۰ است، اما اگر امروز زنده بود، آیا حرف‌هایش تفاوتی با نوجوانان این نسل داشت؟ شاید حرف‌هایش را وقتی می‌خوانی به این موضوع پی خواهی برد که نسل جدید هم حرف‌هایشان همان است ولی نوع و طرز بیان کردنشان تغییر کرده ولی معنا و مفهوم یکی را می‌رساند. 
ساختار و محتوای این اثر دربرگیرنده دو نامه، دو نگاه است. 
یک- نامۀ فاطمه: روایت دختری نوجوان که از وضع زندگی‌اش و فاصله‌ عمیق میان آنچه انتظار می‌رفت و آنچه رخ داده، سخن می‌گوید.
دو- پاسخ نادر ابراهیمی: دفاع از آرمان‌های انقلاب همراه با تأکید بر تدریجی بودن تغییرات اجتماعی.
فاطمه در نامه‌ای بلند، از زندگی خود می‌گوید: پدری که رفتگر است، خانواده‌ای که درگیر مشکلات معیشتی است، و رؤیای عدالت که در ذهنش به کابوسی از تبعیض تبدیل شده است. او با زبانی ساده اما گزنده، از تناقض میان شعارهای عدالت‌خواهانه و وضعیت واقعی مردم سخن می‌گوید. مثلا فاطمه در صفحه 13 کتاب به این موضوع اشاره می‌کند که: «آنجا، در آن بالاها، چیز چرکی هست که دیده نمی‌شود؛ چیز چرکی که من ایمان داشتم انقلاب، با چشم‌های درشتش آن را می‌بیند و با نفسِ بلندش آن را به باد می‌دهد، اما ندید و نداد.» و امثال صحبت‌های تند فاطمه که تا صفحه 52 کتاب ادامه دارد. 
در مقابل، از صفحه 55 کتاب نادر ابراهیمی، به‌عنوان یک روشنفکر انقلابی، تلاش می‌کند که واقعیت‌های پیچیده‌ تغییرات اجتماعی را توضیح دهد. او معتقد است که انقلاب، فرآیندی تدریجی است و نباید انتظار تغییرات فوری داشت. اما آیا چنین پاسخی برای نسلی که با امیدهای بزرگ انقلاب را پذیرفت، قانع‌کننده است؟ نادر در صفحه 67 کتابش می‌گوید: «تصور انقلاب، خودِ انقلاب نیست. و حال، به امید آنکه معنای توهم روشن‌تر شود به تو می‌گویم: روز انقلاب نیز عصر انقلاب نیست. فاطمه! به روز انقلاب فکر نکن؛ به عصر انقلاب بیندیش. مهم، عصری‌است که در آن همه چیز باید نو شود نه روزی که پادگان‌ها تصرف شده است.» 
مورد دیگری که پیرامون این کتاب می‌توان به آن اشاره کرد سبک و روایت (قدرت زبان و تصویرسازی) این اثر است. نثر کتاب، ترکیبی از زبان محاوره‌ای و ادبی است. ابراهیمی، با مهارت خاص خود، دیالوگی را خلق می‌کند که هم مستند به واقعیت است و هم سرشار از شاعرانگی.
زبانِ فاطمه، لحنی تند، صریح و گاهی طعنه‌آمیز دارد. او بدون پرده‌پوشی، نظام طبقاتی را نقد می‌کند و تناقض‌های اجتماعی را به چالش می‌کشد. به‌عنوان مثال، در صفحه ۱۲، او می‌نویسد: «خجالت دارد که این آقایان و خانم‌های محترم آمده‌اند این‌جا کار می‌کنند و شما ایستاده‌اید و نگاه می‌کنید!» این جمله، نقدی است بر نمایشی بودن کمک‌های طبقه‌ مرفه. 
یکی دیگر از بخش‌های تأثیرگذار کتاب، مقایسه‌ زندگی فقرا و ثروتمندان است (صفحه ۱۵): «بچه‌های شما برای تولدشان کیک چند طبقه می‌خواهند، ما برای زنده ماندن، نانِ مانده.»
این تقابل، شکاف طبقاتی را به شکلی ملموس نشان می‌دهد. امری که در دهه ۵۰ وجود داشت و امروز نیز وجود دارد؛ از مدارس غیرانتفاعی با امکانات لوکس تا بیمارستان‌های دولتی که مردم در صف انتظارشان جان می‌بازند.
در نقطه‌ مقابل، نثر نادر ابراهیمی، آرام‌تر و استدلالی‌تر است. او در صفحه ۲۸، می‌نویسد: «نتیجه‌ انقلابِ ما به‌زودی مشخص می‌شود. بعضی چیزها خیلی زود درست می‌شود. اما بعضی چیزها آهسته آهسته...»
او تلاش می‌کند تا امید را زنده نگه دارد، اما برای فاطمه و امثال او، این پاسخ شاید بیش از حد انتزاعی باشد.موارد دیگری که در این کتاب مشاهده می‌شود، تم‌های اصلی کتاب است که از گذشته‌ای که هنوز ادامه دارد سخن می‌گوید. یکی از محوری‌ترین موضوعات کتاب، تضاد میان زندگی فقیران و ثروتمندان است که نادر ابراهیمی به آنها پاسخ می‌دهد.
می‌توان این‌گونه بیان کرد که این اثر نادر برخلاف یک عاشقانه‌ آرام که بیشتر شاعرانه و فلسفی است، اثری انتقادی و اجتماعی است. ابراهیمی در این کتاب، نقش یک نویسنده‌ متعهد را ایفا می‌کند که دغدغه‌ مردم را دارد و حتی شاید بتوان گفت جنس مردم را خوب بلد است و حتی می‌داند اگر هم کاری از دستش برنمی‌آید با زبان نرم و ملین خود می‌تواند دل فاطمه را آرام کند و با همدردی نماید. 
در آخر می‌توان اشاره کرد به این موضوع که کتاب «انقلاب ما به ما چه داد؟»، تنها یک روایت تاریخی نیست؛ بلکه بازتابی از یک واقعیت مداوم و تأمل و پاسخ به آن است. 
نثر قوی، روایت صمیمی و مضامین عمیق، این اثر را به یکی از مهم‌ترین کتاب‌های نادر ابراهیمی تبدیل کرده است. چه موافق دیدگاه‌های فاطمه باشید و چه با پاسخ‌های ابراهیمی همدل شوید، این کتاب شما را بی‌تفاوت رها نخواهد کرد و شما را برای چندین ساعت درگیر خواهد کرد و حتی در ذهنتان مصداق‌هایی از دیروز و امروز جامعه را تداعی خواهد نمود. و حال امروز در این عرصه جدید بعد از چندین سال از گذشت انقلاب هنوز کسی هست که فاطمه‌های جدید را بشنود؟! و به پرسش‌هایشان پاسخ دهد؟!