kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۵۰۷۲
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰

سازه آخرت با احکام پنج‌گانه

 
 
خلیل منصوری
نویسنده در این مطلب با استناد به آیات قرآن نقش آموزه ‌های معرفتی و دستوری اسلام و احکام پنج گانه آن را در سازه‌های انسانی از جمله سازه آخرت تشریح کرده است.
***
تزکیه‌، عامل رشد
یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین کلید واژه‌های قرآنی، تزکیه است که عامل اصلی رستگاری انسان بشمار می‌رود. چنان‌که قرآن می‌فرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى؛ رستگارشود آن كس كه خود را تزکیه کند.(اعلی، آیه ۱۴) و نیز می‌فرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا؛ هر كس نفس را تزکیه کرد قطعا رستگار شد.(شمس، آیه ۹)
خداوند درباره فلسفه بعثت پیامبران از جمله پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) به دو امر مهم تعلیم و تزکیه اشاره کرده و بیان داشته است که پیامبران آمده‌اند تا با تعلیم علوم و دانش‌هایی که انسان از راه‌های عادی نمی‌تواند به دست آورد و تصرفاتی که موجب تزکیه نفس و روان می‌شود، آدمی را به کمال بایسته و شایسته برسانند: همان طور كه در ميان شما فرستاده‏ اى از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما مى‏ خواند و شما را تزکیه می‌کند و به شما كتاب و حكمت مى ‏آموزد و آنچه را نمى‏‌دانستيد به شما ياد مى‏ دهد. (بقره، آیه ۱۵۱)
این عنایت و فضل الهی در هدایت بنی آدم(بقره، آیه 37) منتی بزرگ است که انسان را از چیزهای دیگر بی‌نیاز می‌کند؛ زیرا منت و منون به معنای بریدن از غیر به سبب غنا و بی‌نیازی است که به دست می‌آید. 
خداوند می‌فرماید: بيقين خدا بر مؤمنان منت نهاد كه پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و آنها را تزکیه کند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد؛ قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند. (آل عمران، آیه ۱۶۴)
پس پیامبران که مظهر اسمای الهی و واسطه فیض خداوندی هستند، به تعلیم و تزکیه انسان می‌پردازند؛ اما در این میان خود انسان باید بستر آن را فراهم آورد تا تصرفات آنان تاثیرگذار باشد؛ از این رو تزکیه واقعی با بسترسازی خود شخص و تصرفات خدا از طریق پیامبران و معصومان‌(ع) انجام می‌شود به طوری که  اگر این واسطه‌ها نبودند هیچ بشری به تنهائی نمی‌توانست تزکیه نفس کند؛ قرآن می‌فرماید: و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هيچ كس از شما پاك نمى ‏شد؛ ولى اين خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏ گرداند و خدا است كه شنواى داناست. (نور، آیه ۲۱)
باید توجه داشت که تزکیه تنها به معنای پاک کردن نیست؛ زیرا واژه تزکیه برگرفته از مادّه «زكو» به معناى رشد و نموّ است. براین اساس به زکات که در باطن موجب افزایش و رشد مال می‌شود، زکات گفته می‌شود. البته به طور طبیعی شرایط رشد و نمو، مقتضی این معنا است که آن چیز در شرایطی مناسب از نظر پاكى، صلاح و شايستگى باشد تا به رشد واقعی دست یابد.(نگاه کنید: لسان‌العرب، ج‌6‌، ص‌64‌-‌65‌، «زكا»)
پس تزكيه نفس، تلاش براى دستيابى به سببهايى است كه به رشد و نمو نفس در راستای طهارت و پاكى آن مى‌انجامد. در این صورت باید مقتضیات رشد و نمو فراهم و موانع برطرف شود. 
در حقیقت باید تخلیه و رفع موانع انجام و تحلیه و ایجاد مقتضی فراهم آید. این‌گونه است که ما با سه دسته از امور مواجه هستیم که شامل واجبات به عنوان مقتضیات، محرمات به عنوان موانع و مباحات به عنوان امور خنثی و بی‌تاثیر مواجه هستیم. 
البته برخی از امور نیز هستند که در ایجاد مقتضی یا تحکیم و تثبیت آن کمک می‌کنند که از آنها به عنوان مستحبات یاد می‌شود و گروه دیگری که می‌تواند مانعیتی را در حد ضعیف ایجاد کند یا موجب تقویت مانعی شود که از آن به مکروهات یاد می‌شود.
در حقیقت احکام پنج گانه اسلام ناظر به مقتضیات و موانع و مباحات است. به این معنا که هر چیزی قوی‌تر باشد واجب و یا محرم و هر چه ضعیفتر باشد به معنای مستحب و مکروه تعریف شده است. 
پس تزکیه به معنای تنمیه است؛ یعنی کسی با اعمال صالح همچون انجام واجبات و مستحبات- البته نه در گفتاربلکه در عمل- بخواهد خود را بسازد و به بهترین سازه الهی تبدیل کند.
کارکردهای دو گانه اعمال در قالب احکام
هر عملی از اعمال انسانی حکم شرعی دارد که از آن به احکام پنج گانه یاد می‌شود. هر یک از این احکام و اعمال در حقیقت دارای چهره ملکوتی است که نفس انسانی و سازه‌های دیگر او را می‌سازد. واجبات‌،آن چیزهایی است که استخوان‌بندی اصلی سازه انسانی را می‌سازد و محرمات به دلیل اینکه مانع اصلی ایجاد این استخوان‌بندی است باید ترک شود.  اگر واجبات، مقتضیات را فراهم می‌آورد، محرمات باید ترک شود تا مانع اصلی ایجاد نشود. البته واجبات همه در یک سطح نیست، بلکه برخی مهم و برخی مهم‌تر هستند؛ محرمات نیز این‌گونه است. مجموعه واجبات اهم و مهم سازه اصلی را کامل می‌کند. در این میان مستحبات نیز کمک به تقویت و آراستن این مجموعه سازه اصلی می‌کند. ترک محرمات و مکروهات موجب می‌شود تا به اصل سازه و زیبایی و آرایه‌های آن آسیبی نرسد.
البته در برخی از موارد لازم است تا مباحات و موارد مجاز و تجویزی نیز کنار گذاشته شود؛ زیرا در شرایطی برای برخی ترک آن لازم است. از این رو در تقوای عام لازم که گام اول تحول و خودسازی است لازم است واجبات انجام و محرمات ترک شود؛ و در تقوای خاص در مرتبه دوم تحول و حرکت باید افزون بر انجام واجبات‌، مستحبات نیز انجام شود و غیر از ترک محرمات، از مکروهات نیز پرهیز شود. در مرتبه سوم که تقوای اخص است باید برخی مباحات نیز ترک شود. در ماه رمضان که دوره کوتاه مدت آموزش عملی تقوای اخص است افزون بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات از مسلمان خواسته شده تا مباحاتی چون خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و لذایذ حلال جنسی را ترک کند تا نفس تقویت شود و در مسیر درست به صبر و مقام حلم دست یابد.
از نظر قرآن، هر یک از واجبات‌،کارکردی خاص در سازه انسانی دارد. نماز و روزه و حج و جهاد و مانند آنها کارکردهای عام و خاصی دارد که باید شناخت و از آن بهره برد. همچنین ترک محرمات و مکروهات آثار عام و خاصی دارد که باید به آن توجه کرد.
در برخی از روایات آمده است که مثلا ذکر تسبیحات موجب می‌شود که آجر قصر بهشتی فراهم آید و یا کسانی که به زیارت امام حسین(ع) می‌روند در بهشت دارای قصر خواهند شد. این نشان می‌دهد که این‌گونه اعمال یک کارکرد عام و یک کارکرد خاص دارد که از آن به کارویژه آن عمل یاد می‌شود.
همچنین باید توجه داشت که انسان با اعمال خویش در قالب احکام پنج گانه، هم خودش را می‌سازد و هم آخرت خود را. 
بنابراین، سازه‌های انسانی با انجام احکام شریعت 
دو کارکرد اصلی؛ یکی سازه نفسانی و دیگری سازه خارجی را به همراه دارد. پس انسان هم خودش بهشتی می‌شود و هم بهشتش را می‌سازد.  
البته ممکن است که انسان نتواند به برخی از واجبات مانند جهاد یا حج به سبب فقدان استطاعت عمل کند؛ ولی می‌تواند با بهره‌گیری از مصادیق جایگزین به این اسباب و ابزارها دست یابد؛ مثلا در روایت است که اگر برای اهل و عیال و کسب روزی حلال تلاش کند، مانند مجاهد است، یا زیارت کربلا در حکم حج است؛ حتی برخی از اعمال، کارکرد قوی تری دارد. بنابراین، اگر هر عملی خروجی خاص خود را دارد، ولی مواردی به عنوان جایگزین مطرح شده است که انسان می‌تواند با آن اعمال به کارکرد خاص دست یابد.  
محمد بن مسلم از امام باقر(ع) روایت کرده: اگر مردم می‌دانستند، زیارت امام حسین‌(ع)چقدر فضیلت و ثواب دارد، بدرستی که از شوق می‌مردند و نفس‌هایشان از روی حسرت بند می‌آمد. 
گفتم: چقدر فضیلت دارد، حضرت فرمودند: هر کس امام حسین(ع) را زیارت کند از روی اشتیاقی که به او دارد، خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول و اجر هزار شهید از شهدای بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب هزار بنده آزاد کردن که مراد از آن رضای خدا باشد، می‌نویسد.(وسائل الشیعه، ج14، ص453) بر اساس آموزه‌های قرآنی، بهشت و دوزخ سازه‌ای انسانی هستند؛ زیرا آنچه در قیامت از بهشت و دوزخ برای هر آدمی است، همان اعمالی است که در دنیا از زیبا و زشت انجام می‌دهد. انسان در قیامت هر آنچه را در دنیا کشت کرده درو می‌کند و هر آنچه را انجام داده، حاضر می‌یابد. (آل عمران، آیه 30؛ کهف، آیه 49؛ انعام، آیه 132؛ نحل، آیه 34؛ احقاف، آیه 19) 
پیامبر(ص) درباره اینکه بهشت و دوزخ سازه خود انسان است، در عبارتی درباره بهشت می‌فرماید: الجنه قیعان و ان غراسها لااله الاالله؛ بهشت زمین بایر است و نهال‌هایی که در آن کاشته می‌شود لا اله الا الله است» (بحارالانوار، ج3، ص90)
در حدیثی دیگر آمده است: «ان‌الجنه قیعان، و ان غراسها سبحان‌الله، و الحمدلله، و لااله الاالله، و الله اکبر، و لاحول و لا قوه الا بالله؛ بهشت صحرایی خالی است بی‌کشت و زراعت که اذکار سبحان‌الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر و لاحول و لاقوه الا بالله درخت‌هایی هستند که در آنجا کاشته می‌شوند.» (بحارالانوار، ج3، ص90)
امام صادق(ع) روایت می‌کند که: رسول خدا(ص) فرمودند در آن هنگامی که مرا در آسمان، معراج دادند من داخل بهشت شدم، دیدم در آنجا زمین‌های بسیار سفید و روشن افتاده و هیچ چیز در آنجا نیست  ولیکن فرشتگانی را دیدم که ساختمانی را می‌سازند که یک خشت از طلا و یک خشت از نقره است و گاهی آنان در هنگام کار، دست از ساختن بر می‌دارند. من به آن فرشتگان گفتم: به چه علت شما گاهی مشغول ساختن می‌شوید و گاهی دست بر می‌دارید؟
فرشتگان گفتند: وقتی که مصالح ما برسد ما می‌سازیم و وقتی که مصالحی نمی‌رسد دست بر می‌داریم و صبر می‌کنیم تا نفقه برسد.
رسول خدا(ص) به آن فرشتگان گفتند: مصالح شما چیست؟ گفتند: مصالح ما گفتار مؤمن در دنیاست که بگوید: «سبحان الله و الحمدلله ولا إلا الله و الله أکبر». پس چون مؤمن آن را بگوید، ما بنا می‌کنیم؛ و زمانی که از گفتن دست بردارد ما نیز باز می‌ایستیم».
(منهج الصادقین، ج 1‌، ص 337)
در حدیث دیگر آمده است که رسول اکرم(ص) فرمود: هرکس که بگوید سبحان‌الله خدا برای او درختی در بهشت می‌نشاند و هر کس بگوید الحمدلله خدا برای او درختی در بهشت می‌نشاند و هر کس بگوید لااله الا الله خدا برای او درختی در بهشت ‌می‌نشاند و هرکس بگوید الله اکبر خدا برای او درختی در بهشت می‌نشاند. مردی از قریش گفت: پس درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت فرمودند: بلی، ولی مواظب باشید که آتشی نفرستید که آنها را بسوزاند. (اصول کافی‌، ج 2‌، ص 231)
دوزخ نیز چنین است و آن هم سازه‌ای انسانی است. از همین رو در آیات قرآن از آوردن دوزخ سخن به میان می‌آید که همین انسان است که دوزخ شده است. خداوند می‌فرماید: وجیء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکر الإنسان و أنی له الذکری؛ و جهنم را در آن روز حاضر آورند، آن روز است که انسان پند گیرد؛ ولی کجا او را جای پندگرفتن باشد؟(فجر، آیه 23)
این انسان خودش دوزخ و سوخت آن است.(بقره، آیه 24؛ تحریم، آیه 6) از همین رو دوزخ در درونش شعله می‌کشد.(همزه، آیه 6 و 7)
به هر حال، هر کسی در دنیا با اعمال خود که در قالب احکام پنج گانه انجام می‌گیرد خودش و نیز آخرتش را می‌سازد. پس باید تلاش کرد در عمل به شریعت کوتاهی نشود؛ زیرا نه تنها حقیقت از راه شریعت شناخته می‌شود، بلکه ساخته می‌شود. هر یک از ما اگر بخواهد خودش و آخرت خویش را به بهترین شکل بسازد باید کاملا بر اساس توضیح المسائل عمل کند. 
روزی نگارنده پس از درس از مرحوم آیت‌الله بهجت پرسید که برای سیر و سلوک چه باید کرد، ایشان پاسخ داد: اینکه ایمان به خدا داشته و به تمام توضیح المسائل از اول تا آخر آن عمل شود.
هر چند که ایشان به برخی‌ها روش ساده تری را می‌گفت؛ ولی اگر سؤال‌کننده طلبه و روحانی بود، دستور، کمی سخت‌تر بود. به عموم مردمی که دستور سیر و سلوک می‌خواستند می‌گفت: عمل به واجبات و ترک محرمات؛ ولی به طلاب می‌گفت: عمل به توضیح المسائل؛ چون در توضیح المسائل و رسائل عملی افزون بر واجبات و محرمات، مکروهات و مستحبات نیز بیان شده است که بر طلبه است تا به آن نیز عمل کند تا مقامات را دریابد.
این دسته از معلمان انسانیت برخلاف عارفان، حقیقت معرفت و مقامات را در عبودیتی می‌دانستند که در شریعت بیان شده است. از نظر ایشان شریعت تنها راه واقعی و صراط مستقیم وصول به حقیقت است؛ زیرا خداوند می‌فرماید: فاعبد ربک حتی یاتیک الیقین؛ برای دستیابی به حق الیقین می‌بایست عبادت شرعی کرد. (حجر، آیه ۹۹) البته برای بیشتر مردم این یقین پس از مرگ حاصل می‌شود که کشف الغطا صورت می‌گیرد. (ق، آیه ۲۲) اما برای عبادالرحمان و ربانیون (آل عمران، آیه ۷۹) این کشف الغطاء در همین دنیا با مرگ اختیاری و قیامت کبرای ایشان حاصل می‌شود که از طریق انجام شریعت به تمام و کمال به دست می‌آید.