جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- ۸۴
دولت نامــرئی
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
سی دی جکسون با دسترسی بیرقیب به نقشههای [شوم] PSB و بخشهای دولتی که او پذیرفته بود، به محبوبترین و پررجوعترین چهره در آن حلقه تنگ قدرت که به «دولت نامرئی» معروف شده بود، تبدیل گردید. او مانند برخی پادشاهان بلامنازع شرقی [در گذشته] یا رهبان غیبگو1 [در یونان باستان] تکیه میزد و جریان مداومی از ملاقاتکنندگان که به دنبال خرد او در حوزههای مختلف بودند را میپذیرفت. گزارشهایی که او باجزئیات از این دیدارها ثبت کرده بینش منحصر به فردی از دنیای پنهان کاری در اختیار انسان قرار میدهد.
از PSB افسرانی آمده بودند که مسلح به برنامههای جنگ عقیدتی بودند. با استفاده از بالنهای هلیومی همه نوع تبلیغات چاپی را بر فراز پرده آهنی شناور میساختند. از واحد اطلاعات تحقیقات، آدام واتسون آمد، تا به سی دی یادداشتی در مورد سیاست جنگ روانی بریتانیا ارائه دهد، «چیزی که واتسون به من عرضه داشت یک اقدام کاملاً منحصر به فرد و بیسابقه از سوی دولت فخیمه اعلیحضرت2 بود.
او در این دیدار مشکل [و گلهمندی خود] را چنین بیان میدارد که بریتانیا تقریباً تمامی اطلاعات را با ما به اشتراک میگذارد و ما هیچ چیزی را با آنها به اشتراک نمیگذاریم. من به او گفتم کارگزاران از این وضعیت کاملا آگاه هستند و من امیدوارم خیلی زود این مسئله حل بشود.» واتسون به یک رابط ارزشمند برای سی دی تبدیل شد. واتسون اولین بار او را در سفارت بریتانیا در واشنگتن، جایی که با سازمان سیا در ارتباط بود، ملاقات نمود. بعد از آن سی دی «بسیار از نزدیک با او کار کرد» و واتسون را به نلسون راکفلر (که جانشین سی دی در سِمَت خود در کاخ سفید به سال 1954 شد) به عنوان شخصی که «واقعاً دوست دارد روابط غیررسمی مفید، آرام و تعاملی3 داشته باشد» پیشنهاد کرده بود. واتسون همچنین قرار بود برای سالهای متمادی به متحد قدرتمند و البته هوشمند کنگره آزادی فرهنگی تبدیل شود. از کنگره آزادی فرهنگی جولیوس فلایشمن آمد «تا در مورد امکان حمایت مالی کنگره آزادی فرهنگی از سفر اروپایی اپرای متروپلیتن صحبت کند» و بعد دنیل بل [آمد] تا در مورد میلوش و نشست علمی آتی تحت حمایت کنگره آزادی فرهنگی گفتوگو کند».
با سی دی جکسون در کاخ سفید، کنگره آزادی فرهنگی متحد قدرتمندی در واشنگتن به دست آورد. تام برِیدن به سرعت برای برقراری رابطه با سی دی
اقدام کرد و این دو مرتباً برای گفتوگو در مورد «مسائل انباشته شده» ملاقات میکردند.
همکاری آنها در سیاحت ارکستر سمفونی بوستن در سال 1952 سی دی را مجاب کرد که کنگره یک نهاد سودمند و مفیدی است و اینگونه زبان به ستایش آن گشود: «تنها نهادی که من از آن باخبر هستم که واقعاً به کمونیستها و بیطرفها، با استفاده از روشنفکران اروپا و آسیا ضربه میزند کنگره آزادی فرهنگی است».
او برای کارکنان خود احترام ویژهای قائل بود و چندین تن از آنها، از جمله سیدنی هوک؛ جیمز برنهام («سخنور ماهر واحد حقههای کثیف»)؛ سول لِویتاس ویراستار نیو لیدر (که قطعا در طرف فرشتگان بود4)؛ و دنیل بل شخصی که برای مجله فورچون با [موسس و] صاحب امتیازی [هنری] لوس، کار کرده و به گفته سی دی کاملا آگاه به فنون جنگ سرد کمونیستی و جزو گزینههای پیشنهادی او برای کار در دولت بود.
سی دی همچنین از ستایشگران دیرینه نیکلاس ناباکف بود که پیشنهاد داده بود نام ناباکف در فهرست کارکنان جنگ روانی، گزینههای مناسب برای کسب منصبهای حساس گنجانده شود که در سال 1950 به دفتر وزیر ارتش ارسال شده بود.
سطح همکاری سی دی با کنگره در طول سالهای متمادی گسترش یافت (در سال ۱۹۵۴ عضو هیئتمدیره کمیته آمریکایی [کنگره] شد) و درکنار وجهه حمایت هوشمندانه او، فواید زیادی را برای آن به ارمغان آورد. اگر کنگره نیاز داشت مجلات لوس [فعالیتهای] آن را پوشش دهند، سی دی آنجا بود که این کار را برایش انجام دهد. اگر به دنبال همگرایی با کمیته اروپای آزاد و رادیو اروپای آزاد بود، سی دی به عنوان رابط عمل میکرد.
اگر به کمکهای «مردمی» نیاز داشت، سی دی میتوانست با طیف وسیعی از تجاری که در ارتباط بود، تماس گرفته و پوشش لازم را فرآهم آورد.
پانوشتها:
1- Delphic oracle
2- دولت اعلیحضرت انگلستان
3- Give and take relationship یعنی حاضر است به خاطر مصلحت سازمان از برخی مواضع و خواستههای خود کوتاه بیاید.
4- در طرف راست تاریخ ایستاده بود.