کد خبر: ۳۰۲۴۶۹
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۹

اوکراینی که عبرت شد!

 
 
جعفر بلوری
قطعاً سال میلادی که گذشت، برای اوکراین و «ولودیمیر زلنسکی»، سال خوبی نبود. در سال 2024 تقریباً برای همه از جمله دولتمردان اوکراین محرز شد، اوکراین در این جنگ، نه تنها شکست می‌خورد بلکه، باید از خیر بسیاری از سرزمین‌هایش که به تصرف روس‌ها درآمده است نیز بگذرد. از دست دادن «خاک» و «سرزمین» سَوای از یک میلیون کشته و زخمی است که به نوشته آسوشیتدپرس، اوکراین متحمل شده است. ویرانی زیر ساخت‌های اوکراین هم که جای خود دارد.... این که چرا اوکراین به این روز افتاد و مسبب آن کیست، پاسخ‌های متعددی دارد که از حوصله این یادداشت خارج است. این‌جا صرفاً به یکی از ریشه‌های اصلی آغاز این جنگ اشاره کرده و می‌گذریم: آمریکا و دیگر اعضای ناتو در سال 1996- 1375 -یعنی پنج سال پس از فروپاشی شوروی و با هدف اقناع‌‌سازی روسیه به همکاری در زمینه‌های امنیتی و نظامی- توافق کردند که سیاست «گسترش ناتو» به سمت شرق اروپا را کنار بگذارند. در این میان آمریکایی‌ها به خصوص روی این موضوع تأکید کردند که ناتو حتی در شرق آلمان- یعنی جمهوری دموکراتیک سابق یا کشور آلمان شرقی سابق- حضور نمی‌یابد. آمریکا و اروپا تا سال 2015 به این سیاست وفادار ماندند ولی از این زمان شروع به پیشروی کردند تا جایی که ظرف 5 سال، 14 کشور اروپایی- موسوم به اروپای شرقی- را به عضویت ناتو درآوردند و در واقع به بخش اعظم اروپای شرقی که منطقه نفوذ روسیه بود و ظاهراً اروپایی‌ها آن را به رسمیت می‌شناختند، مسلط گردیدند و بحث عضویت اوکراین و گرجستان را هم در دستور کار داشتند و زمینه‌های آن را فراهم کرده بودند. در یک کلام، گسترش ناتو به سمت شرق مهم‌ترین عامل و ریشه آغاز این جنگ است که، بر خلاف توافق غرب با روسیه، در حال انجام بود.
اکنون مسئله اصلی اوکراین، دیگر عضویت یا عدم عضویت این کشور در ناتو، نیست. موضوع اصلی، آمدن ترامپی است که گفته، دیگر حاضر نیست به اوکراین در مقابل روسیه، پول و سلاح دهد و زلنسکی بهتر از هرکسی می‌داند، در این حدودِ سه سالی که از جنگ می‌گذرد، این، ناتو بوده که میدان دار جنگ بوده است، نه اوکراین. اوکراینی‌ها درست مثل صهیونیست‌ها، بدون حمایت‌های آمریکا و ناتو، یک روز هم دوام نمی‌آورند. 
این ادعای ما نیست، اظهارات مقامات رسمی و کارشناسان هر دو رژیم است. وقتی یکی از طرف‌های جنگ، دیگر توان ادامه دادن نداشته باشد، دو حالت محتمل است. یا شکست کامل و فروپاشی طرف بازنده یا، از در آشتی و مذاکره در آمدنِ از موضعِ ضعف. درباره اوکراین، گزینه دوم مطرح است و مدتی است با قطعی شدن آمدن ترامپ، زمزمه آتش‌بس و مذاکره شدت یافته است. اما آیا روسیه حاضر خواهد شد سرزمین‌هایی را که تصرف کرده پس بدهد؟! پاسخ روشن است: خیر. بنابر این می‌توان گفت، این مذاکرات طی همین ماه‌های پیش رو آغاز و با شکست و تحقیر اوکراین و غرب، و ذیل یک توافق آتش‌بس تمام خواهد شد. 
این تحولات حاوی درس‌های مهمی است و مهم‌ترین درس این است که، اوکراین با طناب پوسیده غرب بود که وارد چاه شد و وقتی جنگ طولانی و هزینه‌ها سرسام آور گشت، از سوی همین غرب رها شد، در حالی که بسیاری از شهرهایش را از دست داده است و ویرانی‌های به جا مانده نیز، سال‌ها زمان و میلیاردها دلار هزینه می‌خواهد! 
خلاصه این که اوکراین نباید به «غرب» اعتماد می‌کرد. ضمن این که هیچ بعید نیست روسیه با نیم نگاهی به موفقیت‌هایش، سراغ دیگر کشورهای اروپایی هم برود. دقیقاً همین امر باعث شده کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان، به فکر کاستن از وابستگی نظامی خود به آمریکا و ناتو بیفتند.
 آنها مدام می‌گویند، ضمن افزایش بی‌سابقه بودجه نظامی‌شان، مشغول احیاء پناهگاه‌های باقیمانده از جنگ‌های جهانی هستند و آموزش مردم برای آماده شدن جهت شرایط جنگی را هم کلید زده‌اند.(سوئد) آنها تأکید می‌کنند به دنبال استقلال در حوزه نظامی‌اند. به عبارتی، حماقت آمریکا در این حوزه باعث فاصله گرفتن متحدان اروپایی‌اش از آمریکا -دست‌کم در حوزه نظامی- شد. خودِ این نکته هم یعنی، به خطر افتادن حیات ناتو...