kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۱۴۶۹
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰

دمشق در گرداب خیانت، تجاوز و جهل (یادداشت روز)

 
 
 1- فقط یک ساعت - تاکید می‌کنیم یک ساعت - پس از اعلام آتش‌بس در لبنان، تروریست‌های تکفیریِ چندملیتی، به صورت هماهنگ، مجهز شده به سلاح‌های پیشرفته، پهپادهای مدرن، خودروهای زرهی، اطلاعات دقیق و... به شهرهای سوریه حمله کردند و طی حدود 11 روز به دمشق رسیدند. آتش‌بس‌ها (اینجا بین لبنان و رژیم صهیونیستی) برای تنفس طرفین جنگ است. برای احیای توان و رفع نقص‌هاست. تروریست‌ها یک ساعت بعد از این آتش‌بس، به کشوری حمله کردند که، یکی از بازوهای اصلی مقاومت بود. آنها آمده بودند تا رژیم صهیونیستی که از رمق افتاده بود، تنفسی بگیرد و مقاومتی که زخمی بود، نتواند نفس تازه کند! فقط یک روز (نه بیشتر) پس از سقوط دمشق اعلام شد، تروریست‌ها با ترکیه، رژیم صهیونیستی، آمریکا و... در «هماهنگی کامل» بودند! کدام تروریست‌ها؟! همان‌هایی که نام سرکرده‌شان، همین حالا هم برای رد گم کردن، در لیست تروریست‌های تحت تعقیب آمریکا قرار دارد! 
 این میزان «هماهنگی» و این «توانِ تشکیل ائتلاف» 
بین 37 گروه تروریستی -که بنابر اعلام وال استریت ژورنال بینشان اعضای داعش، القاعده، حزب بعث و... حضور دارند - آیا کار یک ساعت و دو ساعت است؟ کار چند تروریست جمود فکر تکفیری است؟! یا کار چند دولت و چندین سازمان اطلاعاتی و جنگی و حداقل کار چند ماه تلاش و هماهنگی؟!
2- پس از رفتن بشار اسد از سوریه و تسلط تروریست‌های دست‌آموز بر دمشق، رژیم صهیونیستی و آمریکا - که از قبل خیز برداشته و آماده بودند - یکی از بزرگ‌ترین تجاوزهای زمینی و هوائی را به این کشور آغاز کردند. فقط 48 ساعت پس از سقوط سوریه، نزدیک به 310 نقطه از این سرزمین تاریخی، با بمب‌ها و موشک‌های 
عجیب و غریب و سنگرشکن هدف حملات حساب شده قرار گرفت. این حملات هنوز ادامه دارد و تقریبا تمام زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی این کشور، در حال تخریب است و وقتی شما در حال مطالعه این یادداشت هستید، احتمالا چیزی از این کشور باقی نمانده است! همان‌طور که از تجربه عراقِ پس از سقوط صدام پیش‌بینی می‌شد، ماموران سیا و موساد، «زیرساخت‌های انسانی» سوریه را هم کلید زده‌اند و در حال ترور نیروهای کیفی و دانشمندان، اساتید علوم مختلف و علمای دینی تراز اول این کشور هستند. هدف کاملا معلوم است. اساس توسعه یک کشور «نخبگان» آن کشورند. زیرساخت‌ها را هم همین نخبگان هستند که می‌سازند. کشور منهای نیروهای کیفی و زیرساخت، به این زودی‌ها کمر راست نمی‌کند. چنین وضعی مساوی است با سال‌های سال عقب‌ماندگیِ مفرط و....
 سوریه با رفتن بشار اسد و آمدن تروریست‌ها که بیشتر به «انسان‌های بدوی» شبیه‌اند تا «معترضین مدنی و انقلابی»، روزهای بسیار تاریکی را تجربه می‌کند که تاکنون مشابه‌اش را ندیده است.
3- «تحریرالشام» یعنی «آزادسازی شام». شامات هم تشکیل شده است از، سوریه، لبنان، اردن، مصر و... فلسطین. بنابر این، تابلوی بالای سر این گروه تروریستی، آزادسازی این مناطق است. دیروز بنیامین نتانیاهو گفت، جولان - بخشی از خاک سوریه - تا ابد برای اسرائیل باقی می‌ماند. همزمان با این اظهارات، خبرها از پیشروی نظامیان صهیونیست به سمت دمشق حکایت داشتند. در زمان تهیه این یادداشت، نظامیان صهیونیست به 10 کیلومتری دمشق رسیده بودند و اکنون، احتمالا به دمشق رسیده‌اند. حالا به این سؤال‌ها کمی فکر کنید: چرا تحریرالشام، که می‌گوید برای آزادی سوریه و فلسطین و... آمده است، حاضر نیست یک گلوله هم نه، یک جمله علیه رژیم صهیونیستی که سوریه را اشغال کرده، حرفی بزند؟! چرا نمی‌تواند یک جمله درباره لزوم آزادی فلسطین اشغالی، حرفی بزند؟! چرا آمریکایی که برای سر «ابو محمد جولانی» 10 میلیون دلار جایزه گذاشته است - و بیانیه رسمی آن هنوز روی خروجی سایت مربوطه هست - در حال همکاری با اوست؟! چگونه است، تروریستی که تحت تعقیب آمریکاست، با تلویزیون آمریکا (سی ان ان) مصاحبه می‌کند؟! غرب برای این همه «رسوایی» چه پاسخی دارد؟! این همکاری واضح، عیان و عریان با تروریست‌های تکفیری برای اثبات اینکه، غائله داعش در سال 2014 را هم همین آمریکایی‌ها به راه انداختند، کافی نیست؟ داعش چقدر جنایت مرتکب شد؟ چقدر سر بُرید؟ چقدر زنده زنده سوزاند؟ چقدر به زنان و دختران تجاوز کرد؟ حالا کمی به سازمان‌های عریض و طویلی که این غربی‌ها تحت عنوان حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق کودکان و... ساخته‌اند فکر کنید. فقط کافی است یک دختر، در اداره پلیس سکته کند تا این سازمان‌های عریض و طویل را به صف کرده و در کنگره و پارلمان علیه آن کشور قانون وضع کرده و با ابزار تحریم به سراغ آن برود. خدا بر درجات امام راحل بیفزاید که بیش از 45 سال پیش گفت، آمریکا شیطان بزرگ است. امروز شاید واضح‌تر از هر زمانی معلوم شده باشد که «چرا می‌گوییم اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از صحنه روزگار محو شود.» امروز دیگر کمتر کسی باید تردید داشته باشد که چرا باید هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بکشیم.
4- شاید عده‌ای فکر کنند، این روزها بنیامین نتانیاهو خوشحال‌ترین فرد دنیا به خاطر سقوط دمشق است. اما این عده اشتباه می‌کنند. نوع واکنش برخی روشنفکران غربزده ما و طیفی از مدعیان اصلاحات (نه همه آنها) نشان می‌دهد آنها بیش از نتانیاهو از اوضاع حاکم بر سوریه خوشحالند. بی‌خود نیست شیمون پرز آنها را «بزرگ‌ترین سرمایه‌های اسرائیل در ایران» معرفی می‌کرد. طی روزهای گذشته، این طیف، تلاش گسترده‌ای را آغاز کرده‌اند تا با تکنیک‌های رسانه‌ای و به‌خصوص تصویری، رهبر تروریست‌های تکفیری را به رهبرانی مثل چگوارا و... نزدیک کنند! اگر باور نمی‌کنید، به صفحه اول و «عکس یک» روزنامه‌هایشان رجوع کنید. آنها خود را به در و دیوار 
می‌زنند تا شاید بتوانند «زاویه‌ای» را بیابند که بتوان با آن، تسلط رژیم صهیونیستی و تروریست‌های تکفیری بر یک ملت و یک کشور را، «امری مثبت» جلوه دهند اما، هرچه تلاش می‌کنند، به در بسته می‌خورند. یکی از آنها نوشته است مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوری‌ها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند! 
5- «اختلافات»، هنگام تقسیم غنائم است که آغاز می‌شود. تروریست‌های «تحریرالشام» متشکل از 37 گروه مختلف تروریستی و تکفیری است. آنها پیش از سقوط دمشق و هنگام تصرف نخستین روستاها، بر سر غنائم و پُست‌ها، روی هم اسلحه کشیده و از یکدیگر تلفات گرفتند. حالا که کل کشور را تصاحب کرده و ماموریت محوله را انجام داده‌اند، همین روزهاست که به جان هم بیفتند. امثال جولانی نیز کافی است - ولو برای رد گم‌کنی هم که شده - یک‌بار دیگر بگویند، همه سوریه از جمله جولان اشغالی را می‌خواهد تا به راحتی حذف شود. حالا این اختلافات و جنگ داخلی را بگذارید کنار «دکترین ضاحیه»ای که رژیم صهیونیستی در حال پیاده کردن آن در این کشور است یعنی، ویران کردن سوریه! از دل این دو رویداد مهم - به احتمال زیاد - تجزیه سوریه خارج خواهد شد. راز وحشیگری‌های اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه این است که، این رژیم نمی‌تواند یک دولت یا کشور مقتدر و قدرتمند را در اطراف خود تحمل کند. پس تجزیه سوریه - به احتمالا 3 کشور- در دستورکار است. تقسیم یک کشور با آن سابقه درخشان در حوزه مقاومت به 3 کشور، طبیعتا آن کشور را قوی‌تر نمی‌کند! غارت نفت و منابع طبیعی این کشور را هم در نظر بگیرید. فکر می‌کنید آمریکا، ترکیه و... دست از سر نفت این کشور برخواهند داشت؟! حالا یک بار دیگر به «تباه» بودن گزارش آن روزنامه حق‌العمل کار بیندیشید که نوشته است: مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوری‌ها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند! همین‌قدر تباه!
جعفر بلوری