مصادیق مهم تقوا از نظر پیامبر(ص)
تقوا مهمترین مسئله در آموزههای اسلامی است. خداوند ملاک ارزشگذاری انسان را در دنیا و آخرت تقوا دانسته و فرموده که بزرگوارترین شما در نزد خدا، با تقواترین شماست.
محمد حمزهای
تقوا مهمترین مسئله در آموزههای اسلامی است. خداوند ملاک ارزشگذاری انسان را در دنیا و آخرت تقوا دانسته و فرموده که بزرگوارترین شما در نزد خدا، با تقواترین شماست. این بدان معناست که عبادتی که مطلوب خداوند و هدف آفرینش است در سایه تقوا تحقق مییابد و انسان میبایست مصادیق تقوا را بشناسد و در انجام آن کوتاهی نکند تا بهترین عبادت را به جا آورده باشد و به عنوان عابد شناخته شود. نویسنده با مراجعه به سخنان پیامبر گرامی(ص) بر آن است تا بخشی از مهمترین مصادیق تقوا را بیان کند.
تقوا، اجتناب از محارم الهی
واژه تقوا و هم خانواده آن، بسیار در قرآن به کار رفته است. وقایه به معنای نگه داشت خود از ضرر و زیان، همانند گرفتن سپر در برابر جلال الهی و خشم خداوندی است و خداوند روش دستیابی به تقوا را اجتناب از محارم الهی دانسته و از بندگان خواسته است تا با اجتناب از هر آنچه که خشم و غضبش را موجب میشود در مقام تقوا درآیند و وقایه و سپر از غضب الهی بگیرند. البته از آنجایی که ترک واجبات نیز از مصادیق بیتقوایی است، از همین رو گفته شده که عمل به واجبات و ترک محرمات همان تقواست.
از نظر آموزههای قرآنی، تقوا همان عبادت است و این که خداوند هدف آفرینش انسان را عبادت دانسته (ذاریات، آیه 56) در حقیقت این عبادت را در همان تقوا معنا میکند. از این رو در آیات قرانی از جمله 21 سوره بقره میفرماید که هدف خلقت انسان، کسب تقواست. پس این که در جایی میفرماید هدف خلقت عبادت است و در جایی هدف را تقوا میداند، به این علت است که نتیجه عبادت دستیابی به تقوا و وقایهای است که انسان را از دوزخ جلال نگه میدارد و او را در دژ امنیت جمال الهی قرار میدهد. لذا پیامبران و اولیای الهی همواره از مقام جلال در خشیت و خوف بودهاند و میکوشیدند تا به حق تقاته (آل عمران، آیه 102) برسند و در امنیت جمال الهی قرار گیرند. (ابراهیم، آیه 14، الرحمن، آیه 46،نازعات، آیه 40)
پیامبر گرامی(ص) میفرمایند که اصولا مهمترین جلوه عبادت در تقوا است. آن حضرت اتقیا را بهترین و محبوبترین بندگان خدا میشمارد و میفرماید: احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء: محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند. (کنزالعمال، ج3، ص 153، ح5929) و امیرمومنان(ع) شاگرد مکتب پیامبر(ص) نیز میفرماید» ان التقوی منتهی رضی الله من عباده و حاجته من خلقه فاتقوا الله الذی ان اسررتم علمه و ان اعلنتم کتبه، نهایت خشنودی خداوند از بندگانش و خواسته او از آفریدگانش تقواست، پس تقوا از خداوندی بکنید که اگر پنهان کنید میداند و اگر آشکار سازید مینویسد. (کنزالعمال، ج10، ص143، ح 28731) آن حضرت(ص) همچنین درباره اهمیت و ارزش تقوا در زندگی بشر و سعادت او میفرماید: من رزق تقی فقد رزق خیر الدنیا و الاخره، هر کس تقوا روزیاش شود، خیر دنیا و آخرت روزی او شده است. (کنزالعمال، ج13، ص151، ح 36472)
از نظر آموزههای قرآنی، تقوا آثار و برکات زیاد در زندگی انسان دارد که نمیتوان آن را نایده گرفت. اگر بخواهیم حق و باطل را تشخیص داده و از هم جدا سازیم نیازمند تقواییم، چنان که برای رهایی از مشکلات نیز به تقوا نیازمندیم. (انفال، آیه 29؛ طلاق، آیات 2 و 3) امیرمومنان علی(ع) با نگاهی به همین عناصر قرآنی میفرماید: لو ان السماوات و الرض کانتا علی عبد رتقا ثم اتقیالله لجعل الله له منها مخرجا و رزقه من حیث لایحتسب؛ اگر آسمانها و زمین راه را بر بندهای ببندند و او تقوای الهی پیشه کند، خداوند حتما راه گشایشی برای او فراهم خواهد کرد و از جایی که گمان ندارد روزیاش خواهد داد. (نهجالبلاغه، خطبه 184)
آیات قرآنی بر آن است تا مصادیق تقوا را بیان کند. بنابراین میتوان گفت که آموزههای قرآنی در راستای تبیین امر عبادی است که تقوا را موجب میشود.
البته در آیات قرآنی هر چند که به مصادیق پرداخته شده، ولی آنها مصادیق کلیتر است و این پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) هستند که با توجه به مصادیق بسیار، در جزئیات وارد شده و آن را بیان کردهاند. در حقیقت همه سخن و سنت و سیره معصومان(ع) تبیین مصادیق تقوای عبادی است.
مصادیقی از تقوا
در کلام نبوی(ص)
در سخنان و سنت و سیره پیامبر(ص) موارد بسیاری برای کسب تقوا بیان شده است. در حقیقت هر لحظه زندگی ما نیازمند تصمیمی است که موجب تقوا یا بیتقوایی می شود؛ زیرا ما در هر لحظه در سر دو راهی انتخاب فکری و عملی هستیم و باید تصمیمی درست اتخاذ کنیم تا بتوانیم به تقوا برسیم و هدف آفرینش را تحقق بخشیم. انتخاب درست در سر هر لحظه و اینکه شاکر یا کافر باشیم (بلد، آیه 10؛ انسان، آیه 3) بسیار مهم و بااهمیت است. اینکه بتوانیم تقوا را از فجور بشناسیم و از چراغ خوبی برای دیدن و قلب سالمی برای ادراک و جدا کردن برخوردار باشیم و بتوانیم مسیر تقوایی را انتخاب و در آن حرکت کنیم و عزم جدی و استقامت در عمل داشته باشیم تضمین کننده سعادت و فلاح ماست. (شمس، آیات 7 تا 10)
مصادیق تقوا
در زندگی، امور بسیاری اتفاق میافتد که نیازمند شناخت حق از باطل و نیز عزم در عمل به خوبیها و نیکیها و تقواست. بنابراین، ما برای هر لحظه زندگی خودمان نیازمند الگوهائی هستیم تا براساس افکار و رفتار ایشان خود را بسازیم و انتخاب درستی داشته باشیم. معصومان(ع) در طول سه قرن از زندگی خود بر آن بودند تا این الگوی فکری و رفتاری را در اختیار ما بگذارند. آنچه در ادامه میآید اشارهای است گذرا به برخی از مهمترین مصادیق تقوا از زبان پیامبر(ص):
1- آبروداری: حفظ عرض دیگران یکی از مهمترین مصادیق تقوای الهی است. حافظ عرض و آبروی دیگران اهل بهشت معرفی شده است. پیامبر(ص) میفرماید: من رد عن عرض اخیهالمسلم وجبت له الجنه البته؛ هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)
2- اجتناب از ظلم: در آیات و روایات به عدالت و اجتناب از ظلم به عنوان مصداقی از عدالت تأکید شده و خداوند به صراحت در آیه8 سوره مائده میفرماید: عدالت ورزید که به تقوا نزدیکتر است. پیامبرگرامی(ص) میفرماید: اتق دعوه المظلوم فانما یسال الله حقه و ان الله لن یضیع لذی حق حقه؛ از نفرین مظلوم بپرهیز؛ زیرا وی با دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حقدار دریغ نمیدارد. (کنز العمال، ج3، ص507، ح7650) آن حضرت(ص) در جایی دیگر هشدار داده و میفرماید: اتقوا دعوه المظلوم فانها تصعد الی السماء کأنها شراره؛ از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش به آسمان میرود. (کنزالعمال، ج3، ص500، ح7601)
3- عقوق والدین و بغی: از ظلم اجتماعی و ظلم به والدین باید پرهیز کرد؛ زیرا همانگونه که کفر و شرکت به عنوان ظلم به خداوند؛ عین بیتقوایی و ترک عبادتی است که هدف آفرینش است، ظلم به والدین که موجب عقوق ایشان میشود، بسیار خطرناک است. همچنین در عرصه عمل اجتماعی از اینکه به حق حاکمیت دولت عادل توجه نشود و بغی و ظلم در حق دولت و دولتمردان صورت گیرد و شورش و رفتاری ضدامنیتی انجام گیرد، از مواردی است که بیتقوایی در این حوزه به سرعت آثار خود را نشان میدهد و خداوند این دو مورد را در همین دنیا به سرعت عقوبت میکند. پیامبر(ص) میفرماید: اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی و عقوق الوالدین؛ دو چیز را خداوند در همین جهان کیفر میدهد: تعدی و ناسپاسی پدر و مادر. (کنز العمال، ج16، ص462، ح45458)
4- اجتناب از مال حرام: مال حرام در جایی وارد شد آنجا را نابود میکند. لقمه حرام دین و عقل و ایمان را میبرد و موجب فکر پلید و عمل زشت میشود؛ زیرا لقمه حرام خون میشود و در تمام اعضا و جوارح آدمی وارد شده و آن را از پایه سست و نابود میکند. کسانی که علیه امامحسین(ع) شمشیر زدند کسانی بودند که شکمهایشان از مال حرام پر بود. اینگونه بود که خانه خراب شدند و بدبخت دو سرا گشتند. پیامبر(ص) حتی استفاده از سنگ حرام در ساختمان را مایه نابودی خانه دانسته و میفرماید: اتقوا الحجر الحرام فیالبنیان فانه اساس الخراب؛ از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است. (کنز العمال، ج15، ص405، ح41575) به هرحال کسب روزی حلال و پرهیز از حرامخواری از مهمترین مصادیق تقواست. پیامبر خدا(ص) در جایی دیگر در بیان اهمیت و ارزش کسب حلال میفرماید: العباده سبعون جزء، افضلها جزء طلب الحلال؛ عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است. (ثواب الاعمال و عقابالاعمال) پس به یک معنا باید گفت که مهمترین و بزرگترین جزء تقوای الهی همان کسب حلال و پرهیز از حرام و حرامخواری است.
5- سحر دنیا: دنیا دار الغرور و سرای فریب است و خداوند جهان را چنان سحرآمیز قرار داده که زینتهای آن همه را فریفته خود میسازد. اگر انسان از این دوزخ آزمون دنیا به سلامت برهد برای ابدیت سعادتمند خواهد شد. این دو روزه دنیا هر چند که به نظر زیاد میآید ولی نسبت به ابدیت هیچ است و هر عدد و ارقامی از عمر حتی هزاران ساله هم در برابر ابدیت چیزی نیست، پس نباید فریب دنیا را خورد و بیتقوایی کرد و گرفتار حب دنیا شد. پیامبر(ص) میفرماید: اتقوا الدنیا فو الذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت و ماروت؛ از دنیا بپرهیزید، قسم به آن کس که جان من در کف اوست دنیا از هاروت و ماروت ساحرتر است. (کنزالعمال، ج 3، ص 182، ح 6063) بهترین کار در زندگی دنیا آن است که از آن استفاده شود ولی دوستی آن در دل راه نیابد و بهتر آن است که به قسمت رضایت داده و اعتدال را رعایت کنیم. پیامبر(ص) میفرماید: اجملوا فی طلب الدنیا فأن کلا میسر لما خلق له؛ در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید، زیرا به هر کس هرچه قسمت اوست میرسد. (سنن ابن ماجه، کتاب التجارات، ح 2133)
6- ترک سوگند و قسم: مردم عادت کردهاند برای حق و باطل سوگند بخورند و به خدا و پیامبر و معصومان قسم دهند. چنین رویه ای بسیار ناپسند و عمل ضدتقوایی است. خداوند به صراحت از انسانها میخواهد تا خداوند را در معرض سوگندهایشان قرار ندهند. (بقره، آیه 224) در روایات است که حتی برای اثبات حق نیز نباید سوگند خورد چه رسد که برای باطلی سوگند خورد. از مصادیق مهم و بزرگ بیتقوایی سوگند خوردن است که آدمی را در لبه پرتگاه دوزخ قرار میدهد. پیامبر(ص) میفرماید: اجرأکم علی قسمالجد اجرأکم علیالنار؛ هر کس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیکتر است. (کنزالعمال، ج 11، ص 7، ح 30390)
7- حفظ زبان: بیگمان بزرگترین بیتقوایی از طریق زبان انجام میگیرد. بسیاری از گناهان که جزو گناهان کبیره یا صغیره شمرده شدهاند مرتبط با زبان است. درواقع تقوا در زبان به معنای رهایی از بسیاری از گناهان است. پیامبر(ص) میفرماید: احب الاعمال الیالله حفظ اللسان؛ بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است. (کنزالعمال، ج 3، ص 551، ح 7851)
8- حقگویی در همه حال: از دیگر مصادیق برتر و مهم تقوا، حقگویی در همه شرایط حتی علیه خود است. امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر(ص) نقل میکند که ایشان فرمود: اتقی الناس من قال الحق فیما له و علیه؛ باتقواترین مردم، کسی است که در آنچه به نفع یا ضرر اوست، حق را بگوید. (نهجالبلاغه، خطبه 178)
9- علمآموزی و عمل به علم: از دیگر مصادیق مهم تقوا آن است که انسان به علم خودش عمل کند. امیرمؤمنان علی(ع) در جایی دیگر از پیامبر(ص) نقل میکند که پیامبر(ص) فرمود:تمام التقوی ان تتعلم ما جهلت و تعمل بما علمت؛ تمام و کمال تقوا این است که آنچه را نمیدانی بیاموزی و بدانچه میدانی عمل کنی. (نهجالبلاغه، خطبه 91)
10- محاسبه نفس: اینکه انسان همه امور خودش را زیرنظارت دقیق ببرد و پیش از آنکه فرشتههای رقیب عتیدگردن بکشند و بر کارهایش نظارت کنند و حساب و کتاب کنند خودش این کار را انجام دهد، این از مهمترین مصادیق تقوا است. حضرت علی(ع) از پیامبر(ص) روایت میکند که ایشان میفرماید: لایکون الرجل من المتقین حتی یحاسب نفسه اشد من محاسبه الشریک لشریکه فیعلم من این مطعمه و من این مشربه و من این ملبسه، امن حل ذلک ام من حرام؛ انسان از تقواپیشگان نیست مگر آن که سختتر از حسابرسی شریک از شریک، از خود حساب بکشد و بداند خوردنی، نوشیدنی و پوشیدنیاش از کجاست آیا از حلال است یا حرام؟ (غررالحکم، ج 6، ص 441، ح 10926)
به هر حال آنچه در اینجا آمده تنها برخی از مهمترین مصادیق تقوا در زندگی است که باید مراعات کرد تا مفهوم و مصداق عبادت و عبودیت در ما تحقق یابد. البته تبیین همه مصادیق نیازمند فرصت و حوصلهای بیش از این است که در این مقال نمیگنجد.