kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۲۶۴
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۲

اخبار ویژه

 
 
چرا اصرار دارند که کشور عبرت‌های FATF را از نو تجربه کند؟
 
روزنامه هم‌میهن در نوشته‌ای غلط‌انداز و تحریف‌شده می‌گوید: نباید از پیوستن به FATF تابوسازی کرد.
هم‌میهن در تحلیلی با عنوان «تابوسازی از پیوستن به FATF» نوشت: «طی روزهای اخیر که موضوع پیگیری اف‏‌ای‌‏تی‌‏اف مطرح شده است؛ جریان مقابل دولت بار دیگر به ابراز مخالفت خود با تصویب آن پرداختند. همزمان با این اظهارنظرها و تاکیدات بر عدم تغییر نظر مجمع، نمایندگان مجلس هم موضوع منقضی‌شدن بررسی مصوبه مجلس دهم در این زمینه در مجمع را مطرح کردند. «FATF» (گروه ویژه اقدام ملی) از آن دست عناوینی است که شاید اغلب مردم جهان (منهای سیاستمداران و فعالان اقتصادی) کمتر نام آن را شنیده باشند اما در کشور ما قریب به یک دهه است که مردم با این اصطلاح آشنا شده و البته بحث‎ها حول آن از مسائل تخصصی و فنی تا موضوعات سیاسی در رسانه‌‎ها و محافل گوناگون در گردش است.
یک‌سال پیش در همین مهرماه بود که خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت، تلاش برای طرح دوباره پیوستن به FATF از سوی دولت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را  تکذیب کرد و گفت: «سیاست جمهوری اسلامی درباره FATF هیچ تغییری نکرده است و فارغ از کنوانسیون‌های بین‌المللی به اعتقادات خودمان با پول‌شویی مبارزه می‌کنیم و معتقدیم کارگروه اقدامات ویژه مالی باید با نگاه فنی به مسائل بنگرد.» و حالا مسعود پزشکیان که در انتخابات در نقطه مقابل نگاه محدودکننده ضدتوسعه و بنیادگرایانه بود؛ در طی همه مباحث مطرح‌شده درباره روابط با کشورهای مختلف، از رفع مشکلات تجاری با دنیا، مذاکره و جلوگیری از دیوار کشیدن دور کشور سخن گفت و عملاً با همین نگاه و رویکرد بود که توانست دست بالا را به دست آورد؛ به عبارتی بیش از آنکه پزشکیان را پیروزی از جنس حمایت مردم از یک تشکل و جریان سیاسی بتوان دانست؛ او پیروزی از جنس «نه» مردم به جریان رقیب که اتفاقاً بر طبل جنگ و محدودسازی بیشتر کشور می‎نواخت، بود و حالا او در قامت رئیس‌جمهوری باید پیگیر مطالبات و انتظارات مردم باشد.
او در نشست خبری و در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر این‌که دولت چطور می‌تواند با رفع ناترازی‌ها به رفع فقر و بهبود اقتصاد کمک کند؟ گفت: «در رابطه با رفع تحریم‌ها ما چاره‌ای نداریم جز اینکه بحث FATF را حل کنیم. نامه‌ای هم به تشخیص مصلحت حتماً خواهم نوشت، برای اینکه دوباره بحث FATF را به جریان بگذارند تا بتوانیم حلش کنیم و باید حل شود.»
در این بزنگاه که بار دیگر مسائل اینچنین دوقطبی موافق و مخالف را تشکیل می‎دهد، سؤال متبادرشده به ذهن بسیاری از ما می‎تواند این باشد که اگر مردم بخواهند برخی مسائل در سطح کلان را پیگیری کنند؛ چگونه باید عمل کنند؟ طبیعتاً تغییر در سیاستگذاری‌ها و تصمیمات در جوامع دموکراتیک با انتخابات و تعیین گزینه اصلاحگر امکان‌پذیر است اما حالا در کشور شاهد آن هستیم با وجود بودن بال جمهوریت و سخن رهبر فقید انقلاب بر «میزان رای مردم است» و سخنان رهبری در «حق تعیین سرنوشت» حالا در موضوعات مختلف با وجود خواست مردم و رای مردم به تغییر و اصلاح، جریان تندرو مقابل در تلاش است مانع برنامه‎های اصلاحی شود و عملاً این تلاش‌ها را با برچسب زدن خدمت کردن به اسرائیل و ناکارآمدسازی حکومت خنثی و حیثیتی کند».
درباره تحلیل روزنامه هم‌میهن گفتنی است که نتیجه اجرای 39 بند از 41 بند
اکشن‌پلن مدنظر FATF از سوی دولت روحانی، دو برابر شدن تحریم‌ها و پایمال کردن حقوق ایران در برجام از سوی آمریکا و اروپا بود. اما نشریات غربگرا چنین القا می‌کنند که ایران هنوز این کارگروه دست‌ساز غرب را نوبر نکرده و باید برای رونق اقتصاد، به FATF بپیوندد! نکته قابل تامل این که اصل اقدام دولت روحانی در تعهد سپردن به FATF و اجرای پنهانی 37 بند از آن، دور زدن مجلس شورای اسلامی و اقدامی خلاف قانون بود. تا این که گردانندگان غربی FATF ضمن گروگان گرفتن برجام، دولت روحانی را مجبور کردند تا این‌بار به فزون‌خواهی‌های بی‌انتهای آنان در قالب FATF تن بدهد. دولتمردان روحانی هم که تا پیش از آن ادعا می‌کردند همه تحریم‌ها در صورت توافق هسته‌ای یک‌جا لغو خواهد شد، پس از آن ادعا کرده‌اند شرط لغو تحریم‌ها، تمکین کامل از دیکته‌های FATF است!
با این حال وقتی اعضای مجمع تشخیص مصلحت از ظریف و روحانی سؤال کردند که پس از اجرای دو بند باقی‌مانده چه تضمینی هست که تحریم‌ها مانند دوره برجام افرون‌تر نشود بلکه لغو گردد، پاسخ شنیدند: هیچ تضمینی وجود ندارد(!)
این در حالی بود که اطلاعات اقتصادی محرمانه کشور در زمینه دور زدن تحریم‌های ظالمانه آمریکا، به واسطه چند سال همکاری با FATF در اختیار بانیان تحریم قرار گرفت تا راحت‌تر بتوانند مسیر دور زدن تحریم‌ها را مسدود کنند و فشار مضاعفی بر ملت ایران بیاورند! متاسفانه این اعتراف تلخ نیز در تحلیل هم‌میهن دیده می‌شود که «شاید اغلب مردم جهان (منهای سیاستمداران و فعالان اقتصادی) کمتر نام FATF را شنیده باشند اما در کشور ما قریب به یک دهه است که مردم با این اصطلاح آشنا شده‌اند».
چرا FATF مسئله مردم در هیچ کشور دیگری نیست اما غربگرایان آن را تبدیل به مسئله عمومی کرده و هر چندوقت یک‌بار برای تسلیم مطلق فشار می‌آورند؟ آیا آنها ماموران نیابتی غرب برای انسداد مسیر دور زدن و بی‌اثر کردن تحریم‌ها هستند؟ آیا آنها هم مثل غرب ناراحتند که ایران توانست در دولت شهید رئیسی مجدداً صادرات نفت سقوط کرده به کمتر از 300هزار بشکه را به یک‌میلیون و پانصدهزار بشکه افزایش دهد، واکسن وارد کند و مردم را در مقابل کرونا واکسینه نماید و رشد اقتصادی بالای 5درصد را بدون برجام و FATF به ثبت برساند؟ غربگرایان چرا نمی‌گویند که فقط 38 کشور عضو FATF هستند و بحث تعهد سپردن به آن از سوی ایران، پس از گروکشی غرب در برجام باب شد؟!
 نکته بعدی این که موضوع امنیت و مصالح کلان ملی ربطی به انتخاب اشخاص و آمدوشد دولت‌ها ندارد. ماجرای تحمیلی FATF برای اولین‌بار مطرح نمی‌شود، بلکه با وجود هشدار صاحب‌نظران آزموده شده است. در فرآیند این تجربه عبرت‌آموز هم که هزینه‌های ضدامنیتی بزرگی را برای کشور به ارمغان آورده، نه‌تنها هیچ تحریمی برداشته نشده بلکه بر وسعت و شدت آنها افزوده شده است. با این وصف چرا غربگرایان اصرار به تمکین در برابر دیکته‌های پایان‌ناپذیر غرب دارند، آن‌هم در روزگاری که گردانندگان غربی FATF از هیچ حمایتی در زمینه تامین همه‌جانبه تروریسم دولتی اسرائیل دریغ نمی‌کنند و برعکس، جنبش‌های مقاومت ضد صهیونیستی و ضد اشغالگری مثل حماس و حزب‌الله و جهاد اسلامی را تلقی می‌کنند و حمایت از آنها را جرم می‌انگارند؟! آیا در چنین فرآیندی اصرار بر تمکین در برابر FATF (غرب)، چیزی جز حمایت نیابتی از رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی آن است؟!
 
 
هشدار وزیر اسبق صمت درباره کارچاق‌کنی رسانه‌های فاسد
 
وزیر صمت دولت سیزدهم می‌گوید برخی رسانه‌ها با همراهی عناصر سهم‌خواه، از مدیران دولتی باج‌خواهی می‌کنند و در صورت برآورده نشدن باج‌خواهی‌های‌شان به تخریب و ترور شخصیت و فضاسازی مسموم سیاسی رو می‌کنند.
به گزارش رجانیوز، کتاب «استیضاح تولید» در سه فصل تجربه‌های حکمرانی، محیط سیاسی و نقشۀ راه نقاط قوت و ضعف مسائل کشور را بررسی می‌کند. سید رضا فاطمی‌امین وزیر صنعت و معدن وقت، ورق به ورق از شروع فعالیت کاری خود در مسند وزرات در دولت رئیس‌جمهور شهید تا روزهای پر سر و صدای استیضاحش را به طور مفصل به نگارش درآورده است. در بخش‌هایی از این کتاب آمده است: فعالیت‌های سیاسی بیشتر در قالب شبکه‌ای از قدرت‌های کوچک و متوسط نمود پیدا می‌کند سلبریتی‌های سیاسی بیش از حد بروز یافته‌اند و رسانه‌ها در مجموع کارکرد خوبی ندارند. چنین فضائی بستر مناسبی برای شکل‌گیری فساد شده است.
فضای سیاسی بیشتر تحت‌تأثیر حزب‌های تک‌نفره است که در تعامل با یکدیگر اتحادهای کوتاه‌مدتی بر سر یک منفعت مشترک ایجاد کرده و با شراکت‌های مقطعی، جریان‌سازی می‌کنند. هر کدام از حزبک‌ها قلمروهایی برای خود می‌سازند و به دنبال گسترش آن هستند. به‌سرعت یکدیگر را پیدا می‌کنند، خیلی سریع به تفاهم و منافع مشترک می‌رسند و به طور غیرمتمرکز، شبکه‌ای از منافع نامشروع را شکل می‌دهند. این خرده‌پاها برای کسب منافع اندک، خسارت‌های بزرگی به کشور می‌زنند؛ به‌خاطر یک دستمال قیصریه را آتش می‌زنند. 
یکی از پیامدهای گسترش شبکه‌های اجتماعی، تقویت و رونق رسانه‌های فردی از جمله سلبریتی‌های سیاسی است. سلبریتی سیاسی منتظر است جریانی ایجاد شود تا موج‌سواری کند. سلبریتی‌های سیاسی نه برای نقد مشفقانه و سازنده بلکه برای دیده‌شدن و یا تخریب‌کردن، طعنه و کنایه می‌زنند و خوراک تولید می‌کنند. چنین رفتاری به‌ویژه توسط کسانی که زمانی مسئول بوده‌اند، زننده است. برخی از رسانه‌ها بازیگر قهار قدرت شده‌اند؛ باج‌گیری، سیاسی‌کاری و یا تولید محتوای سطحی و گمراه‌کننده در رسانه‌ها رایج شده است؛ با گسترش فضای مجازی این آشفتگی‌ها بیشتر شده است. بسیاری از رسانه‌ها نوعی حزب اینترنتی هستند. خدمات سیاسی‌کارانه برخی رسانه‌ها گونه‌های مختلفی دارد؛ از جمله: برخی رسانه‌ها با انتشار اخبار منفی علیه اشخاص یا تهدید به تخریب، آنها را به ارائه آگهی یا سایر کمک‌های مالی و غیرمالی مجاب و مجبور می‌سازند. برخی از بنگاه‌های اقتصادی باقدرت مالی، خود سفارش کار سیاسی به رسانه‌ها می‌دهند. مدیران نمایش باز، ضعف‌های خود را با رسانه‌ها می‌پوشانند و خالی‌بندی می‌کنند. برخی رسانه‌ها عرضه‌کننده جعبه‌ابزار برای پیشبرد کارهای سیاسی هستند. برخی از رسانه‌ها بعضی وقت‌ها کتشان را درآورده و در وسط میدان وارد دعوا می‌شوند.
مثال‌ها فراوان هستند، به‌عنوان نمونه: شرکتی پرحاشیه که تخلفات زیادی داشت و در معرض جریمه‌های سنگین بود؛ از رسانه‌ها زیاد استفاده می‌کرد. شنیدم این شرکت به جمعی از فعالان سیاسی اقتصادی و رسانه‌ای در یکی از هتل‌های مجلل تهران در رمضان سال ۱۴۰۲ افطاری داده و در این ضیافت علیه وزیر صنعت، معدن و تجارت گردوخاک کرده است. آقای ر. که به دنبال مدیرعاملی یا عضویت هیئت‌مدیره آقای ا. 
در شرکت ملی مس ایران بود، یک‌بار با همراهی مدیرمسئول یکی از رسانه‌ها برای پیگیری این درخواست به دفتر من آمد، پاسخ همچنان منفی بود. آن رسانه در روزهای استیضاح، برای رأی آوردن استیضاح خیلی تلاش می‌کرد. 
رسانه فاسد خیلی خطرناک است خطرناک‌تر از قاضی فاسد؛ تقابل با رسانه‌های فاسد خیلی پرهزینه است؛ آنها باقدرت رسانه‌ای ویروس‌های ذهنی و هیجانی را منتشر کرده و توجه‌ها را مدیریت می‌کنند و در نهایت مخالفان خود را سرکوب می‌کنند.  رسانه‌های زرد و سیاه، جا را برای رسانه‌های حق‌گرا، مطالبه‌گر و سالم، تنگ می‌کنند؛ جای سازوکارهایی که خطاها و تخلفات رسانه‌ای را شفاف کنند، خالی است، خیلی خالی!
برخی از فعالان اقتصادی خودشان پیشران فعالیت‌های سیاسی هستند برای مقاصد اقتصادی از ابزارهای سیاسی استفاده کرده و سفارش کار می‌دهند. بنگاه‌های اقتصادی که کارفرمای خدمات سیاسی می‌شوند روش‌های متنوعی دارند؛ مثلاً چند نفر از سیاسیون را استخدام می‌کنند تا کارهایشان را در سازمان‌های دولتی پیگیری کنند. این سیاسیون مانند یک پیشکار خدمت می‌کنند، اما از خدمت به مردم دم می‌زنند.  فعالیت‌های سیاسی را تأمین مالی می‌کنند. امروز می‌کارند به امید برداشت در آینده! به رسانه‌های فاسد برای تخریب و تجلیل افراد پول می‌دهند.
 
 
گفتمان مقاومت پس از ترور سیدحسن نصرالله قوی‌تر خواهد شد
 
دکتر بیژن عبدالکریمی پژوهشگر و استاد داشگاه تاکید کرد: گفتمان مقاومت پس از ترور سیدحسن نصرالله شکل رادیکال‌تری به خود می‌گیرد. 
وی در گفت‌و‌گو با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «گفتمان مقاومت پس از ترور فرماندهان حزب‌الله در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟»، اظهار کرد: من فکر می‌کنم گفتمان مقاومت پس از ترور سیدحسن نصرالله شکل رادیکال‌تری به خود بگیرد. ترور رهبر حزب‌الله خشم و کینه زیادی را در بین مسلمانان ایجاد کرده و به نظر نمی‌رسد این خشم و کینه به راحتی خاموش شود. تجربه تاریخی نیز نشان داده که ریختن خون همواره جنبش‌های مقاومت را قوی‌تر و عزم آنها را برای مبارزه بیشتر می‌کند. در چنین شرایطی ما باید منتظر واکنش‌های شدیدتری از سوی گروه‌های جبهه مقاومت اعم از حوثی‌های یمن، حشدالشعبی و حزب‌الله لبنان باشیم.
عبدالکریمی خاطرنشان کرد: جنگ همواره باعث وحدت ملی در بین کشورهای اسلامی و ایران خواهد شد که این اتفاق جبهه مقاومت را قوی‌تر خواهد کرد تا به سمت اهدافی که در پیش گرفته حرکت کند. شهادت سیدحسن نصرالله باعث تقویت جبهه مقاومت خواهد شد. جبهه مقاومت همچنان وجود دارد و به مسیر خود ادامه خواهد داد. در چنین شرایطی این پیش‌بینی وجود دارد که رویکرد این جبهه در مقابله با اسرائیل رادیکال‌تر شود.
وی در پاسخ به این پرسش که «اسرائیل برای تقابل با رادیکال‌شدن جبهه مقاومت چه حد و مرزی برای خود قائل است و تا به چه میزان به رویکرد جنگ‌طلبانه‌ای که در پیش گرفته ادامه خواهد داد؟»، گفت: اسرائیل در شرایطی قرار گرفته که از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با چالش‌های زیادی مواجه است. در سال‌های اخیر چند صدهزار نفر، اسرائیل را به دلیل جنگ‌طلبی‌های دولت و تنش‌های دائمی که پیرامون آن وجود دارد ترک کرده‌اند. در واقع نزدیک به10 الی 12درصد در سال‌های اخیر از این کشور مهاجرت کرده‌ و تصمیم گرفته‌اند در کشورهای دیگر زندگی کنند. شهرک‌های شمالی اسرائیل نیز امکان سکونت ندارد. از سوی دیگر اختلافات سیاسی داخلی که در اسرائیل وجود دارد نیز کار را برای این کشور سخت می‌کند. همه این عوامل نشان می‌دهد که اسرائیل در شرایط خوبی قرار ندارد.
این استاد دانشگاه افزود: ایران نقش حساس و مهمی در تحولات آینده خاورمیانه خواهد داشت. واقعیت این است که در شرایط کنونی وضعیت کشور پیچیده و پس از حمله موشکی سه‌شنبه‌شب پیچیده‌تر نیز شده است. این در حالی است که به نظر می‌رسد تصمیم‌گیران جامعه با درایت و به صورت حساب‌شده شرایط منطقه و کشور را رصد می‌کنند و امیدوارم بهترین تصمیم را در این زمینه بگیرند.
کنشگران سیاسی و اجتماعی متعلق به هر جریان و گروه فکری در شرایط کنونی باید آرامش را به جامعه برگردانند و نباید به تنش و سخت‌کردن تصمیم‌گیری برای مسئولان دامن بزنند. نباید شرایط را احساسی و عاطفی کرد. باید این واقعیت را پذیرفت که هر تصمیمی در این زمینه گرفته شود پیامدهای خاص خود را دارد. امروز مسئولان در وضعیت تصمیم‌گیری خطیری قرار گرفته‌اند. از همه کنشگران سیاسی و اجتماعی می‌خواهم که پیچیدگی این شرایط را درک کنند و تلاش کنند در شرایط خطیر کنونی وحدت و انسجام ملی را بالا ببرند. به عنوان یک استاد دانشگاه صرف‌نظر از اختلاف‌نظری که از نظر فرهنگی و اجتماعی با برخی افراد دارم اگر مسئولان تصمیم به صبر استراتژیک بگیرند از این تصمیم حمایت می‌کنم و اگر قصد داشته باشد تصمیم رادیکال‌تری بگیرد باز هم از این تصمیم حمایت خواهم کرد. من می‌دانم که در شرایط کنونی انتخاب سخت و دشوار است. آن چیزی که مهم است منافع ملی است. در شرایط کنونی در مواجهه با صهیونیسم و امپریالیسم جهانی در کنار حاکمیت هستم.
وی درباره این سؤال که آیا مسئولان در شرایطی قرار گرفته‌اند که حتماً باید در این زمینه تصمیم‌گیری کند یا اینکه می‌تواند همین وضعیت صبر استراتژیک را ادامه بدهد؟ اظهار کرد: صبر استراتژیک تا قبل از حمله ایران به اسرائیل بود و در شرایط کنونی وضعیت تغییر کرده است.