زنگ مجازی- جنگ ترکیبی
شایعه، آتش زیر خاکستر
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
بزرگترین عامل تاثیرگذار بر جریانهای خبری در طول تاریخ، روایتهای اجتماعی بوده است که مردم در سطح اجتماع هر خبر را با درک و فهم خود به دیگران روایت کردند و خیلی وقتها به طور هدفمند یا غیر ارادی در این اثنا پدیدهای شکل گرفت که به نام «شایعه» معروف شد.
پیش از آنکه نوشتار به وجود بیاید «گفتار» تنها شیوه ارتباط بود و شایعه بستری بود برای انتقال سریع خبرها که به این وسیله کسانی خوش نام و برخی با همه وجه شخصیتی خوب خود بد نام شدند و یا خیلی از اقدامات سیاسی و اجتماعی و نظامی با همین شایعه نتایج غیر قابل پیشبینی پیدا کردند.
شایعه در همه جا و در تمامی طبقات اجتماعی وجود دارد و قدیمیترین رسانه جهان است که «ویروجیل» شاعر رومی سده اول قبل از میلاد در مورد آن میگوید: «ای شایعه! هیچ شیطان دیگری از تو سریعتر و تندتر نیست. تو با هر حرکتی که به جلو میروی و پیشرفت میکنی قدرت ویرانکننده و تخریبی بیشتری به دست میآوری»
بهطور قطع «شایعه» با رویکرد انحراف و فریب در یک جامعه هدف به وجود میآید و مأموریت اصلی آن تاثیرگذاری بر منازعاتی است که در روند معمول نبرد، نتایج دلخواه را برای یکی از طرفین ندارد و با این روش آن طرف در جستوجوی تنفس و فاصله و یا تاثیرگذاری بر طرف مقابل است.
شاید استفاده از فریب در جنگ، به قدمت خود جنگ مسلحانه باشد. نخستین جنگ ثبت شده در تاریخ، اشغال شهر تروا توسط یونانیان در قرن 12 پیش از میلاد است و داستان معروف «اسب تروا» نیز نخستین نمونه ثبت شده از فریب در جنگ است و باید ذکر شود که هدف اصلی از ساخت شایعه ایجاد فریب است.
با گذشت هزارههای متوالی از تاریخ جنگهای بشر و قرنهای پیدرپی از مرحلهای که انسان به قوانین اجتماعی و ساختار جامعه دست یافته؛ اما کماکان نزاع و جنگ وستیز در جای جای زمین نمود عینی دارد که برای حصول نتیجه مطلوب باز هم با هر ابزار ممکن «شایعه» کارکردی به مراتب بسیار قویتر از قبل پیدا کرده و در طرحهای جنگی و نبرد و منازعات یک ابزار کم هزینه و بسیار تاثیرگذار است که طراحان آن دارای دانش و سواد خاصی از جمله سواد رسانهای هستند و آگاهی کامل به بستر شبکههای اجتماعی دارند.
شایعه به خودی خود به دلیل ویژگیهای بیشماری که دارد از میزان تاثیرگذاری و سرعت انتقال فوقالعادهای برخوردار است که امروز، وقتی بر گرده بستر فضای مجازی و شبکه اجتماعی سوار میشود؛ میزان تاثیرگذاری آن خارج از هر جغرافیایی است که پیش از این قابل کنترل بود و زمان انتشار آن به کسری از ثانیه نیز به طول نمیانجامد- که لااقل در دورههای پیش از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی زمان انتشار مشمول صرف زمان حداقلی میشد.
شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بخصوص اینستاگرام به دلیل ساختار وجودی خود دارای طول بینهایتی از دامنه انتشار هستند که همین موضوع بهترین بستر را برای شایعه ایجاد میکند و ناشناخته باقی میماند.
شایعه گزارهای است که همواره منبع آن ناموثق است؛ از همین روی یافتن منبع نشر آن اغلب دشوار یا ناممکن است و گاهی اثر آن در جامعه به مراتب فزونتر و فراگیرتر از تاثیرات حاصل از رسانههای رسمی است. بهطور معمول و اغلب، شایعه در فضای رکود یک موضوع خاص رواج پیدا میکند که عاملان و طراحان عملیات روانی با بهرهگیری از فنون و تاکتیکهای مبتنی بر تئوریهای اجتماعی و فرهنگی و روانشناسی اقدام به ساخت شایعه میکنند.
در فضای جدید ایجاد شده از تاثیر شایعه، عطش شهروندان برای کسب اگاهی آن چنان افزایش مییابد که آنان شبه واقعیتها را واقعیت، و قولهای ناموثق و اغلب دروغها را راست تلقی میکنند و بالفعل، شایعه خود به رسانهای تبدیل میشود که به هماوردی رسانههای رسمی میرود. وجه عینی این هماوردی را در ماجراهای اغتشاشات 140۱ لحظه به لحظه شاهد بودیم و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چون اسب سرکش و بدون افسار شایعه را تا ایجاد خشونت و نفرت و حتی قتل به پیش میبردند.
جامعه ایران به دلیل ویژگیهای آرمانی و ایدئولوژی که دارد دارای دشمنان داخلی و خارجی به شدت کینه توز است که وقتی در عرصههای مختلف نبرد نمیتوانند با ایران به طور مستقیم دست و پنجه نرم کنند؛ بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را با ایجاد شایعه وادار به تحرک میکنند.
مطابق تئوری روانشناسی، ایجاد «اضطراب» شرط لازم گسترش شایعه است و وقتی مردم میتوانند به ثبات احساس خود دست یابند شایعات فروکش میکند؛ همین موضوع دلیل بسیار محکمی است که اتاقهای فکر و طراحان عملیات روانی علیه مردم ایران به این بیندیشند که هیچگاه اضطراب از جامعه ایران رخت بر نبندد و با هر بهانه ممکن و ناممکن و یا واقعی و غیر واقعی همواره میکوشند اضطراب را در بین مردم به صورت سلسلهای و متکثر تا مرز شکلگیری نفرت و خشونت و نا امیدی افزایش دهند.
در کتاب «تکنیکهای عملیات روانی و شیوههای مقابله» رضا جنیدی چنین آمده است که: هر چند انتقال شایعه روندی اجتماعی است؛ اما انگیزههای فردی نیز میتواند چرایی پخش آن را روشنتر کند.
برخی از انگیزههای ایجاد شایعه در شبکههای اجتماعی وقتی وجه فردی پیدا میکند؛ تابع شرایط روانی جامعه است که فرد منتشرکننده با مناسب دیدن فضای روانی جامعه اطراف خود، دست به چنین اقدامی میزند و بارزترین آن بلاگرها و کسانی هستند که میخواهند به هر دلیلی جلب توجه عمومیکنند و دارای چند دلیل و چند انگیزه متفاوت نسبت به هم و یا مشابه به هم هستند.
(اقناع خود زاد، خوشایندها و ناخوشایندها، برقراری ارتباط از طریق خود بزرگنمایی، فرافکنی، کنجکاوی و حقیقتیابی، خصومت آشکار و پنهان، انگیزههای تهدیدآمیز، انگیزههای فریب و انحراف کار و...) از جمله موارد و دلایل و انگیزههای افرادی هستند که در افراد به صورت انفرادی موجبات ایجاد شایعه در فضای مجازی را فراهم میکنند.
با این توضیح مشاهده میشود که شایعه همانند یک ویروس و یک میکروب در فضای مجازی فعالیت میکند و عناصر واحد و جمعی یک جامعه را به تناسب شخصیت و یا استحکام در باور، مورد هجوم قرار میدهد و به طور دائم در بستر جامعه همانند آتش زیر خاکستر است.
شایعه با توجه به ویژگیهایی که دارد بهترین ابزار مناسب برای تولید و توسعه بحران است که اگر به خودی خود هم وجود نداشته باشد؛ ایجاد میشود تا تغییرات لازم و مورد هدف شکل بگیرد.
به نظر میآید با توجه به بحرانهای متوالی که در ایران یا به دلیل حوادث طبیعی و یا موارد اجتماعی و سیاسی به وقوع میپیوندد و یا اینکه توسط رسانههای معاند و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی القاء به بحران دائمی میشود؛ باید در کنش به این موضوع به طور منطقی گروه و یا کمیتهای ایجاد شود که به پایش و پالایش این نوع بحرانهای برساخته از شایعات فضای مجازی پاسخ بدهد تا جوان فعال و کاربر بیخبر از همه جا، تحت تاثیر دریافت شایعات دچار کنشهای هیجانی و انفعالی ادراکی نگردد.