تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
بگین آخرین رهبر اسرائیلی بود که با شاه ملاقات کرد. از آن لحظه تمام فکر و ذکر شاه اطلاعاتی بودند که تاج و تختش را حفظ کنند. پروژه «صور» رو به اتمام بود که رژیم [امام] خمینی بسیاری از اسنادی که از سفارت آمریکا در تهران به دست آمده بودند را منتشر کرد و این پروژه بلند پروازانه به طور عمومی فاش شد.1 آمریکاییها شریک پروژه «صور» نبودند و اسرائیل آنها را از تصمیم خود برای توسعه جنگافزارهای جدید با ایران مطلع نکرده بودند. کسی که به CIA کمک کرد تا از این ارتباطات مخفی که میان اسرائیل و ایران صورت میگرفت مطلع باشد، تا آنجا که به نظر میرسد شخص ارتشبد طوفانیان بود که پس از کودتا [انقلاب اسلامی] پناهنده سیاسی در ایالاتمتحده شد و در پایتخت آمریکا، واشنگتن زندگی کرد. وقتی که کودتا [انقلاب] در تهران گسترش یافت، کارکنان سفارت آمریکا و نمایندگان CIA بهسرعت هزاران سند را خرد و نابود کردند. وقتی که حامیان [امام] خمینی بر ساختمان سفارت کنترل پیدا کردند آنها در محل پاکتهای لهشده و داخل آنها اسناد خرد شدهای به صورت رشته رشته شده پیدا کردند، یعنی نوارهای کاغذی باریک که خردکن بیرون میدهد. افراد اطلاعاتی ایرانی ابتکار عمل نشان دادند. آنها هزار بافنده فرش استخدام کردند و زنان با پاکتها نشستند2 و طی اقدام زمانبری که ماهها طول کشید نوارهای «ماکارونی[شکل]» را از نو به هم وصل کردند و صدها اسناد طبقهبندی شده نمایندگان CIA را در تهران به حالت اول برگرداندند که شامل اسناد مورد بحث در برنامه «صور» میشد. اسناد در کتابی گردآوری شدند که یک کپی از آن به لندن رسید. یک کپی از آن را به آمان- سازمان ضدجاسوسی ارتش اسرائیل- و کپی دیگری را به گزارشگر روزنامههاآرتص، یوسی ملمان فرستادم.
اواسط ژانویه 1978 در روزنامه اطلاعات مقالهای منتشر شد که حمله تندی علیه مؤسسات مذهبی کرد و در پی افزایش تنشهای داخلی در ایران و شهرهای مختلف، برخوردها میان نیروهای امنیتی و دشمنان رژیم گسترش یافت. خشم تودههای مردم، از جمله درباره کلوبهای تفریحی در تهران، پدیدار شد و یکی از روحانیون حامی [امام] خمینی در آن وقت گفت: «همه ما موافقیم که جزیره کیش حماقت شخصی شاه است. مسئولان برای توسعه این مکان میلیونها از خزانه کشور ربودند و این جزیره نشاندهنده اشتباه و سوءاستفاده رژیم بود. به علاوه، این جزیره حاکی از فساد شاه بود.»
در آن زمان شاه فهمید که جزیره عیش او به اسباب زحمت بدل شده و عناصر مخالف از این مکان استفاده میکنند تا رژیم او را به زمین بزنند و مردم را علیه او تحریک کنند. به همین خاطر مصمم شد تا از این مانع رهایی یابد.
یک روز دوستم، فریدون جم3 با من تماس گرفت و گفت: «شاه فهمیده که اشتباهاتی انجام داده است. جزیره کیش آسیب بزرگی به او زد. او آنجا بهشتی ساخته، صدها میلیون دلار سرمایهگذاری کرده و حالا مایل است از آن خلاص شود.» جم نقل کرد که شاه درباره این موضوع با او و ارتشبد طوفانیان صحبت کرده و به آنها دستور داده تا برای جزیره مشتری یا شریکی پیدا کنند. برای من مسلم است تنها کسی که ممکن بود علاقهمند باشد میلیاردر سعودی، عدنان خاشقچی است که او را «عقاب» مینامند. قبل از اینکه موفق به ایجاد ارتباط با خاشقچی شوم او با من تماس گرفت و گفت که فرماندار جزیره، مهندس محمود منصف قبلاً با وی درباره این موضوع صحبت کرده و او ملاقاتی با شاه در جزیره کیش ابتدای ماهآوریل تعیین کرده است. به خاشقچی گفتم که من بموقع آنجا خواهم بود.
حمله خرابکاران تروریستی [مبارزان فلسطینی] به جاده ساحلی، کنار ماگن مایکل، در 11 مارس 1978 و «عملیات لیطانی» که در پی آن رخ داد، پیچیدگیهای بیشتری را در گفتوگوهای صلح در خاورمیانه ایجاد کرد. سفیر اسرائیل در ایران، اوری لوبرانی برای رایزنی به اسرائیل آمد و حتی از جنوب لبنان بازدید کرد. با بازگشتش به تهران لوبرانی به رئیس دفتر دربار، امیرعباس هویدا مراجعه کرد و خواست تا فوراً با شاه ملاقات کند. هویدا ملاقات را برای 5آوریل 1978[16 فروردین 1357] تعیین کرد. چون که شاه و همسرش تعطیلات کوتاهی را در جزیره کیش میگذراندند، لوبرانی با هواپیمای ویژه به کیش رفت. کنار باند فرماندار جزیره، منصف منتظر «سفیر مرواریدها» بود (این اسم رمزی بود که در تهران به سفیر اسرائیل داده شده بود). کاخ سلطنتی در انتهای جنوبشرقی جزیره قرار داشت و در طول کل جاده از فرودگاه تا مقصد، سربازان مسلح ایستاده بودند و بیسیم در دستانشان بود. تا آنجا که به قصر نزدیک شدند اقدامات امنیتی شدت گرفت. سه کشتی جنگی در منطقه گشتزنی میکردند و یات(قایق تفریحی) سلطنتی هم آنجا لنگر انداخته بود. ورودی کاخ چند افسر امنیتی ایرانی کنار سربازان گارد شاهنشاهی ایستاده بودند.
گفتوگو میان لوبرانی و شاه پیرامون وضعیت در جنوب لبنان پس از عملیات لیطانی و مذاکره صلح میان اسرائیل و مصر بود. شاه بر مواجهه رئیسجمهور سادات با صلح و عدم وجود دلیل برای سوءظن از سوی اسرائیل به ابتکار عمل او تاکید کرد. در پایان گفتوگو با شاه، لوبرانی از کاخ خارج شد. من همراه با دوستم، آل شوییمر و پزشک خصوصی خاشقچی، پروفسور موشه مانی به جزیره رسیدیم و برای ملاقات با شاه که برای ساعات اولیه صبح روز بعد در نظر گرفته شده بود، منتظر ماندیم. عدنان خاشقچی هم با هواپیمای شخصیاش آمد. همان شب فرماندار منصف ما را به کازینو دعوت کرد و آنجا ساعات طولانی را در کنار شاه، مقامات ارشد نیروهای امنیتی ایرانی و میهمانان عالیمقام از کشورهای خلیجفارس به بازیهای قمار پرداختیم. در زندگیام از کازینوهای بسیاری دیدن کردم اما قمارخانهای مثل جزیره کیش هرگز ندیدم. شکوه خیرهکننده و وفور بیپایانی داشت. دو بار در هفته هواپیمای ویژهای مملو از هرچیز خوبی از آشپزخانه رستوران معروف «ماکسیم» در پاریس به جزیره میآمد. این کلوب به سبک داستان هزار و یک شب ساخته و طراحی شده بود و برای هرکسی که از آن بازدید میکرد تجربه فراموشنشدنی را فراهم میکرد.
پانوشتها:
1- م: در اسناد لانه جاسوسی متن کامل مذاکرات حسن طوفانیان و عزر وایزمن(وزیر جنگ اسرائیل) در تلآویو با حضور اوری لوبرانی(سفیر اسرائیل در تهران) و آبراهام بن یوسف مورخ 18 جولای 1977(27 تیر 1356) آمده است.(اسناد لانه جاسوسی آمریکا. تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1386. ج2. ص575) در این سند وایزمن از شش سند همکاری میان اسرائیل و رژیم پهلوی نام میبرد و ضمن ارائه توضیحاتی درباره موشکها و هواپیماهای اسرائیلی، طوفانیان را ترغیب به خرید این تسلیحات و همکاری در ساخت آن میکند. این سند میتواند یکی از اسناد مورد ادعای یعقوب نیمرودی باشد. بعدها منابع دیگری نیز درباره قرارداد محرمانه تسلیحاتی رژیم صهیونیستی با رژیم پهلوی نوشتند. برای مثال بنجامین بیتهلحمی(استاد دانشگاه حیفا) سال 1988 از قرارداد مورد اشاره یعقوب نیمرودی خبر داد: یکی از پروژههای مشترک ایران و اسرائیل، توسعه موشکهای دوربرد با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود. این موشکها از تولیدات خود اسرائیل بود و تحقیقات مربوط به آن از دهه 1950 آغاز شده بود. در بهار 1977 شیمون پرز، وزیر دفاع اسرائیل، در تهران موافقتنامه محرمانهای برای تولید یک موشک پیشرفته، امضا کرد. ایران باید هزینه این طرح را از طریق معادل یک بیلیون دلار نفت صادراتی به اسرائیل میپرداخت. همچنین ایران موظف بود یک فرودگاه ویژه، یک کارخانه مونتاژ، و سایتی برای آزمایشهای گستردهتر فراهم میساخت. این پروژه با سقوط شاه به پایان رسید و جزئیات آن زمانی آشکار شد که جمهوری اسلامی ایران، اسناد مربوط به سفارت اسرائیل را چاپ کرد. این اسناد همچنین آشکار کردند که اسرائیل قصد داشته نظر ایران را برای پروژه «لاوی» جلب نماید که طرحی بلند پروازانه برای تولید جتهای جنگنده مدرن با جدیدترین تکنولوژی تا دهه 1990 بود.
(The Israeli Connection: Whom Israel Arms and Why?. Beit-Hallahmi, Benjamin. London: I.B.TAURIS & Co Ltd, 1988. P.11-12. )
2- م: این نیز یکی دیگر از اظهارات غیرواقعی یعقوب نیمرودی است. این کار توسط خود دانشجویان و به صورت داوطلبانه انجام گرفت.
3- م: ارتشبد فریدون جم همسر اول شمس پهلوی(از خواهران شاه) و رئیس ستاد ارتش رژیم شاه در فاصله سالهای 1348 تا 1350.