kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۳۲۵۶
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۲

عباس بر بلندای آسمان

 
 
 
امیرحسین بوداقی 
از زمین بلند شدن و پرواز کردن کار هر کسی نیست! ما انسان‌ها مدت‌هاست که گرفتار زیبایی‌های زمین شده‌ایم. حتی گاهی اوقات یادمان می‌رود که آسمانی هم بالای سرمان است، ولی تو از همان کودکی آسمان را دیدی و پرواز را آموختی، تو از زمین و تمام زیبایی‌هایش دل کندی و آموختی که چگونه آسمانی باشی!
***
چهاردهم آذر سال ۱۳۲۹ در يكی از محروم‌ترين نقاط شهرستان قزوين در خيابان سعدی و در يک خانواده مذهبی كه آتش عشق به امام حسين(ع) و اهل بيت از آن زبانه می‌كشيد، كودكی به دنيا آمد كه بعدها باعث افتخار هر ايرانی بود. نام او را به ياد علمدار كربلا، عباس گذاشتند.
سال‌ها یکی پس از دیگری گذشت و عباس، دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان دهخدا سپری کرد و دوران متوسطه را نیز در دبیرستان نظام با موفقیت به پایان رساند. پس از اخذ دیپلم با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی پذیرفته شد، ولی به دلیل اینکه به خلبانی علاقه وافری داشت، از آن انصراف داد و در سال ۱۳۴۸ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوائی شد؛ همانند دیگر خلبانان نیروی هوائی پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز، برای تکمیل فن خلبانی و گذراندن دوره پیشرفته، به آمریکا اعزام شد.
رژِیم بعث عراق در سال ۱۳۵۹ جنگ نابرابری را علیه جمهوری اسلامی ایران به پا کرد و در این میان هم دشمنان قسم‌خورده کشورمان که از پیروزی انقلاب اسلامی ناراحت بودند، تا آنجا که می‌توانستند تلاش کردند تا هر آنچه می‌توانند برای حمایت همه‌‌جانبه از رژیم صدام انجام دهند؛ این حمایت‌ها به اندازه‌ای بود که برخی از کشورها حتی قوانین بین‌المللی را نیز زیر پا گذاشته و با ارسال بمب‌های شیمیایی به عراق، زمینه را برای جنایت از سوی صدام فراهم کردند؛ غافل از اینکه ایمان، اراده و روحیه ایثار و ازخودگذشتگی ملت ایران اجازه تجاوز به حریم کشور را به آنان نخواهد داد؛ تا جایی که با آغاز جنگ تحمیلی علاوه‌بر نیروهایی از سپاه، ارتش و بسیج، نیروهای داوطلب مردمی نیز برای مقابله با رژیم ظالم بعثی به جبهه‌های نبرد شتافتند و با اقدامات شجاعانه خود، علاوه‌بر پیروزی بر دشمن بعثی، موجب تعجب رسانه‌های خارجی شدند. یکی از ویژگی‌های دوران دفاع مقدس، وجود فرماندهان جوان در جبهه‌های جنگ بود و رزمندگان با اینکه سن بالایی نداشتند، اما بعضاً فرماندهی یک لشکر را عهده‌دار می‌شدند. عباس بابایی یکی از این رزمندگان بود که حضوری فعال در جبهه‌های جنگ داشت و به‌ دلیل تخصص و تلاش بالایش، در همان ابتدای جوانی معاون عملیات نیروی هوائی را برعهده گرفت و در بسیاری از عملیات‌ها نیز حضوری تأثیرگذار داشت. بابایی بزرگمردی بود که رشادت‌های او و همرزمانش در جبهه‌های حق علیه باطل در تمامی ادوار زندگی همانند سرمشقی بر دیدگانمان است. 
عباس هیچ‌گاه اسیر پست و مقام نبود و به همین دلیل در مأموریت‌های پرخطر به اذعان دوستانش همواره پیشگام و داوطلب بود و از نوادری بود که در ارتش توانست فرماندهان بسیاری را در این نیرو با خودش همراه کند و در مأموریت‌های متعدد به کار بگیرد.
بابایی، خدا را طلب کرد و مزد پیروزی او شهادت در روز عید قربان بود و این شهادت مزد و هدیه جهاد فی سبیل‌ الله برای رزمنده‌ای است که در هر میدانی که حضور پیدا می‌کرد با روحیه انقلابی و جهادی‌ می‌درخشید. عباس بابایی از جمله افسران متعهد نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که همواره وفاداری خود را به جمهوری اسلامی با انجام پروازهای متعدد در جبهه‌های جنگ به اثبات رسانید. وی در طول مدت فعالیت شجاعانه خود بیش از سه هزار ساعت پرواز با انواع هواپیماهای شکاری داشت و تنها طی یک سال و نیم گذشته بیش از ۶۰ ماموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید. به یاد غیور مردانی همچون عباس بابایی که می‌افتم حس عجیبی به من دست می‌دهد. عقابان تیز پروازی که برای سربلندی وطن عزیزمان جنگیدند و عاشقانه به سوی معبود پر کشیدند.‌ای کاش سن من نیز بیشتر بود تا می‌توانستم در دوران دفاع مقدس برای وطنم بجنگم.
***
تا به حال معنی واژه قشنگ شهید را درک نمی‌کردم و فقط شهید برای من یک شهید بود اما الان افتخار می‌کنم به کشورم، به مذهبم و به شهدای سرزمینم. تو برای ما جوانان الگویی شدی تا راه رسیدن به خدا را با دقت بیشتری طی کنیم. عباس جان این تو و امثال تو بودید که با شهامت و رشادت‌هایتان استقلال و آزادی را در قالب چراغی راه‌گشا با از خودگذشتگی در قبال زرق و برق دنیای مادی به ملت یاران هدیه دادید. این تو بودی که با قدم گذاشتن در راه حق و حقیقت به مقام و جایگاه شهادت رسیدی، بله شهادت یعنی چه؟ یعنی از زندگی‌ای که بسیار برایش زحمت کشیده‌ای و از زن و بچه‌هایت بگذری و در نبردی با دشمن بجنگی و از بزرگ‌ترین نعمت خداوند که همان سلامتی جسم و جان می‌باشد نیز بگذری.
تو فدا شدی تا الان ما با آسایش و راحتی در کشور زندکی کنیم، حاضر شدی فرزندانت یتیم شوند ولی فرزندان ایران زمین یتیم نشوند، با تو به پرواز در آمدیم و واقعیت‌های زندگی را دیدیم.
***
شهید بابایی از جمله افرادی بود که در راه آرمان و عقیده از جان و مال خود گذشت تا به اعتلای نظام جمهوری اسلامی کمک کند. از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های این شهید والا مقام که سرمشقی برای همگان می‌تواند باشد، می‌بایست به تواضع و فروتنی، ساده زیستی، تصمیم گیری صحیح و مناسب در شرایط مختلف، مردم‌داری، روحیه نظم و انضباط اشاره کرد. سرهنگ عطائی، یکی از همرزمان شهید بابایی، درباره تواضع و فروتنی گفته است: شهید بابایی، مسلمانی بسیار متواضع و بدون تکبر بود. بارها دیده می‌شد که به کارگران ساده پایگاه، مثل باغبان‌ها، نظافت‌چی‌ها و... کمک می‌کرد. او در آن زمانی هم که فرمانده پایگاه بود، در روزهای عاشورا و ایام سوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف‌های عزاداران حسینی حرکت می‌کرد و به نوحه خوانی و مرثیه‌سرایی می‌پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شاگردان بسیار خوبی تربیت و به جامعه نیروهای هوائی کشور تقدیم کند.
همچنین رهبر فرزانه‌‌ ما درباره شخصیت شهید بابایی چنین می‌فرماید: «این شهید عزیزمان، انسانی مؤمن و متقی، و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول این چند سالی که من ایشان را می‌شناختم، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پابرجا بود. شهید بابایی، در زمینه امور رزمی و پروازی، نیرویی متخصص و ماهر، و از جمله کسانی بود که بیشترین ساعات پرواز را داشت. او هیچ گاه به مصالح خود فکر نمی‌کرد و تنها مصالح انقلاب و اسلام را مد نظر داشت. او فرماندهی بود که با زیردستان بسیار فروتن و صمیمی، اما در مقابل اَعمال بد و زشت، خیلی بی‌تاب و سختگیر بود. این شهید عزیز یک انقلابی حقیقی و صادق بود و من به حال او حسرت می‌خورم و احساس می‌کنم که در این میدان عظیم و پرحماسه از او عقب مانده‌ام»
شهید بابایی پس از چهار سال خدمت در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی، به علت لیاقت و رشادت‌هایی که در دفاع از اسلام و میهن اسلامی از خود نشان داد، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی نائل شد. همچنین در مرداد ماه همان سال قرار بود شهید بابایی به همراه همسرش در مراسم حج حضور یابد.
شهيدانی چون عباس بابايی با پرواز بر دلِ بلندِ آسمان، معرفتی چون نور، حقيقت يافتند و بر چشم بلند آسمان كلمه‌ای را آفريدند كه بلندی آسمان را در خود گم كرد و مشق و چراغی بر راهِ ما شد. مشقی كه با هر بار خواندنِ آن از دل و جان، درس‌هايی سراسر از ايمان گرفتيم. آنان درس دفاع را به نسل انقلاب هديه كردند. آری هديه كردند به نسلی كه شهيدان و خون شهيدان را گرامی‌تر از جان مي‌دانند و به راه آنان استوارند.
و سرانجام شهید عباس بابایی بعد از ۶۰ ماموریت جنگی موفق، در پانزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۶ مصادف با عید سعید قربان، همراه یکی از خلبانان نیروی هوائی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای اف – ۵ از پایگاه هوائی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد و هنگام بازگشت مورد اصابت ضد هوائی قرار گرفت و پس از مجروحیت از ناحیه سر در کابین جنگنده به شهادت رسید و پیکر پاک آن در مزار شهدا در جنوب شاهزاده حسین شهر قزوین به خاک سپرده شد.
***
چه مظلومانه رفتی ‌ای بزرگ مرد آسمانیِ مهربان، صبور، شجاع و دلیر! 
عباس جان، شهادت برای تو شیرین بود و برای ما سخت و جان گدازتر ولی هر جا که هستی مبارکت باشد با نور حق. جای سبزت همیشه در آسمان آبی ایران خالی‌است.
برشی از وصیت نامه شهید عباس بابایی
«در این دنیا فقط پاکی، صداقت، ایمان، محبت به مردم، جان دادن در راه وطن و عبادت باقی می‌ماند... همیشه به‌خاطرت این کلمات بسیار شیرین و پرارزش را بسپار، کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود.»