اخبار ویژه
فساد هنگفت کرسنت و هزینه گزاف حمایت از متهمان
تعلل دستگاه قضائی در نهائی کردن پرونده متهمان فساد کرسنت و خسارت هنگفت حاصل از آن، موجب فرار به جلو آنها و حامیان سیاسیشان در طیف مدعی اعتدال و اصلاحات شده است.
هرچند که برخی تصور میکنند این رویکرد صرفاً صبغه سیاسی دارد اما به نظر میرسد با توجه به رشوههای سنگین رد و بدل شده در این قرارداد و برخی قراردادهای ناسالم نفتی دیگر در دولت مدعی اصلاحات، احتمالاً باید رد دلارهای نفتی حاصل از
زد و بند را هم پیگیری کرد.
خبرگزاریها اخیراً گزارش دادند که پس از توقیف ساختمان شرکت ملی نفت ایران در لندن، ساختمان این شرکت در روتردام هلند نیز به دلیل پرونده کرسنت مصادره شد. این ساختمان بهعلت بدهی (جریمه) بیش از ۲.۶ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت (NIOC) به شرکت کرسنت توقیف و در تاریخ ۲۰آوریل ۲۰۲۳، به شرکت Heuvel واگذار شد. حکم توقیف موقت این ساختمان در ۲۰ مه ۲۰۲۲ به درخواست کرسنت صادر و دادگاه هلند هشت ماه بعد آن را تأیید کرد. این مبلغ بخشی از غرامت ۱۸ میلیارد دلاری ادعا شده از سوی شرکت اماراتی کرسنت است.
یادآور میشود این قرارداد خسارتبار در دولت خاتمی و وزارت بیژن زنگنه منعقد شد اما طیف آلوده و متهم در پرونده و حامیان آن مدتی است که ادعا میکنند پرونده در حال رتق و فتق بود اما سعید جلیلی در دبیری شورای عالی امنیت ملی مانع از حل و فصل ماجرا شد و بنابراین خسارت حاصله، متوجه اقدام اوست!
در این زمینه یک وکیل آلوده زنجیرهای ضمن متهم کردن جلیلی نوشت: چرا پروندهای مسکوت مانده و رسیدگی نمیشود که وزیر محترم نفت سابق آقای مهندس زنگنه وی را به کارشکنی و جلوگیری از اجرای قرارداد مهم و حیاتی کرسنت متهم نموده که اجرای آن میتوانست صدها میلیارد دلار برای کشور درآمد ایجاد کند و عدم اجرای آن تاکنون باعث محکومیت کشور به پرداخت دهها میلیارد دلار جریمه در دادگاههای بینالمللی گردیده است.
روزنامه ایران هم در تیتری تحت عنوان «خسارت کارشکنی» نوشت: سیاسی کاری «سایه نشینان» یک بار دیگر به ایران خسارت زد؛ این بار این ساختمان شرکت ملی نفت در «روتردام» هلند بود که در ازای بخشی از غرامت 18 میلیارد دلاری ادعا شده از سوی شرکت اماراتی کرسنت (الهلال) به توقیف درآمد. 9 ماه پیش هم دادگاهی در انگلیس حکم توقیف ساختمانی متعلق به شرکت ملی نفت ایران به 125 میلیون دلار را در ازای بخشی از خسارتی که کرسنت با حکم دادگاه بینالمللی مطالبه میکند، صادر کرد. بر اساس اظهارات زنگنه، دستیابی به تفاهم با کرسنت در زمان قائممقامی علی کردان در وزارت نفت با «تشر روزنامه کیهان» و ارسال نامه جلیلی به رئیسجمهوری وقت و ابراز این نظر که «شایسته نیست این قرارداد فسادآلود در دولت شما انجام شود» و «ضرری که از محل لغو قرارداد میکنیم به یک میلیارد هم نمیرسد» به سرانجام نمیرسد.
فرار به جلوی متهمان پرونده فساد کرسنت و حامیان سیاسی و رسانهای آنها در حالی است که آقای روحانی آذرماه سال 1381 و از جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی، با ارسال نامهای خطاب به رئیس دولت وقت (خاتمی)، به عملکرد بیژن زنگنه وزیر نفت به شدت اعتراض کرده و اقدام او در انعقاد قرارداد با شرکت اماراتی «کرسنت» را بیرون از چارچوب قانون و از طریق «واسطه» و دارای آثار منفی فراوان برای کشور دانسته بود.
روحانی در این نامه هشدار داده بود: «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیرمعتبر که بنابر گزارشهای دریافتی از وزارت نفت طی سالهای گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود... شرایط بازار موجب گردیده که قیمت و شرایط قراردادی مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب باشد. قرارداد کرسنت احتمالاً آثارمنفی اقتصادی دراز مدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت. از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت درباره قرارداد کرسنت مطرح کردهام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده است... قرارداد مذکور از طریق واسطهها و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است».
یادآور میشود قیمت گاز در قرارداد 25 ساله کرسنت، یک چهاردهم قیمت متعارف گاز در منطقه و جهان بود و دلالان و رشوه دهندگان در آن نقش اصلی را ایفا کرده بودند. تثبیت این قیمت میتوانست دیگر خریداران گاز ایران را هم طلبکار کند. آقای زنگنه سال 1392 پس از معرفی به عنوان وزیر نفت، وعده داد که دو هفتهای پرونده کرسنت را مختومه میکند! او آن زمان مدعی شده بود «اصلاً در هیچ جایی بحثی برای این که خسارتی پرداخت کنیم، وجود ندارد و کلاً این بحث یک جنگ روانی مضحک است و هیچ پایهای ندارد»! اما پس از انتشار خبر محکومیت کشورمان در این پرونده، اقدام به فرافکنی برای فرار از مواخذه قانونی و تحمل مجازات شد.
این نکته هم گفتنی است که در قراردادهایی مانند کرسنت، توتال و استات اویل، اغلب پای رشوه در میان بوده است؛ به عنوان مثال شرکت توتال متهم است هنگام وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که در رأس مدیریت آن مهدی هاشمی بوده، رشوه 30 میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در فرانسه به جریمه 500 هزار یورویی محکوم شد.
با وجود این گذشته تاریک، مجدداً در دولت روحانی قرارداد دیگری با توتال امضا شد که صرفاً به ارائه اطلاعات سرّی مخزن پارس جنوبی به توتال و عهدشکنی بعدی توتال ختم شد و حال آنکه شرکت فرانسوی همزمان در بخش قطری این مخزن بزرگ در حال فعالیت گسترده است.
از دیگر یادگاریهای تیم زنگنه، حذف کارت سوخت از سال 94 به مدت چهار سال بود که موجب تشدید مصرف (قاچاق) روزانه 20 میلیون لیتری بنزین شد و با احتساب روزانه 100 میلیارد تومان قاچاق، 144 هزار میلیارد تومان را از جیب مردم به حلقوم قاچاقچیان ریخت. پس از آن هم تصمیم ناگهانی در سه برابر کردن قیمت اتفاق افتاد که به موج سواری ضد انقلاب و حوادث تلخ آبان 98 ختم شد.
گماشتن بیژن زنگنه به وزارت نفت در دولت روحانی، موجب شد شکایت ایران در محاکم بینالمللی مبنی بر وقوع فساد در پرونده کرسنت و باطل بودن قرارداد به خاطر وقوع فساد، پذیرفته نشود و حال آن که دادگاه تا قبل از این انتصاب، استدلال ایران را پذیرفته بود.
آقای مطهری! فریب جریان تحریف را درباره مذاکره نخورید
علی مطهری نماینده سابق مجلس در اظهاراتی متناقض، از یکطرف تصریح کرد ترامپ فردی غیر قابل پیشبینی است و از سوی دیگر مدعی شد او یک فرصت است و میتوان با او مذاکره کرد.
وی درباره نگرانیهایی که نسبت به آمدن ترامپ وجود دارد، گفت: موضوع مبهم است و این امر بستگی به رفتار دولت جدید آمریکا دارد؛ به خصوص آنکه ترامپ ثابت کرده یک فرد غیرقابل پیشبینی است. از این جهت است که بازگشت او، هم میتواند به نفع ما در ایران تمام شود و هم میتواند به ضرر ما تمام شود. ما باید متناسب با اقدام و رفتار دولت جدید در آمریکا عمل کنیم و در نشان دادن واکنش، عجله و شتابی به خرج ندهیم.
مطهری در ادامه بر خلاف واقعیت موجود گفت: آن چیزی که روشن است، دولت جدید در آمریکا تمایل خود را برای مذاکره و توافق با ایران نشان داده(!؟) و جایگاه ایران هم جایگاه خوبی است. یعنی هم از نظر منطقهای و هم از نظر جهانی شرایطی به وجود آمده که اکنون ایران میتواند با برخورداری از یک جایگاه مناسب و از موضع برابر، مذاکرات با آمریکا را انجام دهد.
وی گفت: من ترامپ را یک فرصت میدانم؛ چون یک آدم معاملهگر و تاجر مسلک است و اتفاقاً به همین دلیل، ایران به شکل راحتتر و بهتری میتواند با دولت جدید آمریکا وارد مذاکره مستقیم و توافق شود تا به اهداف و منافع خودمان برسیم. بله ترامپ ثابت کرده که آدمی عجیب وغریب و غیرقابل پیشبینی است، اما با روحیه تاجر مسلکی که دارد به صورت شفاف، صریح و اصطلاحاً خیلی رو بازی میکند و اینجاست که تکلیف ما هم با او روشن است. پس دولت جدید آمریکا احتمالاً میتواند به نفع ما تمام شود.
مطهری همچنین در ادعای خلاف واقع دیگری گفت: به نظر من در سطوح عالی نظام این تصمیم گرفته شده است که باید مذاکرات انجام شود؛ چون مصلحت را در این تشخیص دادهاند که در شرایط کنونی کشور بهترین تصمیم، آغاز مذاکرات است.
درباره سخنان آقای مطهری گفتنی است که اولاً هیچ عضو تیم ترامپ درباره مذاکره با ایران سخنی نگفته مگر افرادی که بر مذاکره تحت فشار حداکثری برای دیکته کردن آرزوهای خود سخن گفتهاند. ثانیاً امثال آقای مطهری توضیح نمیدهند که خط قرمزشان چیست؟ یعنی طرف آمریکایی از جمله ترامپ کدام خباثت و بدعهدی و جنایت و خیانت را مرتکب شود، اینها باور میکنند که آمریکا درباره ایران، مذاکره پذیر از موضع برابری و احترام نیست؟ اینگونه هم میتوان پرسید که اگر حضرات از سر توهم و آرزواندیشی دم از مذاکره میزنند، چه خط قرمزی برای مقاومت دارند، در حالی که در عمل نشان میدهند به خون شهید سلیمانی و حقوق پایمال شده ملت ایران در برجام هم احترام نمیگذارند و عبور میکنند؟! در این صورت طرف گستاخ و عهدشکن چرا باید به شما احترام بگذارد و امتیاز بده، شما که هیچ خط قرمزی برای خود نمیشناسید!
ثالثاً آقای پزشکیان در مصاحبه به خبرنگار ان بیسی تصریح کرد: «ما با اصل گفتوگو مشکلی نداریم، بلکه مشکل اصلی، تعهداتی است که پس از گفتوگو باید به آن پایبند بود. متأسفانه، هر زمان که مذاکره میکنیم و به یکدیگر تعهد میدهیم، پایبندی به این تعهدات رعایت نمیشود. ما در مذاکرات با ۵+۱، که مدت طولانی نیز به طول انجامید، به تمامی تعهدات خود پایبند بودیم، اما متأسفانه این طرف مقابل بود که به تعهدات خود عمل نکرد. اکنون نیز مشخص نیست که اگر مجدداً وارد مذاکره شویم، همان اتفاق تکرار خواهد شد یا خیر. نوعی بیاعتمادی در حاکمیت و در نزد رهبر معظم انقلاب شکل گرفته است، زیرا طرف مقابل بهدنبال براندازی ما است، نه حل مسئله از طریق گفتوگو».
رابعاً بر خلاف تحرکات جریان تحریف که گویا آقای مطهری را هم فریب داده و سردرگم کردهاند، موضع رهبر انقلاب کاملاً روشن است. ایشان به تازگی در پاسخ به این پرسش که برخی که میگویند چرا ایران با اروپاییها مذاکره میکند و ارتباط دارد اما با آمریکا حاضر به ارتباط و مذاکره نیست، فرمودند: آمریکا اینجا را تملک کرده بود ولی از کف و قبضه او بیرون کشیده شد؛ لذا کینه او نسبت به کشور و انقلاب کینه شتری است! و به این آسانیها دستبردار نیست. آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند.
رهبر معظم انقلاب در موضوع جنایت ترور سردار سلیمانی تاریخ
۲۶ آذر ۱۳۹۹ فرمودند: «قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگر چه به گفته یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه کفش سلیمانی هم نمیشود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد- ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقامشان را پس بدهند.» ایشان همچنین در ۱۱ آبان ۱۴۰۱ تأکید کردند: «ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد؛ این را بدانند. حرفی زدیم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءالله انجام خواهد گرفت.»
رهبر انقلاب همچنین ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ در جمع مسئولان کشور تاکید کردند: «حالا آدم میبیند و میشنود که او [ ترامپ] که میگوید مذاکره، در داخل هم بعضیها میگویند حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد؛ مذاکره سَمّ است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکره ما و آمریکا سَمّ است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است. مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این میبرند. نمیگویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید درباره سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک میسازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که آمریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید. خب این مورد معامله است؛ شما قبول میکنید این را، یا قبول نمیکنید؟ معلوم است که قبول نمیکنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه... بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را. خب بنابراین اصل مذاکره غلط است. مذاکره با کسی که آدم حسابی باشد غلط است، حالا اینها که آدم حسابی هم نیستند؛ [مذاکره با] آدمهایی که زیر حرفشان میزنند، تعهّدشان را به هم میزنند، پابند به هیچ چیز نیستند -نه یک چیز اخلاقی، نه یک چیز قانونی، نه یک عرف بینالمللی؛ به هیچ چیزی پابند نیستند- بنابراین مسخره است»
اروپا یا باید در برابر ترامپ بایستد یا درهم شکسته شود
نخست وزیر فرانسه گفت فرانسه و اتحادیه اروپا یا باید در برابر دونالد ترامپ و سیاستهای او ایستادگی کنند و یا با درهم شکستن روبهرو شوند.
فرانسوا بایرو درحالی که برای سخنرانی سالنو در شهر پائو حاضر شده بود، در جمع خبرنگاران گفت که «ایالات متحده تصمیم گرفته تا از طریق دلار، از طریق سیاست صنعتی خود، از طریق این واقعیت که میتواند سرمایهگذاریهای جهان و تحقیقات جهان را به دست آورد، یک شکل بسیار سلطهگرانه از سیاست را آغاز کند.»
به گزارش رادیو فرانسه، او در مورد احتمال عدم واکنش اروپا گفت: «اگر ما کاری انجام ندهیم، سرنوشت روشن است؛ ما تحت سلطه خواهیم بود، ما خُرد خواهیم شد، ما به حاشیه رانده خواهیم شد.»