شکست آمریکا در توافق با حماس!؟ (یادداشت میهمان)
۱- در ۱۵ ماه گذشته نتانیاهو از «پیروزی مطلق بر حماس» و بایدن از «نابودی توان رزمی حماس» سخن میگفتند، اما توافق اعلام شده نشان داد که نه از آن پیروزی و نه از آن نابودی هیچ نشانهای وجود ندارد، چرا که با پیروزی مطلق و نابودی دشمن خود، دیگر نیازی به توافق با آن وجود ندارد! نتانیاهو حتی نتوانست به هدف کوچاندن یک میلیون از مردم غزه برسد و مردم غزه پای فلسطین ماندند.
لذا: اولا اولین و مهمترین عاملی که اسرائیل مجبور به تن دادن به توافق شد، صبر و تابآوری مردم غزه بود که یک لحظه هم صحنه را خالی نکردند و کمترین تردیدی در انتخاب مسیر درست به خود راه ندادند. ایستادگی و تابآوری مردم و رزمندگان غزه در کنار انفعال و عدم مقاومت ارتش سوریه و نتیجه این دو اتفاق تجربه ارزشمند مضاعفی را برای ملتها رقم زد. مردم غزه اسرائیل را مجبور به اذعان به یک قدرت تاثیرگذار و توافق با قدرتی کرد که ادعای نابودی آن را داشت، اما ارتش سوریه با انفعال و عملکرد خود اسرائیل را بر مردم مسلط کرد! همانگونه که رهبرمعظم انقلاب فرمودند که تحولات و سقوط سوریه یک تجربه ناشی از غفلت و تاب نیاوردن ارتش سوریه در مقابل فشارها و توطئههای آمریکا و اسرائیل بود؛ توافق اسرائیل با حماس نیز یک تجربه ناشی از هوشیاری و بصیرت و صبر مردم و رزمندگان غزه بر مشکلات و تابآوری در مقابل فشارهای دشمنان کینهتوز و عنود است. لذا توافق اعلام شده تاکید و اذعانی به عمیقتر و بیشتر شدن وجه اجتماعی و مردمی جنبش حماس میباشد.
تابآوری مردم غزه نشان داد یک ملت با دست خالی و با تکیه بر ایمان و اعتقاد خود میتواند دشمنترین دشمن خود را مجبور به تن دادن به خواستههایش کند و او را علیرغم تبلیغات پر حجم سیاسی–رسانهای به زانو درآورد و البته که هزینه دارد و صد البته که هزینه آن کمتر از هزینه سازش و تسلیم و نابودی است! این دلیل و اثبات منطق و سخن رهبری است که فرمودند «آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا آنها خودشان علیه حماس بایستند و قیام کنند؛ عکس شد؛ مردم بیشتر طرفدار حماس شدند».
ثانیا اسرائیل با این توافق در کمترین حالتی که قابل تصور است تهدید علیه خود را تقویت و تشدید کرد چرا که با این توافق حداقل سه هزار نیروی آبدیده و با انگیزه و مقاوم را در مرحله اول به کادر سازمان مقاومت غزه تزریق میکند که هرکدام از آنها خود یک یحیی سنوار هستند و همانگونه که یحیی سنوار پس از آزادی از زندان بزرگترین عملیات اطلاعاتی – نظامی و امنیتی تاریخ را علیه اسرائیل طراحی و اجرا کرد، قطعا سه هزار زندانی آزاد شده در این توافق نیز خواهند توانست با انگیزهتر به طراحی عملیاتهای بزرگتر و تاریخسازتر دست بزنند، بخصوص که تجربه موفقیتآمیز طوفان الاقصی را پیش رو دارند، آنگونه که اکنون سازماندهی و فرماندهی حماس بر عهده محمد السنوار است. لذا اسرائیل باید منتظر عملیاتهای بزرگتری در آینده باشد!
آمریکا و دنیای غرب حامی اسرائیل که تمام تلاش و امکانات خود را برای نابودی حماس بهکار گرفته بودند، اکنون با این توافق نشان دادند با جنایتبارترین جنگ تاریخ و با برنامهریزی گستردهای که برای نابودی مقاومت در کل منطقه کردند؛ نتوانستند اسرائیل را از بحران امنیتی خارج کنند و همچنان از زنده بودن و تاثیرگذاری قدرت حماس نگرانند.
ثالثا در منطق آمریکاییها و صهیونیستها کشتار مردم و تخریب زیرساختها یعنی پیروزی، اما مقاومت غزه با پایمردی و صبر خود محاسبات دشمن را عوض کرد و به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «احمقها تصور نکنند با بمباران مردم پیروز شدند». لذا این توافق نشان داد کسانی که با اظهار خوشحالی از سقوط دولت سوریه تصور میکردند جبهه مقاومت ضعیف شده؛ سخت در اشتباه بودند و درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت نداشتند. چون این توافق میبایست هفت ماه قبل حاصل میشد؛ اما صهیونیستها تصور میکردند با کشتار مردم و تخریب زیرساختها میتوانند به اهداف خود یعنی نابودی حماس و آزادی اسیران صهیونیستی برسند، اما با کشته شدن تعداد بیشتری از اسیران و صدها سرباز اسرائیلی مجبور شدند برای اینکه تعداد بیشتری از اسیران آمریکایی و اسرائیلی کشته نشوند، تن به توافق دهند.
۲-علیرغم ادعاهای بایدن و ترامپ که هرکدام میخواهند برای خود دستاوردسازی کنند، اسرائیل با این توافق هم آسیبپذیرتر و شکستپذیرتر خواهد شد و هم نشان داد که آسیبپذیرتر و شکستپذیرتر از آنچه متصورند، هستند. هرچند که ژست صلحطلبانه بایدن و ترامپ در حالی است که اولا با حمایتها و پیشرفتهترین سلاحهای خود فاجعهآمیزترین جنگ تاریخ را رقم زدند و ثانیا در حالی برای خود باپرستیژ صلح دستاوردسازی میکنند که همزمان با سخنان آنها غزه و جنوب لبنان و مناطق مختلف سوریه زیر بمبهای آمریکایی و غربی بودند!
۳- جیمز فرانسیس برنز وزیرخارجه دولت ترومن طراح اصلی خاورمیانه جدید بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۴ همزمان با اعلام پایان جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل گفته بود «همه بازی برای ایجاد اسرائیل اولین قدمِ سیاست نابودی و تجزیه همه کشورهای اسلامی است». اکنون پس از حدود ۸۰ سال از بیان این سخن، توافق اسرائیل با حماس نشان داد که آمریکا هنوز در اولین قدم خود درجا میزند و نتوانسته امنیت پادگان نظامی خود در منطقه را تامین و تضمین کند!
در ماههای گذشته از یکسو روزنامه واشنگتن پست اذعان کرد «واقعیت این است که دولت آمریکا راهبرد جنگ اسرائیل را رهبری میکند»! و از سوی دیگر خود روزنامه صهیونیستی معاریو اعتراف کرد «اسرائیل پیمانکار نظامی آمریکا و چیزی بیش از یک چوب در دستان آمریکا نیست»! لذا توافق
اعلامشده، توافق اسرائیل با حماس نیست بلکه توافقی بین آمریکا به عنوان قدرتی با پیشرفتهترین سلاحهای مدرن دنیا با حماس بهعنوان یک گروه مقاومت محصور در یک وجب خاک و با دست خالی است!
اینکه یک دولت مدعی ابرقدرتی با یک گروه کوچک مقاومت مجبور به توافق میشود؛ این خود بزرگترین پیروزی برای حماس و بزرگترین شکست ترمیمناپذیر برای آمریکاست! به گفته هنری کسینجر
«در جنگ نامتقارن اگر گروه کوچکتر زنده بماند بُرده و اگر طرف بزرگتر به اهدافش نرسد باخته است»!
۴-طبق برنامه آمریکا و اسرائیل قبل از طوفانالاقصی تصمیم به آغاز پاکسازی غزه در ۱۴ اکتبر و شروع جنایاتی که در ۱۵ ماه اخیر انجام دادند، گرفته بودند تا برای همیشه پرونده فلسطین را ببندند که اگر طوفان الاقصی
رخ نمیداد چه بسا به اهداف خود یعنی نابودی کل مقاومت در منطقه و کشورهای اسلامی میرسیدند، اما طوفانالاقصی آمریکا را از رسیدن به این هدف شوم خود بازداشت و توافق آتشبس غزه نتیجه شکست اهداف آمریکاست! و این پیروزی بزرگی برای مردم و رزمندگان غزه است که با ایستادگی و صبر خود در یک جنگ وجودی خطر بزرگی را با دادن بزرگترین هزینهها از سر منطقه دور کردند، هرچند برخی کشورهای منطقه قدر این جانفشانی را ندانستند و نمیدانند و در مقابل این همه جنایت سکوت و خیانت کردند! نتانیاهو فرمان اجرای این توطئه خبیثانه را یک هفته قبل از ۷ اکتبر در سازمان ملل صادر و ادعا کرد «۹۵ درصد اعراب با اسرائیل رابطه دارند و میماند پنج درصد اهل غزه، که آنها هم در این معادله هضم خواهند شد»! اما اکنون نه تنها
نتوانستند مردم غزه را در معامله قرن خود هضم کنند، بلکه مجبور شدند به خواستههای همان ۵ درصدی از اعراب که غیرت و مردانگی در وجودشان موج میزند، تن دهند و با آنها سر میز مذاکره بنشینند و توافق امضا کنند!
۵-پس از اعلام توافق آتشبس ترامپ ادعا کرد «به همکاری با اسرائیل ادامه خواهم داد و این تازه شروع چیزهای بزرگی است از طریق قدرت»! علیرغم ژست صلحطلبانه، این سخن یعنی اینکه ترامپ ادامه دهنده همان راه بایدن در کمک به اسرائیل و حمایت از جنایتهای این رژیم جعلی است. لذا آمریکای ترامپ پس از توافق غزه همچون آمریکای بایدن پس از توافق آتشبس لبنان به دنبال اهداف و نقشههای جدیدی در منطقه است و نباید از نقشههای بعدی دشمن غفلت کرد! هر چند ترامپ بار دیگر به هدف خود که ادعا کرده «از ضرب آهنگ این آتشبس برای گسترش معاهده تاریخی آبراهام استفاده خواهیم کرد»، نخواهد رسید!
۶- وارد کردن بزرگترین ضربه اطلاعاتی- امنیتی- نظامی و سیاسی به رژیم صهیونیستی، ایجاد بیداری در افکار عمومی جهان و نفرت از آمریکا و اسرائیل در دنیا، هدف قرار گرفتن سرتاسر مناطق سرزمینهای اشغالی و تمام کشتیها و نفتکشها به مقصد این رژیم برای اولین بار در تاریخ ۷۵ سال گذشته و ناتوانی آمریکا از تامین امنیت اسرائیل، باز شدن پرونده جنایات اسرائیل در دادگاه لاهه و صدور حکم بازداشت نخستوزیر و وزیر جنگ اسرائیل
به علت ارتکاب جنایات جنگی و نسلکشی برای اولین بار از زمان تاسیس این رژیم جعلی، و ناتوانی اسرائیل در نابودی مقاومت و... همه از برکات طوفان الاقصی و صبر و پایمردی مردم غزه است که نشان دادند به واقع «اسرائیل از لانه عنکبوت هم سستتر است» و به گفته آیلان پاپ مورخ اسرائیلی «عوامل زیادی، از ریاستجمهوری ترامپ گرفته تا انزوای بینالمللی اسرائیل وجود دارد که نشان میدهد صهیونیسم در حال ورود به آخرین مرحله خود قبل از فروپاشی است».
دکتر محمدحسین محترم