kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۴۲۵۵
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۱
گزارش خبری تحلیلی کیهان 

وظیفه دولت حل مشکلات است نه تکرار آن

 
 
 
وظیفه دولتمردان حل مشکلات است و نه صرفا بازگو کردن آن برای مردم، چرا که مردم خود با تمام وجود مشکلات را حس کرده‌اند و به امید رفع آن پای صندوق‌های رأی رفته و مدیران کشور را انتخاب کرده‌اند.
تقریبا 5 ماه از استقرار دولت چهاردهم می‌گذرد؛ در این مدت تقریبا یکی از رویه‌های ثابت برخی دولتمردان در سخنرانی‌های‌شان تکرار مشکلات کشور و گلایه از آن بوده است؛ اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که مگر آنها با علم به این مشکلات و وعده حل آن، مسئولیت اجرائی کشور را نپذیرفتند؟ مگر دولت‌های قبل سکان اجرائی کشور را بدون هیچ مشکل و چالشی تحویل گرفتند که دولتمردان چهاردهم چنین انتظاری داشته باشند؟ اساسا مگر می‌توان دولتی را در میان کشورهای جهان پیدا کرد که چالشی بر سر راه مدیریت امور کشور نداشته باشد؟ وظیفه مسئولین در اقصی ‌نقاط دنیا حل مشکلات و چالش‌های موجود کشورشان برای بهبود شرایط مردم و تأمین منافع ملی است و به همین دلیل از طرف مردم انتخاب می‌شوند.
در دولت چهاردهم اگر نگوییم خود مسئولان دولتی، دست‌کم رسانه‌های وابسته به دولت دوست دارند بیش از آنکه به حل مشکلات و ارائه برنامه برای آن بپردازند، مشکلات را به میان مردم بکشانند و در مقابل چشم آنها آه و ناله کنند.
چه کسی و چرا 
مردم را ناامید می‌کند؟
روز گذشته محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور به همایش شرکت‌های برتر ایران رفت و در جمع آنها گفت: «کل درآمد نفت شما از فروش اسباب‌بازی و عروسک برخی کشورها همیشه کمتر بوده است.» فارغ از اینکه این ادعای آقای عارف، خالی از مناقشه نیست، ایشان در سخنرانی‌شان نکات قابل‌قبول دیگری هم گفتند اما برخی رسانه‌های وابسته به دولت ترجیح دادند با برجسته کردن همین جمله به خودتحقیری بپردازند. آقای عارف البته پیش‌تر نیز اظهارات ناامیدکننده و غیرواقعی دیگری را در تریبون‌های رسمی بیان کرده بود که آن زمان نیز دست‌آویز رسانه‌های داخلی و خارجی برای خودتحقیری شده بود. او 28 آذر 1403 در بیست‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی محیط زیست گفته بود: «خداوکیلی راهی جز‌ گریه کردن به حال منابع طبیعی و آینده کشورمان نداریم.» آقای عارف در همان برنامه باز هم با حالتی گلایه‌گونه و از سر استیصال گفتند: «ناترازی برق را می‌توانیم با خواهش کمتر کنیم. ناترازی آب را چه کار می‌توانیم بکنیم؟»
متأسفانه مشابه همین اظهارات از جانب رئیس‌جمهور نیز مطرح شده است. آقای پزشکیان 21 دی‌ماه 1403 به میان مردم زابل رفته بود که در جمع آنها گفت: «وضعیت امروز زابل نسبت به ۵۰ سال قبل که من اینجا حضور داشتم بهتر نشده و بدتر شده است.» او یک روز بعد یعنی 22 دی‌ماه نیز در اجلاس رؤسای دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم پزشکی بدون رائه هیچ راهکار خاصی گفت: «تجربه نشان داده است بخشی از ارزهایی که برای واردات دارو و یارانه آن می‌دهیم، گم می‌شود.» 
آقای پزشکیان فردای آن روز در 23 دی‌ماه طی سخنانی در هیئت امنای صندوق توسعه ملی باز هم اظهارات ناامیدکننده دیگری مطرح کرد و گفت: «به دنبال رفع ناترازی‌های انرژی هستیم، اما تا امروز از هر راهی که خواستیم اقدام کنیم، با یک مشکل دیگر مواجه شده‌ایم.» رئیس‌جمهور روز گذشته نیز اگرچه با نیت دلسوزی اما باز هم اظهارات ناامید‌کننده دیگری از یک تریبون رسمی بیان کرد: «تهران با این روندی که رشد می‌کند امکان زیست در آن نیست... این‌جور که ادامه می‌دهیم خودمان را داریم به نابودی می‌بریم.» اینها فقط گوشه‌ای از اظهارات اخیر رئیس‌جمهور و معاون اول ایشان است و مسلما اگر در دامنه جست‌وجو را در ماه‌های دیگر نیز ادامه دهیم متأسفانه به اظهارات مشابه دیگری نیز برمی‌خوریم؛ کمااینکه شاه‌بیت گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور در 12 آذر 1403 «نداریم، نمی‌شود و نمی‌توانیم» بود.
دولتی‌ها چه سودی می‌برند؟
علاوه‌ بر رئیس‌جمهور و معاون اولش، اظهارات ناامیدکننده در میان سایر مقامات دولتی نیز ظاهرا تبدیل به امری رایج شده است. آقای سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی 23 دی‌ماه 1403 در نشست خبری خود گفت: «کل جامعه دچار اغتشاشات ذهنی و معرفتی است.» او در ادامه نشست خبری خود باز هم از این دست اظهارات مطرح کرد و گفت: «اعتماد مردم به حاکمیت و حکمرانی به‌شدت کاهش پیدا کرده است.»
وزیر اقتصاد نیز همیشه پای ثابت سخنان ناامید‌کننده بوده است. آقای همتی 13 آذر 1403 با گفتن این جمله که: «دستمان در پرداخت یارانه تنگ شده است.» خاطرات دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی را برای مردم تکرار کرد. زمانی که علی طیب‌نیا وزیر وقت اقتصاد در مرداد ۱۳۹۴ گفت: «شب‌هایی که قرار است یارانه بپردازیم، شب مصیبت عظمای دولت است.» و یا محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت در مرداد ۱۳۹۹ می‌گفت: «پرداخت یارانه نقدی، کمک معیشتی و حقوق‌ها از مصائب سازمان برنامه و بودجه است.»
ما نمی‌دانیم دولتی‌ها از کاشتن بذر یأس و ناامیدی در دل مردم چه سودی می‌برند اما شباهت دولت آقای پزشکیان با دولت آقای روحانی در این زمینه باعث می‌شود این گمانه‌زنی تقویت شود که اظهار عجز و گلایه از سوی مسئولان در میان مردم ممکن است با هدف زمینه‌سازی برای برخی اهداف سیاسی باشد.
تأکید رهبر انقلاب
 بر حفظ امید و امیدآفرینی
اظهاراتی از این دست در حالی مطرح می‌شود که کمتر از دو هفته پیش رهبر انقلاب در دیدار مردم قم؛ با بیان اینکه «هرگز نگذاریم چراغ امید خاموش بشود.» فرمودند: «ما بایستی به هدایت الهی امیدوار باشیم، به کمک الهی امیدوار باشیم، به نیرویی که خدا به ملّت‌ها داده ‌امیدوار باشیم. درست نقطه‌ مقابل آن کاری که دشمن می‌خواهد بکند که امید را از دل جوان‌های ما خارج کند، آنها را مأیوس کند، همه‌ کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطبی دارند، می‌توانند حرف بزنند، زبان گویایی دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اوّلی‌ترین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دل‌ها زنده کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند.» 
این اولین بار نبود که رهبری نسبت به حفظ امید مردم هشدار می‌دادند. ایشان پیش‌تر بارها بر «امید» و «امیدآفرینی» در جامعه تأکید کرده و 22 خرداد 1401 به صراحت گفتند: «هر که مردم را از آینده ناامید کند، چه بداند و چه نداند به سود دشمن کار می‌کند.»
وظیفه دولت حل مشکلات است نه تکرار آن
آنچه مسلم است بیان یکسویه مشکلات بدون ارائه برنامه و راهکار از جانب مسئولان اجرائی کشور به چیزی جز ناامید کردن مردم منجر نمی‌شود. وظیفه دولتمردان حل مشکلات است و نه صرفا بازگو کردن آن برای مردم، چرا که مردم خود با تمام وجود مشکلات را حس کرده‌اند و به امید رفع آن پای صندوق‌های رأی رفته و مدیران کشور را انتخاب کرده‌اند.