قرآن و عـدالت در معاملات
علی پوریا
دامنه عدالت بسیار گسترده است. هر چیزی در جهان بر مدار عدالت سامان یافته است. از این رو نمیتوان جایی را نشانه رفت که عدالت در آن جاری و ساری نباشد. لذا خروج از عدالت به معنای ظلم و بیداد و تجاوزگری دانسته شده است و نه تنها کاری قبیح و زشت از نظر اخلاقی بلکه رفتاری غیر قانونی و حتی فساد انگیز و خلاف طبیعت ارزیابی شده است؛ زیرا آثار هر رفتار ظالمانه و غیرعادلانه بر روند صحیح طبیعت تاثیر منفی به جا میگذارد و اصلاح امور و رسیدن به کمال را برای انسان و دیگران سخت میکند.
از جمله مصادیق عدالت، عدالت در حوزه عمل اقتصادی است؛ زیرا قوام جامعه بر اقتصاد سالم است و هر گونه اختلال در سلامت اقتصاد به معنای خروج از دایره عدالت و رفتن به سوی فساد و در نهایت حرکت در جریان خلاف طبیعت کمالی انسان و جامعه و جهان است. از این رو موازینی از سوی خداوند حکیم برای سنجش حرکت انسانی بر محور عدالت بیان شده که در حوزه اقتصادی از آن به کیل و میزان و قسط تعبیر میشود.
نویسنده در این مطلب درباره اهمیت و ضرورت اجرای عدالت در مبادلات و معاملات اقتصادی از نگاه قرآن سخن گفته است.
***
معیارهای عدالت
عدالت از نظر مفهومی و مصداقی دایره گستردهای دارد. نمیتوان چیزی را در جهان بیرون از دایره عدالت قرار داد؛ زیرا نظام هستی بر محور عدالت بنیاد گذاشته شده است و خداوند یکی از اسمای حسنای خویش را عادل دانسته است.
اهمیت عدالت در آموزههای قرآن و اسلام تا آنجاست که به عنوان یکی از اصول دین و مذهب مطرح شده است؛ زیرا هر گونه باوری بر خلاف این اصل به معنای ظلم و خروج از مدار هستی شناخته شده است.
اگر عدالت را از نظام هستی برداریم، به چشم برهم زدنی از هم میپاشد؛ زیرا ظلم و فساد نمیتواند مایه قوام هستی باشد و نظم کنونی را به هستی ببخشد و آن را در مسیر کمالی قرار دهد. حکمت و هدفمندی هستی مقتضی آن است که در همه عوالم از کل تا جزء، عدالت جریان داشته باشد. بر این اساس، هر جایی را بنگریم که فساد و تباهی در آن راه یافته به سبب فقدان عدالت در آنجاست؛ زیرا کوچکترین بیعدالتی و ظلم به معنای اختلال در نظم و نظام آن چیز و از میان رفتن صحت و سلامت آن است.
البته شاخصههای عدالت در هر جایی به شکلی خود را نشان میدهد. بر این اساس، لازم است شاخصههای عدالت را شناخت و در هر کاری و جایی به حسب آن عمل کرد و آن را لحاظ نمود؛ زیرا عدم شناخت شاخصههای عدالت در امور میتواند ما را گرفتار ظلم و فساد کند و خواسته و ناخواسته نظم زندگی مان را مختل و مسیر کمالی ما و دیگران را سد کند و ما به عنوان صدکننده راه خدا شناخته شویم. (حج، آیه 25)
آنچه در قرآن به عنوان سبیل الله یا صراط مستقیم الهی معرفی شده است، در حقیقت بیان موازین و معیارهایی است که مسیر عدالت را مشخص کرده و ما را از ظلم و فساد نگه میدارد؛ زیرا خداوند با بیان راه راست عدالت بر آن است تا انسانها بتوانند اسما و صفات الهی سرشته در ذات خویش را به فعلیت رسانده و ظهور دهند و اگر کسی این صراط مستقیم اسلام و خدا را نپیماید با کوچکترین انحراف در شکل ظلم و فساد از مسیر بیرون رفته و گمراه میشود و نمیتواند خودش را به کمال برساند.
از جمله مهمترین معیارهای عدالت در حوزه شناخت حرکت درست در صراط مستقیم الهی، تقوا است. تقوا به انسان کمک میکند تا دریابد در کدام درجه از مسیر حرکت صحیح و عادلانه قرار دارد و درجه انحراف به چپ و راست تا چه اندازه است و یا اینکه چه اندازه در مدار صعود و هبوط یا سقوط قرار گرفته است.= در حوزه عمل اقتصادی نیز معیارهایی برای تعیین میزان درستی عمل از فساد و ظلم بیان شده است که از جمله آنها کیل و پیمانه و ترازو و میزان است. این معیارها کمک میکند تا انسان دریابد در عمل اقتصادی تا چه اندازه بر مدار عدالت میگردد و تا چه اندازه از فساد و ظلم دور است.
از این رو در آیات قرآن در زمینه اقتصادی برای شناخت کمفروشی و دیگر بیعدالتیها و فسادها، بر موازینی چون کیل و پیمانه تاکید شده است.
کیل و پیمانه، معیار سنجش عدالت
هر کسی باید در حوزه رفتار اقتصادی بر مدار عدالت حرکت کند و از هر گونه فساد و ظلم در آن بپرهیزد؛ زیرا اقتصاد، قوام جامعه است و اگر جامعه انسانی انسجام مییابد و چیزی به نام جامعه پدید میآید، در سایه اقتصاد است؛ چون انسان جامعه را برای تحقق سعادت شکل میدهد و خوشبختی تنها در سایه دو عنصر آسایش و آرامش تحقق مییابد. از این رو اقتصاد به عنوان عوامل تحقق بخش آسایش و آرامش، نقش مهمی را در تحقق جامعه ایفا میکند. جوامع مبتنی بر عنصر سرمایهداری و بازار آزاد، به سبب آنکه نظامی مبتنی بر بیعدالتی و بیداد است و امکان بهرهمندی عموم مردم از اقتصاد سالم را نمیدهد، به شدت با فقدان مشروعیت روبهرو شده است.
بیعدالتی موجود در جهان سرمایهداری که از منابع تولید تا توزیع ثروت تا مصرف، آن را در بر میگیرد، بر خلاف فلسفه وجودی و اهداف جوامع بشری حرکت میکند، از این رو با فقدان مشروعیت روبهرو است و اعضای جامعه بشدت با این نظام مخالفت میورزند و خواهان فروپاشی و تغییر هستند تا نظام دیگری شکل گیرد تا همگان از اقتصاد و ثروت به شکل عادلانه بهرهمند شوند. از جمله معیارهای سنجش عدالت اجتماعی در جوامع بشری، کیل و پیمانه است. کیل ظرفی برای اندازه گرفتن مایعی یا چیز خشک چون گندم و جو و غیره است. (لغتنامه، دهخدا، ج 11، ص 16616)
خداوند در آیاتی از جمله 85 سوره اعراف، 85 سوره هود و 181 تا 183 سوره شعراء، کاستن از کیل و وزن در خرید و فروش را که حاکی از کمفروشی وظلم و اجحاف است از مصادیق فساد در زمین میداند؛ زیرا کسی که در خرید و فروش عدالت را مراعات نمیکند، به تولید ثروت ضربه وارد میسازد و راه را برای شکوفایی اقتصادی و رسیدن به آسایش و آرامش سد میکند. اختلال در نظم جهانی که از طریق کمفروشی انجام میگیرد، اختلال در کلیت حرکت انسانی به سوی کمالات است.
تاکید خداوند بر عدالت در همه چیزها و در کوچکترین جزئیات به این معناست که هر گونه فساد و ظلم در جامعه، بازتابی بزرگ دارد و هر انحراف کوچکی هر چند یک درجه در نهایت به رفتار و حرکتی کاملا متضاد حرکت کمالی میانجامد. بر این اساس است که خداوند بر عدالت و پرکردن پیمانه تاکید میکند و در ارائه اجناس بر مراعات کامل حق خریدار پافشاری مینماید.(همان) بر اساس همین نگرش است که پیامبران نیز ارزش فعالیتهای سالم و عادلانه اقتصادی را همانند ارزش عبادت میدانند؛ چنانکه حضرت شعیب(ع) خواهان مراعات کیل و وزن در حوزه عمل اقتصادی میشود؛ چرا که میداند هر گونه اختلال در این حوزه به معنای حرکت بر خلاف صراط مستقیم الهی و فساد در اهداف خلقت است.
(شعراء، آیات 176 تا 183)
کمفروشی، فسادگری
و مخالفت با اصلاحگری
ماموریت انسان آن است که هر کسی در حد توان خود برای کمال خویش و دیگران کوشش کند و زمینههای فساد را از میان بردارد و در حد توان به اصلاحگری در هر زمینهای از جمله اصلاحات اقتصادی اقدام کند.
اصلاحگری و رشد اقتصادی در گرو عدالت اجتماعی است. بر این اساس، هر کسی باید تلاش کند تا عدالت تحقق یابد.
از نظر قرآن اجتناب از کمفروشی و بهرهگیری از میزان و معیارهای عدالت چون وزن و کیل کمک میکند تا جامعه مسیر اصلاحی را بیابد وآن را به درستی بپیماید. (اعراف، آیه 85)
کسی که مثلا جنس را به وزنی کمتر از میزان آن به مشتری میفروشد یا با تدلیس جنسی را زیباتر از آنچه هست نشان میدهد نوعی فساد را در حوزه عمل اقتصادی سبب میشود؛ زیرا این رفتار، اعتماد عمومی را نسبت به بازار تضعیف میکند. جامعهای که اعتماد در آن سلب شده باشد، از همگرایی و انسجام نیز بیبهره میشود و مردمان هیچگونه گرایشی به یکدیگر نخواهند داشت.
از نظر قرآن کمفروشی و دیگر رفتارهای ظالمانه مانند احتکار و گرانفروشی یا ربا و بهرههای سنگین، به سبب آنکه قوام جامعه را با خطر مواجه میکند، به عنوان ظلم و فساد در جامعه و زمین معرفی شده است.(اعراف، آیه 85؛ هود، آیه 85 )
کسانی که به دامن فساد اقتصادی و بیعدالتی در عمل اقتصادی میافتند، از خیر و برکت نیز محروم میشوند و درآمدهای آنان فاقد برکت و خیر خواهد بود و هر آنچه بیشتر در میآورند بیشتر هزینه میکنند و کمتر بهره میبرند.(هود، آیات 85 و 86)
از نظر قرآن، اقتصاد فاقد عدالت و قسط هر چند که به ظاهر شکوفاست، ولی بیبهره از عناصر معنوی است تا تاثیرات مثبتی به جا گذارد. از این رو اقتصاد ربوی و فاسد و ظالمانه از نظر قرآن به عنوان اقتصاد بیبرکت و بیخیر ارزیابی میشود که ارزش افزوده واقعی برای آن نخواهد بود. اینکه رشد و برکتی برای ربا و نزولخواری نیست به سبب آن است که چنین رفتار اقتصادی فاقد عنصر رشد واقعی است و در آن نعمت الهی به نقمت تبدیل شده و خیر به شر تغییر ماهیت داده است.
رباخوار و گرانفروش و کم فروش از نظر قرآن نیز از رحمت الهی دور بوده و مورد نفرین خداوند قرار میگیرند.(هود، آیات 84 و 85 و 95)
به هر حال، هدف از حرکتهای اقتصادی سالم، دستیابی به فضای مثبت برای بهره مندی همگان از نعمتهای الهی برای فعلیت بخشی به کمالات سرشته در ذات است. از نظر قرآن همه حرکتهای انسانی باید در راستای عدالت و تصحیح و اصلاح امور و رهایی از نقص به سوی کمال باشد؛ بنابراین هر جایی که نقص و فسادی است باید برطرف شود تا شخص یا شیء به کمال شایسته و بایستهاش برسد.