کد خبر: ۳۱۴۶۲۳
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۸

اخبار ویژه

پس‌لرزه‌های ضربات موشکی ایران پس از 3 هفته در اسرائیل شنیده می‌شود
در حالی که سه هفته از توقف جنگ میان رژیم صهیونیستی و ایران می‌گذرد، اما همچنان پس‌لرزه‌های حملات موشکی دردناک ایران در رژیم متجاوز اسرائیل جریان دارد.
دیروز در حالی که اعلام شد، رژیم صهیونیستی فقط در پالایشگاه حیفا 
200 میلیون دلار خسارت‌دیده، خبر برکناری فرمانده پدافند هوائی اسرائیل در اثر شکست بزرگ در مقابل ایران هم منتشر شد. 
دیروز شرکت «بازان»، پالایشگاه اصلی اسرائیل، در گزارشی اعلام کرد که خسارت ناشی از حمله موشکی ایران به تأسیسات حیفا، بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود. بازان پالایشگاه اصلی رژیم صهیونیستی است.
به گزارش شبکه هفت تلویزیون رژیم صهیونیستی، گروه شرکت «بازان» گزارش داد که خسارت هنگفت وارده به تأسیسات بازان در پی حمله موشکی ایران به تأسیسات حیفا، ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود. مدیریت این گروه اعلام کرد که مبلغ ۱۶۰ میلیون شکل (حدود ۴۸ میلیون دلار) به عنوان پیش‌پرداخت برای تعمیر بخشی از تأسیسات از صندوق جبران خسارت دریافت کرده است.
با وجود سانسور شدید رسانه‌ای در فلسطین اشغالی، رسانه‌های اسرائیلی اذعان کردند که در تاریخ ۱۶ ژوئن (۲۶ خرداد) در جریان پاسخ موشکی ایران، نیروگاه بازان در حیفا به‌شدت آسیب دید و در نتیجه خسارات شدید وارده، سه کارمند به هلاکت رسیدند و اختلالات جدی در عملیات این پالایشگاه رخ داد.
در پی حمله سنگین موشکی ایران، شرکت بازان تمام تأسیسات پالایشگاه خود را به طور کامل تعطیل کرد. در همین حال روزنامه اسرائیل‌هیوم، از برکناری فرمانده پدافند هوائی رژیم صهیونیستی خبر داد و نوشت: این تغییر و تحول بعد از انتشار گزارشی در مورد شکست سیستم پدافند هوائی اسرائیل در رهگیری موشک‌های ایرانی انجام می‌گیرد. این برکناری همزمان با گزارش وال‌استریت ژورنال انجام می‌شود که نوشته بود: ایران با آزمون و خطا، شکاف پدافند هوائی اسرائیل را پیدا کرد. عملکرد ایران در جنگ ۱۲روزه هشداری برای پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافندی جهان بود.
کارشناسان موشکی به وال‌‌استریت ژورنال گفتند که ایران در طول جنگ نحوه عملکرد سیستم دفاع هوائی اسرائیل را آموخت- و الگوهای شلیک خود را تغییر داد. در میان سایر اقدامات، تهران به شلیک موشک‌های کمتر اما پیشرفته‌تر روی آورد و شهرهای دور از هم را هدف قرار داد- و توانست میزان اصابت موشک‌ها را افزایش دهد. یک مقام ارشد پنتاگون می‌گوید: «هر سیستم دفاعی در نهایت مورد نفوذ قرار خواهد گرفت.»
تحقیقات ویژه وال‌استریت ژورنال افشا می‌کند که ایران در جریان جنگ با اسرائیل، با دقت در نحوه عملکرد سامانه دفاع هوائی اسرائیل، تاکتیک‌های خود را به‌تدریج تغییر داد. تهران شروع به پرتاب موشک‌های پیشرفته‌تر و دوربردتر از مناطق متنوع‌تری در عمق خاک ایران کرد؛ این اطلاعات براساس تحلیل کارشناسان دفاع موشکی از تصاویر رسیده از اسرائیل به‌دست آمده است. ایران همچنین زمان‌بندی و الگوی پرتاب‌های خود را تغییر داد و گستره جغرافیایی اهداف را گسترش داد. هرچه جنگ بیشتر ادامه یافت، ایران موشک‌های کمتری شلیک کرد، اما نرخ موفقیتش افزایش یافت.
ایران همچنین تاکتیک‌های شبانه خود را کنار گذاشت و به پرتاب‌های کوچک‌تر در طول روز از مناطق متنوع‌تری پرداخت. تهران با تغییر الگوهای پرتاب- هدف‌گیری شهرهایی با فاصله زیاد و تغییر فاصله زمانی میان حملات- تلاش کرد سامانه دفاعی اسرائیل را متلاشی کند. یهوشوع کلیسکی، کارشناس پدافند موشکی از «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» گفت: «آنها سعی کردند سامانه پدافند اسرائیل را از هم بپاشند.» هرچه جنگ ادامه یافت، کاهش تعداد رهگیری‌ها و هزینه بالای هر شلیک پدافندی، اسرائیل را مجبور کرد تا منابع خود را صرفاً برای رهگیری موشک‌هایی که تهدید جدی‌تر محسوب می‌شدند، متمرکز کند. موفق‌ترین مجموعه حملات ایران، دو روز قبل از پایان جنگ، رخ داد، زمانی که ۱۰ موشک از ۲۷ موشک به اسرائیل اصابت کرد. ایران در طول ۱۲ روز، ایران توانست با موفقیت فزاینده‌ای سپرهای دفاعی اسرائیل را بشکافد و نشان داد که حتی پیشرفته‌ترین سامانه‌های دفاعی جهان نیز قابل نفوذ هستند.
در همین حال پروفسور مرشایمر نظریه‌پرداز و استاد علوم سیاسی آمریکایی گفت: آمادگی ایران برای بستن تنگه‌هرمز باعث ترسیدن ترامپ و درخواست آتش‌بس شد. ایرانی‌ها خسارات زیادی به اسرائیل وارد کردند و دولت ترامپ زمانی که متوجه شد ایران در حال برنامه‌ریزی برای مین‌گذاری تنگه‌هرمز است، نگرانی‌های جدی پیدا کرد. این نگرانی‌ها باعث شد تا دولت ترامپ تصمیم بگیرد که این موضوع را مختومه کند. این نشان‌دهنده تغییر موازنه قدرت در منطقه و موفقیت ایران در مهار تهدیدات اسرائیل است.
«کارل ژا» روزنامه‌نگار و تحلیگر سیاسی، هم گفته است: «اسرائیل به تنهائی توان رویارویی با ایران، به عنوان یک قدرت منطقه‌ای را ندارد؛ نه‌تنها اسرائیل، بلکه آمریکا و کل ناتو هم سیستم‌های دفاع موشکی خود را در منطقه مستقر کردند تا موشک‌های ایرانی را رهگیری کنند اما موشک‌های ایران همچنان به اهداف‌شان اصابت کردند، به همین دلیل اسرائیل درخواست آتش‌بس کرد.»
در این میان، روزنامه صهیونیستی «جروزالم‌پست» نوشت: جنگ عربستان در یمن با هدف مقابله با نفوذ ایران آغاز شد و قرار بود تهران را متوقف کند، اما اکنون به بزرگ‌ترین پیروزی ایران تبدیل شده و تازه‌ترین تهدید علیه اسرائیل را رقم زده است.


اگر جنگ، کودتای آمریکا بود چرا در عملیات فریب آن همراهی کردید؟!
روزنامه اعتماد می‌گوید تکرار کودتای 28 مرداد شکسست خورد و مردم به اندازه‌ای هوشمندانه عمل کردند که باور‌کردنی نبود.
روزنامه اعتماد تیتر اول خود را به «شکست تکرار 28 مرداد» اختصاص داد و نوشت: نقل قول «تاریخ دوبار تکرار می‌شود» توسط مارکس در کتاب- هجدهم برومر، لویی بناپارت- و به نقل از هگل بر بلندای تاریخ ثبت شده است. مارکس در ادامه می‌نویسد: «او (هگل) فراموش کرد بیفزاید که این تکرار بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی و تمسخر است.» برای بسیاری از ایرانیان شامل تحلیلگران و مورخین و اندیشمندان، کودتای 28 مرداد 32 یک نقطه عطف تاریخی در کشور است. کودتایی که دولت ملی محمد مصدق را از اریکه قدرت به زیر کشید و ایران را وارد 25 سال بعدی حکومت پهلوی ‌دوم کرد. اما شاید موضوع مهمتر از کودتای
28 مرداد، حضوری بود که مردم 3 روز قبل از کودتا در 25 مردادماه داشتند و کودتا را در هم شکستند. عدم توجه به مشارکت مردم در 25 مردادماه، عدم تلاش برای پاسخگویی به مطالبات مردم و بستن دریچه‌های نفوذ در 28 مرداد 32 اما باعث شد کودتاچیان پس از شکست اولیه، تجدید قوا کرده و 3 روز بعد کار دولت مصدق را یکسره کنند.
اعتماد ضمن مصاحبه با محمدجواد حق‌شناس نوشت: او با نظیر‌سازی رخدادهای مرتبط با جنگ 12‌روزه و دوران پساجنگ با شکست کودتا در 25 مرداد و پیروزی کودتا در 28 مرداد تلاش می‌کند نظام حکمرانی امروز ایران را متوجه این واقعیت عریان کند که تاریخ معمولاً تکرار می‌شود و برای جلوگیری از تکرار آن حاکمیت باید مردم را دریابد. گفت‌وگوی حق‌شناس با «اعتماد» از دوران پیشاجنگ و زمینه بروز این جنگ آغاز شد، به بطن جنگ 12‌روزه رسید و در نهایت هم با تشریح الزامات دوران پساجنگ پایان یافت. 
حق‌شناس گفته است: اسرائیل تصور می‌کرد با یک حمله برق‌آسا طی حداکثر 10 روز می‌تواند به اهدافش برای براندازی جمهوری اسلامی برسد. اما وقتی جنگ به روزهای 11 و 12 رسید، اسرائیل عملاً از تداوم جنگی پُرهزینه نگران شد و دست به دامن آمریکا شد. از سوی دیگر امنیت اسرائیل و ادعای شکست‌ناپذیری‌اش از بین رفت و صهیونیست‌ها هر‌روز نگاه به آسمان داشتند تا ببینند موشک‌های ایرانی کِی از راه می‌رسند. اهداف اسرائیل، شامل مواردی چون توقف برنامه‌های هسته‌ای، از بین بردن ظرفیت‌های موشکی و مهمتر از همه براندازی جمهوری اسلامی بود. اما هیچکدام محقق نشدند. اساساً دخیل بستن اسرائیل به ترامپ برای حمله به فردو و نطنز و اصفهان نشان‌دهنده شکست اسرائیل در تقابل با ایران است. در زمینه موشکی هم ایران پاسخ‌های قاطعی به طرف مقابل داد و به نوعی بازدارندگی رسید. 
مقایسه جنگ شکست‌خورده آمریکا و اسرائیل علیه ملت ایران با کودتای
28 مرداد و اعلام شکست آن، در حالی است که الیاس حضرتی و فیاض زاهد به عنوان دو تن از مدیران و گردانندگان روزنامه اعتماد (و رئیس و عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت)، یکی‌ دو ماه قبل از جنگ غافلگیرانه اخیر ادعا کرده بودند توافق با آمریکا از مسیر مذاکرات و جذب هزار تا دو هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی و به‌ویژه شراکت با آمریکا در پیش است.
با تیتر اخیر روزنامه اخیر اعتماد در تشبیه جنگ اخیر با کودتای 28 مرداد باید پرسید که گردانندگان روزنامه اعتماد با کدام انگیزه و مأموریت، در عملیات فریبی که مقدمه جنگ و کودتا بود، نقش‌آفرینی کردند؟!


سوریه، آزاد و آباد نشد در دام ناتوانی و تجزیه افتاد
ناامنی، جنایت، درگیری‌های داخلی و طمع رژیم صهیونیستی به اشغال بخش‌هایی از جنوب غربی سوریه در حالی شدت گرفته است که رسانه‌های غربی و غربگرایان ادعا می‌کردند با سقوط دولت بشار اسد و رسیدن تحریرالشام به دمشق، دوران سوریه امن و آزاد و آباد فرا رسیده است.
اما هفت ماه پس از آن فضاسازی‌ها و در حالی که جولانی با ترامپ دیدار و مذاکره کرد و تمجید شنید و آمریکا هم ادعا کرد تحریم‌ها را لغو می‌کند، سوریه در کام بی‌سابقه‌ترین وضعیت ناامنی و بی‌ثباتی و خطر قریب‌الوقوع تجزیه پیش رفته است.
یک بار دیگر روند تحولات و عملیات فریب آمریکایی‌ها را مرور کنید! بر تن سرکرده گروهک تروریستی «تحریرالشام» که دست‌پرورده خودشان بود، کت و شلوار و کراوات کردند و او را رئیس‌جمهور «سوریه آزاد» جا زدند. حکومت و رئیس‌جمهوری، بدون قانون اساسی، بدون رای مردم و بدون انتخابات!
با او ملاقات و مذاکره هم ترتیب دادند می‌کنند و به روی خود نیاوردند که همین چند سال قبل برای دستگیری‌اش جایزه گذاشته بودند. مهم این بود که او هم روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را تایید کند.
حتی ترامپ از جولانی تعریف و تمجید‌های بی‌ربطی هم کرد و گفت: ‌«من با رهبر جدید سوریه ملاقات کردم؛ او گذشته‌ای قوی دارد. خیلی محترمانه بگویم، گذشته‌ای محکم دارد. اما من او را خیلی دوست داشتم. فکر می‌کنم نماینده خوبی خواهیم دید. برای مدیریت چنین کشوری، باید گذشته‌ای قوی داشته باشید. اگر آدم ضعیفی باشید، فقط وقت‌ تلف‌کردن است. او آدم قوی‌ای است و به نظرم خوب بود».
برای جا افتادن نمایش و فریب بیشتر مردم سوریه(و دیگر ملت‌های منطقه)، ترامپ اعلام کرد که تحریم‌های سوریه را در دوره دولت جدید لغو می‌کند.
اما اینها، ظاهر نمایش بود و هیچ تضمین و امنیتی به همراه نیاورد. در واقعیت امر، ناامنی و سرکوب و جنایت و خونریزی، ده‌ها برابر گذشته شده است. سوریه در کام تجزیه می‌رود، چون رژیم کوچک صهیونیستی، چنین می‌خواهد.
ناگهان، در حالی که «سوریه آزاد» و «رئیس‌جمهور جولانی» حسابی باد شده و طمطراق پیدا کرده‌اند، بادکنک منفجر شد! اسرائیل، از پشت پرده بیرون آمد و دیروز، به بهانه حمایت از دروزی‌ها، وزارت دفاع و ستاد مشترک ارتش و ساختمان‌های وابسته به ریاست جمهوری سوریه را بمباران کرد؛ این، علاوه‌بر انبوه زیرساخت‌های اقتصادی و انرژی و دفاعی و نظامی کشور سوریه است که اسرائیل ظرف چند ماهه پس از رسیدن تحریرالشام و جولانی به دمشق، منهدم کرده است.
اسرائیل در حال نابودی تمام منابع و توانمندی‌های ملت سوریه‌(فارغ از نژاد و مذهب گرایش سیاسی آنها) است. همان گونه که در فلسطین و غزه برایش فرقی نمی‌کند، مسلمان را بکشد یا غیر مسلمان را. اما دولت جولانی همچنان جرئت ندارد حتی یک تیر به سمت رژیم صهیونیستی شلیک کند.
جولانی و چند ده‌هزار نیروی تحت امر او، هزاران نفر را در طول این سال‌ها- و هنوز هم- از طوایف مختلف در سوریه با کمترین بهانه، سربریده و قتل‌عام کرده‌اند؛ اما جرأت و اجازه ندارند که حتی یک گلوله به سمت متجاوزان صهیونیست شلیک کنند!
رفتار گروهک جولانی، ناظران را یاد گروهک‌های ملی مدعی خلق و لیبرالیسم و ملی‌گرایی و... در ابتدای انقلاب اسلامی ایران می‌اندازد که ادعاهایشان آسمان را سوراخ می‌کرد، اما تا ارتش متجاوز صدام حمله کرد، یا از دفاع پا پی کشیدند و یا در نقش ستون‌پنجم و مزدور دشمن، وارد نکبت‌بارترین بازی دوران فعالیت خود شدند. آخرش هم یکی مثل سرکرده سازمان منافقین (رجوی) به دستبوسی صدام رفت و ننگ دیاثت، وطن‌فروشی و لعنت ابدی ملت ایران را به جان خرید. او هم هنرش قتل‌عام هزاران ایرانی بی‌گناه بود اما دریغ از یک نگاه چپ به دشمن متجاوز به خاک ایران! گناه بود اما دریغ از یک نگاه چپ به دشمن متجاوز به خاک ایران!


رسانه زنجیره‌ای مشخصات نفوذی‌های بزرگ را کشف کرد(!)
کانال زنجیره‌ای غربگرا، ویژگی نفوذی‌های دانه‌‌درشت را فهرست کرد.
«‌عصر ایران» می‌نویسد: «نفوذیِ کوچک اطلاعات صحیح به دشمن می‌دهد اما نفوذیِ بزرگ اطلاعات غلط به مسئولان می‌دهد. اولی نشانی دوستانِ وطن را به دشمن می‌دهد، اما دومی دوستان را دشمن، و دشمنان را دوست معرفی می‌کند! اولی خود را به شخصیت‌های مؤثر نزدیک می‌کند. اما دومی تلاش می‌کند خودش شخصیت‌ مؤثری باشد. اولی تاکتیک‌های ما را به دشمن خبر می‌دهد، اما دومی می‌کوشد تا استراتژی‌های دلخواه دشمن را در داخل جا بیندازد و سیاست‌های کلان را با سودِ دشمن همسو کند. اولی معمولاً افشا می‌شود و دومی معمولاً افشا هم می‌کند! 
اولی مین‌گذاری می‌کند، دومی ریل‌گذاری! اولی در سامانه‌ها خرابکاری می‌کند اما دومی در ذهن‌‌ تصمیم‌سازان. اولی به دشمن خبر می‌رساند که چه ابزار کار‌آمدی داریم، دومی دوست را وادار می‌کند تا ابزار ناکارآمدی تهیه کند! اولی به دشمنان امیدهای واقعی می‌دهد، دومی به دوستان امید‌های کاذب. اولی دشمنان را هشیار می‌سازد دومی دوستان را از واقعیت غافل می‌کند و در چشم او، نزدیک را دور، و دور را نزدیک‌، توانا را ناتوان و ناتوان را توانا می‌نماید و جدول اولویت‌ها را وارونه ترسیم می‌کند.
نفوذیِ بزرگ، بذر خود را در بسترِ «ظاهربینی» می‌پاشد و در قلب احمق‌ها ریشه می‌دوانَد و به دل‌های ساده، پیچیده می‌شود. او لازم نیست جاسوسی کند و شاید هیچ خط تماسی هم با دشمن نداشته باشد بلکه می‌کوشد تا سیاست‌های دشمن پیاده شود». باید از این وب‌سایت شبه‌‌اصلاح‌طلب و غربگرا سؤال کرد چه کسانی جز برخی هم‌طیفان همین رسانه، به برخی مسئولان القا کردند دوره موشک گذشته و روزگار مذاکره است، یا آمریکا با یک بمب می‌تواند همه توان دفاعی ما را نابود کند، یا اینکه آمریکا دشمن نیست و می‌توان با مذاکره، اورا به شریک تبدیل کرد، و... 
چه کسانی ادعا کردند مذاکره، تهدید دشمن را دور می‌کند و برای مذاکره باید انواع توانمندی‌های خود را (به عنوان شرهای مزاحم) واگذار کنیم؟! چه کسانی ادعا کردند اسرائیل و آمریکا دو مقوله جدا از هم هستند و با ترامپ تاجر می‌شود توافق دو هزار میلیارد دلاری برای جذب سرمایه به ایران انجام داد؟! کدام محافل، کلید حل مشکلات را در امید‌بستن به دشمنان ایران و تعطیلی طراحی و برنامه‌ر‌یزی و تلاش درون‌زا معرفی کردند؟ یا اولویت‌ها را در موضوعات فانتزی و موهوم قرار دادند و به دوقطبی‌سازی جامعه در این‌باره پرداختند؟ کدام حماقت بالاتر از این که کسانی جنایتکارترین و عهدشکن‌ترین دشمنان ملت ایران را انسان‌هایی مودب و معتدل که امضایشان تضمین است جا زدند؟! شاید باورتان نشود اما پس از دروغ از آب درآمدن ادعای «امضای کری تضمین است»، کسانی ادعا کردند «امضای ترامپ واقعاً تضمین است»!