kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۲۰۷۵
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۱

اخبار ویژه

 
 
تشبیه رئیس‌جمهور منتخب به گورباچف مدح است یا ذم؟!
روزنامه آرمان امروز از عنوان «مانیفست گورباچف ایرانی» برای مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور منتخب استفاده کرد. عنوانی که مشخص نیست برای مدح (مدحی که به لحاظ تاریخی شامل گورباچف نمی‌شود) یا ذم بوده است.
روزنامه آرمان امروز در تیتر یک خود با عنوان «مانیفست گورباچف ایرانی» مقایسه‌ای میان گورباچف و پزشکیان انجام داده و پزشکیان را «گورباچف ایرانی» لقب داده است!
اولین‌بار انتصاب این لقب به رئیس‌جمهور ایران در دولت اصلاحات رخ داد و برخی در داخل و خارج از کشور این لقب را به او منتسب کردند.
این مشابهت‌سازی نیز به علت تمایلات آن دولت برای عادی‌سازی رابطه با آمریکا و شعار اصلاح‌طلبی بود. کاری که در نهایت شوروی را به فروپاشی کشاند.
رهبر معظم انقلاب نیز در سال ۱۳۷۹ با اشاره به این نقشه شوم فرمودند: «اینها در چند مورد اشتباه کردند؛ اشتباه اول‌شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دوم‌شان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سوم‌شان این است که نظام مردمىِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارم‌شان این است که ایرانِ یکپارچه، شوروىِ متشکل از سرزمین‌های به هم سنجاق‌شده نیست. اشتباه پنجم‌شان این است که نقش بی‌بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست.»
انتساب این لقب به رئیس‌جمهور منتخب از دو حالت خارج نیست! اگر از روی جهل و ناآگاهی و یا بی‌ادبی این لقب را به رئیس‌جمهور منتخب منتسب کرده‌اند که کاری ناپسند و غیراخلاقی است. اگر هم به عنوان صفتی خوب و به عنوان کارآمدی گورباچف این لقب را به پزشکیان منتسب کرده‌اند باید گفت که احتمالاً تاریخ را درست متوجه نشده‌اند. نهایت اقدامات او جز فروپاشی شوروی چیزی نداشت.
گورباچف در دید مردم روس به دو اقدام متهم است: اول پایان دادن به حکومت و قدرت شوروی و دوم تغییر وضعیت نسبتاً مناسب اقتصادی به وضعیتی غیرقابل تحمل و سخت.
با تمامی این اوصاف و همچنین صحبت‌های سال 1379 رهبر معظم انقلاب در رابطه با این موضوع، عجیب است که برخی برای ایجاد رابطه با آمریکا و بدون در نظر گرفتن عواقب آن، که شوروی نمونه آن است، همچنان به هر دری می‌زنند تا دولت چهاردهم را به سمت این مسیر حرکت دهند.
 
واکنش اعتماد به اظهارات طیب‌نیا الان وقت تك‌نرخي كردن ارز نيست
روزنامه اعتماد با انتقاد از اظهارات علی طیب‌نیا نوشت: الان وقت تک‌نرخی کردن ارز نیست.
این روزنامه که قبلاً از طیب‌نیا به عنوان «طبیب اقتصادی دولت پزشکیان» یاد کرده بود، نوشت: علي طيب‌نيا، وزير اقتصاد دولت روحاني در يك فايل ويديويي از توزيع ارز ترجيحي انتقاد كرده و مي‌گويد: «در جامعه‌اي كه منابع ارزي با نرخ ارز ترجيحي ۴۰هزار توماني به مردم فروخته مي‌شود آن هم در شرايطي كه قيمت دلار در بازار آزاد ۶۰هزارتومان است و برخي دلار را با قيمت ۴۰هزار تومان و حتي پايين‌تر مي‌خرند، هر فردي كه به دلار با نرخ ارز ترجيحي دسترسي داشته باشد يك‌شبه به ميلياردها تومان درآمد دست خواهد يافت، پس در چنين جامعه‌اي چرا يك فرد بايستي توان خودش را در جهت توليد خلاقانه به كار گيرد؟»
طيب‌نيا در ادامه عنوان كرده كه «هر فردي كه بتواند با منابع توزيع‌كننده ارز ارزان ارتباط برقرار كند يك‌شبه به ثروت‌هاي بادآورده دسترسي پيدا مي‌كند و اينجاست كه زمينه تعامل بين افرادي كه اين رانت‌ها را توزيع مي‌كنند با ديگران برقرار مي‌شود. طيب‌نيا گفته است زماني كه بنگاه‌هاي بزرگ توليدكننده خودمان را مجبور مي‌كنيم كه محصولات خودشان را با قيمت دستوري بفروشند نتيجه‌اش فساد است و كساني كه بتوانند به اين منابع دسترسي پيدا كنند يك‌شبه ثروت‌هاي فراواني را به دست مي‌آورند.» هرچند حذف ارز ترجيحي و تك‌نرخي شدن ارز از رانت به وجود آمده در اين بازار جلوگيري خواهد كرد اما برخي از اقتصاددان‌ها بر اين باورند كه اين اقدام دولت در اين شرايط اقتصادي، اثرات منفي به دنبال دارد و براي حذف رانت ضروري است تا دستگاه‌هاي نظارتي و قوه قضاييه اقدامات موثرتري را در پيش گيرند.
سيد مرتضي افقه، در مورد حذف ارز ترجيحي به «اعتماد» گفت: بنده اميدوارم كه سخنان آقاي طيب‌نيا به اين معني نباشد كه در اين شرايط بخواهند ارز ترجيحي را حذف كنند و ارز تك‌نرخي شود، هرچند آقاي پزشكيان هم در يكي از مصاحبه‌هايشان به اين مسئله تأكيد داشته و ممكن است اين سياست را دنبال كنند. شرايط امروز كشور به‌گونه‌اي نيست كه يك شوك اقتصادي را هم تجربه كند و قيمت ارز باز هم تغيير كند آن هم در آستانه ورود دولت جديد. هشدار جدي ما به دولت آقاي پزشكيان اين است كه فعلاً وارد اين مقوله نشوند، در غير اين صورت مختصر سرمايه اجتماعي هم كه باعث پيروزي ايشان شده هم از دست مي‌رود. ضمن آنكه گروه‌هاي رقيب هم در انتظار تصميمات اين دولت هستند.
افقه ادامه داد: يكي از گزينه‌هاي موجود در شرايط تنگناهاي اقتصادي و مشكلات ارزي اين است كه به صورت سهميه به كالاهاي مهم و تاثيرگذار ارز تخصيص دهد، اگر افرادي در اين ميان سوءاستفاده‌هايي دارند و يك‌شبه ميلياردر مي‌شوند به اين معني نيست كه بايد صورت مسئله را پاك كنند؛ بلكه بايد سراغ افرادي بروند كه از اين شرايط سوءاستفاده مي‌كنند يا كساني كه اين بستر را براي آنها فراهم كرده‌اند. دولت اين روزها منابع ارزي محدودي دارد و زماني مي‌تواند ارز را مديريت و تك‌نرخي كند كه به اندازه كافي ارز در اختيارش باشد تا بتواند در مواقع ضروري اين ارز را وارد بازار كرده و آن را مديريت كند. امروز با وجود كليه تنگناهاي ارزي كه در كشور به وجود آمده اينكه دولت جديد بخواهد ارز را تك‌نرخي كند بسيار خطرناك است.
افقه گفت: بين 200 تا 300 نفر، اين ارزهاي رانتي را دريافت مي‌كنند و در مقابل موظفند تا كالاها را هم وارد كشور كنند، سؤال اين است كه كنترل اين تعداد آسان‌تر است يا اينكه كل صورت مسئله را پاك كنند و 80ميليون نفر را با گراني‌هاي ناشي از نرخ بالاي ارز تنبيه كنند. زماني كه اسامي افرادي كه از ارز ترجيحي سوءاستفاده كرده‌اند منتشر مي‌شود بايد با آنها برخورد شود، اين رويه درستي نيست كه مردم در اين شرايط تنبيه شوند مگر نمي‌توانند با سوءاستفاده‌كنندگان برخورد قضايي كنند كه خواستار حذف ارز ترجيحي شده‌اند؟
 
راغفر: برجام احیاشدنی نیست پزشکیان اولویت را بر حمایت از تولید بگذارد
یک کارشناس اقتصادی اصلاح‌طلب و حامی پزشکیان گفت: پیشنهادم به دولت آقای پزشکیان این است که به‌جای موضوع مذاکره با غرب، تمرکز خود را روی تولید در داخل بگذارد.
‌روزنامه شرق از حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا پرسیده: یکی از مهم‌ترین پارامترهایی که بر شاخص‌های اقتصادی و معیشتی کشور تأثیر مستقیم و جدی دارد به تحولات حوزه سیاست خارجی بازمی‌گردد. به باورتان تأکید مسعود پزشکیان بر مذاکره با غرب، لغو تحریم و خروج کشور از لیست سیاه FATF، در شرایطی که احتمالاً با کارشکنی و سنگ‌اندازی رقبا همراه خواهد شد، می‌تواند به سرانجامی برسد؟
راغفر در پاسخ گفت: قطعاً یکی از مهم‌ترین پارامترهایی که می‌تواند بر حوزه اقتصادی و معیشتی اثرگذار باشد، مسئله دیپلماسی و سیاست خارجی است و برای خروج از وضعیت کنونی باید یک رابطه متوازن و منطقی با همه کشورهای پیرامونی و همسایگان و همچنین کشورهای فرامنطقه‌ای داشته باشیم. اما در این بین نباید این را فراموش کنیم که به باور من دیگر برجام سال ۲۰۱۵ قابل احیا نیست؛ این واقعیتی است که هم خود آمریکایی‌ها بر آن اذعان دارند و اینکه ظرفیت‌های برجام سال ۲۰۱۵ دیگر پتانسیل لازم در جهت پاسخگویی به نیازهای فعلی کشور ما را ندارد.
وی درباره مسیر جایگزین گفت: من پیشنهادم به دولت آقای پزشکیان این است که به‌جای موضوع مذاکره با غرب، تمرکز خود را روی تولید در داخل بگذارد که البته در آن‌ صورت مسئله اصلی دولت چهاردهم به تأمین مالی و سرمایه‌گذاری برای این امر (تولید) خواهد بود. اما در صورت توفیق دولت پزشکیان در حوزه تولید داخلی، آن ‌زمان اثربخشی تحریم‌های آمریکا به‌شدت کاهش پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی آمریکا بیشتر به سمت مذاکره با ایران تمایل پیدا خواهد کرد. چون با تمرکز دولت پزشکیان روی تولید داخلی و بهبود شاخص‌های اقتصادی، به‌خصوص مسئله اشتغال و تورم و همچنین کاهش اثربخشی تحریم‌ها، نهایتاً آمریکا چاره‌ای جز مذاکره متوازن با ایران نخواهد داشت. یعنی آمریکا مجبور خواهد شد درخصوص سیاست‌های تحریمی ایران یک بازبینی کلی داشته باشد. بنابراین تا آن ‌زمان به نظر من دولت آقای پزشکیان فقط باید تلاش خود را روی حل دو مشکل بگذارد؛ نخست فقدان یک برنامه‌ دقیق، منسجم، کارشناسی‌شده و منطبق با واقعیت‌های امروز ایران و دوم، ایجاد یک عزم راسخ در میان قوا و به تبع آن، شکل‌گیری وفاق عمومی برای عبور کشور از بحران فعلی.
‌خبرنگار شرق در این‌جا عصبانی شده و به راغفر می‌گوید: «به نظر من این پیشنهاد شما انطباقی با واقعیت‌ها ندارد. ‌چون به نظر من آنچه شما عنوان داشتید با یک ادبیات دیگر، تکرار همان گفته‌های سعید جلیلی است که باید آمریکا را از تحریم‌های ایران پشیمان کنیم. در‌ حالی ‌که کشور با تحریم و تبعات مخرب ناشی از تداوم حضور در لیست سیاه FATF دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، چگونه شما پیشنهاد می‌دهید دولت آقای پزشکیان تمرکز خود را به‌جای مذاکره با غرب و لغو تحریم‌ها، بر تولید در داخل بگذارد؟».
حسین راغفر در پاسخ اظهار کرد: ببینید، ما تجربیات دیگر کشورها را که در شرایطی بدتر از شرایط ما به سر برده‌اند پیش‌رو داریم؛ منتها کسی به این تجربه‌ها اعتنا نمی‌کند. بله در شرایط تحریمی و با‌ وجود فشارهای غرب به نظر من پتانسیل تولید در داخل وجود دارد، اما مسئله اصلی مبارزه با فساد است. البته بحث‌های فنی آن ‌هم وجود دارد که به نظر من باید روی آن یک گفت‌وگوی مفصل و جداگانه‌ای داشته باشیم. اما همان‌گونه که گفتم و دوباره بر آن تأکید می‌کنم اگر می‌خواهیم این اصل را پیاده کنیم، یعنی به سمت تولید داخلی با هدف کاهش اثربخشی تحریم‌ها گام برداریم به دو پیش‌شرط نیاز داریم؛ نخست، تبیین یک راه‌حل روشن، دقیق، منسجم و منطبق با واقعیت‌های اجتماعی- اقتصادی کشور، و دوم ایجاد یک عزم جدی و وفاق عمومی.
وی افزود: من منکر اثرگذاری تحریم‌ها بر رشد اقتصادی و شاخص‌های معیشتی نیستم، اما در همین شرایط هم می‌توان روی تولید داخلی تمرکز کرد. بنابراین اگر دولت پزشکیان وضعیت تولید، اشتغال و رشد اقتصادی را معطل مذاکره با آمریکا و لغو تحریم‌ها کند، دوباره در مسیر طی‌شده و شکست‌خورده قبلی گام برخواهد داشت. ما باید اول تحریم‌ها را کم‌اثر یا بی‌اثر کنیم و بعد، خود‌به‌خود مسیر مذاکره فراهم خواهد شد. البته تأکید می‌کنم این منافاتی با یک سیاست خارجی درست و متوازن با همه کشورهای منطقه‌ای و فرامطقه‌ای ندارد. ضمن آنکه اشاره کردم، برجام سال ۲۰۱۵ دیگر قابلیت احیا ندارد. یعنی نه آمریکا دیگر به دنبال مذاکره بر سر توافق سال ۲۰۱۵ است و نه آن توافق می‌تواند جوابگوی نیازهای فعلی کشور باشد. به بیان دیگر باید یک مذاکره جدید تعریف شود و این نیازمند یک زمان است تا دولت آمریکا هم پس از انتخابات ریاست‌جمهوری یک برنامه برای مذاکره جدید پیاده کند. تا آن زمان که نمی‌توان کشور را معطل کرد. محور کار دولت پزشکیان باید تولید داخلی با هدف کم‌اثر ‌کردن تحریم‌ها 
باشد.