«معلومالحالهای» مزاحم ورزش (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
اینطور که از شواهد و قرائن برمیآید و همچنین از اظهار نظر بعضی از دستاندرکاران میفهمیم، قرار است فصل آینده لیگ برتر فوتبال از اواخر ماه آینده (مرداد ماه) آغاز شود. امیدواریم همانطور که رئیس فدراسیون فوتبال وعده داده بود این مسابقات به طور منظم روزهای آخر هفته (روزهای تعطیل مثل همه جای دنیا!) برگزار شود. از اخبار و نقلها اینطور برمیآید که گویا این بار مبارزه با فساد در فوتبال فراتر از حرفهای تکراری و شعارهای بیعمل، جدی است و دلیل بزرگ و اصلی آن هم اینکه مسئولان فوتبال و مدیران ورزش این مسئله را جدی گرفتهاند.
تجربه و گذشته ثابت کرده است که برای ایجاد تغییر، اصلاح، تحول و... ابتدا باید بزرگترها و صاحبان مناصب همت کنند. وای به روزی که اینان در جهت مبارزه با مفاسد و حل مشکلات و دفع مزاحمان جز «حرف» کاری نکنند و عملا خود حامی مفسدان و انگلها و مزاحمان و جاده صافکن مسیر خرابکاری و زیادهخواهی و سوءاستفاده این عناصر باشند! و متاسفانه از این اتفاقات و رفتارها در ورزش ما کم رخ نداده است.
همانطور که بالاتر گفتیم این بار گویا ماجرا فرق میکند و بزرگترها و صاحبان مقام و منصب با جدیت وارد گود مبارزه با فساد شدهاند و میخواهند در این باره کاری انجام دهند و قدمی بردارند. برای مثال همین چند روز پیش بود که وزیر محترم ورزش پس از پایان نشست مشترک با مدیران عامل باشگاههای ایران و دپارتمان صدور مجوز باشگاهی در جمع خبرنگاران حرفهای محکم، منطقی و امیدوارکنندهای، از جمله درباره مبارزه با فساد در ورزش- و خاصه رشتهای مثل فوتبال- مطرح کرد تا به قول ایشان اولا هرچیزی سر جای خودش قرار بگیرد و ثانیا زحمات و تلاشهای مفید و مخلصانهای که در ورزش و فوتبال صورت میگیرد با تخلفات و سوءاستفاده «عدهای معلومالحال» بر باد نرود. اهالی ورزش- و خاصه فوتبال- خوب میدانند که سالهاست در فوتبال ما عدهای معلومالحال نفوذ کرده و بعضا در ارکان ورزش راه پیدا کرده و عنان آن را به سمت و سویی میکشانند که بیشتر دلخواه و در جهت منافع آنان است تا منافع ورزش کشور و خواست مردم و دوستداران!
این عناصر که علیرغم «معلومالحال»! بودن خیلی وقتها مورد توجه مسئولین ورزش بوده و پستهای مهمی به آنها سپرده میشود (برای نمونه به اتفاقات و بگیروببندهایی که اخیرا در فوتبال کشور رخ داده توجه بفرمایید!) و حتی گاه در رسانههای مهمی مثل صدا و سیما به عنوان عناصر آگاه و کارشناس! اظهار فضل هم برای بینندگان عزیز و ارجمند!! میکنند، بزرگترین عامل سروسامان نیافتن ورزش به شدت مستعد کشورمان هستند. آقای هاشمی در همین اظهاراتی که بالاتر اشاره شد به درستی میگوید که باید به استانداردسازی در همه بخشها- از جمله باشگاهداری- کمک کرد اما ایشان و همه اهالی ورزش باید بدانند- که خوب هم میدانند- همین عناصر معلومالحال به لطایفالحیل مانع از رعایت استانداردها و اصول در ورزش میشوند و علت اصلی هم این است که اینان در اثر عدم رعایت اصول و استانداردها میتوانند اسم و رسمی به هم بزنند و صاحب پست و مقام شوند.
از آقای تاج که خود را از معتقدان به اصول انقلابی و آرمانهای ملی و اعتقادی میداند میپرسیم که آیا الحق والانصاف در تعیین افراد برای تصدی امور حساس فوتبال، اصول و استانداردها را رعایت و «خیرالموجودین» را برگزیدهاید؟ مگر فوتبال یا ورزش ما به کسانی مجهولالهویه و گمنام بدهکار است که اسباب نامداری و پولداری آنها را فراهم آورد؟! ما که از حرفهایگری حرف میزنیم- و برای چندمین بار تکرار میکنیم که عملا از اصول و استانداردهای آن فرسنگها دوریم- باید بدانیم که یکی از اصول مسلم حرفهایگری، سپردن کار دست افراد کاردان و شایسته است. آیا آقایان مدیران و مسئولان ورزش و فوتبال این اصل و اصول دیگر را رعایت میکنند؟
این فسادی که همه از آن دم میزنیم و وزیر محترم ورزش در همین مصاحبه خود به صراحت میگوید «کوچکترین فساد هم در ورزش قابل قبول نیست» از همین جاها و این اهمال و غفلتها شروع میشود و شکل میگیرد؟ در هرحال سخن را بیش از این کش ندهیم و خواننده گرامی را خسته نکنیم. حرف آخر اینکه در جامعهای که خود را عزادار و سیاهپوش سرور آزادگان جهان میداند و نوای «حسین، حسین» از هر کوی و برزن و مسجد و منزل آن به گوش میرسد، وجود فساد در هیچ عرصه و حوزهای- از جمله ورزش- قابل قبول نیست و باید با «هشیاری و روشهای پیشگیرانه» بساط فساد را جمع کرد و اصولا اجازه شکلدهی به آن نداد و... همانطور که در آغاز مطلب آوردیم، گویی این بار مبارزه با فساد در ورزش و فوتبال جدی است چون مهمتر از هر نشانهای، مسئولانی از آن دم میزنند که تاکنون ثابت کردهاند پای حرف خود میایستند و اهل عمل هستند.