kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۳۲۷
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۸
مروری بر  آثار دنیوی و اخروی گناه کبیره  عیب‌جویی از نگاه قرآن

خواری و چاه ویل دوزخ در انتظار عیب‌جویان

 
 
 
منصور حسینی
شاید اگر چشم بصیرت داشتیم و شاکله شخصیتی عیب‌جویان را می توانستیم در قالب تمثلات ببینیم، احتمالا عیب‌جویان را آدم های با خرطوم فیل می دیدیم که روی زمین کشیده شده و مردم آن را لگد مال می‌کنند. این نهایت خواری و ذلتی است که عیب‌جویان گرفتار آن هستند؛ هر چند که گمان می کنند آنان خودشان از دماغ فیل افتاده اند و بی عیب یا بی نقص هستند، اما حقیقت شاکله وجودی چنین افرادی که ناظر به ملکاتی از رذیله اخلاقی عیب‌جویی است، همان دارنده خرطوم فیل است که اهل بصیرت و دارندگان چشم برزخی می بینند.
یکی از رذایل اخلاقی انسان، عیب‌جویی و تفحص و جست‌وجو در عیوب دیگران و به رخ کشیدن آن در قالب خرده گیری و نکته گیری است که بیانگر گرایش شخص به تحقیر و تمسخر دیگران با کلمات و اشارات و مانند آنها است.در نوشتار حاضرچیستی این رذیله اخلاقی واکاوی شده و آثار و عواقب دنیوی و اخروی مترتب بر آن تشریح شده است.
 
علت نفسانی و روانی عیب‌جویی
کسی که دنبال عیب دیگری است، از عیوب و نواقص خویش غافل می شود و به اصلاح و تزکیه نفس نمی‌پردازد؛ زیرا بر این گمان است که او شخصی بی عیب و نقص است؛ در حالی که  اگر کسی به عیب و نقص خویش بپردازد، دیگر وقت نمی‌کند به عیب دیگری توجه کند؛ زیرا وقتی به خود می نگرد، عیب یا عیوبی را در خود می بیند که ممکن است در دیگری نیز ببیند؛ پس دیگر جایی برای بیان عیب و نیش زبان زدن نمی ماند.
البته برخی از مردم عیب‌جو کسانی هستند که عیب خویش را می بینند، ولی برای فرار از دیده شدن، پیشدستی می کنند تا با بزرگنمایی عیوب دیگران، دیده نشوند و کسی عیب آنان را بر زبان نراند. پس عیب‌جویی این دسته از افراد به نوعی مصداق فرار به جلو است.
همچنین برخی از عیب‌جویان کسانی هستند که اصلا عیب خود را عیب نمی ببینند و حتی بدان افتخار می‌کنند، اما وجود همان چیز را در دیگری عیب می دانند.
از نگاه قرآن، اگر کسی به خودش مشغول شود، دیگر وقتی برای دیگران ندارد تا در زندگی یا شخصیت افراد سرک بکشد و به عیب‌جویی از دیگران بپردازد. از همین‌رو خدا می فرماید: یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، بر شماست تا مراقب خودتان باشید.(مائده، آیه 105)
آثار دنیوی و اخروی عیب‌جویی
یکی از بدترین پیامدهای زیانبار عیب‌جویی آن است که خدا این افراد را به استهزاء می گیرد.(توبه، آیات 77 و 78)
شاید بتوان گفت از نظر قرآن، کسی که دنبال عیب‌سازی در دیگری است، خود بدان مبتلا خواهد شد؛ یعنی همان چیزی را که در دیگران و برای دیگران می‌جوید تا بدان استهزاء کند، خدا آن را در عیب‌جو ایجاد می‌کند تا این گونه محل سخریه شود.(همان)
عیب‌جویی مؤمنان نسبت به یکدیگر، در حقیقت عیب‌جویی از خویش است؛ زیرا مؤمنان یک حقیقت هستند و اگر کسی به عیب‌جویی از برادر مؤمن می‌پردازد، خودش را معیوب ساخته است؛ امت اسلامی یک واحد حقیقی هستند و زیان به مؤمنی زیان به همگان است؛ زیرا از زوایه دشمن نیز مؤمنان یک امت واحده هستند که وقتی یکی از آنان با عیب‌جویی و استهزا خوار شود، در حقیقت امت مورد استهزاء و تمسخر قرار گرفته است. بر همین اساس است که خدا می فرماید: لا تلمزوا انفسکم؛ به خودتان عیب نبندید.(حجرات، آیه 11) پس مؤمنان باید یکدیگر را نفس خویش بدانند و عیب دیگری را عیب خود بشمارند و آن عیب را بپوشانند نه آنکه آن را علَم کنند و موجبات تمسخر را فراهم آورند.(همان)
به سخن دیگر، انفسکم در آیه اشاره به این است که مسلمانان از یک جمعیت و امت هستند. پس در حقیقت عیب‌جویی از دیگر مؤمنان، به معنای عیب‌جویی از خود است.(نگاه کنید: المیزان، ج 18، ص 222)
هر شخصی که از دیگری عیب‌جویی کند، نه تنها به او ظلم کرده؛ بلکه به خودش نیز ظلم کرده است. شکی نیست که احکام ظالمین و آثار آن بر چنین شخصی بار می شود و چنین افرادی به عنوان ظالم در دنیا و آخرت به مجازات می رسند.(حجرات، آیه 11)
یکی از علل قرارگیری شخص در معرض عیب‌جویی دیگران، عیب‌جویی شخص نسبت به دیگران است؛ یعنی کسی که عیب دیگران را می جوید و بیان می‌کند، خود گرفتار عیب‌جویی از سوی دیگران می شود و دیگران عیب او را جسته و بر زبان می رانند  و او را به تمسخر می گیرند.
اصولا باید توجه داشت اگر کسی نسبت به دیگری عیب‌جویی کند، این عمل و کنش او موجب برانگیختن واکنش می شود و آن دیگری نیز سعی می‌کند تا عیب او را بجوید و بیان کند. پس باید گفت: مراد از لاتلمزوا انفسکم به این معنا است که اگر شما نسبت به برادر مؤمن خویش عیب‌جویی کنید، او در مقام تقاص و مقابله به مثل به عیب‌جویی می پردازد و این گونه مؤمنان گرفتار عیب‌جویی نسبت به هم می شوند.(همان)
چنین رفتاری در میان مؤمنان به گسست اخوت ایمانی و از دست رفتن امت واحده می انجامد. از همین رو خدا از عیب‌جویی و تجسس در حریم شخصی مؤمنان نهی می‌کند و آن را عامل گسست اجتماعی و از دست رفتن اخوت ایمانی می شمارد که انسجام اجتماعی و همدلی و همراهی مؤمنان را دچار خدشه جبران ناپذیر کرده و به اختلافات دامن می زند.(حجرات، آیات 10 تا 12)
همچنین عیب‌جویی بستری برای گرفتار شدن مؤمنان به فسق می شود، به طوری که شخص گناه و ارتکاب آن را عادی می شمارد و حریم حرمت ها را نگه نمی دارد.(توبه، آیات 77 تا 80)
عیب‌جویی مؤمنان موجب می شود تا شخص از هدایت خاص الهی محروم شود؛ زیرا خدا فاسقان را از هدایت های خاص محروم می سازد(همان)، چنانکه این عیب‌جویی موجب می شود تا از مغفرت الهی محروم شوند تا جایی که حتی استغفارهای مکرر پیامبر(ص) در حق آنان مقبول درگاه الهی نشود و خدا از عیب‌جویان فاسق و منافق نگذرد(همان)؛ زیرا از نظر قرآن، کسی که بر خلاف احکام الهی و نهی خدا از عیب‌جویی نسبت به مؤمنان، اقدام به این کار می‌کند، از دایره ایمان به دایره منافقان در می آید و خدا منافقان در میان امت را از مغفرت و آمرزش محروم می سازد و آنان را نمی‌آمرزد حتی اگر پیامبر(ص) بارها برایشان طلب مغفرت کند. (همان)
خدا نسبت به کسانی که عیب‌جویی می‌کنند، هشدارهای شدید می دهد؛ زیرا این رفتار اجتماعی فاسقانه و ظالمانه آثار بسیار خطرناک اجتماعی در میان مسلمانان به جا می گذارد که گسست اجتماعی از جمله مهم‌ترین آنها است.(حجرات، آیات 10 تا 12)
عیب‌جویی از دیگران موجب می شود که خدا این شخص را تحقیر و استهزاء کرده و به خواری و ذلت در آخرت دچار کند که بدترین ذلت آن، داغ زدن به خرطوم و دماغ فیل گونه اوست(قلم، آیات 11 و 16)؛ زیرا اصطلاح قرآنی «سنسمه علی الخرطوم»؛ بر بینی او داغ خواهیم زد کنایه از این است که او را بشدت خوارو ذلیل خواهیم کرد.(همان؛ الکشاف، ج 2، ص 588)
بدترین و پست ترین منطقه دوزخ جایگاه عیب‌جویان است که از آن به ویل یاد می شود(همزه، آیه 1)؛ ویل به معنای وادی یا چاه خاصی در دوزخ و یکی از دره‌های عمیق آن است.(نگاه کنید: روح المعانی، ج 16، جزء 30، ص 120) پس از نظر قرآن، عیب‌جویی گناهی بس بزرگ است که شخص عیب‌جو را به چاه ویل می افکند.
عیب‌جویان در قیامت در عذابی خرد کننده افکنده می شوند که آنان را تکه تکه می‌کند(همزه، آیات 1 و 2)؛ زیرا حطم ریشه حطمه به معنای شکستن چیزی مانند هیزم خشک است که بعدها برای شکستن کامل هر چیزی از جمله استخوان و مانند آنها به کار رفته است.(نگاه کنید: مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 242)
عیب‌جو باید منتظر این امر باشد که در قیامت، گرفتار همان تحقیر و حقارتی می شود که عیب شونده در دنیا بدان گرفتار شده است. پس مؤمنان اگر در دنیا گرفتار عیب‌جویان می‌شوند و تحقیری را می چشند، در قیامت همین مؤمنان عیب‌جویان را تحقیر و تمسخر می کنند تا این گونه کیفر عمل زشت خویش را بچشند.(مطففین، آیات 29 تا 36)
به سخن دیگر،مؤمنان اگر در دنیا از کنار این افراد با کرامت می گذرند و به خود نمی‌گیرند، اما در قیامت خدا شرایطی را فراهم می‌کند تا جبران مافات شود؛ زیرا اگر در دنیا این عمل با واکنش مواجه می شد، ممکن بود دامنه آن گسترش یابد و کنش و واکنش های متقابل متعدد پدید آید؛ اما در قیامت چنین نخواهد بود؛ زیرا دیگر عیب‌جو نمی‌تواند کاری بکند.
عیب‌جویی ملکه‌ای برای فرد عیب‌جو ایجاد می‌کند که زمینه ساز آتش دائمی و برافروخته در دل اوست که ستون های آن همه دوزخ را در بر می گیرد.(همزه، آیات 1 تا 9؛ مجمع البیان، ج 9 تا 10، ص 818) پس آتش دوزخ از درون سینه عیب‌جو فروزان است و این آتش همچون ستون بیرون می آید و همه وجود درون و برون او را در بر می گیرد و او را محبوس می‌کند (همان)؛ زیرا وصیده در عبارت :«مؤصده» به اتاقی گفته می شود که برای نگهداری اموال در کوه ایجاد می‌کند. فعل أصدته به معنای درب آن را بستم و محکم ساختم(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 872) بنابراین، مؤصده به معنای مکان بسته و غیر قابل خروج است. حرف علی در علیهم بر احاطه و سلطه دلالت دارد.
عیب‌جویان از دایره ایمان خارج می شوند و به گروه ظالمان(حجرات، آیه 11)، فاسقان(توبه، آیات 79 و 80)، منافقان(همان)، کافران(همان؛ مطففین، آیات 29 تا 36)، گناهکاران(همان)، مجرمان(همان)، تکذیب کنندگان خدا و آخرت و رسالت(قلم، آیات 8 و 11) می پیوندند.پس کسی که از این افراد عیب‌جو پیروی و اطاعت می‌کند از دایره ایمان خارج شده و به جرگه آنان وارد می‌شود.(همان)
البته از نظر قرآن، ترک انفاق و بخل گرایی(توبه، آیات 77 تا 79)، کفر(همان)، نفاق(همان)، تکذیب رسالت پیامبر(قلم، آیات 8 تا 11)، ثروت اندوزی و جمع مال به هر شکلی(همزه، آیات 1 و 2) و آلودگی به گناه(مطففین، آیات 29 و 30) از مهم‌ترین بسترهای عیب‌جویی است.